۴٬۹۳۳
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'آنها' به 'آنها') |
جز (تمیزکاری) |
||
خط ۲۸: | خط ۲۸: | ||
این نهضتها به میزانهای متفاوت از سنت عرفان اسلامی متأثر بودهاند، و همین تنوع و تکثر در فضای صوفیانۀ غرب، تحلیلهای گوناگونِ برخاسته از دیدگاههای متفاوت را از سوی محققان غربی به دنبال داشته است که چند نمونۀ مهم آنها عبارتاند از: | این نهضتها به میزانهای متفاوت از سنت عرفان اسلامی متأثر بودهاند، و همین تنوع و تکثر در فضای صوفیانۀ غرب، تحلیلهای گوناگونِ برخاسته از دیدگاههای متفاوت را از سوی محققان غربی به دنبال داشته است که چند نمونۀ مهم آنها عبارتاند از: | ||
==گیسلا وب== | == گیسلا وب == | ||
گیسلا وب، که چارچوبی زمانی از ۳ مرحلۀ تحول را ارائه میدهد: | گیسلا وب، که چارچوبی زمانی از ۳ مرحلۀ تحول را ارائه میدهد: | ||
الف ـ در اوایل دهۀ ۱۹۰۰م، علاقه و تمایل غربیان به حکمت شرق که حاصل تماس آنان با آسیاییها در طول دورانهای استعماری بود، استادانی را که با آموزههای سنتی تربیت یافته، و در نهادهای اروپایی زیسته بودند، متوجه فقدان معنویت در غرب و اشتیاق غربیان به آن نمود و آنها را وا داشت تا تعالیم معنوی خود را به غرب آورند. | الف ـ در اوایل دهۀ ۱۹۰۰م، علاقه و تمایل غربیان به حکمت شرق که حاصل تماس آنان با آسیاییها در طول دورانهای استعماری بود، استادانی را که با آموزههای سنتی تربیت یافته، و در نهادهای اروپایی زیسته بودند، متوجه فقدان معنویت در غرب و اشتیاق غربیان به آن نمود و آنها را وا داشت تا تعالیم معنوی خود را به غرب آورند. | ||
خط ۳۶: | خط ۳۶: | ||
ج ـ در دهۀ ۱۹۹۰م که در آن، سومین جریان عرفانی که در پاسخ به شرایط خاص آخرین دهـه، از جمله پدیـدۀ افزایش مهاجرت از جوامع سنتی مسلمان و نیز جهانی شدن ــ که جوامع غربی را به شدت تحت تأثیر قرار داده بـود ــ بـا منشـأیـی آمـریکـایـی در ۱۹۷۱م تـوسـط باوا محییالدین پایهگذاری شد. | ج ـ در دهۀ ۱۹۹۰م که در آن، سومین جریان عرفانی که در پاسخ به شرایط خاص آخرین دهـه، از جمله پدیـدۀ افزایش مهاجرت از جوامع سنتی مسلمان و نیز جهانی شدن ــ که جوامع غربی را به شدت تحت تأثیر قرار داده بـود ــ بـا منشـأیـی آمـریکـایـی در ۱۹۷۱م تـوسـط باوا محییالدین پایهگذاری شد. | ||
==جی کینی== | == جی کینی == | ||
جی کینی، که سیر تحول تصوف در غرب را در طرح زمانبندی شدهای در ۴ مرحله: ۱۹۱۰-۱۹۵۹، ۱۹۶۰-۱۹۶۹، ۱۹۷۰-۱۹۸۹، و از ۱۹۹۰م به بعد بررسی میکند. | جی کینی، که سیر تحول تصوف در غرب را در طرح زمانبندی شدهای در ۴ مرحله: ۱۹۱۰-۱۹۵۹، ۱۹۶۰-۱۹۶۹، ۱۹۷۰-۱۹۸۹، و از ۱۹۹۰م به بعد بررسی میکند. | ||
==ویلیام چیتیک== | == ویلیام چیتیک == | ||
ویلیام چیتیک، که انواع برجستۀ تصوف غربی را در دو گـونـۀ تصوف سُکری ــ کـه شیخ چشتی عنـایت خـان آن را در آمریکا در اوایل سدۀ ۲۰م آغـاز کرد ــ و تصوف صحوی ــ که در اروپا با آثار رنه گنون، حکم مابعدالطبیعی فرانسوی آغاز شد ــ دستهبندی میکند. | ویلیام چیتیک، که انواع برجستۀ تصوف غربی را در دو گـونـۀ تصوف سُکری ــ کـه شیخ چشتی عنـایت خـان آن را در آمریکا در اوایل سدۀ ۲۰م آغـاز کرد ــ و تصوف صحوی ــ که در اروپا با آثار رنه گنون، حکم مابعدالطبیعی فرانسوی آغاز شد ــ دستهبندی میکند. | ||
وی با بیان اینکه نمایندگان تصوف صحوی یعنی فریتهوف شووان، تیتوس بورکهارت، مارتین لینگز و سید حسین نصر بر معرفت و بینش عقلانی مبتنی بر مبانی باطنی، و تصوف مبتنی بر شریعت تأکید دارند، میکوشد تا معیاری برای ارزیابی نهضتهای صوفیانۀ غرب به دست دهد. | وی با بیان اینکه نمایندگان تصوف صحوی یعنی فریتهوف شووان، تیتوس بورکهارت، مارتین لینگز و سید حسین نصر بر معرفت و بینش عقلانی مبتنی بر مبانی باطنی، و تصوف مبتنی بر شریعت تأکید دارند، میکوشد تا معیاری برای ارزیابی نهضتهای صوفیانۀ غرب به دست دهد. | ||
==اندرو راولینسن== | == اندرو راولینسن == | ||
اندرو راولینسُن، که چشمانداز ظهور، رشد و تحول نهضتهای صوفیانه در غرب را در ۴ مرحله شرح میدهد: کاشت دانه: ۱۸۷۵-۱۹۱۶م؛ قوام یافتن: ۱۹۱۷-۱۹۴۵م؛ تکثیر و انتشار: ۱۹۴۶-۱۹۶۲م؛ و شکوفایی کامل: از ۱۹۶۳م تا امروز. | اندرو راولینسُن، که چشمانداز ظهور، رشد و تحول نهضتهای صوفیانه در غرب را در ۴ مرحله شرح میدهد: کاشت دانه: ۱۸۷۵-۱۹۱۶م؛ قوام یافتن: ۱۹۱۷-۱۹۴۵م؛ تکثیر و انتشار: ۱۹۴۶-۱۹۶۲م؛ و شکوفایی کامل: از ۱۹۶۳م تا امروز. | ||
وی در مطالعۀ نهضتهای دینی و معنوی مُلهَم از شرق در غرب سدۀ ۲۰م، پدیدۀ غربیانی را که استادان معنوی برجستهای در سنتهای باطنی شرقی (همچون بودایی، هندویی و اسلام) شدهاند و در عین حال، به گونهای خاص خود و متفاوت با آنها عمل کردهاند، مورد تأکید قرار داده است. | وی در مطالعۀ نهضتهای دینی و معنوی مُلهَم از شرق در غرب سدۀ ۲۰م، پدیدۀ غربیانی را که استادان معنوی برجستهای در سنتهای باطنی شرقی (همچون بودایی، هندویی و اسلام) شدهاند و در عین حال، به گونهای خاص خود و متفاوت با آنها عمل کردهاند، مورد تأکید قرار داده است. | ||
خط ۵۰: | خط ۵۰: | ||
راولینسن وجه مشترک این دو گروه را تأکید بر جهانی بودن تصوف میداند و بر آن است که وجه افتراق آنها در تأکید گروه اول بر اهمیت مغز عرفانی، مستقل از پوستۀ ظاهری (شریعت)، و تأکید گروه دوم بر اهمیت هر دو جنبه و اینکه تصوف همراه با شریعت ثمرۀ اسلام است. | راولینسن وجه مشترک این دو گروه را تأکید بر جهانی بودن تصوف میداند و بر آن است که وجه افتراق آنها در تأکید گروه اول بر اهمیت مغز عرفانی، مستقل از پوستۀ ظاهری (شریعت)، و تأکید گروه دوم بر اهمیت هر دو جنبه و اینکه تصوف همراه با شریعت ثمرۀ اسلام است. | ||
==مارشا هرمانسن== | == مارشا هرمانسن == | ||
مارشا هرمانسن، که با بیانی تمثیلی، جنبشهای صوفیانۀ غـرب را به باغی با ۳ گونه گیاهان متفاوت تشبیه میکند: الف ـ گروههای دورگه، یعنی نهضتهـای اسلامـی ـ آمریکایـی، کـه از نظر منشأ و محتوا اسلامی بوده، ولی در چارچوبی غیراسلامی شکل گرفتهاند. | مارشا هرمانسن، که با بیانی تمثیلی، جنبشهای صوفیانۀ غـرب را به باغی با ۳ گونه گیاهان متفاوت تشبیه میکند: الف ـ گروههای دورگه، یعنی نهضتهـای اسلامـی ـ آمریکایـی، کـه از نظر منشأ و محتوا اسلامی بوده، ولی در چارچوبی غیراسلامی شکل گرفتهاند. | ||
این گروهها بهوسیلۀ مسلمانان مهاجر به وجود آمدهاند و رهبری میشوند و در عین حال، در مواردی از جمله عضوگیری، خود را با بستر فرهنگی غرب سازگار کردهاند و اعمال آیینی خود را با برخی از عناصر آن درهم آمیختهاند. | این گروهها بهوسیلۀ مسلمانان مهاجر به وجود آمدهاند و رهبری میشوند و در عین حال، در مواردی از جمله عضوگیری، خود را با بستر فرهنگی غرب سازگار کردهاند و اعمال آیینی خود را با برخی از عناصر آن درهم آمیختهاند. | ||
خط ۶۵: | خط ۶۵: | ||
۲. افراد یا جریانهایی که به ترتیب در این شکلگیری مؤثر بودهاند و در واقع، طریقتهای کنونی موجود به نحوی متأثر یا برگرفته از آراء و اندیشههای آنان در ادامۀ این سیر هستند. | ۲. افراد یا جریانهایی که به ترتیب در این شکلگیری مؤثر بودهاند و در واقع، طریقتهای کنونی موجود به نحوی متأثر یا برگرفته از آراء و اندیشههای آنان در ادامۀ این سیر هستند. | ||
==عوامل ظهور و گسترش== | == عوامل ظهور و گسترش == | ||
در بخش نخست محققان به چندین عامل مهم اشاره کردهاند: | در بخش نخست محققان به چندین عامل مهم اشاره کردهاند: | ||
===مهاجرت مسلمانان=== | === مهاجرت مسلمانان === | ||
مهاجرت مسلمانان از نقاط مختلف دنیا بهویژه در نیم قرن اخیر، نقش مهمی در گسترش اسلام، و حضور و اشاعۀ طریقههای صوفیانه در غرب داشته است، چندانکه برخی از محققان برای تحلیل نهضتهای صوفیۀ غرب، این مهاجرتها را به دورههای مختلف تاریخی تقسیم کردهاند. | مهاجرت مسلمانان از نقاط مختلف دنیا بهویژه در نیم قرن اخیر، نقش مهمی در گسترش اسلام، و حضور و اشاعۀ طریقههای صوفیانه در غرب داشته است، چندانکه برخی از محققان برای تحلیل نهضتهای صوفیۀ غرب، این مهاجرتها را به دورههای مختلف تاریخی تقسیم کردهاند. | ||
در این میان، نسلهای دوم و سوم این مهاجران که به لحاظ رشد و تحصیل در محیط غرب، و در نتیجه، تأثیرپذیری از فضای خردگرایانه و دنیامدارانۀ آن، از آداب و اعتقادات سنتی والدین خود فاصله میگیرند، مهمترند، زیرا برای آنان تصوف به عنوان جنبۀ انعطافپذیر دین که رویکردی معنوی را دنبال میکند، جذابتر و قابل قبولتر مینماید. | در این میان، نسلهای دوم و سوم این مهاجران که به لحاظ رشد و تحصیل در محیط غرب، و در نتیجه، تأثیرپذیری از فضای خردگرایانه و دنیامدارانۀ آن، از آداب و اعتقادات سنتی والدین خود فاصله میگیرند، مهمترند، زیرا برای آنان تصوف به عنوان جنبۀ انعطافپذیر دین که رویکردی معنوی را دنبال میکند، جذابتر و قابل قبولتر مینماید. | ||
خط ۷۵: | خط ۷۵: | ||
در این زمینه، محققان افزایش مهاجرت استادان صوفی از جوامع مسلمان به آمریکا از اواخر دهۀ ۱۹۶۰م را عامل مهمی در تثبیت طریقههای رسمی تصوف به شمار آوردهاند. | در این زمینه، محققان افزایش مهاجرت استادان صوفی از جوامع مسلمان به آمریکا از اواخر دهۀ ۱۹۶۰م را عامل مهمی در تثبیت طریقههای رسمی تصوف به شمار آوردهاند. | ||
===استعمار سیاسی=== | === استعمار سیاسی === | ||
استعمار سیاسی، که از نظر به وجود آوردن امکان تعامل غربیان با فرهنگ شرقی، و زمینۀ آشنایی آنان با حکمت شرق، و در نتیجه، علاقه به گرایشات صوفیانه، بهویژه در کشورهایی چون فرانسه و انگلیس دارای اهمیت است و حاصل این تعامل بهرغم جنبههای منفی آن، از یکسو ظهور استادان شرقی تصوف بوده است که با تأثیرات فرهنگی متقابل آشنایند، و از سوی دیگر، پیدایش غربیانی بوده است که در دهههای اخیر به این جریانهای معنوی، و به آموختن سنتهای شرقی روی آوردهاند و گاه سرانجام، خود از رهبران تصوف غرب شدهاند. | استعمار سیاسی، که از نظر به وجود آوردن امکان تعامل غربیان با فرهنگ شرقی، و زمینۀ آشنایی آنان با حکمت شرق، و در نتیجه، علاقه به گرایشات صوفیانه، بهویژه در کشورهایی چون فرانسه و انگلیس دارای اهمیت است و حاصل این تعامل بهرغم جنبههای منفی آن، از یکسو ظهور استادان شرقی تصوف بوده است که با تأثیرات فرهنگی متقابل آشنایند، و از سوی دیگر، پیدایش غربیانی بوده است که در دهههای اخیر به این جریانهای معنوی، و به آموختن سنتهای شرقی روی آوردهاند و گاه سرانجام، خود از رهبران تصوف غرب شدهاند. | ||
===مطالعات درباره تصوف=== | === مطالعات درباره تصوف === | ||
بررسی و ترجمۀ متون کهن صوفیه در حوزههای دانشگاهی و تحقیقاتی، که در غرب روز به روز گسترش پیدا کرد و مخاطبان بسیاری یافت. | بررسی و ترجمۀ متون کهن صوفیه در حوزههای دانشگاهی و تحقیقاتی، که در غرب روز به روز گسترش پیدا کرد و مخاطبان بسیاری یافت. | ||
نخستین ترجمههای متون عرفانی فارسی به زبانهای اروپایی از سدۀ ۱۷م آغاز شد و در سدههای ۱۸ و ۱۹م تا آنجا گسترش یافت که بهتدریج اصطلاح «شرقشناسی» در زمینۀ اینگونه مطالعات رایج گردید. | نخستین ترجمههای متون عرفانی فارسی به زبانهای اروپایی از سدۀ ۱۷م آغاز شد و در سدههای ۱۸ و ۱۹م تا آنجا گسترش یافت که بهتدریج اصطلاح «شرقشناسی» در زمینۀ اینگونه مطالعات رایج گردید. | ||
خط ۹۲: | خط ۹۲: | ||
آثار ماسینیون و کربن به سبب تأثیرپذیری از افکار شووان و پیروانش، نسبت به تحقیقاتی که مبتنی بر گرایشهای مردمشناسانه و زمینهای عامیانه و بیگانه با متون صوفیانه بودند، نقش مؤثرتری در شکلگیری تصوف در اروپا داشتهاند. | آثار ماسینیون و کربن به سبب تأثیرپذیری از افکار شووان و پیروانش، نسبت به تحقیقاتی که مبتنی بر گرایشهای مردمشناسانه و زمینهای عامیانه و بیگانه با متون صوفیانه بودند، نقش مؤثرتری در شکلگیری تصوف در اروپا داشتهاند. | ||
==افراد یا جریات مؤثر== | == افراد یا جریات مؤثر == | ||
در زمینۀ افراد یا جریانهای مؤثر در شکلگیری تصوف در غرب این موارد را میتوان برشمرد: | در زمینۀ افراد یا جریانهای مؤثر در شکلگیری تصوف در غرب این موارد را میتوان برشمرد: | ||
===هلنا بلاواتسکی=== | === هلنا بلاواتسکی === | ||
محققـان سدۀ ۱۹م را از نظر ظهور جنبشهای نوپدید دینی و چالشهایی که آنها در اعتقادات دینی به وجود آوردند، آغاز عصر نوینی در تاریخ دینی غرب میدانند، روندی که با پیدایش جنبش تئوسوفی، توسط هلنا بلاواتسکی (د ۱۸۹۱م) ــ کـه از پـرطـرفدارترین رهبران ادیان جدید تلقی میشود ــ آغاز شد. | محققـان سدۀ ۱۹م را از نظر ظهور جنبشهای نوپدید دینی و چالشهایی که آنها در اعتقادات دینی به وجود آوردند، آغاز عصر نوینی در تاریخ دینی غرب میدانند، روندی که با پیدایش جنبش تئوسوفی، توسط هلنا بلاواتسکی (د ۱۸۹۱م) ــ کـه از پـرطـرفدارترین رهبران ادیان جدید تلقی میشود ــ آغاز شد. | ||
خط ۱۰۱: | خط ۱۰۱: | ||
تفکر التقاطی او ترکیبی از ایدههای باطنی مختلفِ سدۀ ۱۹م است که جوهر دین را نه مجموعهای از اعتقادات و مناسک، بلکه تجربهای درونی از امر قدسی میداند که در افراد مختلف، صرفنظر از سنت دینی که از آن پیروی میکنند، یکسان است، و از اینرو، ادیان متعدد را تنها مظاهر مختلفی از این جوهرۀ معنوی میشمارد. | تفکر التقاطی او ترکیبی از ایدههای باطنی مختلفِ سدۀ ۱۹م است که جوهر دین را نه مجموعهای از اعتقادات و مناسک، بلکه تجربهای درونی از امر قدسی میداند که در افراد مختلف، صرفنظر از سنت دینی که از آن پیروی میکنند، یکسان است، و از اینرو، ادیان متعدد را تنها مظاهر مختلفی از این جوهرۀ معنوی میشمارد. | ||
===گروندگان به اسلام=== | === گروندگان به اسلام === | ||
در ادامـۀ ایـن جـریـان شـاهـد ظـهـور حـلقـههـایی از اندیشمندان غربی هستیم که اعضای آن بهرغم بستر فرهنگیِ خود، به اسلام گرویدند و به طریقههای صوفیه پیوستند. | در ادامـۀ ایـن جـریـان شـاهـد ظـهـور حـلقـههـایی از اندیشمندان غربی هستیم که اعضای آن بهرغم بستر فرهنگیِ خود، به اسلام گرویدند و به طریقههای صوفیه پیوستند. | ||
خط ۱۲۹: | خط ۱۲۹: | ||
از ناقدان مهم این جریان میتوان به عبدالقادر صوفی درقاوی (یان دالاس) اشاره کرد، که به شدت بر عدم جدایی جنبههای ظاهری و شریعتگرا از تصوف تأکید دارد و پیروان وی که به مرابطون شهرت یافتهاند، در زمینۀ تبلیغ اسلام فعالاند و از موضعی اسلامگرایانه به موضوعات سیاسی، اجتماعی و اقتصادی میپردازند. | از ناقدان مهم این جریان میتوان به عبدالقادر صوفی درقاوی (یان دالاس) اشاره کرد، که به شدت بر عدم جدایی جنبههای ظاهری و شریعتگرا از تصوف تأکید دارد و پیروان وی که به مرابطون شهرت یافتهاند، در زمینۀ تبلیغ اسلام فعالاند و از موضعی اسلامگرایانه به موضوعات سیاسی، اجتماعی و اقتصادی میپردازند. | ||
===جرجی گورجیوف=== | === جرجی گورجیوف === | ||
جریان نسبتاً متفاوت دیگری در دهههای آخر سدۀ ۱۹ و اوایل سدۀ ۲۰م توسط جرجی گورجیوف (د ۱۹۹۴م) ارمنیتبار شکل گرفت. | جریان نسبتاً متفاوت دیگری در دهههای آخر سدۀ ۱۹ و اوایل سدۀ ۲۰م توسط جرجی گورجیوف (د ۱۹۹۴م) ارمنیتبار شکل گرفت. | ||
وی متأثر از عرفان مولوی، و نیز علاقهمند به اندیشههای تئوسوفی بود و تصوف اسلامی را با سنن دینی خاور دور درآمیخت. | وی متأثر از عرفان مولوی، و نیز علاقهمند به اندیشههای تئوسوفی بود و تصوف اسلامی را با سنن دینی خاور دور درآمیخت. | ||
===ادریس شاه=== | === ادریس شاه === | ||
کمی پس از او، ادریس شاه (د ۱۹۹۶م)، به عنوان یکی دیگر از پیشگامان تصوف غرب، با پیام فرافرقهای و وحدتگرایانه، آوازهای پیدا کرد. | کمی پس از او، ادریس شاه (د ۱۹۹۶م)، به عنوان یکی دیگر از پیشگامان تصوف غرب، با پیام فرافرقهای و وحدتگرایانه، آوازهای پیدا کرد. | ||
ادریس شاه را متعلق به سنت گورجیوف، و گاه عضوی از طریقۀ نقشبندیه نیز دانستهاند و بهرغم تألیفات و مخاطبان بسیاری که او در میان روشنفکران و فعالان فرهنگی یافت، جایگاه جنبش او را به عنوان یک نهضت تاریخیِ معتبر کماهمیت شمردهاند و تعالیم او را تصوفی در قالب فولکلور و حکایتهای عامیانه دانستهاند. | ادریس شاه را متعلق به سنت گورجیوف، و گاه عضوی از طریقۀ نقشبندیه نیز دانستهاند و بهرغم تألیفات و مخاطبان بسیاری که او در میان روشنفکران و فعالان فرهنگی یافت، جایگاه جنبش او را به عنوان یک نهضت تاریخیِ معتبر کماهمیت شمردهاند و تعالیم او را تصوفی در قالب فولکلور و حکایتهای عامیانه دانستهاند. | ||
خط ۱۴۰: | خط ۱۴۰: | ||
آثار ادریس شاه که در زمینههای گوناگونی مانند سفرهای خود او، نقل داستانهایی از شخصیتهای شرق و غرب، اندیشههایی دربارۀ جادو هستند، به زبانهای مختلف ترجمه شده است. مهمترین اثر او با عنوان «صوفیان» در ۱۹۶۴م به چاپ رسید. | آثار ادریس شاه که در زمینههای گوناگونی مانند سفرهای خود او، نقل داستانهایی از شخصیتهای شرق و غرب، اندیشههایی دربارۀ جادو هستند، به زبانهای مختلف ترجمه شده است. مهمترین اثر او با عنوان «صوفیان» در ۱۹۶۴م به چاپ رسید. | ||
===عنایت خان=== | === عنایت خان === | ||
از دیگر رهبران تصوف غرب که همزمان با گورجیوف شروع به فعالیت کرد، عنایت خان (د ۱۹۲۷م)، موسیقیدان هندی از طریقۀ چشتیه بود. | از دیگر رهبران تصوف غرب که همزمان با گورجیوف شروع به فعالیت کرد، عنایت خان (د ۱۹۲۷م)، موسیقیدان هندی از طریقۀ چشتیه بود. | ||
با آنکه آراء او در تصوف اساساً غربی است، اما وی را اولین استاد صوفی که از شرق به غرب وارد شده است، میدانند. | با آنکه آراء او در تصوف اساساً غربی است، اما وی را اولین استاد صوفی که از شرق به غرب وارد شده است، میدانند. | ||
خط ۱۶۰: | خط ۱۶۰: | ||
با توجه به سیر اندیشههای صوفیانه در جهان غرب، در تحلیلی کلی میتوان گفت که تصوف مهاجران مسلمان در غرب، پدیدهای کاملاً متمایز از تصوف غربیان است. | با توجه به سیر اندیشههای صوفیانه در جهان غرب، در تحلیلی کلی میتوان گفت که تصوف مهاجران مسلمان در غرب، پدیدهای کاملاً متمایز از تصوف غربیان است. | ||
==تفاوتها== | == تفاوتها == | ||
در جوامع اسلامی تصوف بخشی از بافت دینی و بستر اجتماعی است و کسی که به یک طریقۀ صوفیه میپیوندد، مسلمانی است که میخواهد به بینش و معرفت دینی خود عمق ببخشد. | در جوامع اسلامی تصوف بخشی از بافت دینی و بستر اجتماعی است و کسی که به یک طریقۀ صوفیه میپیوندد، مسلمانی است که میخواهد به بینش و معرفت دینی خود عمق ببخشد. | ||
در چنین جامعهای، تصوف صرفاً به معنای آدابی برای زندگی رهبانی و عزلتگزیدن نیست، و پس از پیوستن به یک طریقه، پیوندهای یک صوفی با اجتماع همدینان پیرامونش همچنان باقی میماند. | در چنین جامعهای، تصوف صرفاً به معنای آدابی برای زندگی رهبانی و عزلتگزیدن نیست، و پس از پیوستن به یک طریقه، پیوندهای یک صوفی با اجتماع همدینان پیرامونش همچنان باقی میماند. | ||
خط ۱۶۸: | خط ۱۶۸: | ||
در دیدگاه بسیاری از اندیشمندان غـربی، این معنویت ــ کـه بـا مناسک و عقاید دینیِ الزامآور متفـاوت است ــ جوهرۀ مشترکی است که در مظاهر متعدد یافت میشود و این منشأ تمایزی است که در رویکردهای جهانگرایانۀ رنه گنون و عنایت خان، میان دین ظاهری و باطنی وجود دارد. | در دیدگاه بسیاری از اندیشمندان غـربی، این معنویت ــ کـه بـا مناسک و عقاید دینیِ الزامآور متفـاوت است ــ جوهرۀ مشترکی است که در مظاهر متعدد یافت میشود و این منشأ تمایزی است که در رویکردهای جهانگرایانۀ رنه گنون و عنایت خان، میان دین ظاهری و باطنی وجود دارد. | ||
==جمعبندی محققان== | == جمعبندی محققان == | ||
بر این اساس، محققان تفاوتهای تصوف غربی (یا آنچه را که برخی از آنان نئوسوفیسم میخوانند) را با تصوف سنتی اسلامی در این موارد خلاصه کردهاند: | بر این اساس، محققان تفاوتهای تصوف غربی (یا آنچه را که برخی از آنان نئوسوفیسم میخوانند) را با تصوف سنتی اسلامی در این موارد خلاصه کردهاند: | ||
۱. در تصوف سنتی اسلامی عضویت در طریقه، فرد را وارد شبکۀ گستردۀ اجتماعی میکند، در حالیکه در تصوف غربی بیشتر به منزلۀ جستوجویی شخصی است و پیوستن به مجموعه، امری حاشیهای و فرعی به حساب میآید. | ۱. در تصوف سنتی اسلامی عضویت در طریقه، فرد را وارد شبکۀ گستردۀ اجتماعی میکند، در حالیکه در تصوف غربی بیشتر به منزلۀ جستوجویی شخصی است و پیوستن به مجموعه، امری حاشیهای و فرعی به حساب میآید. | ||
خط ۱۸۲: | خط ۱۸۲: | ||
بدیهی است که این رویکردها با آنچه در شرح احوال و کرامات مشایخ سنتی به عنوان قدرت شفابخشی آنان ذکر شده، متفاوت است. | بدیهی است که این رویکردها با آنچه در شرح احوال و کرامات مشایخ سنتی به عنوان قدرت شفابخشی آنان ذکر شده، متفاوت است. | ||
==ایجادکنندگان== | == ایجادکنندگان == | ||
در واقع، مقولهای به نام «روانشناسی صوفی» که از سوی برخی از رهبران صوفیه مانند ادریس شاه، عنایت خان و پسرش، و شاخههایی از اویسی شاه مقصودی و دیگران به عنوان عاملی مکمل برای تطهیر روح، تحول وجودی و دروننگری شخصی پذیرفته و به کار گرفته شد، بعدها با نوعی علمگرایی درآمیخت که در ضمن آن جریانات صوفیانه از ادله و شواهد علمی در جهت اعتبار بخشیدن به برداشتهای روانشناسانۀ خود استفاده کردند. | در واقع، مقولهای به نام «روانشناسی صوفی» که از سوی برخی از رهبران صوفیه مانند ادریس شاه، عنایت خان و پسرش، و شاخههایی از اویسی شاه مقصودی و دیگران به عنوان عاملی مکمل برای تطهیر روح، تحول وجودی و دروننگری شخصی پذیرفته و به کار گرفته شد، بعدها با نوعی علمگرایی درآمیخت که در ضمن آن جریانات صوفیانه از ادله و شواهد علمی در جهت اعتبار بخشیدن به برداشتهای روانشناسانۀ خود استفاده کردند. | ||
==جذابیت== | == جذابیت == | ||
کاربرد روانشناسی به عنوان دانشی نوین در تشریح اعمال و تجربیات صوفیانه، جذابیت بسیاری برای غربیان داشته است و امروزه گردهماییها و سمینارهای بسیاری در این زمینه تشکیل میشود، تا آنجا که گاه به نظر میرسد تصوف در آنها به مکتبی عملی مبتنی بر اصولی علمی مبدل شده است. | کاربرد روانشناسی به عنوان دانشی نوین در تشریح اعمال و تجربیات صوفیانه، جذابیت بسیاری برای غربیان داشته است و امروزه گردهماییها و سمینارهای بسیاری در این زمینه تشکیل میشود، تا آنجا که گاه به نظر میرسد تصوف در آنها به مکتبی عملی مبتنی بر اصولی علمی مبدل شده است. | ||
آنچه دربارۀ این رویکردها میتوان گفت، آن است که هرچند همۀ اینگونه جریانها که از روشهای روانشناسانه و رواندرمانی معنوی بهره میگیرند، مستقیماً ملهم از معنویت صوفیانه نیستند، اما همه در این نکته مشترکاند که انسان باید راهی برای تماس و یا زیستن در نوعی وحدت یا هماهنگی با منبعی فراشخصی و متعال بیابد؛ مسلماً در بستر تصوف این واقعیت متعال خداوند است. | آنچه دربارۀ این رویکردها میتوان گفت، آن است که هرچند همۀ اینگونه جریانها که از روشهای روانشناسانه و رواندرمانی معنوی بهره میگیرند، مستقیماً ملهم از معنویت صوفیانه نیستند، اما همه در این نکته مشترکاند که انسان باید راهی برای تماس و یا زیستن در نوعی وحدت یا هماهنگی با منبعی فراشخصی و متعال بیابد؛ مسلماً در بستر تصوف این واقعیت متعال خداوند است. | ||
==منتقدین== | == منتقدین == | ||
گرایشهای روانشناسانه و علمگرایانه از همان ابتدا مورد انتقاد شدید سنتگرایان پیرو شووان قرار گرفت، زیرا آنان اساساً با نگرشهای متجددانه در حوزۀ علوم، و بهویژه در موضوع معنویت، به شدت مخالفاند و بر آن باورند که علوم ــ کـه در جریـان تجدد تقدس خـود را از دست دادهاند ــ بـایـد دوباره سنتی و قدسی شوند. | گرایشهای روانشناسانه و علمگرایانه از همان ابتدا مورد انتقاد شدید سنتگرایان پیرو شووان قرار گرفت، زیرا آنان اساساً با نگرشهای متجددانه در حوزۀ علوم، و بهویژه در موضوع معنویت، به شدت مخالفاند و بر آن باورند که علوم ــ کـه در جریـان تجدد تقدس خـود را از دست دادهاند ــ بـایـد دوباره سنتی و قدسی شوند. | ||
آنها همچنین گرایشهای شبهصوفیانهای را که اغلب از شرق برخاسته و با به کارگیری علوم غیبی و مرموز یا استفاده از مواد تخدیری و توهمزا به دنبال معنویت و آرامشی درونی هستند، رد میکنند و معتقدند که این شیوۀ آنها تنها صورتی تحریف شده از تصوف را در غرب ارائه میدهد. | آنها همچنین گرایشهای شبهصوفیانهای را که اغلب از شرق برخاسته و با به کارگیری علوم غیبی و مرموز یا استفاده از مواد تخدیری و توهمزا به دنبال معنویت و آرامشی درونی هستند، رد میکنند و معتقدند که این شیوۀ آنها تنها صورتی تحریف شده از تصوف را در غرب ارائه میدهد. | ||
خط ۲۰۶: | خط ۲۰۶: | ||
(۴) نصر، سیدحسین، آشنایی با ملاصدرا در مغرب زمین، تهران، ۱۳۴۰ش. | (۴) نصر، سیدحسین، آشنایی با ملاصدرا در مغرب زمین، تهران، ۱۳۴۰ش. | ||
[[رده: تصوف]] | [[رده:تصوف]] | ||
[[رده: مقالات]] | [[رده:مقالات]] |