پرش به محتوا

سید محمدرضا سعیدی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' طولانی ترین ' به ' طولانی‌ترین '
جز (تمیزکاری)
جز (جایگزینی متن - ' طولانی ترین ' به ' طولانی‌ترین ')
خط ۱۸۷: خط ۱۸۷:


خبر شهادت سعیدی از مرزها گذشت و متن تسلیت نامه فضلا و محصلین حوزه علمیه به [[امام خمینی]] (ره) رسید و امام راحل را در سوگ این یار و شاگرد وفادار خود نشاند، طلاب و شاگردان انقلابی امام بر آن شدند تا نام و خاطره او را زنده نگه دارند.
خبر شهادت سعیدی از مرزها گذشت و متن تسلیت نامه فضلا و محصلین حوزه علمیه به [[امام خمینی]] (ره) رسید و امام راحل را در سوگ این یار و شاگرد وفادار خود نشاند، طلاب و شاگردان انقلابی امام بر آن شدند تا نام و خاطره او را زنده نگه دارند.
فاتحه سعیدی به طولانی ترین فاتحه در نجف اشرف مبدل شد. امام مخارج فاتحه سعیدی را بر عهده گرفت و چهل شب خود صاحب عزای سعیدی شد و پیامی را برای فضلا و محصلین حوزه علمیه فرستاد که در پایان آن آمده است.
فاتحه سعیدی به طولانی‌ترین فاتحه در نجف اشرف مبدل شد. امام مخارج فاتحه سعیدی را بر عهده گرفت و چهل شب خود صاحب عزای سعیدی شد و پیامی را برای فضلا و محصلین حوزه علمیه فرستاد که در پایان آن آمده است.


من قتل فجیع این سید بزرگوار و فداکار را که برای حفظ مصالح مسلمین و خدمت به اسلام جان خود را از دست داد به ملت اسلام عموما و خصوصا به ملت ایران تعزیت می‌دهم از خداوند متعال رفع ید دستگاه جبار و عمال کثیف استعمار را مسئلت می‌نمایم. سفاکان و کوردلان که تحمل این همه عظمت و بزرگی را نداشتند چندین شب برق «مسجد عمران» مسجدی که در آن امام و یارانش در سوگ سعیدی نشسته بودند همانند شبی که سعیدی در مسجد «امام موسی بن جعفر ‌علیه‌السلام» به سخن می‌نشست و شبی که در زندان «قزل قلعه» به معراج رفت خاموش کردند. غافل از اینکه نور سعیدی هرگز با خاموش شدن برق به خاموشی نمی‌گراید، مردی که سکوت را زیر دستان فریاد خفه کرد و مرگ را زیر گامهای شهادت کشت.
من قتل فجیع این سید بزرگوار و فداکار را که برای حفظ مصالح مسلمین و خدمت به اسلام جان خود را از دست داد به ملت اسلام عموما و خصوصا به ملت ایران تعزیت می‌دهم از خداوند متعال رفع ید دستگاه جبار و عمال کثیف استعمار را مسئلت می‌نمایم. سفاکان و کوردلان که تحمل این همه عظمت و بزرگی را نداشتند چندین شب برق «مسجد عمران» مسجدی که در آن امام و یارانش در سوگ سعیدی نشسته بودند همانند شبی که سعیدی در مسجد «امام موسی بن جعفر ‌علیه‌السلام» به سخن می‌نشست و شبی که در زندان «قزل قلعه» به معراج رفت خاموش کردند. غافل از اینکه نور سعیدی هرگز با خاموش شدن برق به خاموشی نمی‌گراید، مردی که سکوت را زیر دستان فریاد خفه کرد و مرگ را زیر گامهای شهادت کشت.
Writers، confirmed، مدیران
۸۵٬۹۷۰

ویرایش