پرش به محتوا

فارابی: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۰۸ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۰ ژانویهٔ ۲۰۲۳
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۶۱: خط ۶۱:
ابن خلکان می‌گوید:«فاراب را در زمان وی اطراز می‌نامیدند و این شهری آباد و نزدیک به تمدن [[چین]] بوده است و اهالی آن، از قرن سوم هجری، بعد از حمله نوح سامانی به [[اسلام]] گرویدند». <ref>ابن خلکان، وفیات الاعیان، ص 100</ref>
ابن خلکان می‌گوید:«فاراب را در زمان وی اطراز می‌نامیدند و این شهری آباد و نزدیک به تمدن [[چین]] بوده است و اهالی آن، از قرن سوم هجری، بعد از حمله نوح سامانی به [[اسلام]] گرویدند». <ref>ابن خلکان، وفیات الاعیان، ص 100</ref>


در دوران سامانیان و عصر فارابی، ایران بسیار گسترده تر از امروز بود و بخش بزرگی از آسیای میانه، [[ماوراء‌النهر]] و [[افغانستان]]، جزء ایران و خراسان آن روز بود. <ref>معجم البلدان، ج 2، ص 350</ref>
در دوران سامانیان و عصر فارابی، ایران بسیار گسترده تر از امروز بود و بخش بزرگی از آسیای میانه، [[ماوراء النهر|ماوراء‌النهر]] و [[افغانستان]]، جزء ایران و خراسان آن روز بود. <ref>معجم البلدان، ج 2، ص 350</ref>


== تحصیلات فارابی ==
== تحصیلات فارابی ==
خط ۹۳: خط ۹۳:
'''سوم''': اعمال و رفتار وی که از طریق نقل تاریخی بیان شده است.
'''سوم''': اعمال و رفتار وی که از طریق نقل تاریخی بیان شده است.


بسیاری از شرح حال نویسان در شیعی مذهب بودن فارابی‌تردید نکرده‌اند. صاحب [[اعیان الشیعه]] معتقد است:فارابی اولین فیلسوف در اسلام است و بعضی از معاصران گفته‌اند که فارابی با هیچ کس ارتباط نداشت مگر با اهل فضل از [[شیعیان]]، به خاطر جامعیت عقیده و مذهب. و گفته‌اند که هر کس درباره فارابی تأمل کند، درمی‌یابد که او از [[امامیه]] عدلیه و قائلان به [[عصمت]] ائمه(علیه السلام) است. <ref> امین، محسن، اعیان الشیعه، ج 43، ص 263</ref>
بسیاری از شرح حال نویسان در شیعی مذهب بودن فارابی‌تردید نکرده‌اند. صاحب [[اعیان الشیعه]] معتقد است:فارابی اولین فیلسوف در اسلام است و بعضی از معاصران گفته‌اند که فارابی با هیچ کس ارتباط نداشت مگر با اهل فضل از [[شیعیان]]، به خاطر جامعیت عقیده و مذهب. و گفته‌اند که هر کس درباره فارابی تأمل کند، درمی‌یابد که او از [[امامیه]] عدلیه و قائلان به [[عصمت]] [[ائمه|ائمه(علیه السلام)]] است. <ref> امین، محسن، اعیان الشیعه، ج 43، ص 263</ref>
علامه شیخ [[آقا بزرگ طهرانی]] آورده است که از مواضعی از آثار فارابی روشن می‌شود که ایشان جزء امامیه عدلیه قائلان به عصمت [[ائمه(علیه السلام)]] بوده است. <ref>طهرانى، آقا بزرگ، الذریعه الى تصانیف الشیعه، ج 1، ص 33. براى اطلاع بیش‌تر، ر. ک: به روضات الجنات؛ تأسیس الشیعه</ref>
علامه شیخ [[آقا بزرگ طهرانی]] آورده است که از مواضعی از آثار فارابی روشن می‌شود که ایشان جزء امامیه عدلیه قائلان به عصمت ائمه(علیه السلام) بوده است. <ref>طهرانى، آقا بزرگ، الذریعه الى تصانیف الشیعه، ج 1، ص 33. براى اطلاع بیش‌تر، ر. ک: به روضات الجنات؛ تأسیس الشیعه</ref>


الفاخوری و الجر معتقدند که فلسفه فارابی، آمیزه‌ای از حکمت ارسطویی و نوافلاطونی است که رنگ اسلامی و به خصوص [[شیعه اثناعشری]] به خود گرفته است. او در منطق و طبیعیات، ارسطویی و در [[اخلاق]] و سیاست، افلاطونی و در ما بعد الطبیعه، قلوطینی است. <ref>الفاخورى، حنا و الجر، خلیل، تاریخ فلسفه در جهان اسلام، ص 401</ref>
الفاخوری و الجر معتقدند که فلسفه فارابی، آمیزه‌ای از حکمت ارسطویی و نوافلاطونی است که رنگ اسلامی و به خصوص [[شیعه اثنی عشری|شیعه اثناعشری]] به خود گرفته است. او در منطق و طبیعیات، ارسطویی و در [[اخلاق]] و سیاست، افلاطونی و در ما بعد الطبیعه، قلوطینی است. <ref>الفاخورى، حنا و الجر، خلیل، تاریخ فلسفه در جهان اسلام، ص 401</ref>


لاووست می‌گوید:«ویژگی‌هایی که فارابی درباره رئیس مدینه فاضله ذکر کرده است، همان ویژگی‌های شیعه در مورد [[امامان]] و مخصوصاً [[امام علی(علیه السلام)]] اولین امام و یکی از [[صحابه]] پیامبر و جانشین [[شرعی]] او است سپس این که رئیس مدینه فاضله می‌تواند از افاضه عقل فعال برخوردار باشد و با آن متحد گردد. بنابراین، نبی و [[امام]]، هر دو دارای نفس برتر هستند و از فیض قدسی برخوردارند و عنایت الهی شامل آنها می‌شود. این همان دیدگاهی است که شیعه به آن معتقد است. <ref>عبدالسلام بن عبدالعالى، الفلسفه السیاسیه عندالفاربى، ص 25</ref>
لاووست می‌گوید:«ویژگی‌هایی که فارابی درباره رئیس مدینه فاضله ذکر کرده است، همان ویژگی‌های شیعه در مورد [[امامان]] و مخصوصاً [[علی بن ابی طالب|امام علی(علیه السلام)]] اولین امام و یکی از [[صحابه]] پیامبر و جانشین [[شرعی]] او است سپس این که رئیس مدینه فاضله می‌تواند از افاضه عقل فعال برخوردار باشد و با آن متحد گردد. بنابراین، نبی و [[امام]]، هر دو دارای نفس برتر هستند و از فیض قدسی برخوردارند و عنایت الهی شامل آنها می‌شود. این همان دیدگاهی است که شیعه به آن معتقد است. <ref>عبدالسلام بن عبدالعالى، الفلسفه السیاسیه عندالفاربى، ص 25</ref>


استاد عبدالله نعمه با تأکید بر مطلب فوق می‌گوید:«شروط و حدود و اوصافی که برای رئیس مدینه فاضله شمرده است، همان اوصافی است که پیامبر و ائمه(علیه السلام) از نظر شیعه باید متصف بدان باشند؛ مثلاً می‌گوید:رئیس مدینه فاضله باید به مقتضای طبیعت و فطرت، شایسته مقامی باشد که به او سپرده می‌شود.» <ref> نعمه، عبدالله، فلاسفه شیعه، ص 403</ref>
استاد عبدالله نعمه با تأکید بر مطلب فوق می‌گوید:«شروط و حدود و اوصافی که برای رئیس مدینه فاضله شمرده است، همان اوصافی است که پیامبر و ائمه(علیه السلام) از نظر شیعه باید متصف بدان باشند؛ مثلاً می‌گوید:رئیس مدینه فاضله باید به مقتضای طبیعت و فطرت، شایسته مقامی باشد که به او سپرده می‌شود.» <ref> نعمه، عبدالله، فلاسفه شیعه، ص 403</ref>
خط ۱۰۶: خط ۱۰۶:
ویژگی‌های رئیس اول را چنین بر می‌شمارد:
ویژگی‌های رئیس اول را چنین بر می‌شمارد:


# [[ولایت مطلقه]] دارند.
# [[ولایت فقیه|ولایت مطلقه]] دارند.
# ولایتشان مقتضای فطرت و طبیعت آنها و ماهیت صناعتشان است.
# ولایتشان مقتضای فطرت و طبیعت آنها و ماهیت صناعتشان است.
# عدم شرطیت مقبولیت در ثبوت [[امامت]].
# عدم شرطیت مقبولیت در ثبوت [[امامت]].
confirmed، مدیران
۳۳٬۹۰۲

ویرایش