۴٬۹۳۳
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'ى' به 'ی') |
جز (تمیزکاری) |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''جناحیه''' پیروان عبداللّه بن معاویه بن عبداللّه بن جعفر بن ابوطالب ملقّب به ذوالجناحین (صاحب دو بال) بودند. | '''جناحیه''' پیروان عبداللّه بن معاویه بن عبداللّه بن جعفر بن ابوطالب ملقّب به ذوالجناحین (صاحب دو بال) بودند. | ||
==وجه تسمیه== | == وجه تسمیه == | ||
چون جدّ عبدالله بن معاویه، جعفر بن ابیطالب، ملقب به ذوالجناحین بوده است، این فرقه را جناحیه خواندهاند <ref>دانشنامه جهان اسلام، ج10، ص 832</ref><ref>علی بن اسماعیل اشعری، کتاب مقالات الاسلامیین و اختلاف المصلّین، ج۱، ص ۶، چاپ هلموت ریتر، ویسبادن ۱۴۰۰/۱۹۸۰.</ref><ref>علی بن محمد جرجانی، التعریفات، ج۱، ص ۱۱۱، چاپ عبدالرحمان عمیره، بیروت ۱۴۰۷/۱۹۸۷.</ref>. | چون جدّ عبدالله بن معاویه، جعفر بن ابیطالب، ملقب به ذوالجناحین بوده است، این فرقه را جناحیه خواندهاند <ref>دانشنامه جهان اسلام، ج10، ص 832</ref><ref>علی بن اسماعیل اشعری، کتاب مقالات الاسلامیین و اختلاف المصلّین، ج۱، ص ۶، چاپ هلموت ریتر، ویسبادن ۱۴۰۰/۱۹۸۰.</ref><ref>علی بن محمد جرجانی، التعریفات، ج۱، ص ۱۱۱، چاپ عبدالرحمان عمیره، بیروت ۱۴۰۷/۱۹۸۷.</ref>. | ||
==تاریخچه پیدایش== | == تاریخچه پیدایش == | ||
درباره نحوه پیدایش این فرقه اقوال گوناگونی مطرح شده است که به دو نظر اشاره میشود. | درباره نحوه پیدایش این فرقه اقوال گوناگونی مطرح شده است که به دو نظر اشاره میشود. | ||
خط ۱۵: | خط ۱۵: | ||
نوبختی و سعد بن عبدالله معتقد بودند که پس از درگذشت ابوهاشم گروهی از پیروانش قائل شدند که وی عبداللّه بن معاویه را وصی و امام پس از خود معرفی کرده، اما چون عبداللّه در هنگام وفات وی کودک بوده، ابوهاشم این راز را به صالح بن مدرک گفته است تا زمانی که عبداللّه بالغ شد راز را با وی در میان بگذارد. <ref>نوبختی، فرق الشیعة، ص ۳۲</ref> <ref>سعد بن عبداللّه اشعری، کتاب المقالاتو الفرق، ج۱، ص ۳۹.</ref> | نوبختی و سعد بن عبدالله معتقد بودند که پس از درگذشت ابوهاشم گروهی از پیروانش قائل شدند که وی عبداللّه بن معاویه را وصی و امام پس از خود معرفی کرده، اما چون عبداللّه در هنگام وفات وی کودک بوده، ابوهاشم این راز را به صالح بن مدرک گفته است تا زمانی که عبداللّه بالغ شد راز را با وی در میان بگذارد. <ref>نوبختی، فرق الشیعة، ص ۳۲</ref> <ref>سعد بن عبداللّه اشعری، کتاب المقالاتو الفرق، ج۱، ص ۳۹.</ref> | ||
==اعتقادات== | == اعتقادات == | ||
جناحیه عبدالله بن معاویه را امام میدانستند و معتقد بودند که علم چون علف در دل او میروید و او را خدا و مظهر رسول الله میدانستند و از اباحیه به شمار میرفتند<ref>مشکور محمد جواد، فرهنگ فرق | جناحیه عبدالله بن معاویه را امام میدانستند و معتقد بودند که علم چون علف در دل او میروید و او را خدا و مظهر رسول الله میدانستند و از اباحیه به شمار میرفتند<ref>مشکور محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 شمسی، چاپ اول، ص</ref> <ref>خطط مقریزی، ج 4، ص 176.</ref>. آنان همچنین به حلول و [[تناسخ]] معتقد بودند و میگفتند ارواح از بدنی به بدنی دیگر منتقل میشوند. | ||
به باور آنان روح خدا در آدم حلول کرد و از او به دیگر پیامبران رسید تا به حضرت رسول صلیاللّهعلیه وآله وسلم، سپس در علی و فرزندانش حسن و حسین علیهمالسلام و محمد بن حنفیه و از محمد بن حنفیه در فرزندش ابوهاشم و از او در عبداللّه بن معاویه حلول کرد.<ref>سعد بن عبداللّه اشعری، کتاب المقالاتو الفرق، ج۱، ص ۴۲، چاپ محمدجواد مشکور، تهران ۱۳۶۱ ش.</ref> <ref> عبدالقاهر بن طاهر بغدادی، الفرق بینالفرق، ج۱، ص ۲۵۵، چاپ محمد محییالدین عبدالحمید، بیروت: دارالمعرفة،) بیتا</ref> <ref> محمد بن عبدالکریم شهرستانی، الملل و النحل، ج ۱، ص ۲۴۴، چاپ احمد فهمی محمد، قاهره ۱۳۶۷ـ ۱۳۶۸/ ۱۹۴۸ـ۱۹۴۹، چاپ افست بیروت) بیتا).</ref> <ref>نشوان بن سعید حمیری، الحورالعین، ج۱، ص ۱۶۱، چاپ کمال مصطفی، چاپ افست تهران ۱۹۷۲.</ref> | به باور آنان روح خدا در آدم حلول کرد و از او به دیگر پیامبران رسید تا به حضرت رسول صلیاللّهعلیه وآله وسلم، سپس در علی و فرزندانش حسن و حسین علیهمالسلام و محمد بن حنفیه و از محمد بن حنفیه در فرزندش ابوهاشم و از او در عبداللّه بن معاویه حلول کرد.<ref>سعد بن عبداللّه اشعری، کتاب المقالاتو الفرق، ج۱، ص ۴۲، چاپ محمدجواد مشکور، تهران ۱۳۶۱ ش.</ref> <ref> عبدالقاهر بن طاهر بغدادی، الفرق بینالفرق، ج۱، ص ۲۵۵، چاپ محمد محییالدین عبدالحمید، بیروت: دارالمعرفة،) بیتا</ref> <ref> محمد بن عبدالکریم شهرستانی، الملل و النحل، ج ۱، ص ۲۴۴، چاپ احمد فهمی محمد، قاهره ۱۳۶۷ـ ۱۳۶۸/ ۱۹۴۸ـ۱۹۴۹، چاپ افست بیروت) بیتا).</ref> <ref>نشوان بن سعید حمیری، الحورالعین، ج۱، ص ۱۶۱، چاپ کمال مصطفی، چاپ افست تهران ۱۹۷۲.</ref> | ||
خط ۲۸: | خط ۲۸: | ||
<ref>محمدبن عبدالکریم شهرستانی، الملل و النحل، ج ۱، ص ۲۴۴ـ۲۴۵، چاپ احمد فهمی محمد، قاهره ۱۳۶۷ـ ۱۳۶۸/ ۱۹۴۸ـ۱۹۴۹، چاپ افست بیروت) بیتا).</ref> <ref>نشوان بن سعید حمیری، الحورالعین، ج۱، ص ۱۶۱، چاپ کمال مصطفی، چاپ افست تهران ۱۹۷۲.</ref> | <ref>محمدبن عبدالکریم شهرستانی، الملل و النحل، ج ۱، ص ۲۴۴ـ۲۴۵، چاپ احمد فهمی محمد، قاهره ۱۳۶۷ـ ۱۳۶۸/ ۱۹۴۸ـ۱۹۴۹، چاپ افست بیروت) بیتا).</ref> <ref>نشوان بن سعید حمیری، الحورالعین، ج۱، ص ۱۶۱، چاپ کمال مصطفی، چاپ افست تهران ۱۹۷۲.</ref> | ||
همچنین معتقد بودند که با تأویل آیه «لَیسَ عَلَیالَّذینَ امَنُوا و عَمِلُوا الصّالِحاتِ جُناحٌ فیما طَعِمُوا. سوره مائده، آیه 93 محرّماتی چون گوشتِ مردار، خوردن شراب، انجام زنا و لواط، حلال است و آیه مذکور را ناسخ آیه سوم سوره مائده میدانستند.<ref>سعد بن عبداللّه اشعری، کتاب المقالاتو الفرق، ج۱، ص۴۱، چاپ محمدجواد مشکور، تهران ۱۳۶۱ ش.</ref> <ref>عبدالقاهر بن طاهر بغدادی، الفرق | همچنین معتقد بودند که با تأویل آیه «لَیسَ عَلَیالَّذینَ امَنُوا و عَمِلُوا الصّالِحاتِ جُناحٌ فیما طَعِمُوا. سوره مائده، آیه 93 محرّماتی چون گوشتِ مردار، خوردن شراب، انجام زنا و لواط، حلال است و آیه مذکور را ناسخ آیه سوم سوره مائده میدانستند.<ref>سعد بن عبداللّه اشعری، کتاب المقالاتو الفرق، ج۱، ص۴۱، چاپ محمدجواد مشکور، تهران ۱۳۶۱ ش.</ref> <ref>عبدالقاهر بن طاهر بغدادی، الفرق بینالفرق، ص، ۲۴۶، چاپ محمد محییالدین عبدالحمید، بیروت: دارالمعرفة،) بیتا</ref> <ref>نشوان بن سعید حمیری، الحورالعین، ج۱، ص۱۶۱، چاپ کمال مصطفی، چاپ افست تهران ۱۹۷۲. | ||
</ref> | </ref> | ||
جناحیه قایل به وجوب عبادات نبودند بلکه برای عبادات و محرمات مصادیقی ذکر کردند مثلا گفتند که عباداتی چون نماز، روزه و حج همان اشخاصی هستند که دوستی آنها واجب است و آن افراد اهل بیت علیهم السلام هستند و مقصود از محرمات در قرآن کنایه از قومی است که کینه و نفرت به آنان واجب است.<ref>عبدالقاهر بن طاهر بغدادی، الفرق بینالفرق، ص، ۲۴۶ ،چاپ محمد محییالدین عبدالحمید، بیروت: دارالمعرفة،) بیتا</ref> | جناحیه قایل به وجوب عبادات نبودند بلکه برای عبادات و محرمات مصادیقی ذکر کردند مثلا گفتند که عباداتی چون نماز، روزه و حج همان اشخاصی هستند که دوستی آنها واجب است و آن افراد اهل بیت علیهم السلام هستند و مقصود از محرمات در قرآن کنایه از قومی است که کینه و نفرت به آنان واجب است.<ref>عبدالقاهر بن طاهر بغدادی، الفرق بینالفرق، ص، ۲۴۶ ،چاپ محمد محییالدین عبدالحمید، بیروت: دارالمعرفة،) بیتا</ref> | ||
==پانویس== | == پانویس == | ||
{{پانویس رنگی}} | {{پانویس رنگی}} | ||
[[رده: فرق و مذاهب]] | [[رده:فرق و مذاهب]] | ||
<references /> | <references /> |