۲۱٬۸۹۷
ویرایش
جزبدون خلاصۀ ویرایش |
جز (←تحصیلات) |
||
خط ۲۵: | خط ۲۵: | ||
ایشان توانست پیش از رسیدن به سن ۱۰ سـالگی حـافظ کـل [[قرآن]] شود. پدرش ''الحاج قطب ابراهیم'' نماینده حزب ملی مصطفی کامل در موشا و یکی از مـشترکین"اللوا" نـشریۀ ارگان حزب بود. او به دلیل برپایی جلسات خصوصی مکرر در خانه پدرش، در نـوجوانی یـک فرد آگاه سیاسی شد و ضمن طرفداری از [[ناسیونالیسم]] ضد انگلیسی مطبوعات و آثار جهانی را از کتابفـروشان دورهگرد محلی تهیه میکرد و میخواند. در این زمان به دلیل هوش وافر سید، خانوادهاش تـصمیم گـرفتند وی را بـه [[قاهره]] بفرستند. | ایشان توانست پیش از رسیدن به سن ۱۰ سـالگی حـافظ کـل [[قرآن]] شود. پدرش ''الحاج قطب ابراهیم'' نماینده حزب ملی مصطفی کامل در موشا و یکی از مـشترکین"اللوا" نـشریۀ ارگان حزب بود. او به دلیل برپایی جلسات خصوصی مکرر در خانه پدرش، در نـوجوانی یـک فرد آگاه سیاسی شد و ضمن طرفداری از [[ناسیونالیسم]] ضد انگلیسی مطبوعات و آثار جهانی را از کتابفـروشان دورهگرد محلی تهیه میکرد و میخواند. در این زمان به دلیل هوش وافر سید، خانوادهاش تـصمیم گـرفتند وی را بـه [[قاهره]] بفرستند. | ||
'''سید قطب''' در سال ۱۹۲۵ م، در دانشگاه تربیت معلم ثبتنام کرد، پس از فراغت از تحصیل در سـال ۱۹۲۸ م، در مـؤسسۀ دار العلوم ثبت نام کرد. مسئله قابل تامل این بود که [[حسن البنا]] نـیز در فـاصله سالهای ۱۹۲۳ و ۱۹۲۶ م، در دارالعلوم درس خوانده بود و از همین جا ارتباط و آشنایی سید قطب با [[حسن البنا]] شکل گرفت. آشـنایی سید با حسن البنا سبب شد که او با درک عمیقی که از اسلام داشـت مـبارزه سیاسی و اجتماعی خویش را در قالبی صحیح پیریزی کند.او در سال ۹۳۳ م، برای ۱۶ سال به استخدام وزارت معارف عـمومی مـصر در آمد و مدتی هم بازرس وزارتخانه بود. طی این مدت طرحهای زیادی بـرای اصـلاح سیستم آموزشی مصر ارائه داد که همواره به داخـل کـیسه مـخصوص کاغذ باطله مقامهای ارشد انداخته شد. سید در زندگیاش یک ادیب نیز بـهشـمار میرفت و تا پایان [[جنگ جهانی دوم]] عمدتا نـقدهای ادبـی نـوشت، او سهم فعالی در مباحثات دهههای ۱۹۳۰ و ۱۹۴۰ داشت. سـبک کـوبندهاش او را بهعنوان یک طرفدار اهل بحث و | '''سید قطب''' در سال ۱۹۲۵ م، در دانشگاه تربیت معلم ثبتنام کرد، پس از فراغت از تحصیل در سـال ۱۹۲۸ م، در مـؤسسۀ دار العلوم ثبت نام کرد. مسئله قابل تامل این بود که [[حسن البنا]] نـیز در فـاصله سالهای ۱۹۲۳ و ۱۹۲۶ م، در دارالعلوم درس خوانده بود و از همین جا ارتباط و آشنایی سید قطب با [[حسن البنا]] شکل گرفت. آشـنایی سید با حسن البنا سبب شد که او با درک عمیقی که از اسلام داشـت مـبارزه سیاسی و اجتماعی خویش را در قالبی صحیح پیریزی کند.او در سال ۹۳۳ م، برای ۱۶ سال به استخدام وزارت معارف عـمومی مـصر در آمد و مدتی هم بازرس وزارتخانه بود. طی این مدت طرحهای زیادی بـرای اصـلاح سیستم آموزشی مصر ارائه داد که همواره به داخـل کـیسه مـخصوص کاغذ باطله مقامهای ارشد انداخته شد. سید در زندگیاش یک ادیب نیز بـهشـمار میرفت و تا پایان [[جنگ جهانی دوم]] عمدتا نـقدهای ادبـی نـوشت، او سهم فعالی در مباحثات دهههای ۱۹۳۰ و ۱۹۴۰ م، داشت. سـبک کـوبندهاش او را بهعنوان یک طرفدار اهل بحث و جدلبهویژه علیه ''طه حـسین'' مـعروف کرد. | ||
وی بیش از همه به شـاعری و نوشتن داستانهای کوتاه و بـلند عـلاقهمند بود. حداقل سه اثر او بـه نـامهای '''طفل القریه'''(بچۀ دهکده)، '''الاطیاف اربعه'''(رویاهای چهارگانه) و '''الاشواک'''(خارها) به شرح زنـدگانی او مربوط میشد. سید در ۱۹۴۸ م، برای اقـامتی نـامحدود بـه [[آمریکا]] فرستاده شـد. ظـاهرا امید میرفت با طـرز تـفکرش به طرفداری از [[آمریکا|آمریک]]<nowiki/>ا به [[مصر]] برگردد، اما این تجربه در عوض او را به [[اخوانالمسلمین]] نـزدیکتر کـرد و در سال ۱۹۵۱ م، به عضویت [[اخوان المسلمین|اخوان]] درآمد. | وی بیش از همه به شـاعری و نوشتن داستانهای کوتاه و بـلند عـلاقهمند بود. حداقل سه اثر او بـه نـامهای '''طفل القریه'''(بچۀ دهکده)، '''الاطیاف اربعه'''(رویاهای چهارگانه) و '''الاشواک'''(خارها) به شرح زنـدگانی او مربوط میشد. سید در ۱۹۴۸ م، برای اقـامتی نـامحدود بـه [[آمریکا]] فرستاده شـد. ظـاهرا امید میرفت با طـرز تـفکرش به طرفداری از [[آمریکا|آمریک]]<nowiki/>ا به [[مصر]] برگردد، اما این تجربه در عوض او را به [[اخوانالمسلمین]] نـزدیکتر کـرد و در سال ۱۹۵۱ م، به عضویت [[اخوان المسلمین|اخوان]] درآمد. |