۴٬۹۳۳
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'هی' به 'ه') |
جز (تمیزکاری) |
||
خط ۵۸: | خط ۵۸: | ||
=اخلاق و رفتار= | =اخلاق و رفتار= | ||
*از اشعث<ref> اشعث بن عبدالملک حمرانی کنیه اش ابوهانی و از دانشمندان بصره بوده است (کاتب واقدی، پیشین، ج 7، ص 286).</ref> نقل شده است که هنگامی که در جلسهای نزد محمد بن سیرین مینشستیم، سخن میگفتیم و میشنیدیم و میخندیدیم و از اوضاع و احوال سؤال میشد، پس هنگامی که از چیزی در مورد علم [[دین]] و [[حلال]] و [[حرام]] سؤال میشد، رنگش تغییر میکرد و دگرگون میشد، گویا آن شخص قبلی نیست<ref>کاتب واقدی، پیشین، ج 7، ص 145.</ref>. | * از اشعث<ref> اشعث بن عبدالملک حمرانی کنیه اش ابوهانی و از دانشمندان بصره بوده است (کاتب واقدی، پیشین، ج 7، ص 286).</ref> نقل شده است که هنگامی که در جلسهای نزد محمد بن سیرین مینشستیم، سخن میگفتیم و میشنیدیم و میخندیدیم و از اوضاع و احوال سؤال میشد، پس هنگامی که از چیزی در مورد علم [[دین]] و [[حلال]] و [[حرام]] سؤال میشد، رنگش تغییر میکرد و دگرگون میشد، گویا آن شخص قبلی نیست<ref>کاتب واقدی، پیشین، ج 7، ص 145.</ref>. | ||
* | * | ||
*گفته شده محمد بن سیرین یک روز [[روزه]] میگرفت و یک روز [[افطار]] میکرد و هنگامی که به روزی میرسید که شک میکرد از [[ماه شعبان]] است یا از [[ماه رمضان]]، آن روز را روزه میگرفت. | * گفته شده محمد بن سیرین یک روز [[روزه]] میگرفت و یک روز [[افطار]] میکرد و هنگامی که به روزی میرسید که شک میکرد از [[ماه شعبان]] است یا از [[ماه رمضان]]، آن روز را روزه میگرفت. | ||
*انس بن سیرین نقل میکند که محمد هفت ذکر و دعا داشت هنگامی که از آن اذکار و دعاها در شب فوت میشد روز آنها را میخواند. | * انس بن سیرین نقل میکند که محمد هفت ذکر و دعا داشت هنگامی که از آن اذکار و دعاها در شب فوت میشد روز آنها را میخواند. | ||
*محمد بن سیرین هر روز [[غسل]] میکرد<ref>همان، ص 149.</ref>. | * محمد بن سیرین هر روز [[غسل]] میکرد<ref>همان، ص 149.</ref>. | ||
*محمد بن سیرین قرآن را همان گونه که [[نازل]] شده بود، قرائت میکرد و از این که در میان قرائت قرآن تکلم کند، اکراه داشت<ref>همان، ص 150.</ref>. | * محمد بن سیرین قرآن را همان گونه که [[نازل]] شده بود، قرائت میکرد و از این که در میان قرائت قرآن تکلم کند، اکراه داشت<ref>همان، ص 150.</ref>. | ||
*محمد بن سیرین میگفت هرگز به هیچ کس، نیکوکار یا فاسق حسادت نکردم<ref>همان، ص 146 و الفسوی، پیشین، ج 2، ص 57.</ref>. | * محمد بن سیرین میگفت هرگز به هیچ کس، نیکوکار یا فاسق حسادت نکردم<ref>همان، ص 146 و الفسوی، پیشین، ج 2، ص 57.</ref>. | ||
*هنگامی که نزد ابنسیرین از فردی به بدی یاد میشد، او را به بهترین صفاتی که از وی میدانست، یاد میکرد<ref>ابن کثیر دمشقی، پیشین، ج 9، ص 275.</ref>. | * هنگامی که نزد ابنسیرین از فردی به بدی یاد میشد، او را به بهترین صفاتی که از وی میدانست، یاد میکرد<ref>ابن کثیر دمشقی، پیشین، ج 9، ص 275.</ref>. | ||
*ابنسیرین اهل خنده و شوخی بود<ref> کاتب واقدی، پیشین، ج 7، ص 119.</ref>. | * ابنسیرین اهل خنده و شوخی بود<ref> کاتب واقدی، پیشین، ج 7، ص 119.</ref>. | ||
*از ابنعون نقل شده که گفت: هرگز در روز عیدی به نزد محمد نرفتیم، مگر این که ما را با حلوای روغن و خرما یا فالوده اطعام میکرد. | * از ابنعون نقل شده که گفت: هرگز در روز عیدی به نزد محمد نرفتیم، مگر این که ما را با حلوای روغن و خرما یا فالوده اطعام میکرد. | ||
*در روز عید از منزل خارج نمیشد، مگر این که [[زکات فطره]] را به نحو شایسته به [[مسجد جامع]] ارسال میکرد و سپس برای نماز عید خارج میشد<ref> همان، ص 150.</ref>. | * در روز عید از منزل خارج نمیشد، مگر این که [[زکات فطره]] را به نحو شایسته به [[مسجد جامع]] ارسال میکرد و سپس برای نماز عید خارج میشد<ref> همان، ص 150.</ref>. | ||
*هنگامی که ابنسیرین مالی را قرض میگرفت آن را وزن میکرد و مهر مینمود و هنگامی که بدهی را پرداخت مینمود به همان وزنه آن را میسنجید، سپس آن را باز میگرداند محمد میگفت: وزن کم و زیاد میشود. | * هنگامی که ابنسیرین مالی را قرض میگرفت آن را وزن میکرد و مهر مینمود و هنگامی که بدهی را پرداخت مینمود به همان وزنه آن را میسنجید، سپس آن را باز میگرداند محمد میگفت: وزن کم و زیاد میشود. | ||
*هنگامی که پول تقلبی به دست ابنسیرین میرسید با آن خرید و فروش نمیکرد و روزی که از دنیا رفت در نزد او پانصد درهم تقلبی بود<ref>همان، ص 151.</ref>. | * هنگامی که پول تقلبی به دست ابنسیرین میرسید با آن خرید و فروش نمیکرد و روزی که از دنیا رفت در نزد او پانصد درهم تقلبی بود<ref>همان، ص 151.</ref>. | ||
=نقل حدیث= | =نقل حدیث= | ||
*محمد بن سیرین میگفت: این علم حدیث احکام دین و آیین است، بنگرید و به هوش باشید که از چه کسی آن را فرا میگیرید. | * محمد بن سیرین میگفت: این علم حدیث احکام دین و آیین است، بنگرید و به هوش باشید که از چه کسی آن را فرا میگیرید. | ||
*ابنعون میگوید: از محمد بن سیرین شنیدم میگفت اگر قرار بود کتابی برای خود انتخاب کنم، همانا رسائل النبی را بر میگزیدم. | * ابنعون میگوید: از محمد بن سیرین شنیدم میگفت اگر قرار بود کتابی برای خود انتخاب کنم، همانا رسائل النبی را بر میگزیدم. | ||
*محمد بن سیرین اشکالی در نوشتن حدیث نمیدید به شرط آن که پس از حفظ کردن آن را محو کنند. | * محمد بن سیرین اشکالی در نوشتن حدیث نمیدید به شرط آن که پس از حفظ کردن آن را محو کنند. | ||
*ابنعون گفته است: محمد بن سیرین هرگاه نقل حدیث میکرد، چنان بود که گویی از چیزی میترسد یا پرهیز میکند<ref>کاتب واقدی، پیشین، ج 7، ص 145.</ref>. | * ابنعون گفته است: محمد بن سیرین هرگاه نقل حدیث میکرد، چنان بود که گویی از چیزی میترسد یا پرهیز میکند<ref>کاتب واقدی، پیشین، ج 7، ص 145.</ref>. | ||
*ابنعون میگفت: محمد بن سیرین حدیث را با همان کلمات و حروفی که شنیده بود، نقل میکرد<ref>همان، ص 144.</ref>. | * ابنعون میگفت: محمد بن سیرین حدیث را با همان کلمات و حروفی که شنیده بود، نقل میکرد<ref>همان، ص 144.</ref>. | ||
=تعبیر خواب= | =تعبیر خواب= | ||