۴٬۹۳۳
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'هی' به 'ه') |
جز (تمیزکاری) |
||
خط ۶: | خط ۶: | ||
در سدههای اخیر با کوششهای عالمان و مصلحان دینی، به تدریج موجی از بیداری اسلامی و گرایش به قرآن و آموزههای اسلام شکل گرفت و منشأ حرکتهای فکری، اجتماعی و سیاسی گردید. در این میان انقلاب اسلامی ایران نقطه اوج این حرکتها بود و توانست ساختار سلطه جهانی را به لرزه در آورد و نویدبخش تجدید حیات دوباره اسلام و مسلمانان گردد. | در سدههای اخیر با کوششهای عالمان و مصلحان دینی، به تدریج موجی از بیداری اسلامی و گرایش به قرآن و آموزههای اسلام شکل گرفت و منشأ حرکتهای فکری، اجتماعی و سیاسی گردید. در این میان انقلاب اسلامی ایران نقطه اوج این حرکتها بود و توانست ساختار سلطه جهانی را به لرزه در آورد و نویدبخش تجدید حیات دوباره اسلام و مسلمانان گردد. | ||
== مفهوم تمدن (Civilization) و تمدن نوین اسلامی == | |||
==مفهوم تمدن (Civilization) و تمدن نوین اسلامی== | |||
مدنیت و تربیتپذیری یک جامعه را تمدن مینامند. <ref>(حییم، 1995م، ص117)</ref> این واژه در فرهنگنامههای فارسی به معنای شهرنشینی و همکاریهای لازم در جامعه شهری تعریف شده است. <ref>(دهخدا، 1377ش، ذیل واژه تمدن؛ عمید، 1389ش، ج1ص530)</ref> نظم اجتماعی در ابعاد سیاسی، اقتصادی، اخلاقی و شکوفایی معرفت، از تعاریف دیگر تمدن، معرفی شده است. (ویل دورانت، 1331ش، ج1ص19) | مدنیت و تربیتپذیری یک جامعه را تمدن مینامند. <ref>(حییم، 1995م، ص117)</ref> این واژه در فرهنگنامههای فارسی به معنای شهرنشینی و همکاریهای لازم در جامعه شهری تعریف شده است. <ref>(دهخدا، 1377ش، ذیل واژه تمدن؛ عمید، 1389ش، ج1ص530)</ref> نظم اجتماعی در ابعاد سیاسی، اقتصادی، اخلاقی و شکوفایی معرفت، از تعاریف دیگر تمدن، معرفی شده است. (ویل دورانت، 1331ش، ج1ص19) | ||
واژه تمدن در عربی معادل «الحضارة» است و ابن خلدون در تعریف آن گفته است: | واژه تمدن در عربی معادل «الحضارة» است و ابن خلدون در تعریف آن گفته است: | ||
خط ۱۴: | خط ۱۳: | ||
«دهههای آینده دهههای شما است و شمایید که باید کارآزموده و پُرانگیزه از انقلاب خود حراست کنید و آن را هرچه بیشتر به آرمان بزرگش که ایجاد تمدّن نوین اسلامی و آمادگی برای طلوع خورشید ولایت عظمی (ارواحنا فداه) است، نزدیک کنید». <ref>(متن بیانیه گام دوم، 22بهمن 1397ش)</ref> | «دهههای آینده دهههای شما است و شمایید که باید کارآزموده و پُرانگیزه از انقلاب خود حراست کنید و آن را هرچه بیشتر به آرمان بزرگش که ایجاد تمدّن نوین اسلامی و آمادگی برای طلوع خورشید ولایت عظمی (ارواحنا فداه) است، نزدیک کنید». <ref>(متن بیانیه گام دوم، 22بهمن 1397ش)</ref> | ||
== شاخصههای تمدن نوین اسلامی == | |||
==شاخصههای تمدن نوین اسلامی== | ===1. ایمان به خدا و توحید === | ||
===1. ایمان به خدا و توحید=== | |||
اما نخستین شاخصه تمدن نوین اسلامی «ایمان به خدا و توحید» است. قرآن دراینباره میفرماید: | اما نخستین شاخصه تمدن نوین اسلامی «ایمان به خدا و توحید» است. قرآن دراینباره میفرماید: | ||
«شهد الله أنه لا إله إلا هو والملائکة وأولوا العلم قائماً بالقسط لا إله إلا هو العزیز الحکیم» <ref>(آل عمران(3): 18)</ref> | «شهد الله أنه لا إله إلا هو والملائکة وأولوا العلم قائماً بالقسط لا إله إلا هو العزیز الحکیم» <ref>(آل عمران(3): 18)</ref> | ||
مهمترین شعار پیامبران الهی، وحدانیت و توحید بوده است. <ref>(نحل (16): 36)</ref>، و خداوند بیشترین هزینه را برای معرفی خود انجام داده است. دراینباره آیات پرشماری در قرآن آمده است که ذکر آنها خارج از ظرفیت این مقاله است. اما تحلیل همه آنها این است که باور افراد جامعه در ایمان به خدا، آنان را در یک نقطه گرد هم میآورد و در چنین فرصتی ساختن جامعه متمدن یا تمدنسازی یک جامعه، به سهولت اتفاق خواهد افتاد، زیرا تمام ظرفیتهای ذهنی و مادی افراد جامعه به یک سو سوق داده خواهد شد. | مهمترین شعار پیامبران الهی، وحدانیت و توحید بوده است. <ref>(نحل (16): 36)</ref>، و خداوند بیشترین هزینه را برای معرفی خود انجام داده است. دراینباره آیات پرشماری در قرآن آمده است که ذکر آنها خارج از ظرفیت این مقاله است. اما تحلیل همه آنها این است که باور افراد جامعه در ایمان به خدا، آنان را در یک نقطه گرد هم میآورد و در چنین فرصتی ساختن جامعه متمدن یا تمدنسازی یک جامعه، به سهولت اتفاق خواهد افتاد، زیرا تمام ظرفیتهای ذهنی و مادی افراد جامعه به یک سو سوق داده خواهد شد. | ||
===2. معرفت=== | ===2. معرفت === | ||
دومین شاخصه تمدن نوین اسلامی «معرفت» است. منظور از معرفت که پس از ایمان به خدا قرار دارد، آن است که باور انسان به خداوند نباید کورکورانه باشد، بلکه باید ناشی از حسی قریب و سرشار از نشانهها و ادله قانعکننده باشد، هرچند ممکن است شناخت مذکور دارای شدت و ضعف باشد. در جامعه متمدن اسلامی، انسانهای با معرفت و همراه با شناخت کافی زندگی میکنند، و معارف غیر اسلامی چون قانع کننده نیستند محکوم به بطلان هستند. قرآن در جاهای متعدد ارزش معرفت را یادآوری میکند: | دومین شاخصه تمدن نوین اسلامی «معرفت» است. منظور از معرفت که پس از ایمان به خدا قرار دارد، آن است که باور انسان به خداوند نباید کورکورانه باشد، بلکه باید ناشی از حسی قریب و سرشار از نشانهها و ادله قانعکننده باشد، هرچند ممکن است شناخت مذکور دارای شدت و ضعف باشد. در جامعه متمدن اسلامی، انسانهای با معرفت و همراه با شناخت کافی زندگی میکنند، و معارف غیر اسلامی چون قانع کننده نیستند محکوم به بطلان هستند. قرآن در جاهای متعدد ارزش معرفت را یادآوری میکند: | ||
«هل یستوی الذین یعلمون والذین لا یعلمون». <ref>(زمر(39): 9)</ref> | «هل یستوی الذین یعلمون والذین لا یعلمون». <ref>(زمر(39): 9)</ref> | ||
خط ۲۸: | خط ۲۶: | ||
«قل هل یستوی الاعمى والبصیر أفلا تتفکرون». <ref>(انعام(6): 50)</ref> | «قل هل یستوی الاعمى والبصیر أفلا تتفکرون». <ref>(انعام(6): 50)</ref> | ||
«مثل الفریقین کالأعمى والأصم والبصیر والسمیع هل یستویان مثلاً أفلا تذکرون». <ref>(هود(11): 24)</ref> | «مثل الفریقین کالأعمى والأصم والبصیر والسمیع هل یستویان مثلاً أفلا تذکرون». <ref>(هود(11): 24)</ref> | ||
تأکید قرآن در نابرابری عالم و جاهل، حاکی از جایگاه بلند معرفت در تمدنسازی نوین اسلامی است. بدیهی است در این آیات منظور از تقابل میان علم و عدم علم، أعمی و بصیر، أصم و سمیع، تقابل میان انسانهای با معرفت و بی معرفت است. از همینرو خداوند به پیامبرش امر میکند که از درگاه الهی، افزایش علم و معرفت را طلب کند. <ref>(طه(20): 114)</ref>، و علمی که پیامبر از خداوند طلب میکند همان معرفت و شناخت الهی است، که موجب خشوع و تواضع در برابر خداوند میگردد. <ref>(اسراء (17): 107)</ref> | تأکید قرآن در نابرابری عالم و جاهل، حاکی از جایگاه بلند معرفت در تمدنسازی نوین اسلامی است. بدیهی است در این آیات منظور از تقابل میان علم و عدم علم، أعمی و بصیر، أصم و سمیع، تقابل میان انسانهای با معرفت و بی معرفت است. از همینرو خداوند به پیامبرش امر میکند که از درگاه الهی، افزایش علم و معرفت را طلب کند. <ref>(طه(20): 114)</ref>، و علمی که پیامبر از خداوند طلب میکند همان معرفت و شناخت الهی است، که موجب خشوع و تواضع در برابر خداوند میگردد. <ref>(اسراء (17): 107)</ref> | ||
===3. جهاد در راه خدا=== | ===3. جهاد در راه خدا === | ||
سومین شاخصه تمدن نوین اسلامی «جهاد در راه خدا» است. بسیاری از آیات قرآن، جهاد در راه خدا را به عنوان فریضه الهی <ref>(بقره(2): 216)</ref>، و مجاهدان در راه خدا را انسانهای برگزیده <ref>(حج (22): 78)</ref>، و برخوردار از اجر عظیم <ref>(نساء (4): 95)</ref>، و دارای عمل کافی <ref>(احزاب (33): 25)</ref> معرفی کرده است. | سومین شاخصه تمدن نوین اسلامی «جهاد در راه خدا» است. بسیاری از آیات قرآن، جهاد در راه خدا را به عنوان فریضه الهی <ref>(بقره(2): 216)</ref>، و مجاهدان در راه خدا را انسانهای برگزیده <ref>(حج (22): 78)</ref>، و برخوردار از اجر عظیم <ref>(نساء (4): 95)</ref>، و دارای عمل کافی <ref>(احزاب (33): 25)</ref> معرفی کرده است. | ||
و در مقابل، فرار از جهاد را اطاعت از کافران <ref>(فرقان (25): 52)</ref>، انسانهای شبیه مرده <ref>(محمد (47): 20)</ref>، فاسق <ref>(توبه (9): 24)</ref>، و نابرابر با مجاهدان <ref>(نساء (4): 95)</ref> به شمار آورده است. | و در مقابل، فرار از جهاد را اطاعت از کافران <ref>(فرقان (25): 52)</ref>، انسانهای شبیه مرده <ref>(محمد (47): 20)</ref>، فاسق <ref>(توبه (9): 24)</ref>، و نابرابر با مجاهدان <ref>(نساء (4): 95)</ref> به شمار آورده است. | ||
«وأعدوا لهم ما استطعتم من قوة ومن رباط الخیل ترهبون به عدو الله وعدوکم». <ref>(انفال (8): 60)</ref> | «وأعدوا لهم ما استطعتم من قوة ومن رباط الخیل ترهبون به عدو الله وعدوکم». <ref>(انفال (8): 60)</ref> | ||
===4. عدالت=== | ===4. عدالت === | ||
چهارمین شاخصه تمدن نوین اسلامی «عدالت» است. مفهوم عدل در برابر ظلم و خلاف جَور معنی شده است، لذا این مفهوم به معنای مساوات نیست، بلکه به معنی إنصاف نزدیکتر است. عدالت اصطلاحاً قرار دادن چیزی در موضع اصلیاش معنی شده است: | چهارمین شاخصه تمدن نوین اسلامی «عدالت» است. مفهوم عدل در برابر ظلم و خلاف جَور معنی شده است، لذا این مفهوم به معنای مساوات نیست، بلکه به معنی إنصاف نزدیکتر است. عدالت اصطلاحاً قرار دادن چیزی در موضع اصلیاش معنی شده است: | ||
«وضع الشیء فی موضعه و إعطاء کل ذی حق حقه». <ref>(طباطبایی(1363ش)، ج12ص276؛ جوهری(1368ش)، ج3ص1760)</ref> | «وضع الشیء فی موضعه و إعطاء کل ذی حق حقه». <ref>(طباطبایی(1363ش)، ج12ص276؛ جوهری(1368ش)، ج3ص1760)</ref> | ||
خط ۴۱: | خط ۳۹: | ||
در واقع عدالت وجه باقی و چهره همیشگی اسلام ناب است و در طول تاریخ آنجا که حکومت واقعی اسلام برپا بوده است همچون حکومت رسول گرامی اسلام، و انقلاب اسلامی ایران، مفهوم عدالت از درخشش بینظیری برخوردار بوده است. | در واقع عدالت وجه باقی و چهره همیشگی اسلام ناب است و در طول تاریخ آنجا که حکومت واقعی اسلام برپا بوده است همچون حکومت رسول گرامی اسلام، و انقلاب اسلامی ایران، مفهوم عدالت از درخشش بینظیری برخوردار بوده است. | ||
===5.اخلاق=== | ===5.اخلاق === | ||
پنجمین شاخصه تمدن نوین اسلامی «اخلاق» است. برخورداری از مکارم اخلاق در جامعه نبوی که تتمیم آن از وظایف اصلی پیامبر اسلام(ص) بوده است <ref>(بیهقی، 1424ق، ج10ص323)</ref>، از عناصر کلیدی تمدن نوین اسلامی است. در آیاتی از قرآن، نسبت به اخلاق و تزکیه نفوس تأکید شده است <ref>(بقره(2):129؛ (آل عمران(3):164)؛ (جمعه(62):2)</ref>؛ به همین دلیل خداوند این منت را بر مؤمنین نهاد که در میان آنان پیامبری از جنس خودشان برگزیند که آیات خدا را بر آنان بخواند و آنها را پاک گرداند: | پنجمین شاخصه تمدن نوین اسلامی «اخلاق» است. برخورداری از مکارم اخلاق در جامعه نبوی که تتمیم آن از وظایف اصلی پیامبر اسلام(ص) بوده است <ref>(بیهقی، 1424ق، ج10ص323)</ref>، از عناصر کلیدی تمدن نوین اسلامی است. در آیاتی از قرآن، نسبت به اخلاق و تزکیه نفوس تأکید شده است <ref>(بقره(2):129؛ (آل عمران(3):164)؛ (جمعه(62):2)</ref>؛ به همین دلیل خداوند این منت را بر مؤمنین نهاد که در میان آنان پیامبری از جنس خودشان برگزیند که آیات خدا را بر آنان بخواند و آنها را پاک گرداند: | ||
«لقد من الله على المؤمنین إذ بعث فیهم رسولاً من أنفسهم یتلو علیهم آیاته ویزکیهم ویعلمهم الکتاب والحکمة وإن کانوا من قبل لفی ضلال مبین». <ref>(آل عمران(3): 164)</ref> | «لقد من الله على المؤمنین إذ بعث فیهم رسولاً من أنفسهم یتلو علیهم آیاته ویزکیهم ویعلمهم الکتاب والحکمة وإن کانوا من قبل لفی ضلال مبین». <ref>(آل عمران(3): 164)</ref> | ||
پس از ارسال رسولان الهی، قطعاً مظهر فضائلِ اخلاقیِ همه پیامبران، رسول گرامی اسلام است، و با آمدن او نیکوترین و برجستهترین روحیات اخلاقی جامعه نبوی، تبلور یافته، و اینگونه جامعه متمدن اسلامی شکل گرفته است. از اینرو قرآن پیامبر اسلام را دارای خلقی عظیم معرفی کرده <ref>(قلم(68): 4)</ref>، و این خلق عظیم را از رحمت خداوند دانسته است. <ref>(آل عمران(3): 159)</ref> | پس از ارسال رسولان الهی، قطعاً مظهر فضائلِ اخلاقیِ همه پیامبران، رسول گرامی اسلام است، و با آمدن او نیکوترین و برجستهترین روحیات اخلاقی جامعه نبوی، تبلور یافته، و اینگونه جامعه متمدن اسلامی شکل گرفته است. از اینرو قرآن پیامبر اسلام را دارای خلقی عظیم معرفی کرده <ref>(قلم(68): 4)</ref>، و این خلق عظیم را از رحمت خداوند دانسته است. <ref>(آل عمران(3): 159)</ref> | ||
===6. عقلانیت=== | ===6. عقلانیت === | ||
ششمین شاخصه تمدن نوین اسلامی «عقلانیت» است. منظور از عقل، عقلِ سلیمی است که مایه بندگی خدا <ref>(کلینی، 1363ش، ج1ص11)</ref> و بهبود أخلاق جامعه <ref>(همان، ج1ص23)</ref> و راهنمای انسانِ دینی است <ref>(همان، ج1ص25)</ref>، و استکمال آن از وظایف انبیاء دانسته شده است. <ref>(همان، ج1ص13)</ref> منظور از عقلانیت، همان خردورزی و دوام تفکر است که بهترین عبادت معرفی شده است. <ref>(همان، ج2ص55)</ref> | ششمین شاخصه تمدن نوین اسلامی «عقلانیت» است. منظور از عقل، عقلِ سلیمی است که مایه بندگی خدا <ref>(کلینی، 1363ش، ج1ص11)</ref> و بهبود أخلاق جامعه <ref>(همان، ج1ص23)</ref> و راهنمای انسانِ دینی است <ref>(همان، ج1ص25)</ref>، و استکمال آن از وظایف انبیاء دانسته شده است. <ref>(همان، ج1ص13)</ref> منظور از عقلانیت، همان خردورزی و دوام تفکر است که بهترین عبادت معرفی شده است. <ref>(همان، ج2ص55)</ref> | ||
در قرآن کریم آیاتی که به عقلانیت و خردورزی پرداخته و تعابیر زیبایی که دراینباره به کار گرفته مانند تعبیر: «اولوا الألباب»<ref>(رعد(13): | در قرآن کریم آیاتی که به عقلانیت و خردورزی پرداخته و تعابیر زیبایی که دراینباره به کار گرفته مانند تعبیر: «اولوا الألباب»<ref>(رعد(13): 19؛ ص(38): 29؛ ابراهیم(14): 52؛ زمر(39): 9)</ref> و تعبیر: «اولی النُهی»<ref>(طه(20): 54 و128)</ref> فراوان است. از نظر قرآن عقل هنگامی ارزش دارد که در سبک زندگی انسان دخیل باشد، وگرنه وجود عقل فی نفسه ارزشی ندارد، و گواه این مطلب آن است که این واژه هیچگاه در قرآن به صورت مصدری به کار نرفته است، بلکه به صورت فعل (تعقلون، یعقلون) یا مشتقات دیگر (یتفکرون، اولوا الألباب و...) به کار رفته است. <ref>(بقره(2): 44 و73؛ نحل(16): 12؛ روم(30): 21؛ یونس(10): 24؛ زمر(39): 18)</ref> | ||
بنابراین اگر ارزش عقل و عقلانیت در به کارگیری آن است، درباره چه چیزهایی باید تعقل کند و آن را به کار گیرد؟ آیات پرشماری از قرآن با اشاره به مصادیق متعدد فکری و تعقلی انسان، به این سؤال پاسخ داده است. قرآن که محور اصلی تحقق تمدن نوین اسلامی است، از انسان میخواهد درباره تدبر در آیات قرآن<ref>(ص(38): | بنابراین اگر ارزش عقل و عقلانیت در به کارگیری آن است، درباره چه چیزهایی باید تعقل کند و آن را به کار گیرد؟ آیات پرشماری از قرآن با اشاره به مصادیق متعدد فکری و تعقلی انسان، به این سؤال پاسخ داده است. قرآن که محور اصلی تحقق تمدن نوین اسلامی است، از انسان میخواهد درباره تدبر در آیات قرآن<ref>(ص(38): 29؛ یوسف(12): 2؛ أنبیاء(21): 10؛ زخرف(43): 3)</ref>، رفتار و أعمال خیرخواهانه<ref>(بقره(2): 44)</ref>، دنیا و آخرت<ref>(أنعام(6): 32؛ یوسف(12): 109)</ref>، زنده شدن مردگان<ref>(بقره(2): 73)</ref>، خلقت آسمان و زمین<ref>(آل عمران(3): 191)</ref>، تجدید حیات زمین<ref>(حدید(57): 17)</ref>، اجتناب از بتپرستی<ref>(انبیاء(21): 67)</ref>، خلقت انسان<ref>(غافر(40): 67)</ref>، پیروی از قول أحسن<ref>(زمر(39): 18)</ref>، تشخیص محکمات از متشابهات <ref>(آل عمران(3): 7)</ref>، محبت و مودت<ref>(روم(30): 21)</ref>، و بسیاری از موارد دیگر تعقل و تفکر کند. | ||
بدیهی است ظرفیت عظیمی که در آیات فوق پیرامون تعقل و به کارگیری آنها وجود دارد، چنان جامعه را به سوی اصلاح و تمدن پیش میبرد که گویی بهشت در روی زمین برپا شده است. | بدیهی است ظرفیت عظیمی که در آیات فوق پیرامون تعقل و به کارگیری آنها وجود دارد، چنان جامعه را به سوی اصلاح و تمدن پیش میبرد که گویی بهشت در روی زمین برپا شده است. | ||
در واقع آنچه قرآن در بحث عقلانیت، ما را به سوی آن فرا میخوانَد سه چیز است، زیرا به تعبیر امام خمینی(ره) انسان از سه لایه عقلی، قلبی و ظاهری برخوردار است که بُعد عقلی، نیازمند کمال؛ بُعد قلبی نیازمند تربیت؛ و بُعد ظاهری نیازمند عمل است. دستورات انبیا و اولیاء الهی برای عقل، کمال و برای قلب، تربیت و برای جوارح حسی، عمل است. <ref>(معینیپور و لکزایی، 1391ش، ص65)</ref> در جامعه متمدن اسلامی، لازم است همه این امور مورد توجه قرار گیرد و به آن عمل شود. | در واقع آنچه قرآن در بحث عقلانیت، ما را به سوی آن فرا میخوانَد سه چیز است، زیرا به تعبیر امام خمینی(ره) انسان از سه لایه عقلی، قلبی و ظاهری برخوردار است که بُعد عقلی، نیازمند کمال؛ بُعد قلبی نیازمند تربیت؛ و بُعد ظاهری نیازمند عمل است. دستورات انبیا و اولیاء الهی برای عقل، کمال و برای قلب، تربیت و برای جوارح حسی، عمل است. <ref>(معینیپور و لکزایی، 1391ش، ص65)</ref> در جامعه متمدن اسلامی، لازم است همه این امور مورد توجه قرار گیرد و به آن عمل شود. | ||
===7. اقتصاد=== | ===7. اقتصاد === | ||
هفتمین شاخصه تمدن نوین اسلامی «اقتصاد» است. بیشک یکی از ضروریات تحقق جامعه متمدن اسلامی، اقتصادِ مستقل و قوی است. | هفتمین شاخصه تمدن نوین اسلامی «اقتصاد» است. بیشک یکی از ضروریات تحقق جامعه متمدن اسلامی، اقتصادِ مستقل و قوی است. | ||
قرآن کریم بر اساس همین مبنا، در چند جا به مباحث اقتصاد و تأمین نیازهای افراد جامعه اسلامی از دو زاویه پرداخته است. نخست سفارشاتی در باب معاملات کرده تا جامعه اسلامی از جانب اقتصاد متضرر نگردد، و سپس به جنبههای مادی انسان اشاره نموده تا فردی که در جامعه اسلامی حضور دارد با تأمین نیازهای مادیاش، با نشاط و عملکردی سازنده داشته باشد. | قرآن کریم بر اساس همین مبنا، در چند جا به مباحث اقتصاد و تأمین نیازهای افراد جامعه اسلامی از دو زاویه پرداخته است. نخست سفارشاتی در باب معاملات کرده تا جامعه اسلامی از جانب اقتصاد متضرر نگردد، و سپس به جنبههای مادی انسان اشاره نموده تا فردی که در جامعه اسلامی حضور دارد با تأمین نیازهای مادیاش، با نشاط و عملکردی سازنده داشته باشد. | ||
خط ۵۹: | خط ۵۷: | ||
«یا أیها الذین آمنوا إذا تداینتم بدین إلى أجل مسمى فاکتبوه ولیکتب بینکم کاتب بالعدل...». <ref>(بقره(2): 282)</ref> | «یا أیها الذین آمنوا إذا تداینتم بدین إلى أجل مسمى فاکتبوه ولیکتب بینکم کاتب بالعدل...». <ref>(بقره(2): 282)</ref> | ||
در این آیه خداوند به ما میآموزد که تنظیم قراردادهای اقتصادی بر مبنای سفارشات یادشده در آیهی دِین، اختلافات را در جامعه کاهش داده، و به دنبال آن بخشی از مرافعات قضایی فروکش خواهد کرد. | در این آیه خداوند به ما میآموزد که تنظیم قراردادهای اقتصادی بر مبنای سفارشات یادشده در آیهی دِین، اختلافات را در جامعه کاهش داده، و به دنبال آن بخشی از مرافعات قضایی فروکش خواهد کرد. | ||
همچنین در باب معاملات و عقود اسلامی<ref>(مائده(5): 1)</ref> نظیر: رهن<ref>(بقره(2): 283)</ref>، بیع<ref>(بقره(2): | همچنین در باب معاملات و عقود اسلامی<ref>(مائده(5): 1)</ref> نظیر: رهن<ref>(بقره(2): 283)</ref>، بیع<ref>(بقره(2): 275؛ نساء(4): 29؛ جمعه(62): 9)</ref>، ربا<ref>(بقره(2): 275)</ref>، نکاح<ref>(نساء(4): 24)</ref> و صلح<ref>(نساء(4): 128)</ref>، که بیشترین کاربرد را در جامعه اسلامی دارند، احکام ویژهای جعل نموده است. | ||
اما از زاویه دوم از آنجا که انسان موجودی جسمانی است و طبعاً چنین موجودی نیازهای مادی دارد، رمز موفقیت جامعه اسلامی از نظر قرآن، آن است که راهکارش را نسبت به نیازهای مذکور، ارائه دهد. تغذیه سالم یکی از مهمترین نیازهای انسان است و جامعه اسلامی در تحقق عملی خود نیازمند افرادی است که از جسمی سالم برخوردار باشند. مصیبتهای ناشی از تهیدستی موجب ضعف جسمی و اختلال ذهنی میگردد و در حکومت اسلامی، چنین افرادی کارایی لازم را نداشته و تمدنساز نخواهند بود. از اینرو شعارهای جامعه اسلامی همواره «پیوند بین معاش و معاد» بوده <ref>(امین عاملی، 1403ق، ج4ص216)</ref> و دنیا و آخرت در یک سیاق قرار داده شده است. <ref>(قصص(28): 77)</ref>، چنانکه در تقسیم بین شب و روز، شب را برای معاد <ref>(إسراء(17): 79)</ref>، و روز را برای معاش آفریده است. <ref>(نبأ(78): 11)</ref> | اما از زاویه دوم از آنجا که انسان موجودی جسمانی است و طبعاً چنین موجودی نیازهای مادی دارد، رمز موفقیت جامعه اسلامی از نظر قرآن، آن است که راهکارش را نسبت به نیازهای مذکور، ارائه دهد. تغذیه سالم یکی از مهمترین نیازهای انسان است و جامعه اسلامی در تحقق عملی خود نیازمند افرادی است که از جسمی سالم برخوردار باشند. مصیبتهای ناشی از تهیدستی موجب ضعف جسمی و اختلال ذهنی میگردد و در حکومت اسلامی، چنین افرادی کارایی لازم را نداشته و تمدنساز نخواهند بود. از اینرو شعارهای جامعه اسلامی همواره «پیوند بین معاش و معاد» بوده <ref>(امین عاملی، 1403ق، ج4ص216)</ref> و دنیا و آخرت در یک سیاق قرار داده شده است. <ref>(قصص(28): 77)</ref>، چنانکه در تقسیم بین شب و روز، شب را برای معاد <ref>(إسراء(17): 79)</ref>، و روز را برای معاش آفریده است. <ref>(نبأ(78): 11)</ref> | ||
البته این پیوند همانند مقدمه و ذیالمقدمه است یعنی معاش مقدمه برای معاد است و هدف نیست، و این مقدمه میتواند از نوع تأمین حیات جسمی<ref>(کلینی، 1363ش، ج6ص286)</ref>، یا از نوع تأمین حیات فکری<ref>(فیض الاسلام، حکمت 319ص1238)</ref>، یا از نوع تأمین حیات اعتقادی<ref>(همان، حکمت319ص1238)</ref>، و یا از نوع تأمین حیات دینی<ref>(کلینی، 1363ش، ج5ص73)</ref>، باشد. | البته این پیوند همانند مقدمه و ذیالمقدمه است یعنی معاش مقدمه برای معاد است و هدف نیست، و این مقدمه میتواند از نوع تأمین حیات جسمی<ref>(کلینی، 1363ش، ج6ص286)</ref>، یا از نوع تأمین حیات فکری<ref>(فیض الاسلام، حکمت 319ص1238)</ref>، یا از نوع تأمین حیات اعتقادی<ref>(همان، حکمت319ص1238)</ref>، و یا از نوع تأمین حیات دینی<ref>(کلینی، 1363ش، ج5ص73)</ref>، باشد. | ||
خط ۶۹: | خط ۶۷: | ||
«وما جعلناهم جسداً لا یأکلون الطعام وما کانوا خالدین»<ref>(انبیاء(21): 8)</ref> | «وما جعلناهم جسداً لا یأکلون الطعام وما کانوا خالدین»<ref>(انبیاء(21): 8)</ref> | ||
===8. رسانه=== | ===8. رسانه === | ||
هشتمین شاخصه تمدن نوین اسلامی «رسانه» است. رسانه به معنای هر وسیلهای است که مطلب یا خبری را به اطلاع مردم برساند، مانند رادیو، تلویزیون و روزنامه. <ref>(عمید، 1389ش، ج2ص1042)</ref> در جهان امروز که پیشرفتهای چشمگیر در عرصه رسانه و تبلیغات صورت گرفته، این ضرورت را ایجاب میکند که برای ایجاد تمدن نوین اسلامی، حتما میبایست عنصر رسانه را در رأس امور قرار داد. | هشتمین شاخصه تمدن نوین اسلامی «رسانه» است. رسانه به معنای هر وسیلهای است که مطلب یا خبری را به اطلاع مردم برساند، مانند رادیو، تلویزیون و روزنامه. <ref>(عمید، 1389ش، ج2ص1042)</ref> در جهان امروز که پیشرفتهای چشمگیر در عرصه رسانه و تبلیغات صورت گرفته، این ضرورت را ایجاب میکند که برای ایجاد تمدن نوین اسلامی، حتما میبایست عنصر رسانه را در رأس امور قرار داد. | ||
اساساً خود قرآن رسانهای الهی است که پیام خدا را بر بشر ابلاغ میکند. از نگاه قرآن در تبلیغ و رسانه چند نکته را باید رعایت نمود. لزوم تحقیق در درستی اخبار <ref>(حجرات(49): 6)</ref>، پرهیز از شایعه پراکنی<ref>(نور(24): 15 | اساساً خود قرآن رسانهای الهی است که پیام خدا را بر بشر ابلاغ میکند. از نگاه قرآن در تبلیغ و رسانه چند نکته را باید رعایت نمود. لزوم تحقیق در درستی اخبار <ref>(حجرات(49): 6)</ref>، پرهیز از شایعه پراکنی<ref>(نور(24): 15 و19؛ احزاب(33): 60؛ نساء(4): 83)</ref>، پرهیز از تمسخر<ref>(حجرات(49): 11)</ref>، مبارزه دائمی با طاغوت<ref>(نحل(16): 36)</ref>، و دفاع از دین و ارزشها<ref>(احزاب(33): 39)</ref>، نکاتی هستند که پایبندی به آنها در رسانه لازم است. | ||
از منظر قرآن هدف تبلیغ و رسانه، زنده نگهداشتن روح جامعه اسلامی <ref>(انفال(8): 24)</ref>، و رها شدن از کتمانکاری است. <ref>(بقره(2): 159)</ref> ؛ اگر دین با حکم به وجوب کتمانِ اسرارِ شخصی و حریم خصوصی افراد، نوعی محدودیت برای کار رسانه دینی ایجاد میکند، از سوی دیگر با تحریم کتمان حق، فضای بیکرانی را به سوی رسانهها میگشاید. رسانهها باید بدانند که کارشان یک حرفه و شغل نیست، بلکه یک رسالت است که دارای نکات و اهداف فوق است. در گزارش معروف مک براید Mac Brid (نماینده یونسکو) آمده است که: «روزنامهنگاران به خاطر ماهیت کارشان در جهت شکل دادن اندیشهها و عقاید، در موضعی نیرومند قرار دارند و از نظر بسیاری از مردم، روزنامهنگاری تنها یک حرفه نیست بلکه یک رسالت است. <ref>(شن مک براید، 1375ش، ص174)</ref> | از منظر قرآن هدف تبلیغ و رسانه، زنده نگهداشتن روح جامعه اسلامی <ref>(انفال(8): 24)</ref>، و رها شدن از کتمانکاری است. <ref>(بقره(2): 159)</ref>؛ اگر دین با حکم به وجوب کتمانِ اسرارِ شخصی و حریم خصوصی افراد، نوعی محدودیت برای کار رسانه دینی ایجاد میکند، از سوی دیگر با تحریم کتمان حق، فضای بیکرانی را به سوی رسانهها میگشاید. رسانهها باید بدانند که کارشان یک حرفه و شغل نیست، بلکه یک رسالت است که دارای نکات و اهداف فوق است. در گزارش معروف مک براید Mac Brid (نماینده یونسکو) آمده است که: «روزنامهنگاران به خاطر ماهیت کارشان در جهت شکل دادن اندیشهها و عقاید، در موضعی نیرومند قرار دارند و از نظر بسیاری از مردم، روزنامهنگاری تنها یک حرفه نیست بلکه یک رسالت است. <ref>(شن مک براید، 1375ش، ص174)</ref> | ||
===9. روابط بین الملل=== | ===9. روابط بین الملل === | ||
نهمین شاخصه تمدن نوین اسلامی «روابط بین الملل» است. از آنجا که پیشفرض ما پیوند دین و سیاست است، این پرسش مطرح است که سیاست دینی در روابط بین-الملل بر چه اصولی استوار است؟ قرآن در موضوع روابط خارجی، پایبندی به چند اصل را مورد توجه قرار داده است: | نهمین شاخصه تمدن نوین اسلامی «روابط بین الملل» است. از آنجا که پیشفرض ما پیوند دین و سیاست است، این پرسش مطرح است که سیاست دینی در روابط بین-الملل بر چه اصولی استوار است؟ قرآن در موضوع روابط خارجی، پایبندی به چند اصل را مورد توجه قرار داده است: | ||
====الف. اصل دعوت==== | ==== الف. اصل دعوت ==== | ||
از نظر قرآن نخستین اصل در روابط بینالمللی، دعوت به سوی اسلام است، زیرا اسلام دین برگزیدهی خداوند است <ref>(آل عمران(3): 19)</ref>، و در دعوت خویش، توحید را بر هر چیز مقدم نموده است: | از نظر قرآن نخستین اصل در روابط بینالمللی، دعوت به سوی اسلام است، زیرا اسلام دین برگزیدهی خداوند است <ref>(آل عمران(3): 19)</ref>، و در دعوت خویش، توحید را بر هر چیز مقدم نموده است: | ||
«قل یا أهل الکتاب تعالوا إلى کلمة سواء بیننا وبینکم ألا نعبد إلا الله ولا نشرک به شیئاً ولا یتخذ بعضنا بعضا أرباباً من دون الله فإن تولوا فقولوا اشهدوا بأنا مسلمون» <ref>(آل عمران(3): 64)</ref> | «قل یا أهل الکتاب تعالوا إلى کلمة سواء بیننا وبینکم ألا نعبد إلا الله ولا نشرک به شیئاً ولا یتخذ بعضنا بعضا أرباباً من دون الله فإن تولوا فقولوا اشهدوا بأنا مسلمون» <ref>(آل عمران(3): 64)</ref> | ||
====ب. اصل نفی سبیل==== | ==== ب. اصل نفی سبیل ==== | ||
از نگاه قرآن در روابط خارجی، هر گونه ارتباط که دارای مبانی استکباری و موجب سلطه بر حکومت اسلامیگردد مردود است، زیرا قرآن دراینباره فرموده است: | از نگاه قرآن در روابط خارجی، هر گونه ارتباط که دارای مبانی استکباری و موجب سلطه بر حکومت اسلامیگردد مردود است، زیرا قرآن دراینباره فرموده است: | ||
«لن یجعل الله للکافرین علی المؤمنین سبیلاً». <ref>(نساء(4): 141)</ref> | «لن یجعل الله للکافرین علی المؤمنین سبیلاً». <ref>(نساء(4): 141)</ref> | ||
بر اساس این آیه، روابط خارجی اسلام با غیرمسلمانان میبایست به گونهای تنظیم گردد که زمینه سلطه و برتری کفار بر مسلمانان را فراهم نیاورد. از نگاه قرآن، نه تنها رابطهای که موجب تسلط کفار میگردد ممنوع است، بلکه از دوستی و قرابت با کفار نیز باید پرهیز نمود، زیرا دوستی با کفار موجب سلطه آنان بر مسلمانان میگردد: | بر اساس این آیه، روابط خارجی اسلام با غیرمسلمانان میبایست به گونهای تنظیم گردد که زمینه سلطه و برتری کفار بر مسلمانان را فراهم نیاورد. از نگاه قرآن، نه تنها رابطهای که موجب تسلط کفار میگردد ممنوع است، بلکه از دوستی و قرابت با کفار نیز باید پرهیز نمود، زیرا دوستی با کفار موجب سلطه آنان بر مسلمانان میگردد: | ||
«یا أیها الذین آمنوا لا تتخذوا بطانة من دونکم لا یألونکم خبالا ودوا ما عنتم قد بدت البغضاء من أفواههم وما تخفی صدورهم أکبر قد بینا لکم الآیات إن کنتم تعقلون». <ref>(آل عمران(3): 118)</ref> | «یا أیها الذین آمنوا لا تتخذوا بطانة من دونکم لا یألونکم خبالا ودوا ما عنتم قد بدت البغضاء من أفواههم وما تخفی صدورهم أکبر قد بینا لکم الآیات إن کنتم تعقلون». <ref>(آل عمران(3): 118)</ref> | ||
====ج. اصل عزت اسلامی==== | ==== ج. اصل عزت اسلامی ==== | ||
بر اساس مبانی قرآنی، روابط با غیرمسلمانان نباید عزت مسلمانان و جامعه اسلامی را خدشهدار کند. زیرا اسلام و مسلمانان همواره میبایست در برتری قرار داشته باشند: «الإسلام یعلو و لا یعلی علیه». <ref>(قرطبی، 1405ق، ج9ص135؛ بخاری، 1401ق، ج2ص96)</ref> | بر اساس مبانی قرآنی، روابط با غیرمسلمانان نباید عزت مسلمانان و جامعه اسلامی را خدشهدار کند. زیرا اسلام و مسلمانان همواره میبایست در برتری قرار داشته باشند: «الإسلام یعلو و لا یعلی علیه». <ref>(قرطبی، 1405ق، ج9ص135؛ بخاری، 1401ق، ج2ص96)</ref> | ||
در آیات متعددی از قرآن نسبت به عزت مسلمانان و جامعه اسلامی، تأکید شده است. در یکجا اسلام به عنوان کلمه پایدار و باقی برای همه نسلها معرفی شده است: | در آیات متعددی از قرآن نسبت به عزت مسلمانان و جامعه اسلامی، تأکید شده است. در یکجا اسلام به عنوان کلمه پایدار و باقی برای همه نسلها معرفی شده است: | ||
خط ۹۲: | خط ۹۰: | ||
چنانکه در بعضی دیگر از آیات، ضمن اینکه مسلمانان را توصیه به عدم سستی در برابر کفار نموده، آنها را به شرط حفظ ایمان، از همه انسانها برتر معرفی کرده است: | چنانکه در بعضی دیگر از آیات، ضمن اینکه مسلمانان را توصیه به عدم سستی در برابر کفار نموده، آنها را به شرط حفظ ایمان، از همه انسانها برتر معرفی کرده است: | ||
«ولا تهنوا ولا تحزنوا وأنتم الاعلون إن کنتم مؤمنین». <ref>(آل عمران(3): 139)</ref> | «ولا تهنوا ولا تحزنوا وأنتم الاعلون إن کنتم مؤمنین». <ref>(آل عمران(3): 139)</ref> | ||
====د. اصل التزام به پیمانهای بین المللی==== | ==== د. اصل التزام به پیمانهای بین المللی ==== | ||
التزام به پیمانهای بینالمللی از اصول قطعی در جامعه متمدن اسلامی است. در آیات قرآن اگرچه التزام و پایبندی به تعهدات، به شکل مطلق و عام بیان شده است، یعنی خصوص پیمانهای بینالمللی مورد تصریح قرار نگرفته است، اما تردیدی نیست که عمومیت آیات قرآن، شامل هر یک از پیمانهای جزیی و معاهدات بینالمللی میگردد. زیرا هیچگاه نمیتوان دلالت آیاتی نظیر: «اوفوا بالعقود»<ref>(ماده(5): 1)</ref>، «ولا تنقضوا الأیمان بعد توکیدها»<ref>(نحل(16): 91)</ref>، «وأوفوا بالعهد إن العهد کان مسئولاً»<ref>(اسراء(17): 34)</ref>، را محدود به تعهدات جزیی و داخلی نمود. بنابراین جامعه متمدن اسلامی، زمانی تحقق مییابد که در آن، این اصول چهارگانه در مسائل بینالمللی، رعایت گردد. | التزام به پیمانهای بینالمللی از اصول قطعی در جامعه متمدن اسلامی است. در آیات قرآن اگرچه التزام و پایبندی به تعهدات، به شکل مطلق و عام بیان شده است، یعنی خصوص پیمانهای بینالمللی مورد تصریح قرار نگرفته است، اما تردیدی نیست که عمومیت آیات قرآن، شامل هر یک از پیمانهای جزیی و معاهدات بینالمللی میگردد. زیرا هیچگاه نمیتوان دلالت آیاتی نظیر: «اوفوا بالعقود»<ref>(ماده(5): 1)</ref>، «ولا تنقضوا الأیمان بعد توکیدها»<ref>(نحل(16): 91)</ref>، «وأوفوا بالعهد إن العهد کان مسئولاً»<ref>(اسراء(17): 34)</ref>، را محدود به تعهدات جزیی و داخلی نمود. بنابراین جامعه متمدن اسلامی، زمانی تحقق مییابد که در آن، این اصول چهارگانه در مسائل بینالمللی، رعایت گردد. | ||
=پانویس= | =پانویس= | ||
خط ۹۸: | خط ۹۶: | ||
<references /> | <references /> | ||
__نمایه__ | __نمایه__ | ||
[[رده: مقالات]] | [[رده:مقالات]] | ||
[[رده: قرآن]] | [[رده:قرآن]] |