پرش به محتوا

جاهلیت: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۵۰ بایت حذف‌شده ،  ‏۳۰ نوامبر ۲۰۲۲
جز
جایگزینی متن - 'ه‌ی' به 'ه'
جز (جایگزینی متن - 'بهره مند' به 'بهره‌مند')
جز (جایگزینی متن - 'ه‌ی' به 'ه')
خط ۲۰: خط ۲۰:
#عدم دانش و علم و به چیزی:یَحْسَبُهُمُ الْجَاهِلُ أَغْنِیَاءَ مِنَ التَّعَفُّفِ<ref>بقره/273</ref>(چنین بذل و بخششیمخصوصاً باید) برای نیازمندانی باشد كه در راه خدا درمانده‌اند و به تنگنا افتاده‌اند و نمی‌توانند در زمین به مسافرت پردازند (و از راه تجارت و كسب و كار برای خود هزینه ی زندگی فراهم سازند و) به خاطر آبرومندی و خویشتنداری، شخص نادان می‌پندارد كه اینان دارا و بی‌نیازند.
#عدم دانش و علم و به چیزی:یَحْسَبُهُمُ الْجَاهِلُ أَغْنِیَاءَ مِنَ التَّعَفُّفِ<ref>بقره/273</ref>(چنین بذل و بخششیمخصوصاً باید) برای نیازمندانی باشد كه در راه خدا درمانده‌اند و به تنگنا افتاده‌اند و نمی‌توانند در زمین به مسافرت پردازند (و از راه تجارت و كسب و كار برای خود هزینه ی زندگی فراهم سازند و) به خاطر آبرومندی و خویشتنداری، شخص نادان می‌پندارد كه اینان دارا و بی‌نیازند.
#
#
#اشتباه و ناآگاهی به دلیل ضعف ایمان: إِنَّمَا التَّوْبَةُ عَلَی اللَّهِ لِلَّذِینَ یَعْمَلُونَ السُّوءَ بِجَهَالَةٍ<ref>نساء/17</ref> بی گمان [[خداوند]] تنها توبه‌ی كسانی را می‌پذیرد كه از روی نادانی (و سفاهت و حماقت ناشی از شدّت خشم و غلبه‌ی شهوت بر نفس) به كار زشت دست می‌زند.
#اشتباه و ناآگاهی به دلیل ضعف ایمان: إِنَّمَا التَّوْبَةُ عَلَی اللَّهِ لِلَّذِینَ یَعْمَلُونَ السُّوءَ بِجَهَالَةٍ<ref>نساء/17</ref> بی گمان [[خداوند]] تنها توبه كسانی را می‌پذیرد كه از روی نادانی (و سفاهت و حماقت ناشی از شدّت خشم و غلبه شهوت بر نفس) به كار زشت دست می‌زند.
#
#
#مذهب و طریقت: این معنی بیشترین مفهومی را در بر گرفته که در قرآن آمده است. این مفهوم نیز از روی معنی به دو قسمت تقسیم می‌شود:
#مذهب و طریقت: این معنی بیشترین مفهومی را در بر گرفته که در قرآن آمده است. این مفهوم نیز از روی معنی به دو قسمت تقسیم می‌شود:
خط ۲۶: خط ۲۶:
*بیشتر در گفتگوی میان [[پیامبران]] و قوم آنها آمده است. مانند [[حضرت نوح]] که در انتهای گفتگو با قومش می‌گوید: "وَلَكِنِّی أَرَاكُمْ قَوْمًا تَجْهَلُونَ"<ref>احقاف/23</ref> هود گفت: ولیكن می‌بینم كه شما مردمان نادانی هستید. یا زمانی که [[حضرت هود]] به قومش جواب رد داد و فرمود: "وَلَكِنِّی أَرَاكُمْ قَوْمًا تَجْهَلُونَ" <ref>هود/29</ref> و امّا من شما را گروه نادانی می‌دانم.
*بیشتر در گفتگوی میان [[پیامبران]] و قوم آنها آمده است. مانند [[حضرت نوح]] که در انتهای گفتگو با قومش می‌گوید: "وَلَكِنِّی أَرَاكُمْ قَوْمًا تَجْهَلُونَ"<ref>احقاف/23</ref> هود گفت: ولیكن می‌بینم كه شما مردمان نادانی هستید. یا زمانی که [[حضرت هود]] به قومش جواب رد داد و فرمود: "وَلَكِنِّی أَرَاكُمْ قَوْمًا تَجْهَلُونَ" <ref>هود/29</ref> و امّا من شما را گروه نادانی می‌دانم.
*
*
*در چند جای مشخص هم این مفهوم به شکل فعل مضارع و اسم فاعل آمده است مانند: "یظنون بالله غیر الحق ظن الجاهلیه"<ref>آل عمران/154</ref> درباره‌ی خدا پندار‌های نادرستی چون پندارهای زمان جاهلیّت داشتند،و "أَفَحُکْمَ الْجاهِلِیَّةِ یَبْغُونَ وَمَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّه حُکْماً لِقَوْمٍ یُوقِنُونَ"<ref>مائده/50</ref> آیا (آن فاسقان از پذیرش حكم تو بر طبق آنچه خدا نازل كرده است سرپیچی می‌كنند و) جویای حكم جاهلیّت (ناشی از هوی و هوس) هستند؟ آیا چه كسی برای افراد معتقد بهتر از [[خدا]] حكم می‌كند؟ و "وَلاتَبَرَّجنَ تَبَرُّجَ الجاهِلِیَّةِ الأولی"<ref>احزاب/33</ref> و همچون جاهلیّت پیشین در میان مردم ظاهر نشوید و خودنمائی نكنید، و"إِذْجَعَلَ الَّذینَکَفَرُوافی‏قُلُوبِهِمُ الْحَمِیَّةَ حَمِیَّةَ الْجاهِلِیَّةِ فَأَنْزَلَ اللَّهُ سَکینَتَهُ عَلی‏رَسُولِهِ وَعَلَی الْمُؤْمِنینَ وَأَلْزَمَهُم کَلِمَةَ التَّقْوی ‏وَکانُوا أَحَقَّ بِها وَأَهْلَها وَکانَ اللَّهُ بِکُلِّ شَیْ‏ءٍ عَلیماً"<ref>فتح/26</ref> آنگاه كه كافران تعصّب و نخوت جاهلیّت را در دلهای‌شان جای دادند (و تصمیم گرفتند كه [[مؤمنان]] را به [[مكه]] راه ندهند)، خدا اطمینان خاطری بهره‌ی پیغمبرش و بهره‌ی مؤمنان كرد. همچنین خدا ایشان را بر روح [[ایمان]] ماندگار كرد و (به حقیقت از هر كس دیگری) سزاوارتر برای روح [[ایمان]] و برازنده‌ی آن بودند، و خدا از هر چیزی آگاه و بر هر كاری توانا است.
*در چند جای مشخص هم این مفهوم به شکل فعل مضارع و اسم فاعل آمده است مانند: "یظنون بالله غیر الحق ظن الجاهلیه"<ref>آل عمران/154</ref> درباره خدا پندار‌های نادرستی چون پندارهای زمان جاهلیّت داشتند،و "أَفَحُکْمَ الْجاهِلِیَّةِ یَبْغُونَ وَمَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّه حُکْماً لِقَوْمٍ یُوقِنُونَ"<ref>مائده/50</ref> آیا (آن فاسقان از پذیرش حكم تو بر طبق آنچه خدا نازل كرده است سرپیچی می‌كنند و) جویای حكم جاهلیّت (ناشی از هوی و هوس) هستند؟ آیا چه كسی برای افراد معتقد بهتر از [[خدا]] حكم می‌كند؟ و "وَلاتَبَرَّجنَ تَبَرُّجَ الجاهِلِیَّةِ الأولی"<ref>احزاب/33</ref> و همچون جاهلیّت پیشین در میان مردم ظاهر نشوید و خودنمائی نكنید، و"إِذْجَعَلَ الَّذینَکَفَرُوافی‏قُلُوبِهِمُ الْحَمِیَّةَ حَمِیَّةَ الْجاهِلِیَّةِ فَأَنْزَلَ اللَّهُ سَکینَتَهُ عَلی‏رَسُولِهِ وَعَلَی الْمُؤْمِنینَ وَأَلْزَمَهُم کَلِمَةَ التَّقْوی ‏وَکانُوا أَحَقَّ بِها وَأَهْلَها وَکانَ اللَّهُ بِکُلِّ شَیْ‏ءٍ عَلیماً"<ref>فتح/26</ref> آنگاه كه كافران تعصّب و نخوت جاهلیّت را در دلهای‌شان جای دادند (و تصمیم گرفتند كه [[مؤمنان]] را به [[مكه]] راه ندهند)، خدا اطمینان خاطری بهره پیغمبرش و بهره مؤمنان كرد. همچنین خدا ایشان را بر روح [[ایمان]] ماندگار كرد و (به حقیقت از هر كس دیگری) سزاوارتر برای روح [[ایمان]] و برازنده آن بودند، و خدا از هر چیزی آگاه و بر هر كاری توانا است.


=جاهلیت در اصطلاح شرعی=
=جاهلیت در اصطلاح شرعی=
خط ۶۶: خط ۶۶:
===هدف بعثت===
===هدف بعثت===


*وَلَقَدْ بَعَثْنا فی‏کُلِّ أُمَّةٍ رَسُولاً أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَاجْتَنِبُوا الطَّاغُوتَ<ref>نحل/36</ref> ما به میان هر ملّتی پیغمبری را فرستاده‌ایم (و محتوای دعوت همه‌ی پیغمبران این بوده است) كه خدا را بپرستید و از طاغوت دوری كنید.
*وَلَقَدْ بَعَثْنا فی‏کُلِّ أُمَّةٍ رَسُولاً أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَاجْتَنِبُوا الطَّاغُوتَ<ref>نحل/36</ref> ما به میان هر ملّتی پیغمبری را فرستاده‌ایم (و محتوای دعوت همه پیغمبران این بوده است) كه خدا را بپرستید و از طاغوت دوری كنید.
*
*
*فَمَنْ یَکْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَیُؤْمِنْ بِاللَّهِ فقداستَمْسَکَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقی‏لاَانْفِصامَ لَها<ref>بقره/256</ref> كسی كه از طاغوت نافرمانی كند و به خدا ایمان بیاورد، به محكم‌ترین دستاویز درآویخته است (و او را از سقوط و هلاكت می‌رهاند و) اصلاً گسستن ندارد. از آنجایی که هدف از [[بعثت]] پیامبر خاتم همچون سایر پیامبران ابتدا دوری از طاغوت و به دنبال آن ایمان و عبادت برای الله بوده است (لا اله- الا الله)، دانسته می‌شود كه مسأله بر سر باسواد بودن یا نبودن یا بهره‌مند بودن یا نبودن از علوم تجربی نیست بلکه مسأله به منهج و جهان‌بینی و قانون بر می‌گردد.
*فَمَنْ یَکْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَیُؤْمِنْ بِاللَّهِ فقداستَمْسَکَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقی‏لاَانْفِصامَ لَها<ref>بقره/256</ref> كسی كه از طاغوت نافرمانی كند و به خدا ایمان بیاورد، به محكم‌ترین دستاویز درآویخته است (و او را از سقوط و هلاكت می‌رهاند و) اصلاً گسستن ندارد. از آنجایی که هدف از [[بعثت]] پیامبر خاتم همچون سایر پیامبران ابتدا دوری از طاغوت و به دنبال آن ایمان و عبادت برای الله بوده است (لا اله- الا الله)، دانسته می‌شود كه مسأله بر سر باسواد بودن یا نبودن یا بهره‌مند بودن یا نبودن از علوم تجربی نیست بلکه مسأله به منهج و جهان‌بینی و قانون بر می‌گردد.
خط ۷۲: خط ۷۲:
===معجزه ی پیامبر خاتم(ص)===
===معجزه ی پیامبر خاتم(ص)===


تناسب نوع معجزه با احوال عمومی عصر بعثت [[انبیاء]] مؤیّد این نظر است که زمان بعثت پیامبر اکرم(ص) با توجه به [[معجزه]] ی پیامبر یعنی قرآن کریم، القای خطبه‌‌‌ها و شعر و سخن غلبه داشت؛ پس«عصر جاهلیت» عصر رواج ادب و بلكه عصر اوج آن بوده است،‌ نه عصر نادانی و بی خردی<ref> علی اکبر حسنی،دنباله‌ی بررسی واژه‌ی جاهلیت و مفهوم آن، ماهنامه‌ی درس هایی از مکتب اسلام 10: 1375، ص56</ref>.
تناسب نوع معجزه با احوال عمومی عصر بعثت [[انبیاء]] مؤیّد این نظر است که زمان بعثت پیامبر اکرم(ص) با توجه به [[معجزه]] ی پیامبر یعنی قرآن کریم، القای خطبه‌‌‌ها و شعر و سخن غلبه داشت؛ پس«عصر جاهلیت» عصر رواج ادب و بلكه عصر اوج آن بوده است،‌ نه عصر نادانی و بی خردی<ref> علی اکبر حسنی،دنباله بررسی واژه جاهلیت و مفهوم آن، ماهنامه درس هایی از مکتب اسلام 10: 1375، ص56</ref>.


==ادله ی نقلی==
==ادله ی نقلی==
خط ۷۸: خط ۷۸:
===جاهلیت در لغت===
===جاهلیت در لغت===


با بررسی واژه ی جاهلیت در لغت نامه و دایره المعارف‌‌‌های عربی و فارسی درمی یابیم که جملگی بر این نظرند که جاهلیت یک مفهوم است، نه یک دوره‌ی زمانی محدود و یک سرشت اجتماعی است، نه یک مرحله ی معین و محدود به زمان خاص<ref> محمد قطب، جاهلیت قرن بیستم، ترجمه صدرالدین بلاغی، تهران، انتشارات امیرکبیر، چهارم: 1360، ص 23.</ref>.
با بررسی واژه ی جاهلیت در لغت نامه و دایره المعارف‌‌‌های عربی و فارسی درمی یابیم که جملگی بر این نظرند که جاهلیت یک مفهوم است، نه یک دوره زمانی محدود و یک سرشت اجتماعی است، نه یک مرحله ی معین و محدود به زمان خاص<ref> محمد قطب، جاهلیت قرن بیستم، ترجمه صدرالدین بلاغی، تهران، انتشارات امیرکبیر، چهارم: 1360، ص 23.</ref>.


===جاهلیت در روایات===
===جاهلیت در روایات===


از بررسی [[آیات]] و [[احادیث]] برمی آید که ماده‌ی «جهل» بیش‌تر به رذیلت اخلاقی معنا شده است تا به نادانی و ضد سواد و علوم تجربی؛ لذا این بحث نیز همچون دیگر بحث‌‌‌های گذشته ثابت می‌كند كه واژه ی «جهل» در دوره ی «جاهلیت» به معنای بی خردی و بی سوادی نبوده است؛ بلكه این صفت و حالت مخصوص قبل از بعثت بوده است كه از رذایل اخلاقی شمرده می‌شود<ref>محمد علی مجرب، معناشناسی واژه ی جاهلیت در قرآن، مجله صحیفه مبین 24، 1379، ص62</ref>.
از بررسی [[آیات]] و [[احادیث]] برمی آید که ماده «جهل» بیش‌تر به رذیلت اخلاقی معنا شده است تا به نادانی و ضد سواد و علوم تجربی؛ لذا این بحث نیز همچون دیگر بحث‌‌‌های گذشته ثابت می‌كند كه واژه ی «جهل» در دوره ی «جاهلیت» به معنای بی خردی و بی سوادی نبوده است؛ بلكه این صفت و حالت مخصوص قبل از بعثت بوده است كه از رذایل اخلاقی شمرده می‌شود<ref>محمد علی مجرب، معناشناسی واژه ی جاهلیت در قرآن، مجله صحیفه مبین 24، 1379، ص62</ref>.


===جاهلیت در سخنان اهل ادب===
===جاهلیت در سخنان اهل ادب===


با نگاهی به اشعار شعرا درمی یابیم که واژه‌ی «جهل» در اینجا به معنای ستیزه جویی و خشونت است<ref>یحیی نوری، اسلام و عقائد و آراء بشری یا جاهلیت و اسلام، تهران،انتشارات  مجمع معارف اسلامی،1357، ص 249</ref>.
با نگاهی به اشعار شعرا درمی یابیم که واژه «جهل» در اینجا به معنای ستیزه جویی و خشونت است<ref>یحیی نوری، اسلام و عقائد و آراء بشری یا جاهلیت و اسلام، تهران،انتشارات  مجمع معارف اسلامی،1357، ص 249</ref>.


===جاهلیت در سوره‌‌‌های قرآن===
===جاهلیت در سوره‌‌‌های قرآن===


معانی به دست آمده از ماده‌ی جهل در آیات قرآن به تهی بودن از علم و آگاهی و راه و روشی که رودرروی اسلام قرار گرفته، منحصر است<ref> سید عبدالحسین طیب،اطیب البیان فی تفسیر القرآن‏، تهران،انتشارات اسلام، 1378، ج 4، ص390</ref> و در قرآن ماده ی «جهل» با این معنی در دو بخش از آیات آمده است:
معانی به دست آمده از ماده جهل در آیات قرآن به تهی بودن از علم و آگاهی و راه و روشی که رودرروی اسلام قرار گرفته، منحصر است<ref> سید عبدالحسین طیب،اطیب البیان فی تفسیر القرآن‏، تهران،انتشارات اسلام، 1378، ج 4، ص390</ref> و در قرآن ماده ی «جهل» با این معنی در دو بخش از آیات آمده است:


*آیاتی که در زمینه‌ی رویارویی بین رسالت‌‌‌های پیامبران و پیروان شان از یک سو و جاهلان از سوی دیگر می‌باشند:با نگاهی به آیات 27 و 29 سوره‌ی هود، 138سوره‌ی اعراف، 21- 23 سوره‌ی احقاف، 54 و 55 سوره‌ی نمل، 198و 199 سوره‌ی اعراف، 63 سوره‌ی فرقان، 52 و 53 و 55 سوره‌ی قصص درمی یابیم که این آیات مظاهر روشنی از موضع‌گیری‌‌‌های جاهلیت در برابر اسلام را به همراه دارد.
*آیاتی که در زمینه رویارویی بین رسالت‌‌‌های پیامبران و پیروان شان از یک سو و جاهلان از سوی دیگر می‌باشند:با نگاهی به آیات 27 و 29 سوره هود، 138سوره اعراف، 21- 23 سوره احقاف، 54 و 55 سوره نمل، 198و 199 سوره اعراف، 63 سوره فرقان، 52 و 53 و 55 سوره قصص درمی یابیم که این آیات مظاهر روشنی از موضع‌گیری‌‌‌های جاهلیت در برابر اسلام را به همراه دارد.
*
*
*آیاتی که شامل واژه‌ی «جاهلیت» می‌باشند: از كلمه ی «جاهلیت» در چهار [[سوره ی مدنی]] قرآن كریم یاد شده است: آل عمران، مائده، احزاب و فتح. حال به موارد استعمال جاهلیت در قرآن كریم می‌پردازیم:
*آیاتی که شامل واژه «جاهلیت» می‌باشند: از كلمه ی «جاهلیت» در چهار [[سوره ی مدنی]] قرآن كریم یاد شده است: آل عمران، مائده، احزاب و فتح. حال به موارد استعمال جاهلیت در قرآن كریم می‌پردازیم:


#ظنّ جاهلی در پندار در آیه ی 154 سوره‌ی آل عمران
#ظنّ جاهلی در پندار در آیه ی 154 سوره آل عمران
#حكم جاهلی در قانون‏گذاری در آیه ی 50 سوره‌ی مائده
#حكم جاهلی در قانون‏گذاری در آیه ی 50 سوره مائده
#جاهلیت به معنی خُلق و رفتار و نمودن زینت‏‌ها در آیه‌ی 33 سوره ی احزاب
#جاهلیت به معنی خُلق و رفتار و نمودن زینت‏‌ها در آیه 33 سوره ی احزاب
#جاهلیت به معنی حمیّت و تعصّب در آیه ی 26 سوره‌ی فتح
#جاهلیت به معنی حمیّت و تعصّب در آیه ی 26 سوره فتح


===در کلام الله جاهلیت یعنی===
===در کلام الله جاهلیت یعنی===


قانون و حکم و برنامه‌ی زندگی. با این وجود، نکته ای که برای من جالب است و می‌تواند مفهوم جاهل و جاهلیت را عینی‌تر گرداند به کار بردن کلمه‌ی عالم و علماء برای [[مسلمانان]] اهل توحیدی چون [[سمیه]] و [[یاسر]] و [[عمار]] و غیره است که تمام این عزیزان از خواندن و نوشتن بی بهره و در واقع بی سواد بودند، و در مقابل، به کار بردن کلمه ی جاهل برای کسی چون ابوالحکم است که سرآمد سواد و دانش‌‌های آن روزگار بود.
قانون و حکم و برنامه زندگی. با این وجود، نکته ای که برای من جالب است و می‌تواند مفهوم جاهل و جاهلیت را عینی‌تر گرداند به کار بردن کلمه عالم و علماء برای [[مسلمانان]] اهل توحیدی چون [[سمیه]] و [[یاسر]] و [[عمار]] و غیره است که تمام این عزیزان از خواندن و نوشتن بی بهره و در واقع بی سواد بودند، و در مقابل، به کار بردن کلمه ی جاهل برای کسی چون ابوالحکم است که سرآمد سواد و دانش‌‌های آن روزگار بود.


علاوه بر آن آشکار است که پیامبر خاتم(ص) بی سواد بود و طبیعی است که مانند اکثر عرب نسبت به علوم تجربی رایج آن زمان از آگاهی چندانی برخوردار نبود. پس جاهلیت نمی‌تواند در برابر سواد علوم تجربی قرار گیرد بلکه جاهلیت حکم و قانونی است که در برابر حکم و قانون اسلام قرار گرفته است. به همین دلیل اسلام مرگ جاهلیت را مقدمه‌ی ظهور و غالب شدن اسلام می‌داند. در این جا جاهلیت در برابر اسلام قرار می‌گیرد.
علاوه بر آن آشکار است که پیامبر خاتم(ص) بی سواد بود و طبیعی است که مانند اکثر عرب نسبت به علوم تجربی رایج آن زمان از آگاهی چندانی برخوردار نبود. پس جاهلیت نمی‌تواند در برابر سواد علوم تجربی قرار گیرد بلکه جاهلیت حکم و قانونی است که در برابر حکم و قانون اسلام قرار گرفته است. به همین دلیل اسلام مرگ جاهلیت را مقدمه ظهور و غالب شدن اسلام می‌داند. در این جا جاهلیت در برابر اسلام قرار می‌گیرد.


پیامبرخاتم(ص) هنگامی كه [[معاذ بن جبل]] را به [[یمن]] اعزام نمود، به او چنین دستور داد: «وَ اَمِت اَمرَ الجاهِلیهِ الا ما سَنَّهُ الاِسلامُ وَ اَظهَر اَمرَ الاِسلامِ كُلَّه صغیرَه و كبیرَه<ref> حسن بن علی ابن شعبه، تحف العقول، مترجم صادق حسین زاده، قم، انتشارات ال علی،1382، ص 25؛نیز:ابن هشام -السیرة النبویة، انتشارات دار احیاء التراث، چاپ دوم، 1013هـ/1333م. ج3 ، ص 412.</ref>؛ او در برابر توده‌‌های زیادی از عرب كه سالیان درازی افكار جاهلی و عقاید خرافی بر آنها حكومت كرده بود؛ چنین می‌گفت: «كل مأثره فی الجاهلیه تحت قدمی»<ref> همان </ref>.
پیامبرخاتم(ص) هنگامی كه [[معاذ بن جبل]] را به [[یمن]] اعزام نمود، به او چنین دستور داد: «وَ اَمِت اَمرَ الجاهِلیهِ الا ما سَنَّهُ الاِسلامُ وَ اَظهَر اَمرَ الاِسلامِ كُلَّه صغیرَه و كبیرَه<ref> حسن بن علی ابن شعبه، تحف العقول، مترجم صادق حسین زاده، قم، انتشارات ال علی،1382، ص 25؛نیز:ابن هشام -السیرة النبویة، انتشارات دار احیاء التراث، چاپ دوم، 1013هـ/1333م. ج3 ، ص 412.</ref>؛ او در برابر توده‌‌های زیادی از عرب كه سالیان درازی افكار جاهلی و عقاید خرافی بر آنها حكومت كرده بود؛ چنین می‌گفت: «كل مأثره فی الجاهلیه تحت قدمی»<ref> همان </ref>.
Writers، confirmed، مدیران
۸۷٬۹۰۶

ویرایش