پرش به محتوا

ابن ملجم: تفاوت میان نسخه‌ها

۲ بایت حذف‌شده ،  ‏۱۰ ژانویهٔ ۲۰۲۳
جز
جایگزینی متن - ' آن ها' به ' آنها'
جز (جایگزینی متن - 'می دهم' به 'می‌دهم')
جز (جایگزینی متن - ' آن ها' به ' آنها')
خط ۴۰: خط ۴۰:


== مکان قبر ابن ملجم ==
== مکان قبر ابن ملجم ==
درباره ی مکان و جایگاه قرار گرفتن قبر ابن ملجم از [[ابن بطوطه]]، سیاح معروف نقل شده است که: هنگامی که به [[کوفه]] مسافرت کردم، در غربی جبانه کوفه، در زمینی سرتاسر سفید، زمینی بسیار سیاه دیدم و از روی کنجکاوی علت آن را پرسیدم، و چون به تحقیق مشغول شدم مردم آن دیار گفتند: اینجا قبر ابن ملجم، قاتل حضرت علیعلیه السلام، است و عادت اهل کوفه این است که هر سال هیزم زیادی در سر قبر ابن ملجم جمع می کنند و به مدت ۷ روز آن ها را در این مکان می سوزانند<ref>رحله ابن بطوطه: ۱۴۷؛ نفائح العلام: ۴۰۹؛ تقویم شیعه: ۲۹۳.</ref>.  
درباره ی مکان و جایگاه قرار گرفتن قبر ابن ملجم از [[ابن بطوطه]]، سیاح معروف نقل شده است که: هنگامی که به [[کوفه]] مسافرت کردم، در غربی جبانه کوفه، در زمینی سرتاسر سفید، زمینی بسیار سیاه دیدم و از روی کنجکاوی علت آن را پرسیدم، و چون به تحقیق مشغول شدم مردم آن دیار گفتند: اینجا قبر ابن ملجم، قاتل حضرت علیعلیه السلام، است و عادت اهل کوفه این است که هر سال هیزم زیادی در سر قبر ابن ملجم جمع می کنند و به مدت ۷ روز آنها را در این مکان می سوزانند<ref>رحله ابن بطوطه: ۱۴۷؛ نفائح العلام: ۴۰۹؛ تقویم شیعه: ۲۹۳.</ref>.  


== مسلمان شدن یک راهب با دیدن عذاب ابن ملجم ==
== مسلمان شدن یک راهب با دیدن عذاب ابن ملجم ==
یکی از عذاب های ابن ملجم که پس از مرگ او، از سوی [[خداوند]] نازل گردید، توسط پرنده ای صورت می گرفت، به نحوی که شیخ راوندی با استناد از حسن بن محمد، معروف به ابن رفا، در کوفه روایت کرده است: یک روز وقتی در مسجدالحرام بودم دیدم مردم در مقام [[حضرت ابراهیم |حضرت ابراهیم علیه السلام]] جمع شده‌اند و در آن جا یک مرد نشسته بود. از مردم سؤال کردم که آن مرد کیست؟ به من گفتند: آن یک [[راهب]] است که اسلام آورده است.
یکی از عذاب های ابن ملجم که پس از مرگ او، از سوی [[خداوند]] نازل گردید، توسط پرنده ای صورت می گرفت، به نحوی که شیخ راوندی با استناد از حسن بن محمد، معروف به ابن رفا، در کوفه روایت کرده است: یک روز وقتی در مسجدالحرام بودم دیدم مردم در مقام [[حضرت ابراهیم |حضرت ابراهیم علیه السلام]] جمع شده‌اند و در آن جا یک مرد نشسته بود. از مردم سؤال کردم که آن مرد کیست؟ به من گفتند: آن یک [[راهب]] است که اسلام آورده است.
راوی می‌گوید: به او نزدیک شدم و یک پیرمرد با عبای پشمی را دیدم که در مقام حضرت ابراهیم نشسته بود و شنیدم که می گفت: من رئیس راهبان در [[صومعه]] هستم. روزی پرنده ای شبیه عقاب دیدم که یک قسمت از بدن یک نفر را از حلقومش را بیرون انداخت، پس قسمت دیگرش را بیرون انداخت تا وقتی که آن ها تبدیل به یک انسان کامل شدند. پس من از آن شخص سؤال کردم: تو چه کسی هستی؟ هیچ جوابی به من نداد. به او گفتم: تو را قسم می‌دهم به آن کسی که تو را آفرید، به من بگو تو چه کسی هستی؟
راوی می‌گوید: به او نزدیک شدم و یک پیرمرد با عبای پشمی را دیدم که در مقام حضرت ابراهیم نشسته بود و شنیدم که می گفت: من رئیس راهبان در [[صومعه]] هستم. روزی پرنده ای شبیه عقاب دیدم که یک قسمت از بدن یک نفر را از حلقومش را بیرون انداخت، پس قسمت دیگرش را بیرون انداخت تا وقتی که آنها تبدیل به یک انسان کامل شدند. پس من از آن شخص سؤال کردم: تو چه کسی هستی؟ هیچ جوابی به من نداد. به او گفتم: تو را قسم می‌دهم به آن کسی که تو را آفرید، به من بگو تو چه کسی هستی؟
او گفت: من ابن ملجم مرادی هستم، به او گفتم تو چه گناهی نموده ای که به طور پیوسته تکه های بدنت را این پرنده پس می اندازد و مجدد از هم جدا کرده و فرو می برد؟
او گفت: من ابن ملجم مرادی هستم، به او گفتم تو چه گناهی نموده ای که به طور پیوسته تکه های بدنت را این پرنده پس می اندازد و مجدد از هم جدا کرده و فرو می برد؟
به من گفت: من قاتل [[علی بن ابی طالب]] هستم، و به خاطر همین خداوند این پرنده را قرار داده تا هر روز با این کار مرا عذاب نماید.
به من گفت: من قاتل [[علی بن ابی طالب]] هستم، و به خاطر همین خداوند این پرنده را قرار داده تا هر روز با این کار مرا عذاب نماید.
Writers، confirmed، مدیران
۸۷٬۷۷۵

ویرایش