ریشه‌های عربیت مردم مصر (مقاله): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'میآمد' به 'می‌آمد'
جز (جایگزینی متن - 'میبرد' به 'می‌برد')
جز (جایگزینی متن - 'میآمد' به 'می‌آمد')
خط ۲۷: خط ۲۷:
===1- حضور اعراب قبل از فتح اسلامی در مصر ===
===1- حضور اعراب قبل از فتح اسلامی در مصر ===
در اینکه مصریان در طول تاریخ همسایه اعراب بودند و روابط زیادی بین آنها وجود داشته، شکی نیست. آمدن اعراب قبل از اسلام به مصر یکی از واقعیات تاریخ است. عربها از زمانهای بسیار دور در شبه جزیره عربستان بودهاند و به همه آنها لفظ عرب اطلاق شده است. گفته شده است، عرب به معنی ساکن بادیه است. سپس این لفظ بر همه ساکنان شبه جزیره عربی اطلاق گردید <ref>(القلقشندی، 1982: 11)</ref>.
در اینکه مصریان در طول تاریخ همسایه اعراب بودند و روابط زیادی بین آنها وجود داشته، شکی نیست. آمدن اعراب قبل از اسلام به مصر یکی از واقعیات تاریخ است. عربها از زمانهای بسیار دور در شبه جزیره عربستان بودهاند و به همه آنها لفظ عرب اطلاق شده است. گفته شده است، عرب به معنی ساکن بادیه است. سپس این لفظ بر همه ساکنان شبه جزیره عربی اطلاق گردید <ref>(القلقشندی، 1982: 11)</ref>.
عربها از همان زمانهای دور به صورت موجها یا هجرتها خارج شدند و به میان دورود، شام و برخی هم به حدود بلاد نیل روی آوردند. راه اول آنان به مصر شبه جزیره سینا بود و راه دوم، از طریق دریای سرخ بوده است. در عصر اول امپراطوری مصر و دوران دوم فرعونها (3200 ق – م) عربهای غارتگر، صحرای شرقی مصر را برای اقامت خود برگزیدند و به صورت قبایل گوناگون در این سرزمین به زندگی پرداختند <ref>(الریطی، بی تا26: وخورشید البری، 1992: 7)</ref>. هرودوت هنگام دیدار از مصر در سال 446-445 ق – م میگوید که در قسمتهای شرقی مصر قبایل عرب وجود دارد و صحرای بین نیل و دریای سرخ را در دوران فرعونها «بلاد عرب» میگویند <ref>(جواد علی، 1953: 2/286)</ref>. سپاهیان داریوش هخامنشی که مصر را تصرف کردند، عرب بودند. ولی فرماندهان ایرانی بودند <ref>(هرودوت، 1384: 4/104)</ref>. به گزارش مورخان وقتی که فرمانده مسلمین، عمروعاص، به سوی مصر میآمد. قومی از عربهای لخمی در حدود مصر ساکن بودند و تعدادی از عربها به صورت یک گروه جنگجو در سپاه روم هنگام دفاع از دژ بابالیون حضور داشتند <ref>(ابن عبدالحکم، 1961: 59)</ref>. عده دیگری از قبایل عرب از لخمیها و جذام در شهر «البهنسا» در سپاه روم بودند <ref>(الواقدی، بی تا: 53 و 54)</ref>. آخرین هجرتهای عربی به مصر قبل از ظهور اسلام، توسط برخی از بطون خزاعه بوده است <ref>(خورشید البری، 1992: 39)</ref>. مسلمین پس از فتح دمیاط مشاهده کردند که حدود بیستهزار نفر از اعراب «منتصره غسانی» در تنیس در برابر مسلمین صفآرایی کردند، ولی شکست خورده، فرمانده آنها اسیر گردید و تنیس تصرف شد. <ref>(مقریزی، بی تا: 1/ 7)</ref> از گزارشهای مورخان پیداست که از زمانهای دور اعراب در مصر حضور داشتهاند به ویژه اعرابی که از زمان نزدیک به فتح اسلامی وارد مصر شده بودند. این موضوع حرکت عربشدن مصریان را تسریع کرد، زیرا این اعراب که بنا به برخی گزارشها لغت و زبان قبطی را میدانستند <ref>(ابن عبدالحکم، 1920: 59)</ref>، عامل مهمی در امتزاج مصریان با اعراب مسلمان بودند در نتیجه موجب ترویج زبان عربی در مصر شدند. اما نمیتوان پذیرفت که حضور آنها در مصر موجب «عرب شدن» قبطیها پیش از اسلام شده بود.
عربها از همان زمانهای دور به صورت موجها یا هجرتها خارج شدند و به میان دورود، شام و برخی هم به حدود بلاد نیل روی آوردند. راه اول آنان به مصر شبه جزیره سینا بود و راه دوم، از طریق دریای سرخ بوده است. در عصر اول امپراطوری مصر و دوران دوم فرعونها (3200 ق – م) عربهای غارتگر، صحرای شرقی مصر را برای اقامت خود برگزیدند و به صورت قبایل گوناگون در این سرزمین به زندگی پرداختند <ref>(الریطی، بی تا26: وخورشید البری، 1992: 7)</ref>. هرودوت هنگام دیدار از مصر در سال 446-445 ق – م میگوید که در قسمتهای شرقی مصر قبایل عرب وجود دارد و صحرای بین نیل و دریای سرخ را در دوران فرعونها «بلاد عرب» میگویند <ref>(جواد علی، 1953: 2/286)</ref>. سپاهیان داریوش هخامنشی که مصر را تصرف کردند، عرب بودند. ولی فرماندهان ایرانی بودند <ref>(هرودوت، 1384: 4/104)</ref>. به گزارش مورخان وقتی که فرمانده مسلمین، عمروعاص، به سوی مصر می‌آمد. قومی از عربهای لخمی در حدود مصر ساکن بودند و تعدادی از عربها به صورت یک گروه جنگجو در سپاه روم هنگام دفاع از دژ بابالیون حضور داشتند <ref>(ابن عبدالحکم، 1961: 59)</ref>. عده دیگری از قبایل عرب از لخمیها و جذام در شهر «البهنسا» در سپاه روم بودند <ref>(الواقدی، بی تا: 53 و 54)</ref>. آخرین هجرتهای عربی به مصر قبل از ظهور اسلام، توسط برخی از بطون خزاعه بوده است <ref>(خورشید البری، 1992: 39)</ref>. مسلمین پس از فتح دمیاط مشاهده کردند که حدود بیستهزار نفر از اعراب «منتصره غسانی» در تنیس در برابر مسلمین صفآرایی کردند، ولی شکست خورده، فرمانده آنها اسیر گردید و تنیس تصرف شد. <ref>(مقریزی، بی تا: 1/ 7)</ref> از گزارشهای مورخان پیداست که از زمانهای دور اعراب در مصر حضور داشتهاند به ویژه اعرابی که از زمان نزدیک به فتح اسلامی وارد مصر شده بودند. این موضوع حرکت عربشدن مصریان را تسریع کرد، زیرا این اعراب که بنا به برخی گزارشها لغت و زبان قبطی را میدانستند <ref>(ابن عبدالحکم، 1920: 59)</ref>، عامل مهمی در امتزاج مصریان با اعراب مسلمان بودند در نتیجه موجب ترویج زبان عربی در مصر شدند. اما نمیتوان پذیرفت که حضور آنها در مصر موجب «عرب شدن» قبطیها پیش از اسلام شده بود.
   
   
===2- مهاجرت قبایل عرب به مصر پس از فتح اسلامی ===
===2- مهاجرت قبایل عرب به مصر پس از فتح اسلامی ===
خط ۳۶: خط ۳۶:


==== ب) تشکیل سپاه مرابط یا «مرابطه اسکندریه» ====
==== ب) تشکیل سپاه مرابط یا «مرابطه اسکندریه» ====
بر طبق دیوان جند که عمر آن را پایهریزی کرد، سپاهیان مسلمان از بیت المال عطا دریافت می‌کردند. اما افراد و قبایلی که پس از فتح مصر برای ادامه فتوح به مصر میآمدند، معمولا در جرگه مرابطها قرار میگرفتند، نامشان در دفتر بیت المال مصر ثبت نمیشد و از درآمد صدقات و غنایم به آنان داده میشد <ref>(الکندی، 1908: 418)</ref>. هر ساله از مدینه و یا سایر سرزمینهای اسلامی مرابطهایی به مصر و به ویژه اسکندریه میآمدند. ولی در سال 44 هـ. ق در زمان امارت عتبه بن ابوسفیان و به تقاضای رئیس مرابطان اسکندریه، معاویه دههزار نفر از شام و پنجهزار نفر از مدینه، به اسکندریه فرستاد <ref>(الکندی، 1407: 36 و ابن عبدالحکم، 1920: 130 و 131)</ref>. به عقیده برخی محققان عامل مهمترویج زبان عربی و عرب شدن مردم اسکندریه ورود مرابطان به این شهر بوده است <ref>(خورشید البری، 1992: 61)</ref>. مرابطان در منازلی که از رومیان به جای مانده بود ساکن شدند. این منازل کرایهای نبوده و خرید و فروش هم نمیشد و به ارث هم نمیماند. فقط برای سکونت مرابطان بود <ref>(رمضان، 1994: 12)</ref>.  
بر طبق دیوان جند که عمر آن را پایهریزی کرد، سپاهیان مسلمان از بیت المال عطا دریافت می‌کردند. اما افراد و قبایلی که پس از فتح مصر برای ادامه فتوح به مصر می‌آمدند، معمولا در جرگه مرابطها قرار میگرفتند، نامشان در دفتر بیت المال مصر ثبت نمیشد و از درآمد صدقات و غنایم به آنان داده میشد <ref>(الکندی، 1908: 418)</ref>. هر ساله از مدینه و یا سایر سرزمینهای اسلامی مرابطهایی به مصر و به ویژه اسکندریه می‌آمدند. ولی در سال 44 هـ. ق در زمان امارت عتبه بن ابوسفیان و به تقاضای رئیس مرابطان اسکندریه، معاویه دههزار نفر از شام و پنجهزار نفر از مدینه، به اسکندریه فرستاد <ref>(الکندی، 1407: 36 و ابن عبدالحکم، 1920: 130 و 131)</ref>. به عقیده برخی محققان عامل مهمترویج زبان عربی و عرب شدن مردم اسکندریه ورود مرابطان به این شهر بوده است <ref>(خورشید البری، 1992: 61)</ref>. مرابطان در منازلی که از رومیان به جای مانده بود ساکن شدند. این منازل کرایهای نبوده و خرید و فروش هم نمیشد و به ارث هم نمیماند. فقط برای سکونت مرابطان بود <ref>(رمضان، 1994: 12)</ref>.  


==== پ) تشویق حاکمان مسلمان برای مهاجرت قبایل عرب به مصر ====
==== پ) تشویق حاکمان مسلمان برای مهاجرت قبایل عرب به مصر ====
خط ۴۵: خط ۴۵:


==== ث) هجرت برای دستیابی به معادن طلا در مصر ====
==== ث) هجرت برای دستیابی به معادن طلا در مصر ====
دستیابی به معادن طلا در بلاد صعید مصر(مصر علیا) و به دستگیری تجارت پرسود آن: عربها قبل از اسلام از وجود طلا در معادن «الصعید» مصر با اطلاع بودند و با عبور از دریای سرخ برای استخراج و خرید آن به این منطقه میآمدند. پس از فتح اسلامی، اقامت برخی قبایل عرب در نزدیکی معادن طلا سرعت گرفت. آنان زمین را شکافته پس از رسیدن به این فلز گرانبها آن را در«اسوان» (شهر مرزی مصر در نزدیکی سودان) میفروختند <ref>(یعقوبی، 1347: 112 و 144)</ref>.
دستیابی به معادن طلا در بلاد صعید مصر(مصر علیا) و به دستگیری تجارت پرسود آن: عربها قبل از اسلام از وجود طلا در معادن «الصعید» مصر با اطلاع بودند و با عبور از دریای سرخ برای استخراج و خرید آن به این منطقه می‌آمدند. پس از فتح اسلامی، اقامت برخی قبایل عرب در نزدیکی معادن طلا سرعت گرفت. آنان زمین را شکافته پس از رسیدن به این فلز گرانبها آن را در«اسوان» (شهر مرزی مصر در نزدیکی سودان) میفروختند <ref>(یعقوبی، 1347: 112 و 144)</ref>.


==== ج) حاصلخیزی سرزمین مصر ====
==== ج) حاصلخیزی سرزمین مصر ====
Writers، confirmed، مدیران
۸۵٬۹۴۴

ویرایش