۴٬۹۳۳
ویرایش
جز (تمیزکاری) |
جز (تمیزکاری) |
||
خط ۳۷: | خط ۳۷: | ||
واصل از تابعین بود و نخست در زادگاهش، مدینه، در محضر فرزندان محمد حنیفه، ابوهاشم و حسن به کسب دانش پرداخته است<ref>قاضی عبدالجبار بن احمد، فضل الاعتزال و طبقات المعتزله، تونس، چاپ فؤاد سید، بی تا، ص: 235.</ref>. | واصل از تابعین بود و نخست در زادگاهش، مدینه، در محضر فرزندان محمد حنیفه، ابوهاشم و حسن به کسب دانش پرداخته است<ref>قاضی عبدالجبار بن احمد، فضل الاعتزال و طبقات المعتزله، تونس، چاپ فؤاد سید، بی تا، ص: 235.</ref>. | ||
او سپس به [[بصره]] رفت، که در آن زمان کانون عقاید و افکار گوناگون اسلامی و غیراسلامی بود و حدود چهار سال نزد [[حسن بصری]] که خود از بزرگان تابعین بود، در [[مسجد جامع بصره]]، علم آموخت<ref>همان.</ref> و با شخصیّتهایی چون جهم بن صفوان و بشار بن برد<ref>شاعر نابیناى ایرانی الاصل دوران اموی و عباسى و یکى از نوابغ شعر عرب که در سال 167 هجرى به اتهام کفر و الحاد کشته شد. ر. ک. ذهبی، تاریخالإسلام، ج10،ص:87 – 92؛ تاریخابنخلدون، ج1،ص:801.</ref>، آشنا شد. سپس واصل با خواهر عمرو بن عبید<ref>عمرو بن عبید از بزرگان معتزله که پس از واصل رئیس این فرقه شد. وی از موافقان نظریّات واصل بود و نظریهی جدیدی بیان نکرد. ر.ک. جار الله، زهدی حسن، المعتزله، قاهره، منشورات النّادی العربی فی یافا، 1366ق، مطبعة مصر شرکة مساهمة مصریة، ص: 114.</ref> ازدواج کرد<ref> الذهبى، شمس الدین محمد بن احمد، تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر و الأعلام، تحقیق عمر عبد السلام تدمرى، بیروت، دار الکتاب العربى، ط الثانیة، 1413/1993.ج9،ص:241؛ فضل الاعتزال و طبقات المعتزله، ص:235.</ref>. | او سپس به [[بصره]] رفت، که در آن زمان کانون عقاید و افکار گوناگون اسلامی و غیراسلامی بود و حدود چهار سال نزد [[حسن بصری]] که خود از بزرگان تابعین بود، در [[مسجد جامع بصره]]، علم آموخت<ref>همان.</ref> و با شخصیّتهایی چون جهم بن صفوان و بشار بن برد<ref>شاعر نابیناى ایرانی الاصل دوران اموی و عباسى و یکى از نوابغ شعر عرب که در سال 167 هجرى به اتهام کفر و الحاد کشته شد. ر. ک. ذهبی، تاریخالإسلام، ج10،ص:87 – 92؛ تاریخابنخلدون، ج1،ص:801.</ref>، آشنا شد. سپس واصل با خواهر عمرو بن عبید<ref>عمرو بن عبید از بزرگان معتزله که پس از واصل رئیس این فرقه شد. وی از موافقان نظریّات واصل بود و نظریهی جدیدی بیان نکرد. ر. ک. جار الله، زهدی حسن، المعتزله، قاهره، منشورات النّادی العربی فی یافا، 1366ق، مطبعة مصر شرکة مساهمة مصریة، ص: 114.</ref> ازدواج کرد<ref> الذهبى، شمس الدین محمد بن احمد، تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر و الأعلام، تحقیق عمر عبد السلام تدمرى، بیروت، دار الکتاب العربى، ط الثانیة، 1413/1993.ج9،ص:241؛ فضل الاعتزال و طبقات المعتزله، ص:235.</ref>. | ||
گویند واصل قادر به تلفظ حرف «راء» نبود. امّا او با چیرهدستی شگفتانگیزی در مناظرات و جلسات بحث و درس از به کار بردن این حرف دوری میگزید و برای آن کلمه جایگزینی مییافت، بی آن که مخاطبین بر این قضیه آگاه شوند. و این نهایت قدرت او بر بلاغت بود. ابن خلکان نمونههایی از این گونه را آورده است<ref> ابن خلکان، احمد بن محمد، وفیات الاعیان، بیروت، بی نا، بی تا، ج6، ص: 7 - 8.</ref>. | گویند واصل قادر به تلفظ حرف «راء» نبود. امّا او با چیرهدستی شگفتانگیزی در مناظرات و جلسات بحث و درس از به کار بردن این حرف دوری میگزید و برای آن کلمه جایگزینی مییافت، بی آن که مخاطبین بر این قضیه آگاه شوند. و این نهایت قدرت او بر بلاغت بود. ابن خلکان نمونههایی از این گونه را آورده است<ref> ابن خلکان، احمد بن محمد، وفیات الاعیان، بیروت، بی نا، بی تا، ج6، ص: 7 - 8.</ref>. |