confirmed، مدیران
۳۷٬۴۴۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۶: | خط ۲۶: | ||
|- | |- | ||
|دلیل شهرت | |دلیل شهرت | ||
|میزبانی از [[پیامبر (صلی الله علیه)]] در زمان هجرت به مدینه • مخالفت با [[خلافت]] [[ابوبکر]] • حمایت از [[امام علی(علیه السلام)]] | |میزبانی از [[حضرت محمد (ص)|پیامبر(صلی الله علیه)]] در زمان هجرت به مدینه • مخالفت با [[خلافت]] [[ابوبکر]] • حمایت از [[علی بن ابی طالب|امام علی(علیه السلام)]] | ||
|- | |- | ||
|نقشهای برجسته | |نقشهای برجسته | ||
خط ۳۲: | خط ۳۲: | ||
|- | |- | ||
|دیگر فعالیتها | |دیگر فعالیتها | ||
|جمعآوری [[قرآن]] در زمان پیامبر اسلام (صلی الله علیه) • مخالفت با شورای سقیفه و خلفاء • راوی پیامبر(صلی الله علیه) | |جمعآوری [[قرآن]] در زمان پیامبر اسلام(صلی الله علیه) • مخالفت با شورای سقیفه و خلفاء • راوی پیامبر(صلی الله علیه) | ||
|- | |- | ||
|حضور در جنگها | |حضور در جنگها | ||
خط ۴۸: | خط ۴۸: | ||
|} | |} | ||
</div> | </div> | ||
'''ابوایوب انصاری''' با حضوری مستمر در جبهههای نبرد، عشق و ارادت کامل به [[اهل بیت]] پیامبر (صلی الله علیه) و پیروی از رهبری [[علی (علیه السلام)]] پس از [[پیامبر (صلی الله علیه)]]. با داشتن این خصلتها در بین یاران پیامبر (صلی الله علیه) از جایگاهی والا برخوردار است. این چهره فداکار و مخلص از اولین روزهای ورود پیامبر (صلی الله علیه) به [[مدینه]]، خانه و زندگی سادهاش را به آن حضرت تقدیم کرد. | '''ابوایوب انصاری''' با حضوری مستمر در جبهههای نبرد، عشق و ارادت کامل به [[اهل بیت]] پیامبر (صلی الله علیه) و پیروی از رهبری [[علی بن ابی طالب|علی(علیه السلام)]] پس از [[حضرت محمد (ص)|پیامبر(صلی الله علیه)]]. با داشتن این خصلتها در بین یاران پیامبر (صلی الله علیه) از جایگاهی والا برخوردار است. این چهره فداکار و مخلص از اولین روزهای ورود پیامبر (صلی الله علیه) به [[مدینه]]، خانه و زندگی سادهاش را به آن حضرت تقدیم کرد. | ||
او به شدت مورد احترام و عنایت شخص پیامبر (صلی الله علیه)، علی (علیه السلام) و [[اصحاب]] و [[تابعین]] بود; به گونهای که پیامبر برای مادرش [[دعا]] کرد و چشمان نابینایش [[شفا]] یافت. هنگامی که [[امیرمومنان (علیه السلام)]] زمام امور [[مسلمانان]] را به دست گرفت، عطای او را پنج برابر افزایش داد. وقتی [[ابن عباس]] تمام داراییاش را که در منزل داشت، به احترام کاری که ابوایوب درباره پیامبر (صلی الله علیه) انجام داده بود، به وی واگذار کرد. میزان این [[انفاق]] را حدود چهل هزار نگاشتهاند. | او به شدت مورد احترام و عنایت شخص پیامبر (صلی الله علیه)، علی (علیه السلام) و [[اصحاب]] و [[تابعین]] بود; به گونهای که پیامبر برای مادرش [[دعا]] کرد و چشمان نابینایش [[شفا]] یافت. هنگامی که [[علی بن ابی طالب|امیرمومنان(علیه السلام)]] زمام امور [[مسلمانان]] را به دست گرفت، عطای او را پنج برابر افزایش داد. وقتی [[ابن عباس]] تمام داراییاش را که در منزل داشت، به احترام کاری که ابوایوب درباره پیامبر (صلی الله علیه) انجام داده بود، به وی واگذار کرد. میزان این [[انفاق]] را حدود چهل هزار نگاشتهاند. | ||
ابوایوب [[امامت]] جماعت [[مسجد النبی|مسجدالنبی]] مدینه را عهدهدار بود و پس از قتل [[عثمان]] از نخستین کسانی بود که با امام علی (علیه السلام) [[بیعت]] کرد. | ابوایوب [[امامت]] جماعت [[مسجد النبی|مسجدالنبی]] مدینه را عهدهدار بود و پس از قتل [[عثمان]] از نخستین کسانی بود که با امام علی (علیه السلام) [[بیعت]] کرد. | ||
او از آن پس در کنار [[امیرالمؤمنین (علیه السلام)]] در سه نبرد [[جنگ جمل]]، [[جنگ صفین]] و [[جنگ نهروان]] حضور یافت، با پیمان شکنان، ستم پیشگان و یاغیان ِ از [[دین]] برگشته جنگید و در این سه نبرد حماسهها آفرید. به عنوان نمونه میتوان به کشتن [[حرقوص بن زهیر سعدی]]، بنیانگذار [[خوارج]] در جنگ نهروان، اشاره کرد. | او از آن پس در کنار [[علی بن ابی طالب|امیرالمؤمنین(علیه السلام)]] در سه نبرد [[جنگ جمل]]، [[جنگ صفین]] و [[جنگ نهروان]] حضور یافت، با پیمان شکنان، ستم پیشگان و یاغیان ِ از [[دین]] برگشته جنگید و در این سه نبرد حماسهها آفرید. به عنوان نمونه میتوان به کشتن [[حرقوص بن زهیر سعدی]]، بنیانگذار [[خوارج]] در جنگ نهروان، اشاره کرد. | ||
پس از [[شهادت]] امام علی و در زمان حکومت [[معاویه]]، ابوایوب انصاری برای جنگ به [[قسطنطنیه]] ([[استانبول]] فعلی) رفت و سرانجام در سال 52، در هنگام محاصره قسطنطنیه بیمار شد و درگذشت. بنا به وصیتش او را در پای دیوار شهر قسطنطنیه به خاک سپردند. پس از استیلای ترکان بر قسطنطنیه، در محل دفن ابوایوب [[مسجد]] بزرگی بنا نهاده شد، و اکنون نیز مرقدش در شهر استانبول [[زیارتگاه]] [[شیعه]] و [[سنّی]] است. | پس از [[شهادت]] امام علی و در زمان حکومت [[معاویه]]، ابوایوب انصاری برای جنگ به [[قسطنطنیه]] ([[استانبول]] فعلی) رفت و سرانجام در سال 52، در هنگام محاصره قسطنطنیه بیمار شد و درگذشت. بنا به وصیتش او را در پای دیوار شهر قسطنطنیه به خاک سپردند. پس از استیلای ترکان بر قسطنطنیه، در محل دفن ابوایوب [[مسجد]] بزرگی بنا نهاده شد، و اکنون نیز مرقدش در شهر استانبول [[زیارتگاه]] [[شیعه]] و [[سنّی]] است. | ||
خط ۶۲: | خط ۶۲: | ||
== شرافت نسبی ابوایوب == | == شرافت نسبی ابوایوب == | ||
یکی از اجداد ابوایوب، از عالمان بزرگ و حق جوی [[یهود]] بود. وی بنابر آموزههای [[حضرت موسی (علیه السلام)]]، منتظر [[بعثت]] پیامبر اسلام بود و چون بر این باور بود که پیامبر در مدینه ظهور میکند، در آن شهر سکونت کرد تا هنگام بعثت، در زمره یاران ایشان قرار گیرد. <ref>عبدالله المامقانی، تنقیح المقال، ج1، ص 391</ref> | یکی از اجداد ابوایوب، از عالمان بزرگ و حق جوی [[یهود]] بود. وی بنابر آموزههای [[حضرت موسی|حضرت موسی(علیه السلام)]]، منتظر [[بعثت]] پیامبر اسلام بود و چون بر این باور بود که پیامبر در مدینه ظهور میکند، در آن شهر سکونت کرد تا هنگام بعثت، در زمره یاران ایشان قرار گیرد. <ref>عبدالله المامقانی، تنقیح المقال، ج1، ص 391</ref> | ||
= | == ابوایوب انصاری؛ خدمتکار == | ||
از آن هنگام که پیامبر خدا به منزل ابوایوب وارد شدند، وی با همه وجود به خدمت حضرت کمر بست. ابوایوب، تنها بزغالهاش را سر ذبح نمود و با اندکی جو که در خانه داشت، نان تهیه کرد. به این ترتیب، غذایی برای [[پیامبر اکرم (صلی الله علیه)]] و همراهان ایشان آماده ساخت و از ایشان پذیرایی کرد. در تمام مدت اقامت پیامبر، ابوایوب همچون خدمتکاری فداکار در خدمت حضرت بود. وی از چاههای أنس و مالک بن نضر برای حضرت آب آشامیدنی میآورد. او همواره غذایی مناسب تهیه میکرد و با دقت فراوان میکوشید غذایی فراهم کند که پیامبر دوست داشته باشند. تا [[رسول خدا (صلی الله علیه)]] غذا نمیخوردند، او و مادرش به غذا دست نمیزدند. | از آن هنگام که پیامبر خدا به منزل ابوایوب وارد شدند، وی با همه وجود به خدمت حضرت کمر بست. ابوایوب، تنها بزغالهاش را سر ذبح نمود و با اندکی جو که در خانه داشت، نان تهیه کرد. به این ترتیب، غذایی برای [[حضرت محمد (ص)|پیامبر اکرم(صلی الله علیه)]] و همراهان ایشان آماده ساخت و از ایشان پذیرایی کرد. در تمام مدت اقامت پیامبر، ابوایوب همچون خدمتکاری فداکار در خدمت حضرت بود. وی از چاههای أنس و مالک بن نضر برای حضرت آب آشامیدنی میآورد. او همواره غذایی مناسب تهیه میکرد و با دقت فراوان میکوشید غذایی فراهم کند که پیامبر دوست داشته باشند. تا [[حضرت محمد (ص)|رسول خدا(صلی الله علیه)]] غذا نمیخوردند، او و مادرش به غذا دست نمیزدند. | ||
ابوایوب میگوید: "شبی غذایی آماده کردیم که در آن پیاز و سیر بود. پیامبر از آن غذا نخورند. نزد ایشان رفتم و گفتم: پدر و مادرم به فدایت چرا چیزی میل نکردید؟ حضرت فرمودند: غذای امروز سیر داشت و من چون با مردم دیدار میکنم، از خوردن این غذا معذورم، ولی خوردن آن برای شما اشکالی ندارد. از آن پس همواره غذایی آماده میکردیم که پیامبر خدا بپسندند". <ref>ابن هشام، السیره النبویه، تحقیق مصطفی السقاءو... ، ج2، ص 144</ref> | ابوایوب میگوید: "شبی غذایی آماده کردیم که در آن پیاز و سیر بود. پیامبر از آن غذا نخورند. نزد ایشان رفتم و گفتم: پدر و مادرم به فدایت چرا چیزی میل نکردید؟ حضرت فرمودند: غذای امروز سیر داشت و من چون با مردم دیدار میکنم، از خوردن این غذا معذورم، ولی خوردن آن برای شما اشکالی ندارد. از آن پس همواره غذایی آماده میکردیم که پیامبر خدا بپسندند". <ref>ابن هشام، السیره النبویه، تحقیق مصطفی السقاءو... ، ج2، ص 144</ref> | ||
ابوایوب و مادر بزرگوارش، در طول میزبانی از رسول خدا (صلی الله علیه) با دقت، ادب و احترام کامل از آن حضرت پذیرایی میکردند و همواره مراقب بودند کاری برخلاف آداب اسلامی انجام ندهند. روزی ابوایوب با خود اندیشید، مبادا راه رفتن او و مادرش در طبقه بالا، رسول خدا (صلی الله علیه) را در طبقه پایین آزار دهد. این بود که نزد پیامبر آمد و دراینباره پرس و جو کرد. حضرت فرمودند: "من در طبقه پایین راحت ترم". با این همه، ابوایوب در رفت و آمدها و انجام کارهای مربوط به نظافت خانه، پخت و پز و... بسیار دقت میکرد تا مبادا موجب برهم خوردن آسایش پیامبر اکرم (صلی الله علیه) گردد. | ابوایوب و مادر بزرگوارش، در طول میزبانی از رسول خدا(صلی الله علیه) با دقت، ادب و احترام کامل از آن حضرت پذیرایی میکردند و همواره مراقب بودند کاری برخلاف آداب اسلامی انجام ندهند. روزی ابوایوب با خود اندیشید، مبادا راه رفتن او و مادرش در طبقه بالا، رسول خدا(صلی الله علیه) را در طبقه پایین آزار دهد. این بود که نزد پیامبر آمد و دراینباره پرس و جو کرد. حضرت فرمودند: "من در طبقه پایین راحت ترم". با این همه، ابوایوب در رفت و آمدها و انجام کارهای مربوط به نظافت خانه، پخت و پز و... بسیار دقت میکرد تا مبادا موجب برهم خوردن آسایش پیامبر اکرم(صلی الله علیه) گردد. | ||
== یاری پیامبر (صلی الله علیه) پس از میزبانی == | == یاری پیامبر(صلی الله علیه) پس از میزبانی == | ||
ابوایوب، حتی پس از آنکه پیامبر خدا در خانه کنار [[مسجد]] ساکن شدند، باز هم در حد توان به آن حضرت کمک میکرد. ام المومنین ام سلمه میگوید: "برخی از انصار بیشتر از دیگران به رسول خدا (صلی الله علیه) نیکی میکردند. یکی از آنان ابوایوب انصاری بود. آنان همواره پیامبر اکرم (صلی الله علیه) را در انجام کارها یاری میکردند". <ref>محمدبن سعد، طبقات الکبری، ج8، ص 163</ref> | ابوایوب، حتی پس از آنکه پیامبر خدا در خانه کنار [[مسجد]] ساکن شدند، باز هم در حد توان به آن حضرت کمک میکرد. ام المومنین ام سلمه میگوید: "برخی از انصار بیشتر از دیگران به رسول خدا(صلی الله علیه) نیکی میکردند. یکی از آنان ابوایوب انصاری بود. آنان همواره پیامبر اکرم(صلی الله علیه) را در انجام کارها یاری میکردند". <ref>محمدبن سعد، طبقات الکبری، ج8، ص 163</ref> | ||
هنگامی که حضرت زهرا( | هنگامی که [[حضرت فاطمه زهرا|حضرت زهرا(معنی سلام الله علیها)]] به عقد علی(علیه السلام) درآمد، ابوایوب انصاری گوسفندی را به پیامبر اکرم(صلی الله علیه) هدیه داد. پیامبر هدیه وی را پذیرفتند و برای وی دعا فرمودند. <ref>محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج18، ص 21</ref> | ||
== شرکت ابوایوب در جنگها == | == شرکت ابوایوب در جنگها == |