۲۱٬۹۲۴
ویرایش
جز (←نقد اندیشه سید قطب) |
جز (←نقد اندیشه سید قطب) |
||
خط ۱۴۲: | خط ۱۴۲: | ||
"تاریخ اسلام گروههای خشکه مقدس مشابهی را سراغ دارد که با لقب"خوارج" نـشاندار شـدهاند، آنان معتقد بودند که اسلام خـلوص و صـفای نابی دارد و جـایز نـیست گناهان کبیره طهارت آن را آلوده کنند و گـرنه مردم دوباره به مرداب جاهلیت میانداخت. | "تاریخ اسلام گروههای خشکه مقدس مشابهی را سراغ دارد که با لقب"خوارج" نـشاندار شـدهاند، آنان معتقد بودند که اسلام خـلوص و صـفای نابی دارد و جـایز نـیست گناهان کبیره طهارت آن را آلوده کنند و گـرنه مردم دوباره به مرداب جاهلیت میانداخت. | ||
وی آشنایی سید قطب با انـدیشههای ندوی و مودودی که هردو در فضا و اوضاع مـتشنج شبهقاره هند و کـشمکش مسلمانان و هندوها میزیستهاند از سـویی و تـجربه منفی در غرب آمریکا و سپس رنجها و شکنجههای زندان را عوامل شکلگیری اندیشه افراطی او میداند. | وی آشنایی سید قطب با انـدیشههای ندوی و مودودی که هردو در فضا و اوضاع مـتشنج [[هند|شبهقاره هند]] و کـشمکش مسلمانان و هندوها میزیستهاند از سـویی و تـجربه منفی در غرب [[آمریکا]] و سپس رنجها و شکنجههای زندان را عوامل شکلگیری اندیشه افراطی او میداند. | ||
امـا طارق البشری بعد سلفی اندیشه سید قطب را چـنین تـوجیه مـیکند: | امـا طارق البشری بعد سلفی اندیشه سید قطب را چـنین تـوجیه مـیکند: | ||
بـعد سـلفی در | بـعد سـلفی در چهـارچوب منطق دعوت، رویکرد ارتجاعی (واپسگرایانه) به معنای سیاسی و اقتصادی رایج کنونی نیست بلکه هدف سلفیها رجوع (بازگشت) است نه ارتجاع. یعنی، روجوع اصول تمدنی و عقیدتی و اراداتی و رایـج و احیای مقاومت. مقاومت در برابر تهاجم و جنگی پیشآمده است. | ||
گفته میشود که سید قطب در کتاب معالم فی الطریق به اوج ارتجاع رسیده است، زیرا حاکم به جاهلیت تمام جوامع ما داده اسـت، امـا فهم این کتاب در چارچوب منطق دعوت نشان میدهد که وی نه در واپسگرایی که در مقاومت و مبارزه افراط ورزیده است، زیرا وی همه تلاش خود را در جهت روشن ساختن چگونگی آمادهسازی گروهی پیـشاهنگ بـرای بازگشت به اسلام بهکار گرفت و در کتاب"لا اله الا اللّه"مفهوم دل بریدن و کنده شدن از جامعه کنونی یا همه ارزشها و نهادها و نمادهایش را بیان میکند. | گفته میشود که سید قطب در کتاب معالم فی الطریق به اوج ارتجاع رسیده است، زیرا حاکم به جاهلیت تمام جوامع ما داده اسـت، امـا فهم این کتاب در چارچوب منطق دعوت نشان میدهد که وی نه در واپسگرایی که در مقاومت و مبارزه افراط ورزیده است، زیرا وی همه تلاش خود را در جهت روشن ساختن چگونگی آمادهسازی گروهی پیـشاهنگ بـرای بازگشت به اسلام بهکار گرفت و در کتاب"لا اله الا اللّه"مفهوم دل بریدن و کنده شدن از جامعه کنونی یا همه ارزشها و نهادها و نمادهایش را بیان میکند. | ||
اگرچه جاهلیت وصـف نـظامی پیش از اسلام است، اما سـید قـطب، زمانی که جامعه کنونی را با وصف جاهلیت لکهدار میکند، در تصورش چنین بود که دعوت و نظام اسلامی مورد نظرش را از گذشته به آینده و از پشت سر بـه پیـش رو منتقل میکند. نوع مـوضع در قـبال کل حرکت دعوت اسلامی یا جزئیات آن هرچه میخواهد باشد، ولی بر ما لازم است منطق داخلی و سیاق این دعوت و چگونگی پیریزی ذهنیت فراخواننده به خویش و چونگی جهش دادن آن به وسیلههای انگیزههای خود را کـه ایـن دعوت در پی آن بوده درک کنیم. این منطق را بر اساس فلسفه منادی اسلام که سلفی و بازگشتی (رجوعی و نه ارتجاعی) و مقام مبارز و دارای نگاهی به آینده است، میتوان درک کرد. | اگرچه جاهلیت وصـف نـظامی پیش از اسلام است، اما سـید قـطب، زمانی که جامعه کنونی را با وصف جاهلیت لکهدار میکند، در تصورش چنین بود که دعوت و نظام اسلامی مورد نظرش را از گذشته به آینده و از پشت سر بـه پیـش رو منتقل میکند. نوع مـوضع در قـبال کل حرکت دعوت اسلامی یا جزئیات آن هرچه میخواهد باشد، ولی بر ما لازم است منطق داخلی و سیاق این دعوت و چگونگی پیریزی ذهنیت فراخواننده به خویش و چونگی جهش دادن آن به وسیلههای انگیزههای خود را کـه ایـن دعوت در پی آن بوده درک کنیم. این منطق را بر اساس فلسفه منادی اسلام که سلفی و بازگشتی (رجوعی و نه ارتجاعی) و مقام مبارز و دارای نگاهی به آینده است، میتوان درک کرد. |