۸۵٬۸۳۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' برده اند' به ' بردهاند') |
جز (جایگزینی متن - 'داشته اند' به 'داشتهاند') |
||
خط ۷۷: | خط ۷۷: | ||
=== علم اولیاء الهی به امور غیبی === | === علم اولیاء الهی به امور غیبی === | ||
احمد بن صدیق معتقد بوده است بسیاری از بزرگان دینی، از لوح محفوظ اطلاع | احمد بن صدیق معتقد بوده است بسیاری از بزرگان دینی، از لوح محفوظ اطلاع داشتهاند. یکی از این افراد که احمد در مورد او، چنین مدعی شده است، پدرش یعنی محمد بن صدیق میباشد. به باور وی، افرادی نظیر پدرش با اطلاع از لوح محفوظ، به میزان رزق و روزی که داشتهاند، آگاه شده و لذا به اطمینان قلبی رسیدهاند.<ref>البقمی، منیر حامد، آراء احمد بن الصدیق الغماری العقدیه، ص324 (به نقل از کتاب التصور و التصدیق، ص134)، عربستان، دارالاوراق، چاپ اول، 1440 ه ق.</ref> | ||
=== کرامات اولیاء الهی === | === کرامات اولیاء الهی === | ||
خط ۲۳۰: | خط ۲۳۰: | ||
4- قطع العروق الوردیه؛<br> | 4- قطع العروق الوردیه؛<br> | ||
هنگامی که یوسف الدجوی یکی از اساتید برجسته الازهر مصر مقالهای در اثبات مشروعیت توسل نوشت، و در آن به دیدگاه وهابیت در مورد توسل حمله کرد، عبدالله قصیمی از علمای وهابی مسلک عربستانی در ردیه این مقاله، کتابی با عنوان «البروق النجدیه فی اکتساح الظلمات الدجویة» تالیف نمود. همین امر نیز موجب شد احمد بن صدیق غماری در رد کتاب قصیمی، اثری با عنوان «قطع العروق الوردیه من صاحب البروق النجدیه» بنگارد. به عقیده احمد، عبدالله قصیمی و دیگرانی که در تالیف "البروق النجدیه" مشارکت | هنگامی که یوسف الدجوی یکی از اساتید برجسته الازهر مصر مقالهای در اثبات مشروعیت توسل نوشت، و در آن به دیدگاه وهابیت در مورد توسل حمله کرد، عبدالله قصیمی از علمای وهابی مسلک عربستانی در ردیه این مقاله، کتابی با عنوان «البروق النجدیه فی اکتساح الظلمات الدجویة» تالیف نمود. همین امر نیز موجب شد احمد بن صدیق غماری در رد کتاب قصیمی، اثری با عنوان «قطع العروق الوردیه من صاحب البروق النجدیه» بنگارد. به عقیده احمد، عبدالله قصیمی و دیگرانی که در تالیف "البروق النجدیه" مشارکت داشتهاند، به کتب حدیثی جاهل بودهاند.<ref>غماری، احمد، قطع العروق الوردیه من صاحب البروق النجدیه، ص46، قاهره، دارالمصطفی، 2007 م.</ref> غماری در این اثر به شدت با بسیاری از آراء قصیمی مخالفت کرده و آرائی نظیر رد کردن روایات راویان شیعه را باطل تلقی میکند.<ref>همان، ص49.</ref><br> | ||
ناگفته نماند که عبدالله قصیمی در کتاب "البروق النجدیه"، بسیاری از ادلهای که از سوی موافقان توسل در جهت اثبات مشروعیت توسل، بدان استناد شده است، را رد و تضعیف میکند. در مقابل، احمد غماری سعی در رد کردن این ادعاهای قصیمیدارد. بعنوان مثال قصیمی روایت «اللهم انی اسئلک بحق السائلین علیک...» را تضعیف میکند. یکی از ادله او در جهت تضعیف این روایت نیز، عدم توثیق فضیل بن مرزوق یکی از راوایان این روایت است. حال آنکه احمد بن صدیق، با استناد به مسائلی، روایات فضیل بن مرزوق را حسن تلقی کرده و تصریح میکند عدهای نظیر ابن خزیمه حکم به صحت این روایت کردهاند. غماری تیر آخر را نیز به ادعای قصیمی به این صورت وارد میکند که روایت محل بحث، به 2 طریق دیگر نیز نقل شده است.<ref>همان، ص53.</ref><br> | ناگفته نماند که عبدالله قصیمی در کتاب "البروق النجدیه"، بسیاری از ادلهای که از سوی موافقان توسل در جهت اثبات مشروعیت توسل، بدان استناد شده است، را رد و تضعیف میکند. در مقابل، احمد غماری سعی در رد کردن این ادعاهای قصیمیدارد. بعنوان مثال قصیمی روایت «اللهم انی اسئلک بحق السائلین علیک...» را تضعیف میکند. یکی از ادله او در جهت تضعیف این روایت نیز، عدم توثیق فضیل بن مرزوق یکی از راوایان این روایت است. حال آنکه احمد بن صدیق، با استناد به مسائلی، روایات فضیل بن مرزوق را حسن تلقی کرده و تصریح میکند عدهای نظیر ابن خزیمه حکم به صحت این روایت کردهاند. غماری تیر آخر را نیز به ادعای قصیمی به این صورت وارد میکند که روایت محل بحث، به 2 طریق دیگر نیز نقل شده است.<ref>همان، ص53.</ref><br> | ||
جالب است که این نکته نیز اشاره شود غماری در این کتاب تصریح کرده است: از آنجایی که وهابیت، طالب حق نیستند به ادلهای که توسط مخالفین شان ارائه میشود نیز به چشم اینکه مطلبی بفهمند، و بصیرتی پیدا کنند، نگاه نمیکنند. بلکه آنان گمراه کننده و گمراه شده هستند و تنها چیزی که برای آنان اهمیت دارد، ترویج گمراهی است.<ref>همان، ص82.</ref> | جالب است که این نکته نیز اشاره شود غماری در این کتاب تصریح کرده است: از آنجایی که وهابیت، طالب حق نیستند به ادلهای که توسط مخالفین شان ارائه میشود نیز به چشم اینکه مطلبی بفهمند، و بصیرتی پیدا کنند، نگاه نمیکنند. بلکه آنان گمراه کننده و گمراه شده هستند و تنها چیزی که برای آنان اهمیت دارد، ترویج گمراهی است.<ref>همان، ص82.</ref> |