۸۷٬۸۱۰
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'بی معنا' به 'بیمعنا') |
جز (جایگزینی متن - ' می کرد' به ' میکرد') |
||
خط ۳۶: | خط ۳۶: | ||
در 1347ش/ 1968 حبابى از ریاست دانشکده کنار گذاشته شد، بی آنکه سِمَت مناسب دیگرى به او پیشنهاد گردد. همچنین ریاست اتحادیه نویسندگان را، که خود پایه گذارش بود، از دست داد و به عضویت در آن بسنده کرد. جدایى از همسر اولش نیز روح او را درهم شکست، که در برخى ابیات مجموعه اشعار صوتى (صداى من) تجلى یافت. | در 1347ش/ 1968 حبابى از ریاست دانشکده کنار گذاشته شد، بی آنکه سِمَت مناسب دیگرى به او پیشنهاد گردد. همچنین ریاست اتحادیه نویسندگان را، که خود پایه گذارش بود، از دست داد و به عضویت در آن بسنده کرد. جدایى از همسر اولش نیز روح او را درهم شکست، که در برخى ابیات مجموعه اشعار صوتى (صداى من) تجلى یافت. | ||
در 1348ش/ 1969، حبابى استاد دانشگاه [[الجزایر]] (جامعة الجزائر) شد و نیز به عنوان مشاور آموزش عالى، بار دیگر سرزمین خود را ترک کرد. او به زبان عربى فصیح بسیار علاقهمند بود و در نشستهاى فرهنگستان زبان عربى در [[قاهره]] (مجمع اللغة العربیة بالقاهرة) شرکت | در 1348ش/ 1969، حبابى استاد دانشگاه [[الجزایر]] (جامعة الجزائر) شد و نیز به عنوان مشاور آموزش عالى، بار دیگر سرزمین خود را ترک کرد. او به زبان عربى فصیح بسیار علاقهمند بود و در نشستهاى فرهنگستان زبان عربى در [[قاهره]] (مجمع اللغة العربیة بالقاهرة) شرکت میکرد. در 1351ش/ 1972 رمان اکسیر الحیاة (کیمیاى زندگى) را در قاهره به چاپ رساند و در 1353ش/1974 نمونه اشعار فلسطینى و الجزایرى را در مجموعه اى بانام «دردهاى تأثیرگذار» به فرانسه ترجمه و چاپ کرد. در همین سال به وطن بازگشت و استاد پژوهشى غیرموظف وابسته به دانشگاه فاس (جامعة فاس) شد و با همسرش، استاد فاطمه جامعى، در حومه رباط سکونت گزید و منزل خود را به مرکزى علمى با نام انجمن فلسفه مغرب (جمعیة الفلسفة بالمغرب) تبدیل ساخت. | ||
در 1359ش/ 1980 تأملات فى اللغو واللغة (تأملاتى در بیمعنایى و زبان) در [[تونس]] چاپ کرد. در 1361ش/1982 در پاریس عنوان امیر داستان نویسى را کسب کرد و در 1366ش/ 1987 نامزد جایزه ادبى [[نوبل]] شد. در 1367ش/1988، جایزه بزرگ ملى لیاقت (جائزةالاستحقاق الکبرى) را براى مجموعه اشعارش دریافت کرد. در آستانه بازنشستگى در همین سال، جشن بزرگداشتى براى وى برگزار شد. در 1369ش/ 1990 کتاب مفاهیم مبهمة فى الفکر العربى المعاصر را در قاهره به چاپ رساند. | در 1359ش/ 1980 تأملات فى اللغو واللغة (تأملاتى در بیمعنایى و زبان) در [[تونس]] چاپ کرد. در 1361ش/1982 در پاریس عنوان امیر داستان نویسى را کسب کرد و در 1366ش/ 1987 نامزد جایزه ادبى [[نوبل]] شد. در 1367ش/1988، جایزه بزرگ ملى لیاقت (جائزةالاستحقاق الکبرى) را براى مجموعه اشعارش دریافت کرد. در آستانه بازنشستگى در همین سال، جشن بزرگداشتى براى وى برگزار شد. در 1369ش/ 1990 کتاب مفاهیم مبهمة فى الفکر العربى المعاصر را در قاهره به چاپ رساند. | ||
خط ۴۹: | خط ۴۹: | ||
مکتب فلسفى موردنظر او باعنوان شخص باورى واقع گرا، در قالب مکتبهاى فلسفى معاصر و در امتداد آراى فلسفى افرادى چون امانوئل مونیه (متوفى 1329ش/ 1950) است، اما ساختارى ویژه دارد. این فلسفه واقع گراست و به ابعاد اخلاقى و انسانى در فرد توجه میکند و در صدد اثبات آن است که نوگرایى باید آزادى و پویایى را براى انسان به ارمغان آورد. | مکتب فلسفى موردنظر او باعنوان شخص باورى واقع گرا، در قالب مکتبهاى فلسفى معاصر و در امتداد آراى فلسفى افرادى چون امانوئل مونیه (متوفى 1329ش/ 1950) است، اما ساختارى ویژه دارد. این فلسفه واقع گراست و به ابعاد اخلاقى و انسانى در فرد توجه میکند و در صدد اثبات آن است که نوگرایى باید آزادى و پویایى را براى انسان به ارمغان آورد. | ||
حبابى به گفتگوى مثبت بین فرهنگهاى مختلف اعتقاد داشت و هر نوع تعصب را محکوم | حبابى به گفتگوى مثبت بین فرهنگهاى مختلف اعتقاد داشت و هر نوع تعصب را محکوم میکرد. او شخص باورى اسلامى را پذیرفته و بارها از مکتب خود به این نام یاد کرده است. | ||
== دیدگاه فسلفی == | == دیدگاه فسلفی == |