۴٬۹۳۳
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'هی' به 'ه') |
جز (تمیزکاری) |
||
خط ۵: | خط ۵: | ||
|- | |- | ||
|لقب | |لقب | ||
|آیتالله | |آیتالله سعیدی، شهید سعیدی | ||
|- | |- | ||
|زادروز | |زادروز | ||
خط ۱۷: | خط ۱۷: | ||
|- | |- | ||
|محلوفات/ مدفن: | |محلوفات/ مدفن: | ||
|ایران، تهران / | |ایران، تهران / قم، قبرستان وادی السلام | ||
|- | |- | ||
|محلتحصیل | |محلتحصیل | ||
خط ۲۳: | خط ۲۳: | ||
|- | |- | ||
|برخی از استادان | |برخی از استادان | ||
|حضرات آیات عظام: <br>آیتالله العظمی بروجردی «قدس | |حضرات آیات عظام: <br>آیتالله العظمی بروجردی «قدس سره»، امام خمینی «قدس سره»، حاج شیخ کاظم دامغانی و... . | ||
|- | |- | ||
|برخی آثار | |برخی آثار | ||
|اتحاد در اسلام؛ آیا دین سبب عقب ماندگی است؟؛ آزادی زن؛ کار در اسلام؛ ترجمه رساله امر به معروف و نهی از منکر | |اتحاد در اسلام؛ آیا دین سبب عقب ماندگی است؟؛ آزادی زن؛ کار در اسلام؛ ترجمه رساله امر به معروف و نهی از منکر امام، تقریرات درسی آیتالله بروجردی و... ؛<br> | ||
|- | |- | ||
|مذهب | |مذهب | ||
خط ۳۸: | خط ۳۸: | ||
=زندگی اجمالی= | =زندگی اجمالی= | ||
سید محمدرضا سعیدی در دوم اردیبهشت سال ۱۳۰۸هـ. ش. در «نوغان» مشهد متولد گردید. ایشان در کودکی مادر خویش را از دست داد و تحت آموزشهای پدرش «سید احمد» که از روحانیون و وعاظ منطقه بود، از همان کودکی با معارف اسلامی، مجالس سخنرانی و مکتب [[اهلبیت]] آشنایی یافت. در سن ۲۱ سالگی با «خدیجه طباطبایی شیرازی» از نوادگان مرحوم «[[میرزای شیرازی]]» (تحریم کننده استعمال تنباکو) ازدواج نمود. حاصل این ازدواج پنج فرزند پسر و چهار دختر بود<ref>رنجبر، مقصود، عروج از زندان (زندگی و مبارزات شهید آیتالله سعیدی)، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۸۵ش.، صص۴۸ و ۴۹</ref>.سید محمد سعیدی تولیت [[حرم حضرت معصومه]] و سید محسن سعیدی نماینده مردم ایلام در [[مجلس خبرگان رهبری]] از فرزندان او هستند. همچنین [[سید احمد خاتمی]] نماینده مردم کرمان در مجلس خبرگان رهبری و امام جمعه موقت [[تهران]]، داماد اوست. | سید محمدرضا سعیدی در دوم اردیبهشت سال ۱۳۰۸هـ. ش. در «نوغان» مشهد متولد گردید. ایشان در کودکی مادر خویش را از دست داد و تحت آموزشهای پدرش «سید احمد» که از روحانیون و وعاظ منطقه بود، از همان کودکی با معارف اسلامی، مجالس سخنرانی و مکتب [[اهلبیت]] آشنایی یافت. در سن ۲۱ سالگی با «خدیجه طباطبایی شیرازی» از نوادگان مرحوم «[[میرزای شیرازی]]» (تحریم کننده استعمال تنباکو) ازدواج نمود. حاصل این ازدواج پنج فرزند پسر و چهار دختر بود<ref>رنجبر، مقصود، عروج از زندان (زندگی و مبارزات شهید آیتالله سعیدی)، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۸۵ش. ، صص۴۸ و ۴۹</ref>.سید محمد سعیدی تولیت [[حرم حضرت معصومه]] و سید محسن سعیدی نماینده مردم ایلام در [[مجلس خبرگان رهبری]] از فرزندان او هستند. همچنین [[سید احمد خاتمی]] نماینده مردم کرمان در مجلس خبرگان رهبری و امام جمعه موقت [[تهران]]، داماد اوست. | ||
=فعالیت علمی= | =فعالیت علمی= | ||
خط ۴۴: | خط ۴۴: | ||
پدرش، روحانی بود و دروس مقدماتی را به فرزندش آموخت و برای ادامۀ تحصیلات دینی به مشهد رفت. آن انسان باتقوا، در زمانی اندک به جایگاه علمی ویژهای در حوزۀ علمیۀ مشهد رسید و به زهد و پرهیزگاری شهرت یافت. وی، سپس برای دستیابی به مدارج بالاتر در علم دین به قم عزیمت کرد. وی پس از مدتی، یکی از شاگردان مشهور امام شد<ref>جمعی از پژوهشگران، گلشن ابرار، ج۲، ص۷۳۶، نشر معروف، قم، دوم، ۱۳۸۲ ش</ref>. | پدرش، روحانی بود و دروس مقدماتی را به فرزندش آموخت و برای ادامۀ تحصیلات دینی به مشهد رفت. آن انسان باتقوا، در زمانی اندک به جایگاه علمی ویژهای در حوزۀ علمیۀ مشهد رسید و به زهد و پرهیزگاری شهرت یافت. وی، سپس برای دستیابی به مدارج بالاتر در علم دین به قم عزیمت کرد. وی پس از مدتی، یکی از شاگردان مشهور امام شد<ref>جمعی از پژوهشگران، گلشن ابرار، ج۲، ص۷۳۶، نشر معروف، قم، دوم، ۱۳۸۲ ش</ref>. | ||
==اساتید== | == اساتید == | ||
ادبیات عرب را در مشهد آموخت و از دروس فقه و اصول، معارف استادان بزرگی، چون حاج شیخ کاظم دامغانی، [[حاج شیخ هاشم قزوینی]] و [[حاج شیخ مجتبی قزوینی]] استفاده کرد. به خاطر استعداد سرشاری که داشت و زحمات فراوانی که تحمل کرد، مدارج و مراحل علمی را با سرعت پیمود. پس از ازدواج، عازم حوزه ی علیمه قم شد و در آن شهر در محضر آیتالله العظمی بروجردی «قدس سره» و امام خمینی «قدس سره» حاضر شد و سرانجام با زحمات طاقت فرسا و تلاشهای پیگیر به مرحله ی استنباط و [[اجتهاد]] رسید. | ادبیات عرب را در مشهد آموخت و از دروس فقه و اصول، معارف استادان بزرگی، چون حاج شیخ کاظم دامغانی، [[حاج شیخ هاشم قزوینی]] و [[حاج شیخ مجتبی قزوینی]] استفاده کرد. به خاطر استعداد سرشاری که داشت و زحمات فراوانی که تحمل کرد، مدارج و مراحل علمی را با سرعت پیمود. پس از ازدواج، عازم حوزه ی علیمه قم شد و در آن شهر در محضر آیتالله العظمی بروجردی «قدس سره» و امام خمینی «قدس سره» حاضر شد و سرانجام با زحمات طاقت فرسا و تلاشهای پیگیر به مرحله ی استنباط و [[اجتهاد]] رسید. | ||
آیتالله سعیدی ضمن ادامه ی تحصیل و تدریس طلاب، به مسافرتهای تبلیغی نیز میرفت و در آبادان به خاطر سخنرانی افشاگرانه و ضد رژیم به زندان افتاد. اما در اثر تلاش [[آیتالله العظمی بروجردی|آیتالله العظمی برجرودی]] «قدس سره» از زندان آزاد شد. | آیتالله سعیدی ضمن ادامه ی تحصیل و تدریس طلاب، به مسافرتهای تبلیغی نیز میرفت و در آبادان به خاطر سخنرانی افشاگرانه و ضد رژیم به زندان افتاد. اما در اثر تلاش [[آیتالله العظمی بروجردی|آیتالله العظمی برجرودی]] «قدس سره» از زندان آزاد شد. | ||
==تبلیغ== | == تبلیغ == | ||
پس از آن ماجرا، گروهی از ایرانیان مقیم [[کویت]] برای تبلیغ [[اسلام]]، خواستار عالم صالح و مبلغ توانایی شدند. این ماموریت و رسالت به آیتالله سعیدی واگذار شد. او با الهام از استاد خود [[امام]] (قدس سره) بیش از پیش در ترویج معارف اسلام کوشید. وی با شهامتی وصف ناپذیر از شاه و خانوادهاش انتقاد میکرد و از شکنجه و زندان رژیم نمیهراسید. همچنین در دفاع از [[خمینی کبیر]] هماهنگی مواضع علمای [[شیعه]] با امام راحل بسیار کوشید و برای اعتلای اسلام، خروشید و در راه قیام امام خمینی از هیچ کوششی فروگذار نبود. آیتالله سعیدی، در کنار مبارزه، از تبلیغ عمومی، تشکیل کلاس برای بانوان،<ref>حائری، علی و همکاران، روز شمار شمسی، ص۹۵، مرکز پژوهشهای اسلامی صدا و سیما، اول، قم، ۸۲، ۱۳۸۲ش</ref>. کمک به فقیران، غافل نشد. تلاش بسیار و شجاعت آیتالله سعیدی، سبب شد که رژیم شاه، از حضور وی به ستوه آید. | پس از آن ماجرا، گروهی از ایرانیان مقیم [[کویت]] برای تبلیغ [[اسلام]]، خواستار عالم صالح و مبلغ توانایی شدند. این ماموریت و رسالت به آیتالله سعیدی واگذار شد. او با الهام از استاد خود [[امام]] (قدس سره) بیش از پیش در ترویج معارف اسلام کوشید. وی با شهامتی وصف ناپذیر از شاه و خانوادهاش انتقاد میکرد و از شکنجه و زندان رژیم نمیهراسید. همچنین در دفاع از [[خمینی کبیر]] هماهنگی مواضع علمای [[شیعه]] با امام راحل بسیار کوشید و برای اعتلای اسلام، خروشید و در راه قیام امام خمینی از هیچ کوششی فروگذار نبود. آیتالله سعیدی، در کنار مبارزه، از تبلیغ عمومی، تشکیل کلاس برای بانوان،<ref>حائری، علی و همکاران، روز شمار شمسی، ص۹۵، مرکز پژوهشهای اسلامی صدا و سیما، اول، قم، ۸۲، ۱۳۸۲ش</ref>. کمک به فقیران، غافل نشد. تلاش بسیار و شجاعت آیتالله سعیدی، سبب شد که رژیم شاه، از حضور وی به ستوه آید. | ||
==آثار== | == آثار == | ||
عمده آثار ایشان اعم از سخنرانی، جزوه و... در حملات ساواک از بین رفته یا سوزانده شد. ایشان صاحب حاشیه بر عروة الوثقی و چند اثر فقهی و تقریرات بودند<ref>رنجبر، مقصود، عروج از زندان (زندگی و مبارزات شهید آیتالله سعیدی)، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۸۵ش.، ص۵۴</ref>.برخی از جزوات ایشان عبارت است از: [[اتحاد]] در اسلام؛ آیا دین سبب عقب ماندگی است؟؛ [[آزادی]] زن؛ کار در اسلام؛ رساله [[امر به معروف و نهی از منکر]] امام و... <ref> | عمده آثار ایشان اعم از سخنرانی، جزوه و... در حملات ساواک از بین رفته یا سوزانده شد. ایشان صاحب حاشیه بر عروة الوثقی و چند اثر فقهی و تقریرات بودند<ref>رنجبر، مقصود، عروج از زندان (زندگی و مبارزات شهید آیتالله سعیدی)، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۸۵ش. ، ص۵۴</ref>.برخی از جزوات ایشان عبارت است از: [[اتحاد]] در اسلام؛ آیا دین سبب عقب ماندگی است؟؛ [[آزادی]] زن؛ کار در اسلام؛ رساله [[امر به معروف و نهی از منکر]] امام و... <ref>همان، ص،56</ref>. | ||
=خصوصیات اخلاقی= | =خصوصیات اخلاقی= | ||
[[ایمان]] عمیق به [[خدا]] و [[اهلبیت]]، اخلاص، شجاعت و شهامت، تکلیف گرایی، نظم در امور، صبر و مقاومت، تواضع و [[فروتنی]]، تاکید بر آموزش احکام، (به گونهای که در وصیتنامه ایشان آمده است که در عوض فاتحهخوانی برای من یک مساله یاد گرفته و به آن عمل کنید) <ref>روحانی (زیارتی)، سید حمید، نهضت امام خمینی (رحمةاللهعلیه)، تهران، واحد فرهنگی بنیاد شهید با همکاری سازمان انتشارات و آموزش انقلاب اسلامی، ۱۳۶۴، ج۲، صص۶۲۱ و ۶۲۲</ref>.گشادهرویی و خوشخلقی، شوخطبعی، نوگرایی و دوری از تعصب، توجه به جوانان و بانوان، جدیت و خستگی ناپذیری، خدمات اجتماعی و دستگیری از مستمندان از جمله خصوصیات اخلاقی ایشان به شمار میآید<ref>رنجبر، مقصود، عروج از زندان (زندگی و مبارزات شهید آیتالله سعیدی)، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۸۵ش.، صص۵۶ـ۷۳</ref>. | [[ایمان]] عمیق به [[خدا]] و [[اهلبیت]]، اخلاص، شجاعت و شهامت، تکلیف گرایی، نظم در امور، صبر و مقاومت، تواضع و [[فروتنی]]، تاکید بر آموزش احکام، (به گونهای که در وصیتنامه ایشان آمده است که در عوض فاتحهخوانی برای من یک مساله یاد گرفته و به آن عمل کنید) <ref>روحانی (زیارتی)، سید حمید، نهضت امام خمینی (رحمةاللهعلیه)، تهران، واحد فرهنگی بنیاد شهید با همکاری سازمان انتشارات و آموزش انقلاب اسلامی، ۱۳۶۴، ج۲، صص۶۲۱ و ۶۲۲</ref>.گشادهرویی و خوشخلقی، شوخطبعی، نوگرایی و دوری از تعصب، توجه به جوانان و بانوان، جدیت و خستگی ناپذیری، خدمات اجتماعی و دستگیری از مستمندان از جمله خصوصیات اخلاقی ایشان به شمار میآید<ref>رنجبر، مقصود، عروج از زندان (زندگی و مبارزات شهید آیتالله سعیدی)، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۸۵ش. ، صص۵۶ـ۷۳</ref>. | ||
ایشان درباره صبر معتقد بودند: مجموعه اسارتها و بردگیها و ذلتهایی که امت اسلامیدارد، در پرتو تحریف واژه صبر است. صبر در جامعه اسلامی آنجاها به کار برده نمیشود که در مقابل بردگیها... اسارتها... غارتگریها، صبر کردن... صبر، مقاومت کردن در برابر طاغوت زمان... است<ref> | ایشان درباره صبر معتقد بودند: مجموعه اسارتها و بردگیها و ذلتهایی که امت اسلامیدارد، در پرتو تحریف واژه صبر است. صبر در جامعه اسلامی آنجاها به کار برده نمیشود که در مقابل بردگیها... اسارتها... غارتگریها، صبر کردن... صبر، مقاومت کردن در برابر طاغوت زمان... است<ref>همان، ص،63</ref>. | ||
=گوشههای از زندگانی= | =گوشههای از زندگانی= | ||
شهید سعید، آیتالله سید محمدرضا سعیدی، گام به گام و با پیروی از استاد خود حضرت امام خمینی (رحمةاللهعلیه) و همزمان، اندوختههایش را به کار میبست. وی، با مشاهدۀ نابسامانیهای ناشی از استبداد و اختناق رضاخانی، فشار شدید حکومت بر مردم و حوزههای علمیه به مبارزه روی آورد. همچنین وجود محرومیتها، او را بر آن داشت که یاور محرومان و دردمندان باشد. | شهید سعید، آیتالله سید محمدرضا سعیدی، گام به گام و با پیروی از استاد خود حضرت امام خمینی (رحمةاللهعلیه) و همزمان، اندوختههایش را به کار میبست. وی، با مشاهدۀ نابسامانیهای ناشی از استبداد و اختناق رضاخانی، فشار شدید حکومت بر مردم و حوزههای علمیه به مبارزه روی آورد. همچنین وجود محرومیتها، او را بر آن داشت که یاور محرومان و دردمندان باشد. | ||
خط ۱۰۱: | خط ۱۰۰: | ||
=فعالیتهای سیاسی= | =فعالیتهای سیاسی= | ||
شهید سعیدی در یکی از بازجوییهای ساواک منبع اصلی دیدگاههای خود را [[اسلام]] و انگیزه اصلیاش برای مبارزه با رژیم شاه را ترویج دین و احکام الهی اعلام میکند.ایشان رژیم شاه را رژیمی ظالم، مروج فساد و بیعفتی در جامعه و نابود کننده اسلام و مظاهر دینی در جامعه میداند. | شهید سعیدی در یکی از بازجوییهای ساواک منبع اصلی دیدگاههای خود را [[اسلام]] و انگیزه اصلیاش برای مبارزه با رژیم شاه را ترویج دین و احکام الهی اعلام میکند. ایشان رژیم شاه را رژیمی ظالم، مروج فساد و بیعفتی در جامعه و نابود کننده اسلام و مظاهر دینی در جامعه میداند. روحانیون را هم از حافظان و مروجان دین دانسته که همواره در مقابل ظلم میایستند. جداییانداختن بین مردم و روحانیت را نیز از توطئههای دشمنان میدانست تا جایی که برای رسیدن به اهداف خود عدهای را به لباس روحانیت در آوردهاند<ref>رنجبر، مقصود، عروج از زندان (زندگی و مبارزات شهید آیتالله سعیدی)، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۸۵ش. ، صص ۸۷ـ۹۷</ref>. | ||
==مبارزات دهه ۱۳۳۰== | == مبارزات دهه ۱۳۳۰== | ||
فعالیتهای تبلیغی و سیاسی و ظلم ستیزانه شهید سعیدی را در دو مقطع زمانی قبل از سال ۳۸ـ۱۳۳۷ش. و بعد از آن میتوان مورد بررسی قرار داد. به عنوان نمونه ایشان در زمان حیات «آیتالله بروجردی» برای تبلیغ به آبادان رفت که به دلیل حضور انگلیسیها و آمریکاییها به لحاظ امنیتی برای رژیم مهم بود و در آنجا از شاه و خانواده وی که رژیم نسبت به آن حساسیت داشت، انتقاد نمود. | فعالیتهای تبلیغی و سیاسی و ظلم ستیزانه شهید سعیدی را در دو مقطع زمانی قبل از سال ۳۸ـ۱۳۳۷ش. و بعد از آن میتوان مورد بررسی قرار داد. به عنوان نمونه ایشان در زمان حیات «آیتالله بروجردی» برای تبلیغ به آبادان رفت که به دلیل حضور انگلیسیها و آمریکاییها به لحاظ امنیتی برای رژیم مهم بود و در آنجا از شاه و خانواده وی که رژیم نسبت به آن حساسیت داشت، انتقاد نمود. | ||
پس از رحلت آیتالله بروجردی ایشان یکی از افرادی بود که در طرح مرجعیت امام نقش مهمی ایفا نمودند.وی همچنین از اولین روحانیونی است که مبارزات علیه رژیم را به تبعیت از امام در سال ۳۸ـ۱۳۳۷ش. آغاز نمود؛ مخالفت با «لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی» که در نهایت به پیروزی انجامید؛ مخالفت با «انقلاب سفید» که منجر به قیام ۱۵خرداد ۱۳۴۲ش. گردید؛ مخالفت با لایحه مصونیت قضایی مستشاران نظامی آمریکا (کاپیتولاسیون) که به تبعید ایشان منجر گردید را میتوان از اقدامات ایشان دانست. در بین سالهای ۱۳۴۱ تا ۱۳۴۳ش. که سه حرکت تاریخی ضد رژیمِ امام انجام شده بود، در بین سه گروه روحانیون عدهای خود را از سیاست کنار کشیدند؛ برخی با شیوه و اندیشه خاص خود به سیاست روی آوردند و دسته سوم در کنار امام مبارزات خود را در زمینه فکری و فرهنگی و مبارزات سیاسی آغاز نمودند. سید محمدرضا سعیدی نیز در زمره این گروه بود<ref>همان، صص۳۲ـ۳۴</ref>. | پس از رحلت آیتالله بروجردی ایشان یکی از افرادی بود که در طرح مرجعیت امام نقش مهمی ایفا نمودند. وی همچنین از اولین روحانیونی است که مبارزات علیه رژیم را به تبعیت از امام در سال ۳۸ـ۱۳۳۷ش. آغاز نمود؛ مخالفت با «لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی» که در نهایت به پیروزی انجامید؛ مخالفت با «انقلاب سفید» که منجر به قیام ۱۵خرداد ۱۳۴۲ش. گردید؛ مخالفت با لایحه مصونیت قضایی مستشاران نظامی آمریکا (کاپیتولاسیون) که به تبعید ایشان منجر گردید را میتوان از اقدامات ایشان دانست. در بین سالهای ۱۳۴۱ تا ۱۳۴۳ش. که سه حرکت تاریخی ضد رژیمِ امام انجام شده بود، در بین سه گروه روحانیون عدهای خود را از سیاست کنار کشیدند؛ برخی با شیوه و اندیشه خاص خود به سیاست روی آوردند و دسته سوم در کنار امام مبارزات خود را در زمینه فکری و فرهنگی و مبارزات سیاسی آغاز نمودند. سید محمدرضا سعیدی نیز در زمره این گروه بود<ref>همان، صص۳۲ـ۳۴</ref>. | ||
==مبارزات دهه ۱۳۴۰== | == مبارزات دهه ۱۳۴۰== | ||
در دهه ۱۳۴۰ش. علاوه بر جریان نامبرده، گروههای مختلف ملی؛ ملی ـ | در دهه ۱۳۴۰ش. علاوه بر جریان نامبرده، گروههای مختلف ملی؛ ملی ـ مذهبی؛ مارکسیستی و مذهبی (در گرایشهای مختلف، حزب ملل اسلامی، مجاهدین خلق، جمیت مؤتلفه اسلامی). جزو جریانات مخالف در کشور به شمار میرفتند. وجه مشترک همه نیروها، شرایط سخت ایجاد شده از سوی رژیم بعد از قیام ۱۵ خرداد بود، به طوری که یک منبر و یک سخنرانی موجب چندین ماه زندانی شدن بود؛ اما فضای سرکوب و اختناق موجب تعطیلی مبارزات نگردید<ref>همان، ص،41</ref>. | ||
===مبارزات پس از قیام ۱۵ خرداد=== | === مبارزات پس از قیام ۱۵ خرداد === | ||
در زمان حادثه ۱۵ خرداد ایشان که به منظور تبلیغ ایام [[محرم]] در «کویت» به سر میبردند، پس از اطلاع از ماجرا سخنرانی کوبندهای ایراد نمودند<ref>دوانی، علی، نهضت روحانیون ایران، ج۵، ص۳۱۰</ref>.نقش مبارزاتی ایشان پس از تبعید امام، کسب تکلیف از امام در رفتن به نجف و نهایتاً ماندن ایشان در [[ایران]] و دفاع از امام با توجه به حساسیتها و سختگیریهای رژیم بارز میگردد. ایشان امام را به عنوان مرجع و جانشین [[امام زمان]] (عجّلاللهفرجهالشریف)، رهبری شجاع و ادامه دهنده راه [[انبیا]] و ائمه معرفی نموده و خواستار لغو تبعید و بازگشت ایشان به ایران بود<ref>رنجبر، مقصود، عروج از زندان (زندگی و مبارزات شهید آیتالله سعیدی)، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۸۵ش.، صص۱۰۴ـ۱۰۷</ref>. | در زمان حادثه ۱۵ خرداد ایشان که به منظور تبلیغ ایام [[محرم]] در «کویت» به سر میبردند، پس از اطلاع از ماجرا سخنرانی کوبندهای ایراد نمودند<ref>دوانی، علی، نهضت روحانیون ایران، ج۵، ص۳۱۰</ref>.نقش مبارزاتی ایشان پس از تبعید امام، کسب تکلیف از امام در رفتن به نجف و نهایتاً ماندن ایشان در [[ایران]] و دفاع از امام با توجه به حساسیتها و سختگیریهای رژیم بارز میگردد. ایشان امام را به عنوان مرجع و جانشین [[امام زمان]] (عجّلاللهفرجهالشریف)، رهبری شجاع و ادامه دهنده راه [[انبیا]] و ائمه معرفی نموده و خواستار لغو تبعید و بازگشت ایشان به ایران بود<ref>رنجبر، مقصود، عروج از زندان (زندگی و مبارزات شهید آیتالله سعیدی)، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۸۵ش. ، صص۱۰۴ـ۱۰۷</ref>. | ||
=علاقه امام و شهید سعیدی= | =علاقه امام و شهید سعیدی= | ||
شهید سعیدی با همه ارادت خود به امام در یکی از بازجوییهای خود اذعان میکند که از هیچ کس تبعیت نمیکند؛ بلکه مقام امام را شایسته تمجید میداند.«... من شخصی هستم مستقل و از کسی تبعیت نمیکنم و تحت تاثیر هم قرار نمیگیرم. البته آدمی ماجراجو و آشوب طلب نمیباشم، ولی معتقدم که آیت اله خمینی یک روحانی واقعی و شریف و پاک و صحیح العمل و قابل احترام میباشد و از مقام و شخصیت ایشان باید در هر محفل و مجلسی تقدیر و تمجید نمود...»<ref>گردآوری وزارت اطلاعات، یاران امام به روایت اسند ساواک (شهید آیتالله سید محمدرضا سعیدی)، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، ۱۳۷۶، ج۱، ص۷</ref>. | شهید سعیدی با همه ارادت خود به امام در یکی از بازجوییهای خود اذعان میکند که از هیچ کس تبعیت نمیکند؛ بلکه مقام امام را شایسته تمجید میداند. «... من شخصی هستم مستقل و از کسی تبعیت نمیکنم و تحت تاثیر هم قرار نمیگیرم. البته آدمی ماجراجو و آشوب طلب نمیباشم، ولی معتقدم که آیت اله خمینی یک روحانی واقعی و شریف و پاک و صحیح العمل و قابل احترام میباشد و از مقام و شخصیت ایشان باید در هر محفل و مجلسی تقدیر و تمجید نمود...»<ref>گردآوری وزارت اطلاعات، یاران امام به روایت اسند ساواک (شهید آیتالله سید محمدرضا سعیدی)، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، ۱۳۷۶، ج۱، ص۷</ref>. | ||
درباره رهبری جامعه نیز معتقد بودند، هر مجتهدی که لیاقت تقلید دارد، این طور نیست که لیاقت رهبری داشته باشد. تنها فقیه سیاستمدار است که به زمان خودش عالم بوده و در راه خدا از ملامت ملامتگران نترسد. از نظر ایشان مصداق چنین مقام تنها در امام خمینی (رحمةاللهعلیه) بود<ref>رنجبر، مقصود، عروج از زندان (زندگی و مبارزات شهید آیتالله سعیدی)، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۸۵ش.، ص۹۶</ref>. | درباره رهبری جامعه نیز معتقد بودند، هر مجتهدی که لیاقت تقلید دارد، این طور نیست که لیاقت رهبری داشته باشد. تنها فقیه سیاستمدار است که به زمان خودش عالم بوده و در راه خدا از ملامت ملامتگران نترسد. از نظر ایشان مصداق چنین مقام تنها در امام خمینی (رحمةاللهعلیه) بود<ref>رنجبر، مقصود، عروج از زندان (زندگی و مبارزات شهید آیتالله سعیدی)، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۸۵ش. ، ص۹۶</ref>. | ||
در مقابل [[امام خمینی]] (رحمةاللهعلیه) نیز به وی ارادت خاصی داشتند و در یکی از نامههایشان خطاب به شهید سعیدی میفرمایند: «... من از افرادی مثل شما آنقدر خوشم میآید که شاید نتوانم عواطف درونی را آنطور که هست ابراز کنم. من قادر نیستم عواطف امثال شما را جواب بدهم...»<ref>موسوی خمینی، روحالله، صحیفه نور، ج۱، ص۲۰۲</ref>. | در مقابل [[امام خمینی]] (رحمةاللهعلیه) نیز به وی ارادت خاصی داشتند و در یکی از نامههایشان خطاب به شهید سعیدی میفرمایند: «... من از افرادی مثل شما آنقدر خوشم میآید که شاید نتوانم عواطف درونی را آنطور که هست ابراز کنم. من قادر نیستم عواطف امثال شما را جواب بدهم...»<ref>موسوی خمینی، روحالله، صحیفه نور، ج۱، ص۲۰۲</ref>. | ||
ایشان سرانجام در سال ۱۳۴۴ش. به دعوت اهالی منطقه غیاثی در جنوب [[تهران]] به این شهر نقل مکان کرده، فعالیت خود را در مسجد [[موسی بن جعفر]] (علیهالسّلام) را ادامه میدهد<ref>رنجبر، مقصود، عروج از زندان (زندگی و مبارزات شهید آیتالله سعیدی)، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۸۵ش.، ص۴۹</ref>.امام (رحمةاللهعلیه) در نامهای به ایشان میفرمایند: «از اینکه به تهران تشریف بردهاید از جهتی خوشوقت شدم؛ چون مرکز از هر جا بیشتر احتیاج به علمای عاملین دارد. مساعی جمیله جنابعالی مورد تقدیر و تشکر است.»<ref>موسوی خمینی، روحالله، صحیفه نور، ج۲۲، ص۶۵</ref>. | ایشان سرانجام در سال ۱۳۴۴ش. به دعوت اهالی منطقه غیاثی در جنوب [[تهران]] به این شهر نقل مکان کرده، فعالیت خود را در مسجد [[موسی بن جعفر]] (علیهالسّلام) را ادامه میدهد<ref>رنجبر، مقصود، عروج از زندان (زندگی و مبارزات شهید آیتالله سعیدی)، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۸۵ش. ، ص۴۹</ref>.امام (رحمةاللهعلیه) در نامهای به ایشان میفرمایند: «از اینکه به تهران تشریف بردهاید از جهتی خوشوقت شدم؛ چون مرکز از هر جا بیشتر احتیاج به علمای عاملین دارد. مساعی جمیله جنابعالی مورد تقدیر و تشکر است.»<ref>موسوی خمینی، روحالله، صحیفه نور، ج۲۲، ص۶۵</ref>. | ||
=اقدامات دوران مبارزه= | =اقدامات دوران مبارزه= | ||
خط ۱۳۳: | خط ۱۳۲: | ||
- گزارش رویدادهای سیاسی ایران به امام از راه نامه و مسافر | - گزارش رویدادهای سیاسی ایران به امام از راه نامه و مسافر | ||
- نامه به مقامات روحانی و هشدار به آنان در مناسبتهای گوناگون | - نامه به مقامات روحانی و هشدار به آنان در مناسبتهای گوناگون | ||
- جمعآوری کمک برای پارتیزانهای فلسطینی و ارسال آنها<ref> | - جمعآوری کمک برای پارتیزانهای فلسطینی و ارسال آنها<ref>همان، ص،610</ref> | ||
- تبدیل مسجد امام موسی کاظم (علیهالسّلام) به کانون مبارزاتی با ایراد سخنرانی توسط خود و سایر سخنرانان علیه رژیم، جذب و آموزش جوانان<ref>رنجبر، مقصود، عروج از زندان (زندگی و مبارزات شهید آیتالله سعیدی)، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۸۵ش.، ص۱۳۴</ref>. با تشکیل جلسات هفتگی، ایجاد تشکیلات امر به معروف و نهی از منکر، چاپ و توزیع جزوات و نشریات مختلف، تهیه و توزیع اعلامیهها، تشکیل کلاس برای بانوان که طی آن ضمن آموزش احکام و علوم دینی آنان را برای حضور در صحنههای انقلاب آماده نموده و از آنان مبلغانی ساخت که تحول چشمگیری در این قشر از جامعه به وجود آوردند. از جمله آنان «خانم دباغ» میباشند<ref> | - تبدیل مسجد امام موسی کاظم (علیهالسّلام) به کانون مبارزاتی با ایراد سخنرانی توسط خود و سایر سخنرانان علیه رژیم، جذب و آموزش جوانان<ref>رنجبر، مقصود، عروج از زندان (زندگی و مبارزات شهید آیتالله سعیدی)، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۸۵ش. ، ص۱۳۴</ref>. با تشکیل جلسات هفتگی، ایجاد تشکیلات امر به معروف و نهی از منکر، چاپ و توزیع جزوات و نشریات مختلف، تهیه و توزیع اعلامیهها، تشکیل کلاس برای بانوان که طی آن ضمن آموزش احکام و علوم دینی آنان را برای حضور در صحنههای انقلاب آماده نموده و از آنان مبلغانی ساخت که تحول چشمگیری در این قشر از جامعه به وجود آوردند. از جمله آنان «خانم دباغ» میباشند<ref>همان، ص۱۶۱ـ۱۵۶</ref>. | ||
- تاسیس کتابخانه و تلاش برای تشکیل حوزه علمیه در کنار مسجد که به علت کارشکنیهای رژیم موفق به تشکیل آن نشد<ref>لبیکی، مصطفی، تندیس استقامت (ویژهنامه شهید آیتالله محمدرضا سعیدی)، قم، مرکز پژوهشهای اسلامی صدا و سیما، ۱۳۸۲، صص۲۳ و ۲۴</ref>. | - تاسیس کتابخانه و تلاش برای تشکیل حوزه علمیه در کنار مسجد که به علت کارشکنیهای رژیم موفق به تشکیل آن نشد<ref>لبیکی، مصطفی، تندیس استقامت (ویژهنامه شهید آیتالله محمدرضا سعیدی)، قم، مرکز پژوهشهای اسلامی صدا و سیما، ۱۳۸۲، صص۲۳ و ۲۴</ref>. | ||
- ترجمه بخشی از تحریرالوسیله که دال بر وجوب مبارزه با حکومت ظالم میباشد و احکام امر به معروف و نهی از منکر و پخش آن در سطح وسیع | - ترجمه بخشی از تحریرالوسیله که دال بر وجوب مبارزه با حکومت ظالم میباشد و احکام امر به معروف و نهی از منکر و پخش آن در سطح وسیع <ref>رنجبر، مقصود، عروج از زندان (زندگی و مبارزات شهید آیتالله سعیدی)، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۸۵ش. ، ص۱۴۵و ۱۴۶</ref>؛ تکثیر و توزیع نوارهای سخنرانی و جزوات درس ولایت فقیه امام در سال ۱۳۴۹ش<ref>همان، ص،150</ref>. | ||
- گسترش حوزه تبلیغی و مبارزاتی خود به اطراف تهران<ref> | - گسترش حوزه تبلیغی و مبارزاتی خود به اطراف تهران<ref>همان، ص،147</ref>. | ||
- همچنین شهید سعیدی در سال ۱۳۴۶ش. به صورت مخفیانه به [[نجف]] رفته و با امام دیدار میکند. تحول در شیوه مبارزه مبتنی بر تشکیلاتی کردن آن احتمالاً از دستاوردهای دیدار با امام است، به گونهای که ساواک از فعالیتهای وی با عنوان تلاش برای تشکیل حزب «خمینیسم» یاد میکند<ref>گردآوری وزارت اطلاعات، یاران امام به روایت اسند ساواک (شهید آیتالله سید محمدرضا سعیدی)، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، ۱۳۷۶، ج۱، ص۱۱۷</ref>. | - همچنین شهید سعیدی در سال ۱۳۴۶ش. به صورت مخفیانه به [[نجف]] رفته و با امام دیدار میکند. تحول در شیوه مبارزه مبتنی بر تشکیلاتی کردن آن احتمالاً از دستاوردهای دیدار با امام است، به گونهای که ساواک از فعالیتهای وی با عنوان تلاش برای تشکیل حزب «خمینیسم» یاد میکند<ref>گردآوری وزارت اطلاعات، یاران امام به روایت اسند ساواک (شهید آیتالله سید محمدرضا سعیدی)، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، ۱۳۷۶، ج۱، ص۱۱۷</ref>. | ||
خط ۱۴۶: | خط ۱۴۵: | ||
ساواک، او را ممنوع المنبر نمود، اما آیتالله سعیدی دست از فعالیت نکشید و دور از چشم ساواک به محلهای دوردست و روستاهای اطراف تهران میرفت و به کار خویش ادامه میداد. | ساواک، او را ممنوع المنبر نمود، اما آیتالله سعیدی دست از فعالیت نکشید و دور از چشم ساواک به محلهای دوردست و روستاهای اطراف تهران میرفت و به کار خویش ادامه میداد. | ||
شهید در سال ۱۳۴۵، درباره جنایات اسراییل سخنرانی مهمیکرد و همین سخنرانی موجب دستگیری و زندانی شدن ۶۱ روزه وی شد.در اردیبهشت ۱۳۴۹، رژیم از سرمایهگذاران امریکایی دعوت به عمل آورد تا «به اصطلاح» در ایران سرمایهگذاری کنند و در واقع در یک حرکت استعماری اقتصاد ایران را کاملاً در اختیار امریکاییها قرار دهد. به دنبال این اقدام، علمای [[حوزه علمیه قم]]، در ۱۱ اردیبهشت همان سال، با انتشار اطلاعیهای، مردم را از این خطر بزرگ آگاه ساختند. | شهید در سال ۱۳۴۵، درباره جنایات اسراییل سخنرانی مهمیکرد و همین سخنرانی موجب دستگیری و زندانی شدن ۶۱ روزه وی شد. در اردیبهشت ۱۳۴۹، رژیم از سرمایهگذاران امریکایی دعوت به عمل آورد تا «به اصطلاح» در ایران سرمایهگذاری کنند و در واقع در یک حرکت استعماری اقتصاد ایران را کاملاً در اختیار امریکاییها قرار دهد. به دنبال این اقدام، علمای [[حوزه علمیه قم]]، در ۱۱ اردیبهشت همان سال، با انتشار اطلاعیهای، مردم را از این خطر بزرگ آگاه ساختند. | ||
در این میان آیتالله سعیدی دست به فعالیتهای شدید زد و با انتشار اعلامیهای به زبان عربی، خطاب به علمای کشورهای اسلامی، آنها را دعوت به اعتراض و مخالفت نمود. | در این میان آیتالله سعیدی دست به فعالیتهای شدید زد و با انتشار اعلامیهای به زبان عربی، خطاب به علمای کشورهای اسلامی، آنها را دعوت به اعتراض و مخالفت نمود. | ||
خط ۱۵۷: | خط ۱۵۶: | ||
همانطور که قبلا سیاست ما را قبضه کردند که این مصائب را به دنبال خود آورده است بحق و حقیقت سوگند که این اقدام جدید آنچنان مصیبت بزرگ و خطرناکی است که مسائل مهمی از قبیل امتیاز تنباکو، کاپیتولاسیون و سایر حوادث که برای هر یک از آنها جامعه روحانیت پیشقدم در اعتراض و مبارزه بوده و قربانیانی داده است در قبال آن کم اهمیت و کوچک است. | همانطور که قبلا سیاست ما را قبضه کردند که این مصائب را به دنبال خود آورده است بحق و حقیقت سوگند که این اقدام جدید آنچنان مصیبت بزرگ و خطرناکی است که مسائل مهمی از قبیل امتیاز تنباکو، کاپیتولاسیون و سایر حوادث که برای هر یک از آنها جامعه روحانیت پیشقدم در اعتراض و مبارزه بوده و قربانیانی داده است در قبال آن کم اهمیت و کوچک است. | ||
چقدر جای تعجب است که شما پیشوایان دینی در مقابل این خطر بزرگ سکوت اختیار کرده و برای جلوگیری از آن اقدامی نمی کنید؟ برای ما باور کردی نیست که بگوئیم شما دین و آخرت را با زندگی چند روزه دنیا معامله کردید و خود را مشمول آیه شریفه «اتستبدلون الذی هو ادنی بالذی هو خیر»<ref>سوره | چقدر جای تعجب است که شما پیشوایان دینی در مقابل این خطر بزرگ سکوت اختیار کرده و برای جلوگیری از آن اقدامی نمی کنید؟ برای ما باور کردی نیست که بگوئیم شما دین و آخرت را با زندگی چند روزه دنیا معامله کردید و خود را مشمول آیه شریفه «اتستبدلون الذی هو ادنی بالذی هو خیر»<ref>سوره بقره، آیه۶۱</ref> و آیه شریفه «ارضیتم بالحیوه الدنیا من الاخره»<ref>سوره توبه، آیه۳۸</ref>نموده باشید راستی چرا شما مهر سکوت بر لب زده اید؟ و دراینباره چیزی نمیگوئید؟ | ||
خود میدانید که موضوع سرمایهگذاری صهیونیستهای آمریکایی در [[ایران]] از تأسیس سینما در قم (که برای جلوگیری از آن چه سر و صدایی به راه انداختید) برای اسلام و مسلمین خطرناکتر است. امروز روز فریاد و اعتراض است صدای خود را با اعتراض بلند کنید، داد بزنید، فریاد کنید، یک پارچه و متحد علیه این قرارداد خائنانه مبارزه نمائید تا در پیشگاه خدا و پیشینیان بزرگ خود چون مرحوم [[جمال الدین اسد آبادی|سید جمال الدین اسدآبادی]] و مرحوم شیرازی و نیز نسل آینده روسفید و سربلند باشید «یوم تبیض وجوه و تسود وجوه». | خود میدانید که موضوع سرمایهگذاری صهیونیستهای آمریکایی در [[ایران]] از تأسیس سینما در قم (که برای جلوگیری از آن چه سر و صدایی به راه انداختید) برای اسلام و مسلمین خطرناکتر است. امروز روز فریاد و اعتراض است صدای خود را با اعتراض بلند کنید، داد بزنید، فریاد کنید، یک پارچه و متحد علیه این قرارداد خائنانه مبارزه نمائید تا در پیشگاه خدا و پیشینیان بزرگ خود چون مرحوم [[جمال الدین اسد آبادی|سید جمال الدین اسدآبادی]] و مرحوم شیرازی و نیز نسل آینده روسفید و سربلند باشید «یوم تبیض وجوه و تسود وجوه». | ||
خط ۱۷۷: | خط ۱۷۶: | ||
عقربه ساعت ۹ شب چهارشنبه ۲۰ خرداد ۱۳۴۹ را نشان میداد بعضی از سلولهایی که در مجاورت سلول سعیدی در زندان قزل قلعه قرار داشت عمدا باز نگه داشته بودند که ناگهان برق زندان خاموش شد. | عقربه ساعت ۹ شب چهارشنبه ۲۰ خرداد ۱۳۴۹ را نشان میداد بعضی از سلولهایی که در مجاورت سلول سعیدی در زندان قزل قلعه قرار داشت عمدا باز نگه داشته بودند که ناگهان برق زندان خاموش شد. | ||
وحشت سراپای زندانیان را فرا میگیرد رفت و آمد در راهرو زندان شروع و مسیر گامهای جلادان تا سلول سعیدی امتداد دارد که ناگهان صدای کشمکش از سلول سعیدی با فریاد او به پایان میرسد. | وحشت سراپای زندانیان را فرا میگیرد رفت و آمد در راهرو زندان شروع و مسیر گامهای جلادان تا سلول سعیدی امتداد دارد که ناگهان صدای کشمکش از سلول سعیدی با فریاد او به پایان میرسد. | ||
جلادان مسیر آمدن را بار دیگر طی میکنند و سکوتی مرموز راهرو زندان را فرا میگیرد با روشن شدن برق زندانیان از سلولها بیرون میریزند و به سوی سلول سعیدی میروند و با پیکر بی جان سعیدی در حالی که عمامه سیاه او به دور گردنش پیچیده شده بود روبرو | جلادان مسیر آمدن را بار دیگر طی میکنند و سکوتی مرموز راهرو زندان را فرا میگیرد با روشن شدن برق زندانیان از سلولها بیرون میریزند و به سوی سلول سعیدی میروند و با پیکر بی جان سعیدی در حالی که عمامه سیاه او به دور گردنش پیچیده شده بود روبرو میگردند، بغض زندانیان می ترکد، فریاد باز هم فریاد. | ||
=شهادت= | =شهادت= | ||
خط ۱۸۳: | خط ۱۸۲: | ||
آیتالله سعیدی، با وجود سختگیریهای شدید ماموران امنیتی، با عبور از راههای مخفی، از ایران به نجف رفت و در آنجا، برای بهتر شناساندن امام به علما و مدرسان حوزۀ علمیه، بسیار کوشید. سپس به ایران بازگشت و در تفرش به فعالیتهای خود ادامه داد. بر اثر آزارهای ساواک، وی آنجا را به قصد قم، ترک کرد و سپس با دعوت مردم تهران، مسجد امام موسی بن جعفر (علیهالسّلام) را در محلۀ دولاب، سنگر خویش قرار داد. وی آن مسجد را پایگاه مبارزاتی چون [[آیتالله امامیکاشانی]] وآیتالله [[هاشمی رفسنجانی]] قرار داد تا در کنار یکدیگر بر اندیشههای غیرالهی بتازند<ref>جمعی از پژوهشگران، گلشن ابرار، ج۲، ص۷۳۸</ref>. | آیتالله سعیدی، با وجود سختگیریهای شدید ماموران امنیتی، با عبور از راههای مخفی، از ایران به نجف رفت و در آنجا، برای بهتر شناساندن امام به علما و مدرسان حوزۀ علمیه، بسیار کوشید. سپس به ایران بازگشت و در تفرش به فعالیتهای خود ادامه داد. بر اثر آزارهای ساواک، وی آنجا را به قصد قم، ترک کرد و سپس با دعوت مردم تهران، مسجد امام موسی بن جعفر (علیهالسّلام) را در محلۀ دولاب، سنگر خویش قرار داد. وی آن مسجد را پایگاه مبارزاتی چون [[آیتالله امامیکاشانی]] وآیتالله [[هاشمی رفسنجانی]] قرار داد تا در کنار یکدیگر بر اندیشههای غیرالهی بتازند<ref>جمعی از پژوهشگران، گلشن ابرار، ج۲، ص۷۳۸</ref>. | ||
سرانجام، ماموران ساواک که از فعالیتهای آن مبارز خستگیناپذیر، به ستوه آمده بودند، ایشان را دستگیر کردند. او در زندان قزل قلعه، در سلولی انفرادی زندانی شد. مدت ۱۰ روز، به شدیدترین وجهی شکنجه شد<ref>حائری، علی و همکاران، روزشمار شمسی، ص۹۵</ref>. در نهایت، ساواک دستور گرفت با اجرای قتل آیتالله سعیدی، دیگر مبارزان را بترساند و از این گونه اعمال برحذر بدارد.سرانجام ماموران ساواک، در سلول انفرادی با پیچیدن عمامه دور گردن ایشان جان آن مبارز نستوه را از قفس تن آزاد کردند. | سرانجام، ماموران ساواک که از فعالیتهای آن مبارز خستگیناپذیر، به ستوه آمده بودند، ایشان را دستگیر کردند. او در زندان قزل قلعه، در سلولی انفرادی زندانی شد. مدت ۱۰ روز، به شدیدترین وجهی شکنجه شد<ref>حائری، علی و همکاران، روزشمار شمسی، ص۹۵</ref>. در نهایت، ساواک دستور گرفت با اجرای قتل آیتالله سعیدی، دیگر مبارزان را بترساند و از این گونه اعمال برحذر بدارد. سرانجام ماموران ساواک، در سلول انفرادی با پیچیدن عمامه دور گردن ایشان جان آن مبارز نستوه را از قفس تن آزاد کردند. | ||
=پیام امام خمینی درباره شهید سعیدی= | =پیام امام خمینی درباره شهید سعیدی= | ||
خط ۱۹۰: | خط ۱۸۹: | ||
فاتحه سعیدی به طولانی ترین فاتحه در نجف اشرف مبدل شد. امام مخارج فاتحه سعیدی را بر عهده گرفت و چهل شب خود صاحب عزای سعیدی شد و پیامی را برای فضلا و محصلین حوزه علمیه فرستاد که در پایان آن آمده است. | فاتحه سعیدی به طولانی ترین فاتحه در نجف اشرف مبدل شد. امام مخارج فاتحه سعیدی را بر عهده گرفت و چهل شب خود صاحب عزای سعیدی شد و پیامی را برای فضلا و محصلین حوزه علمیه فرستاد که در پایان آن آمده است. | ||
من قتل فجیع این سید بزرگوار و فداکار را که برای حفظ مصالح مسلمین و خدمت به اسلام جان خود را از دست داد به ملت اسلام عموما و خصوصا به ملت ایران تعزیت میدهم از خداوند متعال رفع ید دستگاه جبار و عمال کثیف استعمار را مسئلت مینمایم.سفاکان و کوردلان که تحمل این همه عظمت و بزرگی را نداشتند چندین شب برق «مسجد عمران» مسجدی که در آن امام و یارانش در سوگ سعیدی نشسته بودند همانند شبی که سعیدی در مسجد «امام موسی بن جعفر علیهالسلام» به سخن مینشست و شبی که در زندان «قزل قلعه» به معراج رفت خاموش کردند.غافل از اینکه نور سعیدی هرگز با خاموش شدن برق به خاموشی نمیگراید، مردی که سکوت را زیر دستان فریاد خفه کرد و مرگ را زیر گامهای شهادت کشت. | من قتل فجیع این سید بزرگوار و فداکار را که برای حفظ مصالح مسلمین و خدمت به اسلام جان خود را از دست داد به ملت اسلام عموما و خصوصا به ملت ایران تعزیت میدهم از خداوند متعال رفع ید دستگاه جبار و عمال کثیف استعمار را مسئلت مینمایم. سفاکان و کوردلان که تحمل این همه عظمت و بزرگی را نداشتند چندین شب برق «مسجد عمران» مسجدی که در آن امام و یارانش در سوگ سعیدی نشسته بودند همانند شبی که سعیدی در مسجد «امام موسی بن جعفر علیهالسلام» به سخن مینشست و شبی که در زندان «قزل قلعه» به معراج رفت خاموش کردند. غافل از اینکه نور سعیدی هرگز با خاموش شدن برق به خاموشی نمیگراید، مردی که سکوت را زیر دستان فریاد خفه کرد و مرگ را زیر گامهای شهادت کشت. | ||
=پیام شهید درباره ی حضرت امام خمینی قدس سره= | =پیام شهید درباره ی حضرت امام خمینی قدس سره= | ||
خط ۱۹۹: | خط ۱۹۸: | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
[[رده: عالمان]] | [[رده:عالمان]] | ||
[[رده: عالمان شیعه]] | [[رده:عالمان شیعه]] | ||
[[رده:مفسران شیعه]] | [[رده:مفسران شیعه]] | ||
[[رده:پیشگامان تقریب مذاهب]] | [[رده:پیشگامان تقریب مذاهب]] |