۲٬۸۸۰
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' آموزه ها' به ' آموزهها') |
Wikivahdat (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - ' های ' به 'های ') |
||
(۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''علم به غیب''' طبق آموزههای [[قرآن]] به صورت تام و تمام فقط در اختیار خداوند است؛ و اوست که بر تمامی عالم احاطه | '''علم به غیب''' طبق آموزههای [[قرآن]] به صورت تام و تمام فقط در اختیار خداوند است؛ و اوست که بر تمامی عالم احاطه همهجانبه دارد. بعضی از بندگان شایسته خداوند نیز، با تعلیم الاهی و بر اساس شایستگیهای نفسانی که از خود ابراز میدارند، به اسرار و علوم و امور غیبی آگاهی مییابند و نادیدنیها را دیده، و ناشنیدنیها را میشنوند. این موهبتی است که خداوند به افراد برگزیده؛ مانند پیامبران و ائمه اطهار عنایت مینماید. لذا میبینیم که انبیا از وحی (که امری غیبی است) و یا دیگر امور غیبی خبر میدهند، حوادث آینده را پیش گویی مینمایند و دقیقا مطابق همان گفتهها، حوادثی رخ میدهد و از آنجا که بعد از پیامبر، امامان معصوم(ع) مأمور هدایت انسانها در تمام جنبههای مادی و معنوی بودند، لازم است که از بسیاری از امور غیبی، باخبر و آگاه باشند. بر همین اساس در مواردی که لازم باشد که از غیب مطلع باشند و آنان بخواهند، خداوند این علم را در اختیارشان قرار میدهد.<ref>[https://www.porseman.com/article/%D8%B9%D9%84%D9%85-%D8%BA%D9%8A%D8%A8/136288 سایت پرسمان]</ref> | ||
== معنا == | == معنا == | ||
خط ۱۲: | خط ۱۲: | ||
== منشأ علم غیب == | == منشأ علم غیب == | ||
البته منشأ علم غیب خدا و حجتهای او متفاوت است. منشأ علم غیب خدا، پدید آمدن هستی از مشیّت او و آفریننده بودن او است و او این خصیصه را از کسی نگرفته است؛ در حالی که منشأ علم غیب حجتهای او، افاضه و اعطای خدای تعالی است؛ از این رو، ائمه علیهم السّلام بر پایه روایاتی علم غیب را از خود نفی کردهاند؛ که ممکن است مراد از غیب در این گونه روایات، ذات الهی باشد که دست نایافتنی است و امکان علم به آن برای احدی میّسر نیست. احتمال میرود مراد علم ذاتی به غیب از نوع علم خدا باشد. در روایاتی به این احتمال اشاره شده است، با این مضمون که معصومان علیهم السّلام پس از نفی علم غیب از خود، فرمودهاند:آنچه ما میدانیم از رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله به ارث بردهایم و یا از کتاب خدا فهمیدهایم <ref>الکافی (کلینی)، ج ۱، ص۲۶۰ - ۲۶۱.</ref> | البته منشأ علم غیب خدا و حجتهای او متفاوت است. منشأ علم غیب خدا، پدید آمدن هستی از مشیّت او و آفریننده بودن او است و او این خصیصه را از کسی نگرفته است؛ در حالی که منشأ علم غیب حجتهای او، افاضه و اعطای خدای تعالی است؛ از این رو، ائمه علیهم السّلام بر پایه روایاتی علم غیب را از خود نفی کردهاند؛ که ممکن است مراد از غیب در این گونه روایات، ذات الهی باشد که دست نایافتنی است و امکان علم به آن برای احدی میّسر نیست. احتمال میرود مراد علم ذاتی به غیب از نوع علم خدا باشد. در روایاتی به این احتمال اشاره شده است، با این مضمون که معصومان علیهم السّلام پس از نفی علم غیب از خود، فرمودهاند:آنچه ما میدانیم از رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله به ارث بردهایم و یا از کتاب خدا فهمیدهایم <ref>الکافی (کلینی)، ج ۱، ص۲۶۰ - ۲۶۱.</ref> بنابراین، علم غیب برای حجتهای الهی ثابت است؛ چنان که در عمل نیز تحقق یافته است و آنان از بسیاری از رخدادهای گذشته و آینده خبر دادهاند. | ||
== طرق مشروع رسیدن به علم غیب == | == طرق مشروع رسیدن به علم غیب == | ||
البته علم غیب با استفاده از علومی همچون کهانت، جفر، رمل و نجوم مورد پذیرش شرع مقدس نیست و خبر دادن جزمی به چیزی از راه علوم یاد شده و مانند آن و مترتب ساختن آثار بر آن، جایز نخواهد بود؛ زیرا اشتباه و خطا در این علوم زیاد است. | البته علم غیب با استفاده از علومی همچون کهانت، جفر، رمل و نجوم مورد پذیرش شرع مقدس نیست و خبر دادن جزمی به چیزی از راه علوم یاد شده و مانند آن و مترتب ساختن آثار بر آن، جایز نخواهد بود؛ زیرا اشتباه و خطا در این علوم زیاد است. بنابراین، چنانچه فردی از این راهها به دزدی یا فسق کسی پی ببرد، نمیتواند آثار دزدی یا فسق را بر آن مترتب کند. در روایات متعدد از مراجعه به کسانی که مدّعی علم غیباند، مانند کاهنان و رمالان و نیز تصدیق آنان، نهی شده است <ref>جواهرالکلام، ج ۲۲، ص۱۰۸. </ref><ref>ینابیع الاحکام، ج ۲، ص۳۲۸- ۳۲۹.</ref><ref>انوار الفقاهة (التجارة)، ص۱۹۶.</ref><ref>انوار الفقاهة (التجارة)، ج۴، ص ۳۴۴ - ۳۴۵. </ref> تکلیف انسان در ارتباط با دیگران، دائر مدار علمی است که از راههای عادی که شرع مقدس آنها را ملاک و میزان قرار داده است، به دست میآید نه از راههای غیر عادی که شرع آنها را ملاک قرار نداده است. (علوم غریبه)<ref>انوار الفقاهة (الحدود و التعزیرات)، ص۴۶۷.</ref> | ||
== منابع == | == منابع == |
ویرایش