۱۶۰
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
اسماعیلیّه فرقهای از شیعه هستند که معتقدند مقام امامت پس از [[امام صادق]] <small><sup>(علیهالسّلام)</sup></small> به فرزند بزرگش اسماعیل که در زمان آن حضرت از دنیا رفت منتقل شده است. از این گروه به قرامطه و شش امامی نیز تعبیر شده است.< | اسماعیلیّه فرقهای از شیعه هستند که معتقدند مقام امامت پس از [[امام صادق]] <small><sup>(علیهالسّلام)</sup></small> به فرزند بزرگش اسماعیل که در زمان آن حضرت از دنیا رفت منتقل شده است. از این گروه به قرامطه و شش امامی نیز تعبیر شده است.<ref>سبحانی، جعفر، بحوث فی الملل و النحل، ج۷، ص۵۴.</ref> | ||
=اسماعیلیّه= | =اسماعیلیّه= | ||
از موعود باوران غیر معتقد به [[حضرت مهدی]] <small><sup>(عجلاللهتعالیفرجهالشریف)</sup></small> «اسماعیلیه» به امامت شش امام اول شیعیان اثنا عشری معتقد بودند؛ اما پس از امام صادق <small><sup>(علیهالسّلام)</sup></small> بزرگترین فرزند او اسماعیل، یا فرزند او محمد را به امامت پذیرفتند. و از پذیرش امامت [[امام موسی کاظم]] <small><sup>(علیهالسّلام)</sup></small> خودداری کردند.او در زمان پدرش از دنیا رفت؛ با این حال پس از شهادت امام صادق <small><sup>(علیهالسّلام)</sup></small> گروهی به امامت وی معتقد شدند. | از موعود باوران غیر معتقد به [[حضرت مهدی]] <small><sup>(عجلاللهتعالیفرجهالشریف)</sup></small> «اسماعیلیه» به امامت شش امام اول شیعیان اثنا عشری معتقد بودند؛ اما پس از امام صادق <small><sup>(علیهالسّلام)</sup></small> بزرگترین فرزند او اسماعیل، یا فرزند او محمد را به امامت پذیرفتند.<ref>شهرستانی، محمد بن عبدالکریم، الملل و النحل، ج۱، ص۲۲۶.</ref> و از پذیرش امامت [[امام موسی کاظم]] <small><sup>(علیهالسّلام)</sup></small> خودداری کردند.او در زمان پدرش از دنیا رفت؛ با این حال پس از شهادت امام صادق <small><sup>(علیهالسّلام)</sup></small> گروهی به امامت وی معتقد شدند. | ||
البته اسماعیلیه در مورد سرنوشت امامت پس از اسماعیل اتفاق نظر ندارند؛ بعضی که اسماعیلیهی خالص نامیده میشوند، قائل شدند اسماعیل نمرده بلکه غیبت کرده است؛ او نمیمیرد تا فرمانروای زمین شود و او همان قائم موعود است. گروه دیگری که مرگ اسماعیل را باور داشتند گفتند امامت حق اسماعیل بود و با مرگ او به پسرش محمد انتقال یافت. آنان پیروان مبارک غلام اسماعیل بن جعفرند و مبارکیه نامیده میشوند. | البته اسماعیلیه در مورد سرنوشت امامت پس از اسماعیل اتفاق نظر ندارند؛ بعضی که اسماعیلیهی خالص نامیده میشوند، قائل شدند اسماعیل نمرده بلکه غیبت کرده است؛ او نمیمیرد تا فرمانروای زمین شود و او همان قائم موعود است. گروه دیگری که مرگ اسماعیل را باور داشتند گفتند امامت حق اسماعیل بود و با مرگ او به پسرش محمد انتقال یافت. آنان پیروان مبارک غلام اسماعیل بن جعفرند و مبارکیه نامیده میشوند. | ||
مبارکیه خود به دو گروه تقسیم شدند: گروهی که قرامطه نامیده میشوند و معتقدند که محمد بن اسماعیل نمرده و او همان قائم و مهدی است که روزی ظهور خواهد کرد و به ظهور او دور هفتم جهان آغاز خواهد شد. آنان به وجود امامان مستور بعد از محمد بن اسماعیل اعتقاد ندارند | مبارکیه خود به دو گروه تقسیم شدند: گروهی که قرامطه نامیده میشوند و معتقدند که محمد بن اسماعیل نمرده و او همان قائم و مهدی است که روزی ظهور خواهد کرد و به ظهور او دور هفتم جهان آغاز خواهد شد. آنان به وجود امامان مستور بعد از محمد بن اسماعیل اعتقاد ندارند. <ref>نوبختی، حسن بن موسی، فرق الشیعه، انتشارات مکتبه الفقیه قم، ص۸۳-۸۴.</ref> | ||
و گروه دیگری هستند که میگویند دور هفتم جهان به محمد بن اسماعیل آغاز شد و بعد از وی امامان مستوری هستند که در بلاد و شهرها میگردند و داعیان و مبلغانی دارند که مردم را به پیروی از امام مستور فرای میخوانند و بعد از امامان مستور، مهدی ظهور خواهد کرد.<ref>شهرستانی، محمد بن عبدالکریم، الملل و النحل، تحقیق محمد سید گیلانی، دارالمعرفه بیروت، ج۱، ص۱۹۲ | |||
</ref> | |||
==گفتار شیخ مفید== | ==گفتار شیخ مفید== | ||
شیخ مفید دربارۀ اسماعیل میگوید: اسماعیل، بزرگترین پسر امام صادق <small><sup>(علیهالسّلام)</sup></small> بود و امام، او را بسیار دوست داشت و به او بیش از دیگران نیکی و محبت میکرد؛ ولی اسماعیل در زمان حیات پدر در «عریض» (درهای نزدیک مدینه) از دنیا رفت. مردم، جنازهاش را به مدینه نزد امام صادق <small><sup>(علیهالسّلام)</sup></small> آوردند و در قبرستان بقیع دفن کردند. روایت شده است حضرت در مرگ او بسیار بیتابی میکرد؛ به گونهای که با پای برهنه و بی ردا، دنبال تابوت او میرفت. همچنین دستور فرمود تابوت او را پیش از دفن، چندین بار به زمین نهادند و هربار حضرت میآمد و پارچه از روی صورتش برمی داشت و در روی او نگاه میکرد. مقصود امام <small><sup>(علیهالسّلام)</sup></small> از این کار این بود که مرگ او را پیش چشم آنان که گمان امامت و جانشینی او را داشتند، قطعی کند و شبهۀ آنان را دربارۀ زنده بودنش، بر طرف سازد و به آنها بفهماند که اسماعیل از دنیا رفته است. | شیخ مفید دربارۀ اسماعیل میگوید: اسماعیل، بزرگترین پسر امام صادق <small><sup>(علیهالسّلام)</sup></small> بود و امام، او را بسیار دوست داشت و به او بیش از دیگران نیکی و محبت میکرد؛ ولی اسماعیل در زمان حیات پدر در «عریض» (درهای نزدیک مدینه) از دنیا رفت. مردم، جنازهاش را به مدینه نزد امام صادق <small><sup>(علیهالسّلام)</sup></small> آوردند و در قبرستان بقیع دفن کردند. روایت شده است حضرت در مرگ او بسیار بیتابی میکرد؛ به گونهای که با پای برهنه و بی ردا، دنبال تابوت او میرفت. همچنین دستور فرمود تابوت او را پیش از دفن، چندین بار به زمین نهادند و هربار حضرت میآمد و پارچه از روی صورتش برمی داشت و در روی او نگاه میکرد. مقصود امام <small><sup>(علیهالسّلام)</sup></small> از این کار این بود که مرگ او را پیش چشم آنان که گمان امامت و جانشینی او را داشتند، قطعی کند و شبهۀ آنان را دربارۀ زنده بودنش، بر طرف سازد و به آنها بفهماند که اسماعیل از دنیا رفته است. | ||
افرادی از اصحاب که او را پس از حضرت صادق <small><sup>(علیهالسّلام)</sup></small> امام میپنداشتند، از این عقیده بازگشتند. گروهی اندک از مردمان بیخبر که نه در زمرۀ نزدیکان امام بودند و نه از راویان حدیث آن بزرگوار گفتند: اسماعیل زنده و امام پس از پدرش است و بر این عقیده باقی ماندند. | افرادی از اصحاب که او را پس از حضرت صادق <small><sup>(علیهالسّلام)</sup></small> امام میپنداشتند، از این عقیده بازگشتند. گروهی اندک از مردمان بیخبر که نه در زمرۀ نزدیکان امام بودند و نه از راویان حدیث آن بزرگوار گفتند: اسماعیل زنده و امام پس از پدرش است و بر این عقیده باقی ماندند.<ref>مفید، محمد بن محمد، الارشاد، ج۲، ص۲۰۹-۲۱۰. | ||
</ref> | |||
ویرایش