۲٬۸۸۰
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' نوشته اند' به ' نوشتهاند') |
Wikivahdat (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - '=پانویس=↵{{پانویس|2}}' به '== پانویس == {{پانویس}}') |
||
(۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد) | |||
خط ۲۱: | خط ۲۱: | ||
«اریاط» از حبشه تا کنار دریای احمر بیامد و در آنجا به کشتیها سوار شده این سوی دریا در ساحل کشور یمن پیاده شدند، ذونواس که از جریان مطلع شد لشکری مرکب از قبائل یمن با خود برداشته بجنگ حبشیان آمد و هنگامی که جنگ شروع شد لشکریان ذونواس در برابر مردم حبشه تاب مقاومت نیاورده و شکست خوردند و ذونواس که تاب تحمل این شکست را نداشت خود را به دریا زد و در امواج دریا غرق شد. | «اریاط» از حبشه تا کنار دریای احمر بیامد و در آنجا به کشتیها سوار شده این سوی دریا در ساحل کشور یمن پیاده شدند، ذونواس که از جریان مطلع شد لشکری مرکب از قبائل یمن با خود برداشته بجنگ حبشیان آمد و هنگامی که جنگ شروع شد لشکریان ذونواس در برابر مردم حبشه تاب مقاومت نیاورده و شکست خوردند و ذونواس که تاب تحمل این شکست را نداشت خود را به دریا زد و در امواج دریا غرق شد. | ||
<br> | <br> | ||
مردم حبشه وارد سرزمین یمن شده و | مردم حبشه وارد سرزمین یمن شده و سالها در آنجا حکومت کردند، و «ابرهه» پس از چندی «اریاط» را کشت و خود بجای او نشست و مردم یمن را مطیع خویش ساخت و نجاشی را نیز که از شوریدن او به «اریاط» خشمگین شده بود به هر ترتیبی بود ازخود راضی کرد. | ||
<br> | <br> | ||
در این مدتی که ابرهه در یمن بود متوجه شد که اعراب آن نواحی چه بتپرستان و چه دیگران توجه خاصی به مکه و خانه کعبه دارند و کعبه در نظر آنان احترام خاصی دارد و هر ساله جمع زیادی به زیارت آن خانه میروند و قربانیها میکنند. کم کم بفکر افتاد که این نفوذ معنوی و اقتصادی مکه و ارتباطی که زیارت کعبه بین قبائل مختلف عرب ایجاد کرده ممکن است روزی موجب گرفتاری تازهای برای او و حبشیان دیگری که در جزیرةالعرب و کشور یمن سکونت کرده بودند بشود و آنها را به فکر بیرون راندن ایشان بیاندازد. برای رفع این نگرانی تصمیم گرفت معبدی باشکوه در یمن بنا کند و تا جائی که ممکن است در زیبائی و تزئینات ظاهری آن نیز بکوشد و سپس اعراب آن ناحیه را به هر وسیلهای که هست بدان معبد متوجه ساخته و از رفتن به زیارت کعبه باز دارد. | در این مدتی که ابرهه در یمن بود متوجه شد که اعراب آن نواحی چه بتپرستان و چه دیگران توجه خاصی به مکه و خانه کعبه دارند و کعبه در نظر آنان احترام خاصی دارد و هر ساله جمع زیادی به زیارت آن خانه میروند و قربانیها میکنند. کم کم بفکر افتاد که این نفوذ معنوی و اقتصادی مکه و ارتباطی که زیارت کعبه بین قبائل مختلف عرب ایجاد کرده ممکن است روزی موجب گرفتاری تازهای برای او و حبشیان دیگری که در جزیرةالعرب و کشور یمن سکونت کرده بودند بشود و آنها را به فکر بیرون راندن ایشان بیاندازد. برای رفع این نگرانی تصمیم گرفت معبدی باشکوه در یمن بنا کند و تا جائی که ممکن است در زیبائی و تزئینات ظاهری آن نیز بکوشد و سپس اعراب آن ناحیه را به هر وسیلهای که هست بدان معبد متوجه ساخته و از رفتن به زیارت کعبه باز دارد. | ||
خط ۵۴: | خط ۵۴: | ||
عبدالمطلب که صرف نظر از شخصیت اجتماعی، مردی خوش سیما و با وقار بود لحظهای که وارد خیمه ابرهه شد و چشم ابرهه بدو افتاد و آن وقار و هیبت را از او مشاهده کرد بسیار از او احترام کرد و او را در کنار خود نشانید و شروع به سخن با او کرده پرسید: | عبدالمطلب که صرف نظر از شخصیت اجتماعی، مردی خوش سیما و با وقار بود لحظهای که وارد خیمه ابرهه شد و چشم ابرهه بدو افتاد و آن وقار و هیبت را از او مشاهده کرد بسیار از او احترام کرد و او را در کنار خود نشانید و شروع به سخن با او کرده پرسید: | ||
<br> | <br> | ||
حاجتت چیست؟ عبدالمطلب گفت: حاجت من آنست که دستور دهی دویست شتر مرا که بغارت | حاجتت چیست؟ عبدالمطلب گفت: حاجت من آنست که دستور دهی دویست شتر مرا که بغارت بردهاند به من باز دهند! ابرهه گفت: تماشای سیمای نیکو و هیبت و وقار تو در نخستین دیدار مرا مجذوب خود کرد ولی خواهش کوچک و مختصری که کردی از آن هیبت و وقار کاست! آیا در چنین موقعیت حساس و خطرناکی که معبد تو و نیاکانت در خطر ویرانی و انهدام است و عزت و شرف خود و پدران و قوم و قبیلهات در معرض هتک و زوال قرار گرفته درباره چند شتر سخن میگوئی؟! | ||
<br> | <br> | ||
عبدالمطلب در پاسخ او گفت: «انا رب الابل و للبیت رب»! | عبدالمطلب در پاسخ او گفت: «انا رب الابل و للبیت رب»! | ||
خط ۱۰۲: | خط ۱۰۲: | ||
چون خداوند متعال، پیامبر(صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) را به نبوت مبعوث فرمود، قصه اصحاب فیل را از جمله نعمتها و فضل و کرمهای خویش بر قریش، بر شمرده و دراینباره سوره فیل (و قریش) را نازل فرمود؛ چرا که دوام زندگی مردم مکه بر تجارت استوار بود و این زندگی مستلزم امنیت است، امنیتی که با حمله ابرهه به مکه به خطر افتاده بود و خداوند با دفع و انهزام آنها این امنیت را تامین کرد. | چون خداوند متعال، پیامبر(صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) را به نبوت مبعوث فرمود، قصه اصحاب فیل را از جمله نعمتها و فضل و کرمهای خویش بر قریش، بر شمرده و دراینباره سوره فیل (و قریش) را نازل فرمود؛ چرا که دوام زندگی مردم مکه بر تجارت استوار بود و این زندگی مستلزم امنیت است، امنیتی که با حمله ابرهه به مکه به خطر افتاده بود و خداوند با دفع و انهزام آنها این امنیت را تامین کرد. | ||
<br> | <br> | ||
=پانویس= | == پانویس == | ||
{{پانویس | {{پانویس}} | ||
[[رده:مفاهیم اسلامی]] | [[رده:مفاهیم و اصطلاحات اسلامی]] | ||
[[رده:تاریخ]] | [[رده:تاریخ]] |
ویرایش