۸۷٬۷۷۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' ترین' به 'ترین') |
جز (جایگزینی متن - 'بی معنا' به 'بیمعنا') |
||
خط ۵۲: | خط ۵۲: | ||
== سعدالدین تفتازانی (عباد با افعال شان مستحق ثواب و عقاب هستند) == | == سعدالدین تفتازانی (عباد با افعال شان مستحق ثواب و عقاب هستند) == | ||
شخصیت بعدی اشاعره، سعدالدین تفتازانی است. وی درباره افعال اختیاری انسانها، پیرو نظریه کسب است، با این تفاوت که در تفسیر این نظریه اعتقادی فراختر از اشعری دارد و معقتد است که بندگان قادرند که در حال اختیار افعال خود را انجام دهند و نسبت به آن مستحق ثواب و عقاب شوند. نوشته است:«و للعباد أفعال اختیاریة یثابون بها ان کانت طاعة و یعاقبون علیها ان کانت معصیة، لا کما زعمت الجبریة من أنه لا فعل للعبد أصلا و أن حرکاته بمنزلة حرکات الجمادات لا قدرة للعبد علیها و لا قصد و لا اختیار، و هذا باطل لأنا نفرق بالضرورة بین حرکة البطش و حرکة الارتعاش و نعلم أن الأول باختیاره دون الثانی و لأنه لو لم یکن للعبد فعل أصلا، لما صح تکلیفه و لا ترتب استحقاق الثواب و العقاب علی أفعاله و لا اسناد الأفعال التی تقتضی سابقیة القصد و الاختیار إلیه علی سبیل الحقیقة. مثل صلی و صام و کتب بخلاف مثل طال الغلام و اسود لونه و النصوص القطعیة تنفی ذلک. کقوله تعالی: «جَزاءً بِما کانُوا یَعْمَلُونَ سوره واقعه، آیه 24» و قوله تعالی: «فَمَنْ شاءَ فَلْیُؤْمِنْ، وَ مَنْ شاءَ فَلْیَکْفُر سوره سوره کهف، آیه 29ْ» الی غیر ذلک. | شخصیت بعدی اشاعره، سعدالدین تفتازانی است. وی درباره افعال اختیاری انسانها، پیرو نظریه کسب است، با این تفاوت که در تفسیر این نظریه اعتقادی فراختر از اشعری دارد و معقتد است که بندگان قادرند که در حال اختیار افعال خود را انجام دهند و نسبت به آن مستحق ثواب و عقاب شوند. نوشته است:«و للعباد أفعال اختیاریة یثابون بها ان کانت طاعة و یعاقبون علیها ان کانت معصیة، لا کما زعمت الجبریة من أنه لا فعل للعبد أصلا و أن حرکاته بمنزلة حرکات الجمادات لا قدرة للعبد علیها و لا قصد و لا اختیار، و هذا باطل لأنا نفرق بالضرورة بین حرکة البطش و حرکة الارتعاش و نعلم أن الأول باختیاره دون الثانی و لأنه لو لم یکن للعبد فعل أصلا، لما صح تکلیفه و لا ترتب استحقاق الثواب و العقاب علی أفعاله و لا اسناد الأفعال التی تقتضی سابقیة القصد و الاختیار إلیه علی سبیل الحقیقة. مثل صلی و صام و کتب بخلاف مثل طال الغلام و اسود لونه و النصوص القطعیة تنفی ذلک. کقوله تعالی: «جَزاءً بِما کانُوا یَعْمَلُونَ سوره واقعه، آیه 24» و قوله تعالی: «فَمَنْ شاءَ فَلْیُؤْمِنْ، وَ مَنْ شاءَ فَلْیَکْفُر سوره سوره کهف، آیه 29ْ» الی غیر ذلک. | ||
یعنی و برای بندگان افعالی اختیاری است که به واسطه آن ثواب میبرند اگر آن فعل طاعت باشد و عقاب میشوند اگر آن فعل معصیت باشد؛ نه به آن چیزی که جبریه معتقدند که هیچ فعلی به عبد منتسب نیست و حرکاتش به منزله حرکات جمادات است که قدرت و قصد و اختیاری برای آن متصور نیست و البته این فرضیه باطل است، زیرا ما فرق میان حرکات اختیاری و اضطراری را متوجه میشویم. حرکات ارادی شامل هر حرکتی است که از اراده و اختیار انسان ناشی شود مثل افعال روزانه از جمله عبادات و حرکات اضطراری حرکاتی است که از اختیار انسان خارج است مثل حرکات ناشی از ارتعاشات و یا مثل سقوط از بلندی و... که هیچ اختیاری در آن ندارد. علاوه، اگر معتقد باشیم که هیچ فعلی به عباد مستند نباشد، پس وجود احکام تکلیفی و ثواب و عقاب نیز | یعنی و برای بندگان افعالی اختیاری است که به واسطه آن ثواب میبرند اگر آن فعل طاعت باشد و عقاب میشوند اگر آن فعل معصیت باشد؛ نه به آن چیزی که جبریه معتقدند که هیچ فعلی به عبد منتسب نیست و حرکاتش به منزله حرکات جمادات است که قدرت و قصد و اختیاری برای آن متصور نیست و البته این فرضیه باطل است، زیرا ما فرق میان حرکات اختیاری و اضطراری را متوجه میشویم. حرکات ارادی شامل هر حرکتی است که از اراده و اختیار انسان ناشی شود مثل افعال روزانه از جمله عبادات و حرکات اضطراری حرکاتی است که از اختیار انسان خارج است مثل حرکات ناشی از ارتعاشات و یا مثل سقوط از بلندی و... که هیچ اختیاری در آن ندارد. علاوه، اگر معتقد باشیم که هیچ فعلی به عباد مستند نباشد، پس وجود احکام تکلیفی و ثواب و عقاب نیز بیمعنا خواهد شد و البته افعالی چون نماز و روزه که اقتضای آن بر قصد و اختیار است با این فرض نمیتواند به طور واقعی به عبد مستند شود. اما موضوعاتی چون بلندی قامت یا سیاهی پوست در اختیار انسان نیست که بتواند با اراده و حرکت آن را تغییر دهد. با ملاحظه مطالب فوق مشاهده میکنیم که نصوص قطعی قرآن، انتساب فعل به انسان را واقعی میداند آن جا که میفرماید به آن چه انجام میدهند جزا داده میشوند و یا میفرماید کسی که ما راه هدایت را نشان دادیم اگر خواست مومن میشود و اگر نخواست کافر میشود. | ||
بااینحال تفتازانی مشی کلی اشاعره را در اعتقاد به توحید افعالی و دفاع متعصبانه از آن میپذیرد و خدای متعال را مصدر همه افعال از خیر و شر میداند و در اعتراض به معتزله مینویسد:«و الله تعالی خالق لأفعال العباد کلها من الکفر و الایمان و الطاعة و العصیان لا کما زعمت المعتزلة أن العبدخالق لأفعاله.<ref>تفتازانی سعدالدین، شرح العقائد النسفیة، ص 54</ref> | بااینحال تفتازانی مشی کلی اشاعره را در اعتقاد به توحید افعالی و دفاع متعصبانه از آن میپذیرد و خدای متعال را مصدر همه افعال از خیر و شر میداند و در اعتراض به معتزله مینویسد:«و الله تعالی خالق لأفعال العباد کلها من الکفر و الایمان و الطاعة و العصیان لا کما زعمت المعتزلة أن العبدخالق لأفعاله.<ref>تفتازانی سعدالدین، شرح العقائد النسفیة، ص 54</ref> |