۴٬۹۳۳
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'رده: اهل سنت' به 'رده: اهلسنت') |
جز (تمیزکاری) |
||
خط ۴: | خط ۴: | ||
<div class="wikiInfo"></div> | <div class="wikiInfo"></div> | ||
==مذاهب فقهی اهل سنت== | == مذاهب فقهی اهل سنت == | ||
اهل سنت از حدود قرن هفتم[۱] تا عصر حاضر پیرو چهار مذهب فقهی بوده[۲] و معتقدند هر مسلمانی باید در احکام دینی به یکی از مذاهب چهارگانه ملتزم بوده و از آنها تقلید کند. [۳] | |||
اهل سنت از حدود قرن هفتم[۱] تا عصر حاضر پیرو چهار مذهب فقهی بوده[۲] و معتقدند هر مسلمانی باید در احکام دینی به یکی از مذاهب چهارگانه ملتزم بوده و از آنها تقلید کند.[۳] | |||
فقهای چهارگانه اهل سنت | فقهای چهارگانه اهل سنت | ||
•ابوحنیفه | •ابوحنیفه | ||
خط ۱۴: | خط ۱۳: | ||
•احمد بن حنبل | •احمد بن حنبل | ||
==مذهب حنفی== | == مذهب حنفی == | ||
مذهب پیروان فقهی ابوحنیفه (۸۰-۱۵۰ق) است.[۴] ابوحنیفه امام اهل رأی بوده است.[۴] او با وجود اصرار و تأکید بر احکام تعبدی و سنت نبوی، اخبار و روایات غیرقطعی را برای فتوا دادن کافی نمیدانست.[۵] | مذهب پیروان فقهی ابوحنیفه (۸۰-۱۵۰ق) است. [۴] ابوحنیفه امام اهل رأی بوده است. [۴] او با وجود اصرار و تأکید بر احکام تعبدی و سنت نبوی، اخبار و روایات غیرقطعی را برای فتوا دادن کافی نمیدانست. [۵] | ||
==مذهب مالکی== | == مذهب مالکی == | ||
مذهب پیروان فقهی مالک بن انس (-۱۷۹ق) است.[۶] مالک در استنباط احکام به کتاب، سنت، عمل اهل مدینه، مصالح مرسله، قول صحابه و استحسان عمل میکرد.[۶] فقه مالکی نماینده فقه حدیثگرای مدینه دانسته میشود که پایبندی بسیاری به ظواهر قرآن دارد.[۷] | مذهب پیروان فقهی مالک بن انس (-۱۷۹ق) است. [۶] مالک در استنباط احکام به کتاب، سنت، عمل اهل مدینه، مصالح مرسله، قول صحابه و استحسان عمل میکرد. [۶] فقه مالکی نماینده فقه حدیثگرای مدینه دانسته میشود که پایبندی بسیاری به ظواهر قرآن دارد. [۷] | ||
==مذهب شافعی== | == مذهب شافعی == | ||
مذهب پیروان محمد بن ادریس شافعی (۱۵۰-۲۰۴ق) است. فقه شافعی بر پایه حدیث بنا شده بود، به نحوی که برخی فقه شافعی را فقهی حدیثمدار دانستهاند.[۸] شافعی از برخی روشهای اصحاب رأی نیز استفاده میکرد و توانست در میانه این دو روش قرار گیرد.[۹] شیعیان عموماً پیروان مذهب شافعی را به شیعه امامیه نزدیکتر میدانند.[۱۰] | مذهب پیروان محمد بن ادریس شافعی (۱۵۰-۲۰۴ق) است. فقه شافعی بر پایه حدیث بنا شده بود، به نحوی که برخی فقه شافعی را فقهی حدیثمدار دانستهاند. [۸] شافعی از برخی روشهای اصحاب رأی نیز استفاده میکرد و توانست در میانه این دو روش قرار گیرد. [۹] شیعیان عموماً پیروان مذهب شافعی را به شیعه امامیه نزدیکتر میدانند. [۱۰] | ||
==مذهب حنبلی== | == مذهب حنبلی == | ||
مذهب پیروان احمد بن حنبل (۱۶۴-۲۴۱ق) است. احمد پیرو فقه حدیثی بود[۱۱] و از رأی و قیاس پرهیز میکرد.[۱۲] فقه حنبلی بیش از مذاهب دیگر به ظاهر احادیث و اقوال صحابه گرایش داشت و نماینده شاخص اندیشه حدیثگرا در فقه اهل سنت است.[۱۱] | مذهب پیروان احمد بن حنبل (۱۶۴-۲۴۱ق) است. احمد پیرو فقه حدیثی بود[۱۱] و از رأی و قیاس پرهیز میکرد. [۱۲] فقه حنبلی بیش از مذاهب دیگر به ظاهر احادیث و اقوال صحابه گرایش داشت و نماینده شاخص اندیشه حدیثگرا در فقه اهل سنت است. [۱۱] | ||
== شکلگیری مذاهب مختلف فقهی == | |||
پس از درگذشت پیامبر اسلام(ص)، شیعیان که به جانشینی امام علی(ع) اعتقاد داشتند، مسائل فقهی را با وی در میان میگذاشتند، اما دیگران برای حل مسائل فقهی خود به اصحاب پیامبر رجوع میکردند[۱۳] و هر یک از صحابه بر اساس آنچه از پیامبر(ص) شنیده بود و یا استنباطی که از گفتار وی داشت، به مسائل پاسخ میداد. [۱۴] | |||
اختلافات فقهی صحابه در دوره تابعان بیشتر شد. با دور شدن از دوران پیامبر اسلام، اختلاف در نقل سنت نبوی، مسئله حجیت آراء صحابه به عنوان منبعی قابل اعتماد و در نهایت اختلاف درباره حجیت اجتهاد و محدوده آن، سبب شکلگیری مذاهب مختلف فقهی در میان اهل سنت شد. [۱۵] | |||
در پایان سده نخست هجری تفکر رایجی وجود داشت که معتقد بود اتفاق نظر و موافقت فقیهان مطلوب نیست و مردم را در تنگنا قرار میدهد و از همین رو بر این باور بودند که اختلاف میان فقها منجر به گونهای آزادی برای مکلفان میشود. [۱۶] در همین راستا وقتی از عمر بن عبدالعزیز درخواست شد تا مردم را وادار به پیروی از مذهب واحدی کند، از این کار امتناع کرد. [۱۶] | |||
اختلافات فقهی صحابه در دوره تابعان بیشتر شد. با دور شدن از دوران پیامبر اسلام، اختلاف در نقل سنت نبوی، مسئله حجیت آراء صحابه به عنوان منبعی قابل اعتماد و در نهایت اختلاف درباره حجیت اجتهاد و محدوده آن، سبب شکلگیری مذاهب مختلف فقهی در میان اهل سنت شد.[۱۵] | |||
در پایان سده نخست هجری تفکر رایجی وجود داشت که معتقد بود اتفاق نظر و موافقت فقیهان مطلوب نیست و مردم را در تنگنا قرار میدهد و از همین رو بر این باور بودند که اختلاف میان فقها منجر به گونهای آزادی برای مکلفان میشود.[۱۶] در همین راستا وقتی از عمر بن عبدالعزیز درخواست شد تا مردم را وادار به پیروی از مذهب واحدی کند، از این کار امتناع کرد.[۱۶] | |||
==تثبیت مذاهب چهارگانه== | == تثبیت مذاهب چهارگانه == | ||
از نیمه دوم قرن چهارم به بعد، فقهاء گرایش به تقلید از فقهای گذشته خود داشتند؛ به طوری که هر دانشمندی پیرو یکی از مجتهدان گذشته شده و به شرح و تفسیر آرای او میپرداخت. [۱۷] وجود فرقههای مختلف و تعصب طرفداران آنها اختلافات بسیاری را در جامعه اسلامی به وجود آورد؛ به حدی که برخی فقهاء ازدواج با پیروان فرقههای دیگر را مجاز نمىدانستند و برخی دیگر اقتدا به امام جماعتی که از فرقه دیگر باشد را جایز نمیشمردند. [۱۸] | |||
از | در نهایت حاکمان مسلمان به این نتیجه رسید که مذاهب فقهی را محدود کنند؛ در سال ۶۳۳ [۱۹] یا ۶۶۳[۲۰] یا ۶۶۵[۱] حاکمی با نام بیبرس بُندُقداری که بر بسیاری از مناطق اسلامی از جمله مصر و شام حکومت میکرد، [۲۱] چهار قاضی رسمی از چهار مذهب حنفی، مالکی، شافعی و حنبلی در قاهره منصوب کرد و سایر مذاهب را نامعتبر اعلام کرد. [۲۲] او همچنین محدودیتهای بسیاری برای پیروان مذاهب دیگر به وجود آورد. [۲۰] این تصمیم پس از مدتی در مناطق دیگر نیز اجرا شد. [۲۱] | ||
در نتیجه مذاهب چهارگانه حنفی، مالکی، شافعی و حنبلی که پیروان زیادی نیز داشتند، به صورت رسمی مورد حمایت حکومتها قرار گرفتند[۲۳] و با گذشت زمان در جامعه اهل سنت تثبیت شدند. [۲۴][یادداشت ۱] | |||
== فرقههای نابود شده == | |||
علاوه بر فرقههای تثبیت شده، فرقههای دیگری نیز وجود داشتند که با گذشت زمان و به دلیل محدودیتهایی که حکومت برای آنان به وجود آورد از بین رفتند. برخی از فقیهانی که پیروانی در مناطق مختلف داشتند عبارتند از: اوزاعی (۸۸-۱۵۷هجری) که مکتب فقهیاش در شام طرفداران بسیاری داشت، [۲۵] سفیان بن سعید ثوری معروف به سفیان ثوری (۹۷- ۱۶۱هجری) از سران مکتب فقه بر پایه حدیث که پیروانش در بسیاری مناطق پخش شده بودند، [۲۶] و داوود ظاهری (۲۰۱-۲۷۱هجری) که با قیاس و رأی مخالف بود و بیشتر به ظواهر حدیث نظر داشت. [۲۷] مذهب داوودیه طرفداران بسیاری داشت؛ به گونهای که نویسندهای در قرن چهارم هجری مذهب داودیه را چهارمین مذهب اصلی اهل سنت میدانست. [۲۸] | |||
علاوه بر فرقههای تثبیت شده، فرقههای دیگری نیز وجود داشتند که با گذشت زمان و به دلیل محدودیتهایی که حکومت برای آنان به وجود آورد از بین رفتند. برخی از فقیهانی که پیروانی در مناطق مختلف داشتند عبارتند از: اوزاعی (۸۸-۱۵۷هجری) که مکتب فقهیاش در شام طرفداران بسیاری داشت،[۲۵] سفیان بن سعید ثوری معروف به سفیان ثوری (۹۷- ۱۶۱هجری) از سران مکتب فقه بر پایه حدیث که پیروانش در بسیاری مناطق پخش شده بودند،[۲۶] و داوود ظاهری (۲۰۱-۲۷۱هجری) که با قیاس و رأی مخالف بود و بیشتر به ظواهر حدیث نظر داشت.[۲۷] مذهب داوودیه طرفداران بسیاری داشت؛ به گونهای که نویسندهای در قرن چهارم هجری مذهب داودیه را چهارمین مذهب اصلی اهل سنت میدانست.[۲۸] | |||
محمد بن جریر طبری (۲۲۴-۳۱۰ق) از دیگر فقیهانی بود که مذهبش با گذشت زمان از بین رفت. [۲۹] سعید بن مسیب و سالم بن عبدالله بن عمر در مدینه، عطاء بن أبىرباح در مکه، طاووس بن کیسان در یمن، [۳۰] و حسن بصری در بصره از دیگر فقیهانی بود که مذهبش از بین رفت. [۳۱] | |||
برخی محققان معتقدند از بین رفتن این مذاهب نشان از ضعف آنان در مقابل چهار مذهب رسمی نیست، بلکه حذف آنان ناشی از حمایت نشدن توسط حکومت و طرد آنان از سوی حاکمان بوده است. [۲۱] | |||
== عوامل انحصار در مذاهب چهارگانه == | |||
مورخان و محققان عواملی را در تثبیت مذاهب چهارگانه فقهی در میان اهل سنت برشمردهاند: | مورخان و محققان عواملی را در تثبیت مذاهب چهارگانه فقهی در میان اهل سنت برشمردهاند: | ||
===حکومت=== | === حکومت === | ||
حاکمان اسلامی در ترویج و سپس تثبیت مذاهب فقهی نقش عمدهای داشتهاند؛ هارون الرشید شخصی به نام ابویوسف را که پیرو مذهب حنفی بود قاضی قرار داد و قضات دیگر نیز تنها در صورت حنفی بودن تأیید میشدند. این کار نقش مهمی در ترویج مذهب حنفی داشت. [۳۲] در اندلس و مغرب نیز مذهب مالکی مورد قبول حکومت قرار گرفت. [۳۳] عبدالسلام بن سعید که در افریقا قاضی بود، نقش فعالی در گسترش مذهب مالکی داشت. [۳۴] در شام نیز در یک دوره، مذهب شافعی رسمیت یافت. [۳۳] | |||
تثبیت و رسمیت یافتن مذاهب چهارگانه توسط حاکمان مسلمان، ابتدا در مصر آغاز شد[۳۵] و سپس در مناطق دیگر رخ داد.[۲۱] حاکمان همچنین در ترویج این مذاهب تلاش کردند و مدارسی مختص این مذاهب قرار دادند. در همین حال فرقههای دیگر با محدودیتهای گستردهای مواجه شدند؛ از جمله شهادت پیروان مذاهب دیگر در دادگاهها معتبر نبود، و همچنین تنها کسانی برای سخنرانی، امامت جماعت، تدریس علوم دینی و... مجاز دانسته میشدند که پیرو فرقههای چهارگانه باشند.[۱] | تثبیت و رسمیت یافتن مذاهب چهارگانه توسط حاکمان مسلمان، ابتدا در مصر آغاز شد[۳۵] و سپس در مناطق دیگر رخ داد. [۲۱] حاکمان همچنین در ترویج این مذاهب تلاش کردند و مدارسی مختص این مذاهب قرار دادند. در همین حال فرقههای دیگر با محدودیتهای گستردهای مواجه شدند؛ از جمله شهادت پیروان مذاهب دیگر در دادگاهها معتبر نبود، و همچنین تنها کسانی برای سخنرانی، امامت جماعت، تدریس علوم دینی و... مجاز دانسته میشدند که پیرو فرقههای چهارگانه باشند. [۱] | ||
===شاگردان، مبلغان و موارد دیگر=== | === شاگردان، مبلغان و موارد دیگر === | ||
یکی از علل گرایش مردم و حاکمان به مذاهب چهارگانه اهل سنت، موفقیت پیشوایان آن در تربیت شاگردان برجسته و ممتاز در جامعه بود که توانستند. شاگردان هر کدام توانستند مذاهب فقهی استادان خود را ترویج کنند، به نحوی که احکام و مقررات اسلامی تلقی شود و فقهای بعدی نیز مجبور به تقلید از آنان شوند.[۳۶] فقهاء همچنین حکم کردند که تبعیت از مذاهب چهارگانه مجاز است و تبعیت از مذاهب دیگر مجاز نیست.[۳۷] همچنین وجود طرفداران بسیار و تعصبات آنان، از عوامل مهم تثبیت مذاهب چهارگانه دانسته شده است.[۳۸] توجه ویژه به نوشتن و کِتابت آراء و نظرات، دلیل دیگری برای تثبیت مذاهب چهارگانه بیان شده است. بر همین اساس برخی معتقدند نگارش نظرات فقهی موجب حفظ مذاهب شده و حاکمان موجب گسترش مذاهب شدهاند.[۳۹] | یکی از علل گرایش مردم و حاکمان به مذاهب چهارگانه اهل سنت، موفقیت پیشوایان آن در تربیت شاگردان برجسته و ممتاز در جامعه بود که توانستند. شاگردان هر کدام توانستند مذاهب فقهی استادان خود را ترویج کنند، به نحوی که احکام و مقررات اسلامی تلقی شود و فقهای بعدی نیز مجبور به تقلید از آنان شوند. [۳۶] فقهاء همچنین حکم کردند که تبعیت از مذاهب چهارگانه مجاز است و تبعیت از مذاهب دیگر مجاز نیست. [۳۷] همچنین وجود طرفداران بسیار و تعصبات آنان، از عوامل مهم تثبیت مذاهب چهارگانه دانسته شده است. [۳۸] توجه ویژه به نوشتن و کِتابت آراء و نظرات، دلیل دیگری برای تثبیت مذاهب چهارگانه بیان شده است. بر همین اساس برخی معتقدند نگارش نظرات فقهی موجب حفظ مذاهب شده و حاکمان موجب گسترش مذاهب شدهاند. [۳۹] | ||
اهل سنت و مسئله اجتهاد | اهل سنت و مسئله اجتهاد | ||
پس از تثبیت مذاهب چهارگانه در میان عموم اهل سنت، باب اجتهاد میان آنان بسته شد.[۳۸] آنان معتقدند تنها باید از مذاهب چهارگانه تقلید کرد[۴۰] و علم به شریعت پیامبر(ص) تنها از طریق مذاهب چهارگانه ممکن است.[۴۰] با این حال این اعتقاد توسط برخی گروهها مورد مناقشه واقع شده است.[۴۱] | پس از تثبیت مذاهب چهارگانه در میان عموم اهل سنت، باب اجتهاد میان آنان بسته شد. [۳۸] آنان معتقدند تنها باید از مذاهب چهارگانه تقلید کرد[۴۰] و علم به شریعت پیامبر(ص) تنها از طریق مذاهب چهارگانه ممکن است. [۴۰] با این حال این اعتقاد توسط برخی گروهها مورد مناقشه واقع شده است. [۴۱] | ||
==فقه سلفی== | == فقه سلفی == | ||
ابن تیمیه از فقهای قرن هشتم هجری و از مبلغان اصلی سلفیگری بر باز بودن باب اجتهاد تاکید میورزید.[۴۲] احمد پاکتچی، پژوهشگر علوم قرآن و حدیث، معتقد است ابن تیمیه را باید فقیهی در چارچوب مذهب حنبلی انگاشت که در بخشی از مسائل از مواضع مشهور فقه حنبلی عدول کرده است.[۴۲] محمد بن عبدالوهاب، از فقهای قرن ۱۳ هجری و به تبع او مفتیانِ وهابی معتقدند که باید مانند سَلَف به کتاب و سنت مراجعه کرد و با توجه به آیات و روایات اجتهاد نمود.[۴۳] | ابن تیمیه از فقهای قرن هشتم هجری و از مبلغان اصلی سلفیگری بر باز بودن باب اجتهاد تاکید میورزید. [۴۲] احمد پاکتچی، پژوهشگر علوم قرآن و حدیث، معتقد است ابن تیمیه را باید فقیهی در چارچوب مذهب حنبلی انگاشت که در بخشی از مسائل از مواضع مشهور فقه حنبلی عدول کرده است. [۴۲] محمد بن عبدالوهاب، از فقهای قرن ۱۳ هجری و به تبع او مفتیانِ وهابی معتقدند که باید مانند سَلَف به کتاب و سنت مراجعه کرد و با توجه به آیات و روایات اجتهاد نمود. [۴۳] | ||
==پانویس== | == پانویس == | ||
1. • المقریزی، الخطط المقریزیه، ۱۹۹۷م، ج۳، ص۳۹۰. | 1. • المقریزی، الخطط المقریزیه، ۱۹۹۷م، ج۳، ص۳۹۰. | ||
خط ۱۲۶: | خط ۱۱۷: | ||
43. • محیطی، «تطور فقه سلفیه از پیدایش تا عصر حاضر»، ص۹۵. | 43. • محیطی، «تطور فقه سلفیه از پیدایش تا عصر حاضر»، ص۹۵. | ||
==یادداشتها== | == یادداشتها == | ||
1. 1. بر اساس برخی نقلها، فرقه ظاهریه تا مدتها پیروان خود را حفظ کرد. (تیمور، نظرة تاریخیة فی حدوث المذاهب الفقهیة الأربعة، ۱۹۹۰م، ص۸۵) | 1. 1. بر اساس برخی نقلها، فرقه ظاهریه تا مدتها پیروان خود را حفظ کرد. (تیمور، نظرة تاریخیة فی حدوث المذاهب الفقهیة الأربعة، ۱۹۹۰م، ص۸۵) | ||
==منابع== | == منابع == | ||
• ابراهیم بن علی وزیر، الامام الشافعی، واشنگتن، منشورات کتاب، ۲۰۰۰م. | • ابراهیم بن علی وزیر، الامام الشافعی، واشنگتن، منشورات کتاب، ۲۰۰۰م. | ||
خط ۱۳۸: | خط ۱۲۹: | ||
• پاکتچی، «اندیشههای فقهی در سده نخست»، «مدخل اسلام» دایره المعارف بزرگ اسلامی، ۱۳۷۷ش. | • پاکتچی، «اندیشههای فقهی در سده نخست»، «مدخل اسلام» دایره المعارف بزرگ اسلامی، ۱۳۷۷ش. | ||
*لازم به ذکر است که مقاله پیش رو اقتباسی از مدخل مذاهب چهارگانه در اهل سنت از دانشنامه [[ویکی شیعه]]. | * لازم به ذکر است که مقاله پیش رو اقتباسی از مدخل مذاهب چهارگانه در اهل سنت از دانشنامه [[ویکی شیعه]]. | ||
[[رده: اهلسنت]] | [[رده:اهلسنت]] |