پرش به محتوا

نمودهای تعادل در قانون اساسی (مقاله): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' آن‌ها ' به ' آنها '
جز (جایگزینی متن - '{{پانویس رنگی}}↵'''' به ''''')
جز (جایگزینی متن - ' آن‌ها ' به ' آنها ')
خط ۵۴: خط ۵۴:
* 5ـ تعادل میان تصاویرى که از دنیا و آخرت ارایه مى‌شود نمونه‌اى دیگر از این امر را نشان مى‌دهد، زیرا اسلام رابطه ویژه‌اى میان دنیا و آخرت ترسیم مى‌کند که در حد وحدت، به هم‌دیگر گره مى‌خورند و در حد تناقض از یک‌دیگر فاصله مى‌گیرند، ولى به هر حال بیان‌گر تعادل بى‌نظیرى است که بر رفتار آدمى تأثیر مى‌گذارد. <br>
* 5ـ تعادل میان تصاویرى که از دنیا و آخرت ارایه مى‌شود نمونه‌اى دیگر از این امر را نشان مى‌دهد، زیرا اسلام رابطه ویژه‌اى میان دنیا و آخرت ترسیم مى‌کند که در حد وحدت، به هم‌دیگر گره مى‌خورند و در حد تناقض از یک‌دیگر فاصله مى‌گیرند، ولى به هر حال بیان‌گر تعادل بى‌نظیرى است که بر رفتار آدمى تأثیر مى‌گذارد. <br>
* 6ـ نوع دیگرى از این تعادل‌ها، تعادلى است که متون اسلامى میان راه‌هاى خیر و شرى که در برابر انسان نهاده مى‌شود و امکان انتخاب آزاد را براى او فراهم مى‌آورد، مطرح مى‌کنند؛ متون شریفى وجود دارد که بر این حقیقت انگشت مى‌گذارند. (به عنوان مثال، ر. ک: کتاب "الخصال" شیخ صدوق). <br>
* 6ـ نوع دیگرى از این تعادل‌ها، تعادلى است که متون اسلامى میان راه‌هاى خیر و شرى که در برابر انسان نهاده مى‌شود و امکان انتخاب آزاد را براى او فراهم مى‌آورد، مطرح مى‌کنند؛ متون شریفى وجود دارد که بر این حقیقت انگشت مى‌گذارند. (به عنوان مثال، ر. ک: کتاب "الخصال" شیخ صدوق). <br>
* 7ـ اسلام در ذهن انسان نیز تعادل پرشکوهى را میان نیروى او و هدف‌هایى که براى او در نظر گرفته شده و او به خاطر آن‌ها آفریده شده، تحقق بخشیده است. در اینجا بحث‌هاى مفصلى درباره انواع هدایت‌هاى نهاده شده در فطرت آدمى و هماهنگى موجود میان این هدایت‌ها به منظور تحقق هدف از آفرینش انسان، مطرح مى‌گردد. <br>
* 7ـ اسلام در ذهن انسان نیز تعادل پرشکوهى را میان نیروى او و هدف‌هایى که براى او در نظر گرفته شده و او به خاطر آنها آفریده شده، تحقق بخشیده است. در اینجا بحث‌هاى مفصلى درباره انواع هدایت‌هاى نهاده شده در فطرت آدمى و هماهنگى موجود میان این هدایت‌ها به منظور تحقق هدف از آفرینش انسان، مطرح مى‌گردد. <br>
مثال‌هاى بیش‌ترى در این رابطه وجود دارد که ما به همین اندازه بسنده نموده و در عین حال تأکید مى‌کنیم تصویرى که اسلام از واقعیت ارایه مى‌دهد در هیچ یک از مکاتبى که مدعى کشف رمز تاریخ هستند، یافت نمى‌شود؛ آن‌ها همه، مکتب‌هاى تک بعدى هستند که هم نیاز به دلیل دارند و هم با وجدان هم‌خوانى ندارند. <br>
مثال‌هاى بیش‌ترى در این رابطه وجود دارد که ما به همین اندازه بسنده نموده و در عین حال تأکید مى‌کنیم تصویرى که اسلام از واقعیت ارایه مى‌دهد در هیچ یک از مکاتبى که مدعى کشف رمز تاریخ هستند، یافت نمى‌شود؛ آنها همه، مکتب‌هاى تک بعدى هستند که هم نیاز به دلیل دارند و هم با وجدان هم‌خوانى ندارند. <br>


== ب ـ تعادل در برخورد مسلمانان با واقعیت‌ها:==
== ب ـ تعادل در برخورد مسلمانان با واقعیت‌ها:==
اسلام صحنه‌هاى متعادلى در برخورد با واقعیت‌ها براى فرد مسلمان به تصویر مى‌کشد که در این جا به چند مورد از آن‌ها که شمارشان بسیار است اشاره مى‌کنیم:
اسلام صحنه‌هاى متعادلى در برخورد با واقعیت‌ها براى فرد مسلمان به تصویر مى‌کشد که در این جا به چند مورد از آنها که شمارشان بسیار است اشاره مى‌کنیم:
* 1ـ موضعى هماهنگ با هماهنگى هستى:
* 1ـ موضعى هماهنگ با هماهنگى هستى:
تصویر پیش گفته، او را به هماهنگى با جهان هستى مى‌کشاند تا هدف از آفرینش خود را تحقق بخشد. در این جا است که پیوند پرشکوهى میان "رام کردن" و "سپاس" مطرح مى‌شود. رام کردن، هماهنگى تکوینى است، در حالى که سپاس، هماهنگى ارادى از سوى انسان است: «سَخَّرْناها لَکمْ لَعَلَّکمْ تَشْکرُونَ» (حج/36)؛ (این‌ها را براى شما رام کردیم، باشد که سپاس‌گزارى کنید). «کذلِک سَخَّرَها لَکمْ لِتُکبِّرُوا اللّهَ عَلى ما هَداکمْ وَ بَشِّرِ الْمُحْسِنِینَ» (حج/37)؛ (هم چنین آن‌ها را رام شما ساخت تا خدا را به شکرانه آنکه هدایتتان کرده است به بزرگى یاد کنید). «وَ سَخَّرَ لَکمُ اللَّیلَ وَ النَّهارَ  وَ آتاکمْ مِنْ کلِّ ما سَأَلْتُمُوهُ وَ إِنْ تَعُدُّوا نِعْمَتَ اللّهِ لا تُحْصُوها إِنَّ الإِْنْسانَ لَظَلُومٌ کفّارٌ» (ابراهیم/34ـ33)؛ (و شب و روز را مسخّر شما گردانید و هرچه از او خواسته‌اید به شما ارزانى داشته است و اگر خواهید که نعمت‌هایش را شمار کنید نتوانید، که آدمى ستمکار و کافر نعمت است). <br>
تصویر پیش گفته، او را به هماهنگى با جهان هستى مى‌کشاند تا هدف از آفرینش خود را تحقق بخشد. در این جا است که پیوند پرشکوهى میان "رام کردن" و "سپاس" مطرح مى‌شود. رام کردن، هماهنگى تکوینى است، در حالى که سپاس، هماهنگى ارادى از سوى انسان است: «سَخَّرْناها لَکمْ لَعَلَّکمْ تَشْکرُونَ» (حج/36)؛ (این‌ها را براى شما رام کردیم، باشد که سپاس‌گزارى کنید). «کذلِک سَخَّرَها لَکمْ لِتُکبِّرُوا اللّهَ عَلى ما هَداکمْ وَ بَشِّرِ الْمُحْسِنِینَ» (حج/37)؛ (هم چنین آنها را رام شما ساخت تا خدا را به شکرانه آنکه هدایتتان کرده است به بزرگى یاد کنید). «وَ سَخَّرَ لَکمُ اللَّیلَ وَ النَّهارَ  وَ آتاکمْ مِنْ کلِّ ما سَأَلْتُمُوهُ وَ إِنْ تَعُدُّوا نِعْمَتَ اللّهِ لا تُحْصُوها إِنَّ الإِْنْسانَ لَظَلُومٌ کفّارٌ» (ابراهیم/34ـ33)؛ (و شب و روز را مسخّر شما گردانید و هرچه از او خواسته‌اید به شما ارزانى داشته است و اگر خواهید که نعمت‌هایش را شمار کنید نتوانید، که آدمى ستمکار و کافر نعمت است). <br>
«إِنْ کلُّ مَنْ فِی السَّماواتِ وَ الأَْرْضِ إِلاّ آتِی الرَّحْمنِ عَبْداً» (مریم/93)؛ (هیچ چیز در آسمان‌ها و زمین نیست مگر آن که به بندگى سوى خداى رحمان بیاید). <br>
«إِنْ کلُّ مَنْ فِی السَّماواتِ وَ الأَْرْضِ إِلاّ آتِی الرَّحْمنِ عَبْداً» (مریم/93)؛ (هیچ چیز در آسمان‌ها و زمین نیست مگر آن که به بندگى سوى خداى رحمان بیاید). <br>
«وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الإِْنْسَ إِلاّ لِیعْبُدُونِ» (الذاریات/56)؛ (جن و انس را جز براى پرستش خود نیافریده ام).
«وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الإِْنْسَ إِلاّ لِیعْبُدُونِ» (الذاریات/56)؛ (جن و انس را جز براى پرستش خود نیافریده ام).
خط ۱۲۳: خط ۱۲۳:


== ب ـ تعادل در تفکیک و ارتباط قواى سه‌گانه:==
== ب ـ تعادل در تفکیک و ارتباط قواى سه‌گانه:==
قانون اساسى، وجود قواى سه گانه مقننه، مجریه و قضاییه را در نظر گرفته و براى پیش‌گیرى از تداخل مسئولیت‌ها و دخالت در وظایف آن‌ها و تحقق تعادل، تأکید دارد که این قوا، مستقل از یک‌دیگرند ولى این تفکیک با مسئله لزوم هماهنگى همراه است تا منجر به پراکندگى و سستى اراده ملى و از هم پاشیدگى کشور نگردد. <br>
قانون اساسى، وجود قواى سه گانه مقننه، مجریه و قضاییه را در نظر گرفته و براى پیش‌گیرى از تداخل مسئولیت‌ها و دخالت در وظایف آنها و تحقق تعادل، تأکید دارد که این قوا، مستقل از یک‌دیگرند ولى این تفکیک با مسئله لزوم هماهنگى همراه است تا منجر به پراکندگى و سستى اراده ملى و از هم پاشیدگى کشور نگردد. <br>
از اینجا بود که برخى ایده "تفکیک نسبى قوا" را بر استقلال کامل قوا نسبت به یک‌دیگر، که در گذشته مونتسکیو بر آن تأکید کرده بود، ترجیح دادند، و سرانجام حل این مشکل پس از تأکید بر جدایى کامل قوا، طى مکانیسم‌هاى زیر، ارایه شد: <br>
از اینجا بود که برخى ایده "تفکیک نسبى قوا" را بر استقلال کامل قوا نسبت به یک‌دیگر، که در گذشته مونتسکیو بر آن تأکید کرده بود، ترجیح دادند، و سرانجام حل این مشکل پس از تأکید بر جدایى کامل قوا، طى مکانیسم‌هاى زیر، ارایه شد: <br>
* 1ـ واگذارى امر هماهنگى قوا به رهبرى و کوشش در جهت حل اختلاف‌هاى احتمالى میان آن‌ها؛ (اصل 110، بند هفتم).
* 1ـ واگذارى امر هماهنگى قوا به رهبرى و کوشش در جهت حل اختلاف‌هاى احتمالى میان آن‌ها؛ (اصل 110، بند هفتم).
خط ۱۳۹: خط ۱۳۹:
===1ـ نظارت رهبرى:===
===1ـ نظارت رهبرى:===
رهبرى به اقتضاى مسئولیت‌هاى خود، باید همواره نظارت خود را بر کل نظام اعمال نماید. این نظارت را شاید بتوان به معناى"گواه" مطرح در قرآن کریم نزدیک دانست؛ «إِنّا أَنْزَلْنَا التَّوْراةَ فِیها هُدىً وَ نُورٌ یحْکمُ بِهَا النَّبِیونَ الَّذِینَ أَسْلَمُوا لِلَّذِینَ‌هادُوا وَ الرَّبّانِیونَ وَ الأَْحْبارُ بِمَا اسْتُحْفِظُوا مِنْ کتابِ اللّهِ وَ کانُوا عَلَیهِ شُهَداءَ» (مائده/44)؛ (ما تورات را که در آن هدایت و روشنایى است نازل کردیم. پیامبرانى که تسلیم فرمان بودند طبق آن براى یهود حکم کردند و نیز خداشناسان و دانشمندان که به حفظ کتاب خدا مأمور بودند و بر آن گواهى دارند).
رهبرى به اقتضاى مسئولیت‌هاى خود، باید همواره نظارت خود را بر کل نظام اعمال نماید. این نظارت را شاید بتوان به معناى"گواه" مطرح در قرآن کریم نزدیک دانست؛ «إِنّا أَنْزَلْنَا التَّوْراةَ فِیها هُدىً وَ نُورٌ یحْکمُ بِهَا النَّبِیونَ الَّذِینَ أَسْلَمُوا لِلَّذِینَ‌هادُوا وَ الرَّبّانِیونَ وَ الأَْحْبارُ بِمَا اسْتُحْفِظُوا مِنْ کتابِ اللّهِ وَ کانُوا عَلَیهِ شُهَداءَ» (مائده/44)؛ (ما تورات را که در آن هدایت و روشنایى است نازل کردیم. پیامبرانى که تسلیم فرمان بودند طبق آن براى یهود حکم کردند و نیز خداشناسان و دانشمندان که به حفظ کتاب خدا مأمور بودند و بر آن گواهى دارند).
وقتى قانون اساسى (در اصل 57)، قواى مقننه، مجریه و قضاییه را زیر نظر رهبرى برمى شمارد در واقع در راستاى تضمین کارایى دقیق و سالم آن‌ها حرکت مى‌کند و زمانى که (در اصل 109) شرایط رهبرى از جمله علم و ایمان و قدرت مدیریت و آگاهى از مسایل جارى و شجاعت و عدالت را مورد تأکید قرار مى‌دهد، در راستاى تضمین روند درست نظارتى رهبر، عمل مى‌کند.
وقتى قانون اساسى (در اصل 57)، قواى مقننه، مجریه و قضاییه را زیر نظر رهبرى برمى شمارد در واقع در راستاى تضمین کارایى دقیق و سالم آنها حرکت مى‌کند و زمانى که (در اصل 109) شرایط رهبرى از جمله علم و ایمان و قدرت مدیریت و آگاهى از مسایل جارى و شجاعت و عدالت را مورد تأکید قرار مى‌دهد، در راستاى تضمین روند درست نظارتى رهبر، عمل مى‌کند.


===2ـ نظارت قوه مقننه از راه‌هاى زیر:===
===2ـ نظارت قوه مقننه از راه‌هاى زیر:===
خط ۱۵۱: خط ۱۵۱:
طبق اصل 156، از جمله وظایف قوه قضائیه، نظارت بر حسن جریان کارها است؛ هم چنان که افراد نیز مى‌توانند علیه هر مقام دولتى، شکایت کنند و قوه قضاییه موظف به رسیدگى است. <br>
طبق اصل 156، از جمله وظایف قوه قضائیه، نظارت بر حسن جریان کارها است؛ هم چنان که افراد نیز مى‌توانند علیه هر مقام دولتى، شکایت کنند و قوه قضاییه موظف به رسیدگى است. <br>
قوه قضاییه از طریق مکانیسم‌هاى زیر نظارت خود بر جریان امور را تحقق مى‌بخشد: <br>
قوه قضاییه از طریق مکانیسم‌هاى زیر نظارت خود بر جریان امور را تحقق مى‌بخشد: <br>
* 1ـ دیوان عدالت ادارى، که مراقب فعالیت ادارات دولتى و بخش نامه‌ها و دستورهاى صادره‌اى است که ممکن است منجر به تضییع حقوق مردم گردد. مردم مى‌توانند شکایات خود را علیه آن‌ها به این دیوان، تقدیم کنند؛ (اصل 173).
* 1ـ دیوان عدالت ادارى، که مراقب فعالیت ادارات دولتى و بخش نامه‌ها و دستورهاى صادره‌اى است که ممکن است منجر به تضییع حقوق مردم گردد. مردم مى‌توانند شکایات خود را علیه آنها به این دیوان، تقدیم کنند؛ (اصل 173).
* 2ـ سازمان بازرسى کل کشور؛ وظیفه این سازمان، نظارت مستقیم بر روند اجراى صحیح قوانین با استفاده از کارشناسان خود و زیرنظر مستقیم رئیس قوه قضاییه است؛ (اصل 174). <br>
* 2ـ سازمان بازرسى کل کشور؛ وظیفه این سازمان، نظارت مستقیم بر روند اجراى صحیح قوانین با استفاده از کارشناسان خود و زیرنظر مستقیم رئیس قوه قضاییه است؛ (اصل 174). <br>
* 3ـ نظارت بر دارایى مقامات عالى رتبه اعم از رهبرى و دیگران؛ (اصل 142).
* 3ـ نظارت بر دارایى مقامات عالى رتبه اعم از رهبرى و دیگران؛ (اصل 142).
خط ۱۷۰: خط ۱۷۰:


===7ـ نظارت مردم ===
===7ـ نظارت مردم ===
مى‌توان گفت طبیعت اسلامى مردم ایجاب مى‌کند آن‌ها همواره مراقب روند کار دولت و مترصد بیان رضایت یا عدم رضایت خود از طریق رأى گیرى، اصل امر به معروف و نهى از منکر، استفاده از رسانه‌هاى گروهى، تشکل‌هاى سیاسى، شوراهاى شهر و یا تظاهرات و روش‌هاى قانونى دیگر باشند.<br>
مى‌توان گفت طبیعت اسلامى مردم ایجاب مى‌کند آنها همواره مراقب روند کار دولت و مترصد بیان رضایت یا عدم رضایت خود از طریق رأى گیرى، اصل امر به معروف و نهى از منکر، استفاده از رسانه‌هاى گروهى، تشکل‌هاى سیاسى، شوراهاى شهر و یا تظاهرات و روش‌هاى قانونى دیگر باشند.<br>


== د ـ تعادل در اصالت و روزآمدى:==
== د ـ تعادل در اصالت و روزآمدى:==
خط ۱۹۳: خط ۱۹۳:
اصل دوم قانون اساسى نیز به پاى‌بندى به دو عنصر اساسى براى تحقق اهداف مورد نظر اشاره کرده که این دو عنصر عبارت‌اند از: اجتهاد (براى تضمین اصالت) و بهره‌گیرى از تجربیات پیشرفته بشرى (براى تضمین روزآمدى)؛ هم‌چنان که اصل 43 نیز براى تضمین اقتصادى سالم، بر این موضوع تأکید کرده است. <br>
اصل دوم قانون اساسى نیز به پاى‌بندى به دو عنصر اساسى براى تحقق اهداف مورد نظر اشاره کرده که این دو عنصر عبارت‌اند از: اجتهاد (براى تضمین اصالت) و بهره‌گیرى از تجربیات پیشرفته بشرى (براى تضمین روزآمدى)؛ هم‌چنان که اصل 43 نیز براى تضمین اقتصادى سالم، بر این موضوع تأکید کرده است. <br>
حقیقت آن است که پذیرش رهبرى مجتهدان و اجازه دادن به روند اجتهاد آزاد براى پرکردن فضاهاى آزاد مباحات که تحقق بخش مصلحت و گزینش برترین راه‌هاى موجود براى سوق دادن امت به سوى اهداف والاى آن است، خود ضامن چنین تعادلى است که از یک سو تحجّر و از سوى دیگر وادادگى و بى قیدى را نفى مى‌کند. <br>
حقیقت آن است که پذیرش رهبرى مجتهدان و اجازه دادن به روند اجتهاد آزاد براى پرکردن فضاهاى آزاد مباحات که تحقق بخش مصلحت و گزینش برترین راه‌هاى موجود براى سوق دادن امت به سوى اهداف والاى آن است، خود ضامن چنین تعادلى است که از یک سو تحجّر و از سوى دیگر وادادگى و بى قیدى را نفى مى‌کند. <br>
از جمله مواردى که در بازنگرى قانون اساسى مطرح شد، تأسیس مجمع تشخیص مصلحت نظام بود که نقش حساس مشورتى براى رهبرى در سیاست‌هاى کلى کشور و تصمیم‌گیرى در موارد اختلافى مجلس شوراى اسلامى و شوراى نگهبان قانون اساسى دارد (اصل 112) که این امر جهشى در فقه سیاسى امامیه است که اعتقادى به اصل «مصالح مرسله» <ref>«مصالح مرسله» آن دسته موضوعات يا مسايلى است كه شرع در مورد آن ها به طور خاص اظهارنظر نكرده است ولى به طور عام منظور نظر شارع مى‌باشد.</ref> نداشت و حق ولى فقیه در پرکردن فضاهاى آزاد قانون‌گذارى طبق رهنمودهاى شرع و با مراجعه به نمونه‌هاى اجرایى آن‌ها در صدر اسلام را تا حدودى مى‌پذیرفت؛ (به کتاب «درباره قانون اساسى اسلامى» از همین مؤلف، صفحات 135 تا 139 مراجعه شود). <br>
از جمله مواردى که در بازنگرى قانون اساسى مطرح شد، تأسیس مجمع تشخیص مصلحت نظام بود که نقش حساس مشورتى براى رهبرى در سیاست‌هاى کلى کشور و تصمیم‌گیرى در موارد اختلافى مجلس شوراى اسلامى و شوراى نگهبان قانون اساسى دارد (اصل 112) که این امر جهشى در فقه سیاسى امامیه است که اعتقادى به اصل «مصالح مرسله» <ref>«مصالح مرسله» آن دسته موضوعات يا مسايلى است كه شرع در مورد آن ها به طور خاص اظهارنظر نكرده است ولى به طور عام منظور نظر شارع مى‌باشد.</ref> نداشت و حق ولى فقیه در پرکردن فضاهاى آزاد قانون‌گذارى طبق رهنمودهاى شرع و با مراجعه به نمونه‌هاى اجرایى آنها در صدر اسلام را تا حدودى مى‌پذیرفت؛ (به کتاب «درباره قانون اساسى اسلامى» از همین مؤلف، صفحات 135 تا 139 مراجعه شود). <br>
== هــ تعادل میان تضمین حقوق فردى و تأمین حقوق اجتماعى ==
== هــ تعادل میان تضمین حقوق فردى و تأمین حقوق اجتماعى ==
با مراجعه به لیست حقوق مورد تأیید قانون اساسى، این حقیقت آشکار مى‌شود که قانون اساسى دربردارنده حقوق زیر است: <br>
با مراجعه به لیست حقوق مورد تأیید قانون اساسى، این حقیقت آشکار مى‌شود که قانون اساسى دربردارنده حقوق زیر است: <br>
خط ۲۵۵: خط ۲۵۵:
همان طور که هرگونه تجاوز به محیط زیست، به معناى تجاوز به حقوق عمومى تلقى شده؛ (اصل پنجاه) و هرگونه زیان رسانى به دیگران نیز منع شده است؛ (اصل چهلم). <br>
همان طور که هرگونه تجاوز به محیط زیست، به معناى تجاوز به حقوق عمومى تلقى شده؛ (اصل پنجاه) و هرگونه زیان رسانى به دیگران نیز منع شده است؛ (اصل چهلم). <br>
افراد نیز وظیفه دارند دولت را در راستاى تأمین امکانات آموزش و پرورش همگانى (اصل سى‌ام) و ایجاد فرصت‌هاى شغلى(اصل بیست و دوم) یارى رسانند و مطبوعات تا زمانى از آزادى برخوردارند که به اصول و مبانى اسلامى و حقوق عمومى، خدشه وارد نکنند (اصل بیست و چهارم) و تشکیل اجتماعات نیز به شرطى که مخل به مبانى اسلام نباشد، آزاد است؛ (اصل بیست و هشتم). <br>
افراد نیز وظیفه دارند دولت را در راستاى تأمین امکانات آموزش و پرورش همگانى (اصل سى‌ام) و ایجاد فرصت‌هاى شغلى(اصل بیست و دوم) یارى رسانند و مطبوعات تا زمانى از آزادى برخوردارند که به اصول و مبانى اسلامى و حقوق عمومى، خدشه وارد نکنند (اصل بیست و چهارم) و تشکیل اجتماعات نیز به شرطى که مخل به مبانى اسلام نباشد، آزاد است؛ (اصل بیست و هشتم). <br>
انفال و ثروت‌هاى عمومى نیز در اختیار حکومت اسلامى است تا بر طبق مصالح عامه نسبت به آن‌ها عمل نماید؛ (اصل چهل و پنجم). <br>
انفال و ثروت‌هاى عمومى نیز در اختیار حکومت اسلامى است تا بر طبق مصالح عامه نسبت به آنها عمل نماید؛ (اصل چهل و پنجم). <br>
هیچ فرد یا گروه یا مقامى حق ندارد به نام استفاده از آزادى، به استقلال و تمامیت ارضى ایران خدشه وارد کند و هیچ مقامى حق ندارد با سوء استفاده از قدرت، آزادى‌هاى مشروع را سلب نماید؛ (اصل نهم). <br>
هیچ فرد یا گروه یا مقامى حق ندارد به نام استفاده از آزادى، به استقلال و تمامیت ارضى ایران خدشه وارد کند و هیچ مقامى حق ندارد با سوء استفاده از قدرت، آزادى‌هاى مشروع را سلب نماید؛ (اصل نهم). <br>


خط ۲۶۷: خط ۲۶۷:


== ز ـ تعادل میان تأثیر مقامات حکومتى و نهادهاى جامعه مدنى در تصمیم‌گیرى‌ها:==
== ز ـ تعادل میان تأثیر مقامات حکومتى و نهادهاى جامعه مدنى در تصمیم‌گیرى‌ها:==
از شالوده‌هاى اصلى دموکراسى تعامل میان تأثیر مقامات حکومتى و نهادهاى جامعه مدنى در تصمیم‌گیرى‌ها است. قانون اساسى به نهادهاى مدنى (نهادهایى که مردم خود آن‌ها را تأسیس مى‌کنند و تابع دولت یا حکومت نیست) حقوق مهمى مى‌بخشد تا به این ترتیب، تعادلى میان آن‌ها و تأثیر دولت در عرصه‌هاى مختلف، هرچند خود دولت هم منتخب مردم است، ایجاد کرده باشد. <br>
از شالوده‌هاى اصلى دموکراسى تعامل میان تأثیر مقامات حکومتى و نهادهاى جامعه مدنى در تصمیم‌گیرى‌ها است. قانون اساسى به نهادهاى مدنى (نهادهایى که مردم خود آنها را تأسیس مى‌کنند و تابع دولت یا حکومت نیست) حقوق مهمى مى‌بخشد تا به این ترتیب، تعادلى میان آنها و تأثیر دولت در عرصه‌هاى مختلف، هرچند خود دولت هم منتخب مردم است، ایجاد کرده باشد. <br>
از جمله حقوق یاد شده مى‌توان به موارد زیر اشاره کرد: <br>
از جمله حقوق یاد شده مى‌توان به موارد زیر اشاره کرد: <br>
* 1ـ آنچه در اصل هشتم آمده، که دعوت به خیر، امر به معروف و نهى از منکر وظیفه‌اى است همگانى و متقابل بر عهده مردم نسبت به یک‌دیگر و دولت نسبت به مردم و مردم نسبت به دولت. <br>
* 1ـ آنچه در اصل هشتم آمده، که دعوت به خیر، امر به معروف و نهى از منکر وظیفه‌اى است همگانى و متقابل بر عهده مردم نسبت به یک‌دیگر و دولت نسبت به مردم و مردم نسبت به دولت. <br>
خط ۲۸۸: خط ۲۸۸:
* ج: برخوردارى برخوردارى افراد ملت از حقوق مساوى؛ (اصل نوزدهم). <br>
* ج: برخوردارى برخوردارى افراد ملت از حقوق مساوى؛ (اصل نوزدهم). <br>
* د: همه افراد ملت از حمایت قانون و نیز از تمامى حقوق انسانى، سیاسى، اقتصادى و اجتماعى و فرهنگى در چارچوب موازین اسلامى. <br>
* د: همه افراد ملت از حمایت قانون و نیز از تمامى حقوق انسانى، سیاسى، اقتصادى و اجتماعى و فرهنگى در چارچوب موازین اسلامى. <br>
* هـ: با توجه به شمار کم برخى اقلیت‌ها و احتمال عدم موفقیت نامزد آن‌ها در انتخابات پارلمانى، قانون اساسى مقرر مى‌دارد: «زرتشتیان و کلیمیان هرکدام یک نماینده و مسیحیان آشورى و کلدانى مجموعاً یک نماینده و مسیحیان ارمنى جنوب و شمال هرکدام یک نماینده انتخاب مى‌کنند»؛ (اصل شصت و چهارم) که این خود امتیازى براى آن‌ها است. <br>
* هـ: با توجه به شمار کم برخى اقلیت‌ها و احتمال عدم موفقیت نامزد آنها در انتخابات پارلمانى، قانون اساسى مقرر مى‌دارد: «زرتشتیان و کلیمیان هرکدام یک نماینده و مسیحیان آشورى و کلدانى مجموعاً یک نماینده و مسیحیان ارمنى جنوب و شمال هرکدام یک نماینده انتخاب مى‌کنند»؛ (اصل شصت و چهارم) که این خود امتیازى براى آنها است. <br>
و در برخى پست‌هاى کلیدى، براى رعایت احکام اسلامى، شرط مسلمان بودن قید شده است، ولى در پست‌هاى زیادى، چنین شرطى وجود ندارد. <br>
و در برخى پست‌هاى کلیدى، براى رعایت احکام اسلامى، شرط مسلمان بودن قید شده است، ولى در پست‌هاى زیادى، چنین شرطى وجود ندارد. <br>


Writers، confirmed، مدیران
۸۵٬۹۶۳

ویرایش