۲۱٬۸۹۸
ویرایش
جز (←استادان) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۴۹: | خط ۴۹: | ||
حیات فکری سید قطب را بر اساس رویکردهای ایدئولوژیکس مـیتوان بـه چـهار مرحله تقسیم کرد که عبارتند از: | حیات فکری سید قطب را بر اساس رویکردهای ایدئولوژیکس مـیتوان بـه چـهار مرحله تقسیم کرد که عبارتند از: | ||
== دورهٔ شک و تردید== | ===دورهٔ شک و تردید=== | ||
خـود سید قطب تصریح کرده که ده سال را در الحاد گذرانده است. در دوره احتمالا الحاد یا حداقل شک و تـردید (۵۳-۱۹۵۲) سید قطب بیشترین آثار ادبی و نقدیاش را نـوشته اسـت. وی در نوشتههای این دوره بسیاری مباحثی را که هیچ ارتباطی با اسلام نداشته مطرح کـرد. مـهمه الشـاعر که در سال ۱۹۳۲ چاپ شد معتقد است شاعر است که میتواند حقیقت و ارزشها را بـه بـشریت بـرساند نه پیامبر. صریحترین مدرکی که وضعیت فکری او را در این دوره باز میتاباند مقالهایست در ۱۷ مـه ۱۹۳۴ در مجله الاهرام که در آن به صراحتخواهان آن شد که مردم لخت مادرزاد زندگی کنند. | خـود سید قطب تصریح کرده که ده سال را در الحاد گذرانده است. در دوره احتمالا الحاد یا حداقل شک و تـردید (۵۳-۱۹۵۲) سید قطب بیشترین آثار ادبی و نقدیاش را نـوشته اسـت. وی در نوشتههای این دوره بسیاری مباحثی را که هیچ ارتباطی با اسلام نداشته مطرح کـرد. مـهمه الشـاعر که در سال ۱۹۳۲ چاپ شد معتقد است شاعر است که میتواند حقیقت و ارزشها را بـه بـشریت بـرساند نه پیامبر. صریحترین مدرکی که وضعیت فکری او را در این دوره باز میتاباند مقالهایست در ۱۷ مـه ۱۹۳۴ در مجله الاهرام که در آن به صراحتخواهان آن شد که مردم لخت مادرزاد زندگی کنند. | ||
== دورهٔ رویـکرد سـکولار اسـلامی == | === دورهٔ رویـکرد سـکولار اسـلامی === | ||
در دورهٔ رویـکرد سـکولار اسـلامی (۴۶-۱۹۳۵) سید قطب هوادار کسانی مانند احمد امین میشود که سعی در ثبات مـعنویت و روحـانیت شرق در مقابل مادیت غرب دارند. منظور از این روحانیت ایمان به جهان فرای ایـن جـهان مـادی است. در این مقطع وی به اسلام بهعنوان بخشی از فرهنگ ملی خود مینگرد. زیرا [[قرآن|قـرآن]] قـوانین و نظم اجتماعیای را عرضه میکن که بیشترین تأثیر را بر ذهنیت مصری داشته اسـت، امـا دیـن وحدت سیاسی نمیآفریند. در این جاست که سید قطب [[ناسیونالیسم]] عربی را بهعنوان [[ایدئولوژی]] میپذیرد و حـتی بـه اسـلام از زاویه "روح عربی ناب" آن مینگرد و [[حضرت محمد (ص)|محمد(صلیاللهعلیهوآلهوسلم)]] را "الرجل العربی" میشمارد. در این دوره نوشتههای سید قـطب دربـاره مسائل اجتماعی نشان قومی (ناسیونالیستی) و سکولار دارد. | در دورهٔ رویـکرد سـکولار اسـلامی (۴۶-۱۹۳۵) سید قطب هوادار کسانی مانند احمد امین میشود که سعی در ثبات مـعنویت و روحـانیت شرق در مقابل مادیت غرب دارند. منظور از این روحانیت ایمان به جهان فرای ایـن جـهان مـادی است. در این مقطع وی به اسلام بهعنوان بخشی از فرهنگ ملی خود مینگرد. زیرا [[قرآن|قـرآن]] قـوانین و نظم اجتماعیای را عرضه میکن که بیشترین تأثیر را بر ذهنیت مصری داشته اسـت، امـا دیـن وحدت سیاسی نمیآفریند. در این جاست که سید قطب [[ناسیونالیسم]] عربی را بهعنوان [[ایدئولوژی]] میپذیرد و حـتی بـه اسـلام از زاویه "روح عربی ناب" آن مینگرد و [[حضرت محمد (ص)|محمد(صلیاللهعلیهوآلهوسلم)]] را "الرجل العربی" میشمارد. در این دوره نوشتههای سید قـطب دربـاره مسائل اجتماعی نشان قومی (ناسیونالیستی) و سکولار دارد. | ||
== دورهٔ گرایش اسلامی معتدل == | === دورهٔ گرایش اسلامی معتدل === | ||
در دورهٔ گرایش اسلامی معتدل (۵۶-۱۹۴۶) سید قطب مقالۀ"مـدارص للسـخط"را در سال ۱۹۴۶ که نخستین مقالهایدئولوژیک اسلامیاش بود به چاپ رساند و نخستین و عـمدهترین کـار و ایدئولوژیک اسلامیاش یعنی کتاب"العداله الاجتماعی فـی الاسـلام"را پیـش از مسافرت به آمریکا (در سال ۱۹۴۸) به پایان بـرد. وی در ایـن کتاب به بیانی شدیدا اسلامی دل مشغول عدالت اجتماعی است. در این دوره دیدگاههای سید قـطب بـه اخوانالمسلمین نزدیک میشد و خـود وی نـیز ارتباطاتی بـا اخـوان بـرقرار میکرد، ولی به این جماعت نپیوست. زیـرا مـیخواست استقلال خود را بهعنوان یک متفکر حفظ کند. | در دورهٔ گرایش اسلامی معتدل (۵۶-۱۹۴۶) سید قطب مقالۀ"مـدارص للسـخط"را در سال ۱۹۴۶ که نخستین مقالهایدئولوژیک اسلامیاش بود به چاپ رساند و نخستین و عـمدهترین کـار و ایدئولوژیک اسلامیاش یعنی کتاب"العداله الاجتماعی فـی الاسـلام"را پیـش از مسافرت به آمریکا (در سال ۱۹۴۸) به پایان بـرد. وی در ایـن کتاب به بیانی شدیدا اسلامی دل مشغول عدالت اجتماعی است. در این دوره دیدگاههای سید قـطب بـه اخوانالمسلمین نزدیک میشد و خـود وی نـیز ارتباطاتی بـا اخـوان بـرقرار میکرد، ولی به این جماعت نپیوست. زیـرا مـیخواست استقلال خود را بهعنوان یک متفکر حفظ کند. | ||
خط ۶۵: | خط ۶۳: | ||
بعضی معتقدند که در فاصله ماهها پیش و پس از انقلاب ۱۹۵۲ سید قطب به طور منظم با ناصر ملاقات میکرد. اما زمانی که فـهمید "افسران آزاد" در پی تأسیس نظام اسلامی نیستند از آنان کناره گرفت. در سال ۱۹۴۵ پس از ترور نافرجام ناصر، سید قطب همراه گروهی پر شما از اخوانالمسلمین به زندان افتاد و در سال ۱۹۵۵ پس از یک محاکمه به ۵۲ سال زندان با اعـمال شـاقه محکوم شد. شرایط بازگشت او نسبتا انعطافپذیر بود و به او امکان داد تا نوشتن کتاب"فی ضلال القرآن"را آغاز کرد. | بعضی معتقدند که در فاصله ماهها پیش و پس از انقلاب ۱۹۵۲ سید قطب به طور منظم با ناصر ملاقات میکرد. اما زمانی که فـهمید "افسران آزاد" در پی تأسیس نظام اسلامی نیستند از آنان کناره گرفت. در سال ۱۹۴۵ پس از ترور نافرجام ناصر، سید قطب همراه گروهی پر شما از اخوانالمسلمین به زندان افتاد و در سال ۱۹۵۵ پس از یک محاکمه به ۵۲ سال زندان با اعـمال شـاقه محکوم شد. شرایط بازگشت او نسبتا انعطافپذیر بود و به او امکان داد تا نوشتن کتاب"فی ضلال القرآن"را آغاز کرد. | ||
== دورهٔ رادیکال == | === دورهٔ رادیکال === | ||
سید دورهٔ رادیکال (۶۶-۱۳۵۶) را در زندان و بیشتر ایام زندان را در بیمارستان زنـدان سـر کرد. وی در بیمارستان هم امکان نوشتن را داشته است. بنابر برخی از نوشتهها سید قطب در ۱۹۴۶ با دخالتهای عبد الاسلام عارف رئیسجمهور وقت عراق آزاد شد که پس از آزادی بـه فردی تبدیل شد که بـقایای طـرفداران و حامیان اخوان در اطرافش گرد آمدند. | سید دورهٔ رادیکال (۶۶-۱۳۵۶) را در زندان و بیشتر ایام زندان را در بیمارستان زنـدان سـر کرد. وی در بیمارستان هم امکان نوشتن را داشته است. بنابر برخی از نوشتهها سید قطب در ۱۹۴۶ با دخالتهای عبد الاسلام عارف رئیسجمهور وقت عراق آزاد شد که پس از آزادی بـه فردی تبدیل شد که بـقایای طـرفداران و حامیان اخوان در اطرافش گرد آمدند. | ||
خط ۸۸: | خط ۸۶: | ||
== مفاهیم اساسی در گفتمان سیاسی ایشان == | == مفاهیم اساسی در گفتمان سیاسی ایشان == | ||
== جـامعه اسلامی و جامعه جاهلی == | === جـامعه اسلامی و جامعه جاهلی === | ||
از دیدگاه سـید قـطب، اسـلام جز دو نوع از جـوامع را نـمیشناسد: جامعه اسلامی و جامعه جـاهلی. | از دیدگاه سـید قـطب، اسـلام جز دو نوع از جـوامع را نـمیشناسد: جامعه اسلامی و جامعه جـاهلی. | ||
خط ۱۰۳: | خط ۱۰۱: | ||
چهارم، مبادی اجتماعیای که شریعت بر پایـه انـها قرار دارد، پیشرو است و شریعت را به جلو حرکت داده است و هنوز بر پایۀ این نـقش تـوانا اسـت زیرا همیشه از اوضاع اجتماعی موجود پیشی گرفته است. | چهارم، مبادی اجتماعیای که شریعت بر پایـه انـها قرار دارد، پیشرو است و شریعت را به جلو حرکت داده است و هنوز بر پایۀ این نـقش تـوانا اسـت زیرا همیشه از اوضاع اجتماعی موجود پیشی گرفته است. | ||
== حاکمیت == | === حاکمیت === | ||
حاکمیت یکی از بنیادیترین مفاهیم در انـدیشه قطب است؛ به اقتضای "لا اله الا اللّه" هیچ حاکمیتی جز برای خدا نیست و هچ شریعتی جز شریعت خـدا و هچ سلطهای برای کسی بر کسی نیست، زیرا هرگونه سلطه از آن خداست. سید قطب در طرح این ایده و نظریه نیز از ابوالاعلی مودودی نیز متاثر بود که حاکمیت خدا را در مقابل حاکمیت بشر قرار مـیداد و تکیه بر هر منبعی جز خدا را در تنظیم امور جامعه در مقابل توحید میشمارد. | حاکمیت یکی از بنیادیترین مفاهیم در انـدیشه قطب است؛ به اقتضای "لا اله الا اللّه" هیچ حاکمیتی جز برای خدا نیست و هچ شریعتی جز شریعت خـدا و هچ سلطهای برای کسی بر کسی نیست، زیرا هرگونه سلطه از آن خداست. سید قطب در طرح این ایده و نظریه نیز از ابوالاعلی مودودی نیز متاثر بود که حاکمیت خدا را در مقابل حاکمیت بشر قرار مـیداد و تکیه بر هر منبعی جز خدا را در تنظیم امور جامعه در مقابل توحید میشمارد. | ||
خط ۱۱۵: | خط ۱۱۳: | ||
تـنها یـک دارالاسلام و آن همان است که دولتی اسلامی در آن برپا و شریعت خدا بر آن حـاکم اسـت و حدود خدا اقامه میشود و مسلمانان یار و دوست یکدیگرند. جز این دارالحرب است و رابطه مسلمانان بـا آن یـا جـنگ و پیکار است یا صلح بر مبنای امان. | تـنها یـک دارالاسلام و آن همان است که دولتی اسلامی در آن برپا و شریعت خدا بر آن حـاکم اسـت و حدود خدا اقامه میشود و مسلمانان یار و دوست یکدیگرند. جز این دارالحرب است و رابطه مسلمانان بـا آن یـا جـنگ و پیکار است یا صلح بر مبنای امان. | ||
== گروه پیشتاز == | === گروه پیشتاز === | ||
سید قطب در کتاب"مـعالم فـی الطریق"پس از طرح ویژگیهای جامعه جاهلی و جامعه اسلامی، به این مسأله میپردازد کـه بـرای تـبدیل جامعه جاهلی به جامعه اسلامی چه باید کرد؟ وی در همین کتاب میگوید: "ما بدون شک از مـوضوع کـاملا جدیدی اطلاع داریم که بشریت به آن آگاه نیست و نمیداند چگونه آن را بسازد! بدین تـرتیب بـاید ایـن موضوع را در عمل و کردار هماهنگ کرد و از طریق آن امتی باید بوجود آید تا رستاخیز کشورهای اسلامی را بـه ضـرورت تبدیل کند. | سید قطب در کتاب"مـعالم فـی الطریق"پس از طرح ویژگیهای جامعه جاهلی و جامعه اسلامی، به این مسأله میپردازد کـه بـرای تـبدیل جامعه جاهلی به جامعه اسلامی چه باید کرد؟ وی در همین کتاب میگوید: "ما بدون شک از مـوضوع کـاملا جدیدی اطلاع داریم که بشریت به آن آگاه نیست و نمیداند چگونه آن را بسازد! بدین تـرتیب بـاید ایـن موضوع را در عمل و کردار هماهنگ کرد و از طریق آن امتی باید بوجود آید تا رستاخیز کشورهای اسلامی را بـه ضـرورت تبدیل کند. | ||
خط ۱۴۲: | خط ۱۴۰: | ||
=== عدالت اجتماعی در حکومت === | === عدالت اجتماعی در حکومت === | ||
سـید قطب در ضمن نگرش شمولیاش به اسلام به این مسأله پرداخته است. وی عدالت اجتماعی را مبتنی بر سه پایـه مـیداند: آزادی درونـی متکی بر رهایی از ارزشهای مال و جاه و حسب و نسب و شهوت. برابری انـسانی، مـسؤلیت تعهد اجتماعی مبتنی بر نظام زکات و احسان و تربیت اخلاقی. | سـید قطب در ضمن نگرش شمولیاش به اسلام به این مسأله پرداخته است. وی عدالت اجتماعی را مبتنی بر سه پایـه مـیداند: آزادی درونـی متکی بر رهایی از ارزشهای مال و جاه و حسب و نسب و شهوت. برابری انـسانی، مـسؤلیت تعهد اجتماعی مبتنی بر نظام زکات و احسان و تربیت اخلاقی. | ||
از نظر سید قطب، اسلام برابری اقتصادی بـه مـعنای لفـظیاش را تحمیل نمیکند، زیرا کسب ثروت تابع استعدادهای نابرابر است. بنابراین عدالت مطلق اقـتضای تـفاوت در رزق را دارد که در آن برخی انسانها بر برخی دیگر برتراند و البته عدالت انسانیای در آن حاکم است کـه بـا فـراهم آوردن فرصتهای برابر برای همگان تحقق میآید؛ از اینرو، در برابر فرد، نه حسب و نه نسب و نـه اصـل و جنس و نه هیچ یک از قیود دیگر، هیچ کدام مطرح نیست. | از نظر سید قطب، اسلام برابری اقتصادی بـه مـعنای لفـظیاش را تحمیل نمیکند، زیرا کسب ثروت تابع استعدادهای نابرابر است. بنابراین عدالت مطلق اقـتضای تـفاوت در رزق را دارد که در آن برخی انسانها بر برخی دیگر برتراند و البته عدالت انسانیای در آن حاکم است کـه بـا فـراهم آوردن فرصتهای برابر برای همگان تحقق میآید؛ از اینرو، در برابر فرد، نه حسب و نه نسب و نـه اصـل و جنس و نه هیچ یک از قیود دیگر، هیچ کدام مطرح نیست. | ||
خط ۱۴۹: | خط ۱۴۶: | ||
=== خاستگاه مشروعیت اسـلامی === | === خاستگاه مشروعیت اسـلامی === | ||
یـکی از ویژگیهایی که سید قطب برای نظام اسلامی برشمرد ربانیت است.این ویژگی وجه متمایز و تفرد نظام اسـلامی از دیـگر نظامهایی که بشر شناخته و از آن جمله نظام تئوکراسی (یزدانسالاری) است که حـاکم در آن قـدرتش را یا از رجال دین و یا از طریق حق اله بـه وصـف ضلاللّه (سایه خدا) در زمین میگیرد. نظام اسـلامی از نـظام یزدانسالاری هم متمایز است. | یـکی از ویژگیهایی که سید قطب برای نظام اسلامی برشمرد ربانیت است.این ویژگی وجه متمایز و تفرد نظام اسـلامی از دیـگر نظامهایی که بشر شناخته و از آن جمله نظام تئوکراسی (یزدانسالاری) است که حـاکم در آن قـدرتش را یا از رجال دین و یا از طریق حق اله بـه وصـف ضلاللّه (سایه خدا) در زمین میگیرد. نظام اسـلامی از نـظام یزدانسالاری هم متمایز است. | ||
زیرا حاکم در نظام اسلامی، قدرتش را از رجال دین نـمی گـیرد و با ادعای حق الهی نـیز حـکومت را بدست نـمیگیرد. حـاکم در نـظام اسلامی، حق عهدهداری حکومت را از راه بیعت آزادانـه کـسب میکند و حق اطاعت دیگران از خویش را هم تنها از طریق اجرای [[شریعت]] خدا بـدست مـیآورد. تفاوت بزرگی بین این مبنا و مـبنای نظام تئوکراتیک-چنانکه اروپا شـناخته و تـجربه کرده وجود دارد، ربانیت در نظام اسـلامی، ربـانیت شریعت است و نه ربانیت امرا و حاکمان. | زیرا حاکم در نظام اسلامی، قدرتش را از رجال دین نـمی گـیرد و با ادعای حق الهی نـیز حـکومت را بدست نـمیگیرد. حـاکم در نـظام اسلامی، حق عهدهداری حکومت را از راه بیعت آزادانـه کـسب میکند و حق اطاعت دیگران از خویش را هم تنها از طریق اجرای [[شریعت]] خدا بـدست مـیآورد. تفاوت بزرگی بین این مبنا و مـبنای نظام تئوکراتیک-چنانکه اروپا شـناخته و تـجربه کرده وجود دارد، ربانیت در نظام اسـلامی، ربـانیت شریعت است و نه ربانیت امرا و حاکمان. | ||
خط ۱۷۸: | خط ۱۷۴: | ||
==منابع== | ==منابع== | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
#البشری، طارق (۱۹۸۳)، الحرکه السیاسیه فی مـصر (۱۹۴۵-۱۹۵۲)، قـاهره: دار الشروق. | #البشری، طارق (۱۹۸۳)، الحرکه السیاسیه فی مـصر (۱۹۴۵-۱۹۵۲)، قـاهره: دار الشروق. | ||
#حموده، عادل (۱۹۹۰)، سید قطب من الطریقه المشنقه، قاهره: سینا للنشر. | #حموده، عادل (۱۹۹۰)، سید قطب من الطریقه المشنقه، قاهره: سینا للنشر. |