۴٬۹۳۳
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'آنها' به 'آنها') |
جز (تمیزکاری) |
||
خط ۷: | خط ۷: | ||
=تولد و تربیت= | =تولد و تربیت= | ||
او در سال ۱۲۰۷ ه.ق/ ۱۷۹۲میلادی در تریم، حضرموت به دنیا آمد. مادرش علویه بنت ابوبکر عیدید بود. او نزد والدینش بزرگ شد و در دوران حملات مکرر قبایل مسلح به سرزمینهای مختلف یمنی جنبش علمی در حضرموت در حال شکوفایی بود، اصول علم و دین را نزد بسیاری از علمای تریم و دیگر شهرهای حضرمی آموخت. او دور اندیش، متفکر و دارای حافظهای قوی بود و اگر کاملاً به کسب دانش میپرداخت، به درجه اجتهاد میرسید، اما سفرهایش مانع آن میشد. | او در سال ۱۲۰۷ ه. ق/ ۱۷۹۲میلادی در تریم، حضرموت به دنیا آمد. مادرش علویه بنت ابوبکر عیدید بود. او نزد والدینش بزرگ شد و در دوران حملات مکرر قبایل مسلح به سرزمینهای مختلف یمنی جنبش علمی در حضرموت در حال شکوفایی بود، اصول علم و دین را نزد بسیاری از علمای تریم و دیگر شهرهای حضرمی آموخت. او دور اندیش، متفکر و دارای حافظهای قوی بود و اگر کاملاً به کسب دانش میپرداخت، به درجه اجتهاد میرسید، اما سفرهایش مانع آن میشد. | ||
=اساتید= | =اساتید= | ||
خط ۲۹: | خط ۲۹: | ||
=هجرت به سنگاپور= | =هجرت به سنگاپور= | ||
در اواخر سال ۱۲۳۹ ه.ق/ ۱۸۲۴م، حضرموت را به سنگاپور ترک کرد. | در اواخر سال ۱۲۳۹ ه. ق/ ۱۸۲۴م، حضرموت را به سنگاپور ترک کرد. | ||
او تا سال ۱۲۵۰ ه /۱۸۳۴م در آنجا ماند و برادر بزرگترش احمد الجنید از او خواست که به حضرموت بازگردد، تا با هم جانشین برادرشان عبدالله شوند که در سفر دریایی به زیارت بیت الله در آن سال غرق شد. او درخواست برادر بزرگترش را برآورده کرد، و تمام پسرانش را برای زندگی در حضرموت با خود برد. همراه با پسر عمویش علی بن محمد الجنید، که در سال ۱۲۵۱ه.ق/۱۸۳۵ م به حضرموت رسید، اما به دلیل حملات متجاوزان قبایل مسلح، و فعالیت آنها در آسیب رساندن به چهرههای برجسته و معروف به علم و ثروت، نتوانستدر حضرموت زندگی کند. در اواخر سال ۱۲۵۳ ه.ق/۱۸۳۷م عبدالله بن عوض غرامة الیافعی، فرماندار منطقه مرکزی تریم، احمد، برادرش عمر و پسر عموی آنها علی را دستگیر کرد و همه آنها را زندانی کرد و تنها پس از دریافت پول هنگفتی آنها را آزاد کرد. عمر الجنید بلافاصله به همراه تمام فرزندانش به سنگاپور بازگشت، و او خود گفت بیش از یک هفته در حضرموت نمانده است. از برادرش احمد الجنید خواست که با او به سنگاپور برود، اما او اصرار داشت که در تریم بماند. | او تا سال ۱۲۵۰ ه /۱۸۳۴م در آنجا ماند و برادر بزرگترش احمد الجنید از او خواست که به حضرموت بازگردد، تا با هم جانشین برادرشان عبدالله شوند که در سفر دریایی به زیارت بیت الله در آن سال غرق شد. او درخواست برادر بزرگترش را برآورده کرد، و تمام پسرانش را برای زندگی در حضرموت با خود برد. همراه با پسر عمویش علی بن محمد الجنید، که در سال ۱۲۵۱ه. ق/۱۸۳۵ م به حضرموت رسید، اما به دلیل حملات متجاوزان قبایل مسلح، و فعالیت آنها در آسیب رساندن به چهرههای برجسته و معروف به علم و ثروت، نتوانستدر حضرموت زندگی کند. در اواخر سال ۱۲۵۳ ه. ق/۱۸۳۷م عبدالله بن عوض غرامة الیافعی، فرماندار منطقه مرکزی تریم، احمد، برادرش عمر و پسر عموی آنها علی را دستگیر کرد و همه آنها را زندانی کرد و تنها پس از دریافت پول هنگفتی آنها را آزاد کرد. عمر الجنید بلافاصله به همراه تمام فرزندانش به سنگاپور بازگشت، و او خود گفت بیش از یک هفته در حضرموت نمانده است. از برادرش احمد الجنید خواست که با او به سنگاپور برود، اما او اصرار داشت که در تریم بماند. | ||
عمر الجنید در حدود سال ۱۲۵۴ ه/۱۸۳۸ به سنگاپور بازگشت و همان مسیری را که در اولین سفرش انجام داد طی کرد. او در آنجا ساکن شد، و به شهرت رسید. یک اصلاحطلب بزرگ اجتماعی و مذهبی بود و رهبری معنوی را در سنگاپور بر عهده گرفت. | عمر الجنید در حدود سال ۱۲۵۴ ه/۱۸۳۸ به سنگاپور بازگشت و همان مسیری را که در اولین سفرش انجام داد طی کرد. او در آنجا ساکن شد، و به شهرت رسید. یک اصلاحطلب بزرگ اجتماعی و مذهبی بود و رهبری معنوی را در سنگاپور بر عهده گرفت. | ||
=تجارت= | =تجارت= | ||
او در سنگاپور تجارت میکرد، در امر تجارت بسیار موفق بود. او مالک املاک زیادی اعم از ساختمانها و زمینهای فراوانی در سنگاپور شد که برای تأسیسات عمومی و منافع دولتی به دولت اهدا میکرد. او نفقه بیشتر خانوادهها و دوستان قبیلهاش را میداد. او اولین کسی بود که مردم حضرموت را با پارچه معروف به «بافت» آشنا کرد و نام خود را بر آن نوع پارچه نهاد؛ زیرا او کسی بود که این پارچه را میبافت در زمانی بافته میشد که مردم حضرموت تنها از پارچههای محلی استفاده میکردند. کم کم پارچه مردانه را از خارج وارد میکرد. او همچنین به تمام پروژههای خیریه و اجتماعی که از نظر مذهبی و ملی به نفع مردم حضرموت بود، کمک کرد . | او در سنگاپور تجارت میکرد، در امر تجارت بسیار موفق بود. او مالک املاک زیادی اعم از ساختمانها و زمینهای فراوانی در سنگاپور شد که برای تأسیسات عمومی و منافع دولتی به دولت اهدا میکرد. او نفقه بیشتر خانوادهها و دوستان قبیلهاش را میداد. او اولین کسی بود که مردم حضرموت را با پارچه معروف به «بافت» آشنا کرد و نام خود را بر آن نوع پارچه نهاد؛ زیرا او کسی بود که این پارچه را میبافت در زمانی بافته میشد که مردم حضرموت تنها از پارچههای محلی استفاده میکردند. کم کم پارچه مردانه را از خارج وارد میکرد. او همچنین به تمام پروژههای خیریه و اجتماعی که از نظر مذهبی و ملی به نفع مردم حضرموت بود، کمک کرد. | ||
=نفوذ مذهبی= | =نفوذ مذهبی= | ||
خط ۶۳: | خط ۶۳: | ||
=وفات= | =وفات= | ||
او در ۲۴ محرم سال ۱۲۶۹ه.ق/۱۸۵۲م در سنگاپور درگذشت و در آنجا دفن شد و گنبد بزرگی بر قبر او بنا شد. | او در ۲۴ محرم سال ۱۲۶۹ه. ق/۱۸۵۲م در سنگاپور درگذشت و در آنجا دفن شد و گنبد بزرگی بر قبر او بنا شد. | ||
=منبع= | =منبع= | ||
خط ۷۱: | خط ۷۱: | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
[[رده: شخصیتها]] | [[رده:شخصیتها]] |