۸۷٬۹۳۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' ویژگیها' به ' ویژگیها') |
جز (جایگزینی متن - 'غیر ضروری' به 'غیرضروری') |
||
خط ۳۱۹: | خط ۳۱۹: | ||
دیدیم که ابن عربی هیچ یک از نیروها و وسایل شناختی انسان را برای آگاهی به خدا شایسته نمیداند و در این میان، به ویژه توانایی عقل نظری را در این مورد منکر میشود. اما نکته اینجاست که ابن عربی، در آنچه میتوان آن را «نظریه شناختِ» وی نامید، داوری «حس» یا «ادراک حسی» را معتبر میداند و آن را با «برهان وجودی» پیوند میدهد. ابن عربی نخست وسایل ادراک را که انسان در اختیار دارد، برمیشمارد: شنوایی، بینایی، بویایی، بساوایی، چشایی و سرانجام عقل. ادراک همه این مدرِکها، جز عقل، از اشیاء، ضروری است و هرگز این وسایل در ادراک اشیاء خطا نمیکنند. | دیدیم که ابن عربی هیچ یک از نیروها و وسایل شناختی انسان را برای آگاهی به خدا شایسته نمیداند و در این میان، به ویژه توانایی عقل نظری را در این مورد منکر میشود. اما نکته اینجاست که ابن عربی، در آنچه میتوان آن را «نظریه شناختِ» وی نامید، داوری «حس» یا «ادراک حسی» را معتبر میداند و آن را با «برهان وجودی» پیوند میدهد. ابن عربی نخست وسایل ادراک را که انسان در اختیار دارد، برمیشمارد: شنوایی، بینایی، بویایی، بساوایی، چشایی و سرانجام عقل. ادراک همه این مدرِکها، جز عقل، از اشیاء، ضروری است و هرگز این وسایل در ادراک اشیاء خطا نمیکنند. | ||
ابن عربی به این نکته اشاره میکند که گروهی از عقلا (در معنای طنزآمیزی که وی به این واژه میدهد) به غلط افتادهاند و خطا را به حس نسبت میدهند، در حالی که چنین نیست و غلط و خطا از سوی داوری کننده، یعنی عقل است. ادراک معقولات از سوی عقل بر دو گونه است: گونهای از آن مانند سایر ادراکها ضروری و گونه دیگر | ابن عربی به این نکته اشاره میکند که گروهی از عقلا (در معنای طنزآمیزی که وی به این واژه میدهد) به غلط افتادهاند و خطا را به حس نسبت میدهند، در حالی که چنین نیست و غلط و خطا از سوی داوری کننده، یعنی عقل است. ادراک معقولات از سوی عقل بر دو گونه است: گونهای از آن مانند سایر ادراکها ضروری و گونه دیگر غیرضروری است و برای شناخت نیازند به افزارهای ششگانهای است که شامل حواس پنجگانه و سپس نیروی اندیشنده (قوه مُفکرَّه) است. اما گروهی درباره حواس دچار غلط شده و خطاهایی به آنها نسبت دادهاند. از این رو که مثلاً چون سوار کشتی هستند، میبینند که ساحل با حرکت کشتی، حرکت میکند؛ بینایی چیزی را به ایشان میدهد که نه واقعی است و نه معلوم، در حالی که ایشان به ضرورت میدانند که ساحل از جای خود حرکت نمیکند، اما در عین حال نمیتوانند آنچه را از حرکت ساحل مشاهده میکنند، منکر شوند. در حالی که واقع امر چنین نیست و کوتاهی و غلط از سوی داوری کننده یعنی عقل است، نه از سوی حواس. ادراک حواس در واقعیتی که به دست میدهند، ضروری است، همان گونه که عقل نیز در آنچه به ضرورت ادراک میکند، خطا نمیکند، اما در آنچه به وسیله حواس یا فکر ادراک میکند، دچار خطا میشود. هیچ حسی هرگز خطا نمیکند <ref> الفتوحات، 1/213-214، قس: 1/159</ref>. | ||
تأیید و توضیح این مسأله را نزد ابن عربی، در پیوند با «برهان وجودی»، به نقل از شاگردش ابن سودکین مییابیم. وی میگوید: از ابن عربی پرسیده شد: معنای اینکه، جناب حق بسی فراتر از آن است که چشمها وی را ادراک کنند تا چه رسد بصیرتها، چیست و از حس و بصیرت کدام یک برتر و راستگوتر است؟ وی در پاسخ گفت: حس راستگوتر است، زیرا خطا نمیکند و از این روست که عقل آن را دلیل و راهنما گرفته است. دلیل نزد عاقل جز به برهان حس که همانا برهان وجودی است، استوار نمیشود و همچنین است «اوّلیات» که واسطه میان حس و عقل است. اگر غلط و خطا در حس روا میبود، نمیتوانست در آنچه بر آن دلالت دارد، صادق باشد. وسایل تجلیِ حق در دنیا عبارت است از حس، عقل و شیوهای فراسوی مرز عقل <ref>نک: یحیی، حاشیه، 262</ref>. | تأیید و توضیح این مسأله را نزد ابن عربی، در پیوند با «برهان وجودی»، به نقل از شاگردش ابن سودکین مییابیم. وی میگوید: از ابن عربی پرسیده شد: معنای اینکه، جناب حق بسی فراتر از آن است که چشمها وی را ادراک کنند تا چه رسد بصیرتها، چیست و از حس و بصیرت کدام یک برتر و راستگوتر است؟ وی در پاسخ گفت: حس راستگوتر است، زیرا خطا نمیکند و از این روست که عقل آن را دلیل و راهنما گرفته است. دلیل نزد عاقل جز به برهان حس که همانا برهان وجودی است، استوار نمیشود و همچنین است «اوّلیات» که واسطه میان حس و عقل است. اگر غلط و خطا در حس روا میبود، نمیتوانست در آنچه بر آن دلالت دارد، صادق باشد. وسایل تجلیِ حق در دنیا عبارت است از حس، عقل و شیوهای فراسوی مرز عقل <ref>نک: یحیی، حاشیه، 262</ref>. |