پرش به محتوا

شفاعت از اولیای الهی (مقاله): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'می گوید' به 'می‌گوید'
جز (تمیزکاری)
جز (جایگزینی متن - 'می گوید' به 'می‌گوید')
خط ۷۹: خط ۷۹:
ایشان نخست به تبیین شفاعت از منظر دین پرداخته و انرا جزئی از قانون الهی و نظام اسباب و مسببات می داند.
ایشان نخست به تبیین شفاعت از منظر دین پرداخته و انرا جزئی از قانون الهی و نظام اسباب و مسببات می داند.
   
   
ایشان تحت عنوان شفاعت مغفرت‏ یعنی وساطت در مغفرت و عفو و بخشیدن گناهان می گوید:‌
ایشان تحت عنوان شفاعت مغفرت‏ یعنی وساطت در مغفرت و عفو و بخشیدن گناهان می‌گوید:‌
نه تنها ایرادى بر آن وارد نیست بلکه از معارف عالى و گرانقدر اسلام‏ است و مبناى خاصى دارد که عمق معارف اسلامى را مى‏رساند.
نه تنها ایرادى بر آن وارد نیست بلکه از معارف عالى و گرانقدر اسلام‏ است و مبناى خاصى دارد که عمق معارف اسلامى را مى‏رساند.


خط ۹۴: خط ۹۴:
البته بعضى از دلها قابلیت خود را از براى پاکیزه شدن آنچنان از دست می‌دهندکه دیگر با هیچ آبى تطهیر نمى‏پذیرند. آنها گویى تبدیل به عین نجاست شده‏اند. کفر و شرک نسبت به خدا وقتى که در دل استقرار پیدا کند، دل را از قابلیت تطهیر خارج مى‏سازد. استقرار کفر در دل، در لسان قرآن کریم «مهر زده شدن دل» و «طبع و ختم الهى» نامیده شده است.
البته بعضى از دلها قابلیت خود را از براى پاکیزه شدن آنچنان از دست می‌دهندکه دیگر با هیچ آبى تطهیر نمى‏پذیرند. آنها گویى تبدیل به عین نجاست شده‏اند. کفر و شرک نسبت به خدا وقتى که در دل استقرار پیدا کند، دل را از قابلیت تطهیر خارج مى‏سازد. استقرار کفر در دل، در لسان قرآن کریم «مهر زده شدن دل» و «طبع و ختم الهى» نامیده شده است.


ایشان در تبیین اصل مغفرت و رحمت در معنویات می گوید:‌  
ایشان در تبیین اصل مغفرت و رحمت در معنویات می‌گوید:‌  
اصل مغفرت، یک پدیده استثنائى نیست، یک فرمول کلى است که از غلبه رحمت در نظام هستى نتیجه شده است. از اینجا دانسته مى‏شود که مغفرت الهى، عامّ است و همه موجودات را- در حدود امکان و قابلیت آنها- فرا مى‏گیرد.
اصل مغفرت، یک پدیده استثنائى نیست، یک فرمول کلى است که از غلبه رحمت در نظام هستى نتیجه شده است. از اینجا دانسته مى‏شود که مغفرت الهى، عامّ است و همه موجودات را- در حدود امکان و قابلیت آنها- فرا مى‏گیرد.


خط ۱۳۲: خط ۱۳۲:
این آیه در کمال صراحت، شفاعت و وساطت را تأیید می‌کند و در کمال صراحت همه شفاعتها را از خدا و متعلق به خدا مى‏داند؛ زیرا خداست که شفیع را، شفیع قرار مى‏دهد.  
این آیه در کمال صراحت، شفاعت و وساطت را تأیید می‌کند و در کمال صراحت همه شفاعتها را از خدا و متعلق به خدا مى‏داند؛ زیرا خداست که شفیع را، شفیع قرار مى‏دهد.  


انگاه در ادامه می گوید:‌  
انگاه در ادامه می‌گوید:‌  
این آیه ممکن است تنها ناظر به شفاعتى باشد که در قیامت صورت مى‏گیرد وبه اصطلاح مربوط به «قوس صعودى» باشد، ممکن هم هست که شامل مطلق واسطه‏ها و وساطتهاى رحمت باشد، یعنى شامل «قوس نزولى» هم باشد؛ به عبارت دیگر ممکن است شامل تمام نظام سببى و مسبّبى جهان باشد؛ به هر حال از آن جهت که به شفاعت اخروى مربوط است، به این معنى است که مجرم بدون خواست خدا قدرت شفیع برانگیختن ندارد و شفیع بدون اذن او قدرت دم زدن ندارد. <ref>مجموعه ‏آثاراستادشهیدمطهرى، ج‏1، ص: -261-262</ref>
این آیه ممکن است تنها ناظر به شفاعتى باشد که در قیامت صورت مى‏گیرد وبه اصطلاح مربوط به «قوس صعودى» باشد، ممکن هم هست که شامل مطلق واسطه‏ها و وساطتهاى رحمت باشد، یعنى شامل «قوس نزولى» هم باشد؛ به عبارت دیگر ممکن است شامل تمام نظام سببى و مسبّبى جهان باشد؛ به هر حال از آن جهت که به شفاعت اخروى مربوط است، به این معنى است که مجرم بدون خواست خدا قدرت شفیع برانگیختن ندارد و شفیع بدون اذن او قدرت دم زدن ندارد. <ref>مجموعه ‏آثاراستادشهیدمطهرى، ج‏1، ص: -261-262</ref>


خط ۱۶۹: خط ۱۶۹:
=== فخر رازی ===  
=== فخر رازی ===  


ایشان می گوید بر اساس نظریه اکثریت مفسران مراد از مساجد در ایه مذکور مواضع و مکانهائی است که برای عبادت الهی بنا گردیده است. و از انجا که مسیحیان و یهودیان در کنیسه و کلیساهای شان مشرکانه خداوند را عبادت می‌نمودند از مسلمانان خواسته شده که در مساجدشان موحدانه او را بپرستند. <ref>مفاتیح الغیب ج 30ص 667</ref>
ایشان می‌گوید بر اساس نظریه اکثریت مفسران مراد از مساجد در ایه مذکور مواضع و مکانهائی است که برای عبادت الهی بنا گردیده است. و از انجا که مسیحیان و یهودیان در کنیسه و کلیساهای شان مشرکانه خداوند را عبادت می‌نمودند از مسلمانان خواسته شده که در مساجدشان موحدانه او را بپرستند. <ref>مفاتیح الغیب ج 30ص 667</ref>
   
   
=== سید قطب ===  
=== سید قطب ===  
Writers، confirmed، مدیران
۸۶٬۱۸۱

ویرایش