۴٬۹۳۳
ویرایش
Wikivahdat (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - '==پانویس== ↵↵<references />↵↵[[رده: ' به '== پانویس == {{پانویس}} [[رده:') |
جز (تمیزکاری) |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''هذیلیه''' از فرق «[[معتزله]]» و پیروان ابوالهذیل محمد بن هذیل بن عبیداللّه بن مکحول معروف به علّاف (135- 235) بودند. | '''هذیلیه''' از فرق «[[معتزله]]» و پیروان ابوالهذیل محمد بن هذیل بن عبیداللّه بن مکحول معروف به علّاف (135- 235) بودند. | ||
==موسس== | == موسس == | ||
ابوالهذیل علاف موسس فرقه هذیلیه بود. وی را از آن جهت علّاف میگفتند که خانه اش در [[بصره]] و در کوی علّافان قرار داشت. | ابوالهذیل علاف موسس فرقه هذیلیه بود. وی را از آن جهت علّاف میگفتند که خانه اش در [[بصره]] و در کوی علّافان قرار داشت. | ||
بنا بر برخی از نقلها وی نخستین متفکر و متکلم مسلمان بود که از طریق مطالعه ترجمههای عربی آثار فلاسفه یونان از اصول و قواعد [[فلسفه]] آگاهی یافته و در مسائل فلسفی عصرش تفکر و تامل کرده و با تألیف کتاب و رساله، به لقب «فیلسوف معتزله» مشهور شدهاست. <ref>https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A7%D8%A8%D9%88%D8%A7%D9%84%D9%87%D8%B0%DB%8C%D9%84_%D8%B9%D9%84%D8%A7%D9%81</ref> | بنا بر برخی از نقلها وی نخستین متفکر و متکلم مسلمان بود که از طریق مطالعه ترجمههای عربی آثار فلاسفه یونان از اصول و قواعد [[فلسفه]] آگاهی یافته و در مسائل فلسفی عصرش تفکر و تامل کرده و با تألیف کتاب و رساله، به لقب «فیلسوف معتزله» مشهور شدهاست. <ref>https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A7%D8%A8%D9%88%D8%A7%D9%84%D9%87%D8%B0%DB%8C%D9%84_%D8%B9%D9%84%D8%A7%D9%81</ref> | ||
==تاریخچه== | == تاریخچه == | ||
در احوال وی نوشته اند که اعتزال را از یاران واصل بن عطا فراگرفت و از طبقه ششم «معتزله» به شمار می رفت. ابوالهذیل از فلسفه یونان اطّلاع داشت و از آن اقتباس میکرد. در شرح مواقف نام وی ابوالهذیل بن حمدان العلّاف آمده است. | در احوال وی نوشته اند که اعتزال را از یاران واصل بن عطا فراگرفت و از طبقه ششم «معتزله» به شمار می رفت. ابوالهذیل از فلسفه یونان اطّلاع داشت و از آن اقتباس میکرد. در شرح مواقف نام وی ابوالهذیل بن حمدان العلّاف آمده است. | ||
ابوالهذیل در متکب عثمان بن خالد بن ولید که از شاگردان واصل بن عطا بود، درس خواند. هر چند برخی گفتهاند که وی مکتب اعتزال را از حسن بن ابی الحسن بصری <ref>طبرسی، ابو منصور احمد بن علی، الاحتجاج، مشهد مقدس، نشر مرتضی، ۱۴۰۳ هجری قمری.ج۱، ص۲۵۱</ref> گرفته است. | ابوالهذیل در متکب عثمان بن خالد بن ولید که از شاگردان واصل بن عطا بود، درس خواند. هر چند برخی گفتهاند که وی مکتب اعتزال را از حسن بن ابی الحسن بصری <ref>طبرسی، ابو منصور احمد بن علی، الاحتجاج، مشهد مقدس، نشر مرتضی، ۱۴۰۳ هجری قمری. ج۱، ص۲۵۱</ref> گرفته است. | ||
او کتابی به نام «میلاس» نوشته است. میلاس نام مردی [[مجوسى|مجوسی]] بود که در مناظره ای که بین او و [[ثنویه|ثنویه]] رخ داد، به دست ابوالهذیل مسلمان شد.. جبائی در رد ابوالهذیل در کتابش او را تکفیر کرده است. همچنین جعفر بن حرب در رد ابوالهذیل کتابی با عنوان «توبیخ ابوالهذیل» نگاشته است. <ref>مشکور محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 شمسی، چاپ اول، ص 464 با ویرایش و اصلاح عبارات.</ref> | او کتابی به نام «میلاس» نوشته است. میلاس نام مردی [[مجوسى|مجوسی]] بود که در مناظره ای که بین او و [[ثنویه|ثنویه]] رخ داد، به دست ابوالهذیل مسلمان شد.. جبائی در رد ابوالهذیل در کتابش او را تکفیر کرده است. همچنین جعفر بن حرب در رد ابوالهذیل کتابی با عنوان «توبیخ ابوالهذیل» نگاشته است. <ref>مشکور محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 شمسی، چاپ اول، ص 464 با ویرایش و اصلاح عبارات.</ref> | ||
==اعتقادات== | == اعتقادات == | ||
ابوالهذیل دارای اعتقادات خاصی بوده است که طبق اظهار نظر برخی او عقاید خود را در ابتدای امر از فلاسفه گرفته است. | ابوالهذیل دارای اعتقادات خاصی بوده است که طبق اظهار نظر برخی او عقاید خود را در ابتدای امر از فلاسفه گرفته است. | ||
<ref>شهرستانی، محمد بن عبدالکریم بن ابیبکر احمد، الملل والنحل، تحقیق محمد سید کیلانی، بیروت، دار المعرفة، ۱۴۰۴ ج۱، ص۵۰</ref> و بعد با پر و بال دادن و نیز توجیه و تبیین آن، آنها را به شکل جدیدی که بیشتر مربوط به عقایدی است که یا مخالف اجماع و یا مخالف اعتقادات اشاعره بوده است. وی درباره مقدورات خداوند میگفت: خداوند پس از فنای مقدوراتش، دیگر به چیزی توانایی نخواهد داشت و اهل بهشت و دوزخ سست و خاموش میمانند. در آن صورت، خداوند به زنده کردن مردگان و میراندن زندگان قادر نخواهد بود. | <ref>شهرستانی، محمد بن عبدالکریم بن ابیبکر احمد، الملل والنحل، تحقیق محمد سید کیلانی، بیروت، دار المعرفة، ۱۴۰۴ ج۱، ص۵۰</ref> و بعد با پر و بال دادن و نیز توجیه و تبیین آن، آنها را به شکل جدیدی که بیشتر مربوط به عقایدی است که یا مخالف اجماع و یا مخالف اعتقادات اشاعره بوده است. وی درباره مقدورات خداوند میگفت: خداوند پس از فنای مقدوراتش، دیگر به چیزی توانایی نخواهد داشت و اهل بهشت و دوزخ سست و خاموش میمانند. در آن صورت، خداوند به زنده کردن مردگان و میراندن زندگان قادر نخواهد بود. | ||
خط ۲۰: | خط ۲۰: | ||
میگفت معجزاتی را که [[پیامبران|پیامبران]] نشان میدادند قابل اثبات نیست مگر این که حد اقل بیست نفر آن را گواهی کنند و یک یا چند تن از آنان اهل بهشت باشند. ابوالهذیل بین افعال قلوب و جوارح فرق میگذاشت و میگفت وجود افعال قلوب با قدرت وی بر آن، پیش از مردنش روا نیست و وجود افعال جوارح پس از مرگ و پس از عدم قدرت او جایز است. وی بر این گمان بود که مرده و ناتوان میتوانند به نیرویی که پیش از مرگ و ناتوانی داشته اند، فاعل افعال جوارح شوند. او معرفتها را بر دو دسته میدانست. 1. معرفتی که باید آن را بدانیم که مربوط به شناختن خداوند و پیامبری است که فرستاده است. 2. معرفتی است که دانستن آن اختیاری است. ابوالهذیل حرکت جسم کثیر الاضلاع را با حرکتی که در برخی از اجزایش وارد میشود، جایز میدانست و میگفت: جزء لا یتجزی هرگاه منفرد و تنها باشد، رنگ نمی پذیرد و اگر رنگین نباشد، نمیتوان آن را دید.<ref>مشکور محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 شمسی، چاپ اول، ص 464 با ویرایش و اصلاح عبارات.</ref> | میگفت معجزاتی را که [[پیامبران|پیامبران]] نشان میدادند قابل اثبات نیست مگر این که حد اقل بیست نفر آن را گواهی کنند و یک یا چند تن از آنان اهل بهشت باشند. ابوالهذیل بین افعال قلوب و جوارح فرق میگذاشت و میگفت وجود افعال قلوب با قدرت وی بر آن، پیش از مردنش روا نیست و وجود افعال جوارح پس از مرگ و پس از عدم قدرت او جایز است. وی بر این گمان بود که مرده و ناتوان میتوانند به نیرویی که پیش از مرگ و ناتوانی داشته اند، فاعل افعال جوارح شوند. او معرفتها را بر دو دسته میدانست. 1. معرفتی که باید آن را بدانیم که مربوط به شناختن خداوند و پیامبری است که فرستاده است. 2. معرفتی است که دانستن آن اختیاری است. ابوالهذیل حرکت جسم کثیر الاضلاع را با حرکتی که در برخی از اجزایش وارد میشود، جایز میدانست و میگفت: جزء لا یتجزی هرگاه منفرد و تنها باشد، رنگ نمی پذیرد و اگر رنگین نباشد، نمیتوان آن را دید.<ref>مشکور محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 شمسی، چاپ اول، ص 464 با ویرایش و اصلاح عبارات.</ref> | ||
==آثار== | == آثار == | ||
ابوالهذیل دارای آثار بسیاری بوده است. محمد ملطی شافعی میگوید که او 1200 کتاب نوشت که همگی جز کتاب الحجة که مربوط به اصول است، اما بقیه آثار ردّیههایی است که وی بر آراء مخالفانش نوشته است. <ref>دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج6، ص388</ref> | ابوالهذیل دارای آثار بسیاری بوده است. محمد ملطی شافعی میگوید که او 1200 کتاب نوشت که همگی جز کتاب الحجة که مربوط به اصول است، اما بقیه آثار ردّیههایی است که وی بر آراء مخالفانش نوشته است. <ref>دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج6، ص388</ref> | ||