confirmed، مدیران
۳۷٬۲۳۶
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۸: | خط ۱۸: | ||
| وبگاه = | | وبگاه = | ||
}} | }} | ||
'''حضرت آدم ( | '''حضرت آدم (علیه السلام)''' نخستین پیامبر الهی و پدر بشر است. که مطابق با [[قرآن|قرآن،]] [[خداوند]] او را از خاک بیافرید و اسماء را به او تعلیم نمود و آنگاه به فرشتگان دستور داد که بر آدم [[سجده]] کنند. ماجرای [[هبوط]] آدم و همسرش از [[بهشت]] نیز مورد دیگری است که قرآن بدان اشاره نموده است. | ||
موضوع آدم و آفرینش وی در [[دین اسلام]] از اهمیت بسیاری برخوردار است. آدم از دیدگاه اسلام نخستین پیامبر است و چون [[مسلمانان]] بخواهند آغاز و پایان [[نبوت]] را نشان دهند عبارت <big>از آدم تا خاتم</big> را به کار میبرند. آنچه درباره آدم در کتب تفسیر، حدیث، تاریخ و ادب آمده است همه مبتنی بر آیات قرآن است. در قرآن کریم ۲۵ بار نام آدم آمده، ولی تفصیل آفرینش او در سورههای بقره، اعراف، حجر، اسراء، طه و ص ذکر شده است. | موضوع آدم و آفرینش وی در [[دین اسلام]] از اهمیت بسیاری برخوردار است. آدم از دیدگاه اسلام نخستین پیامبر است و چون [[مسلمانان]] بخواهند آغاز و پایان [[نبوت]] را نشان دهند عبارت <big>از آدم تا خاتم</big> را به کار میبرند. آنچه درباره آدم در کتب تفسیر، حدیث، تاریخ و ادب آمده است همه مبتنی بر آیات قرآن است. در قرآن کریم ۲۵ بار نام آدم آمده، ولی تفصیل آفرینش او در سورههای بقره، اعراف، حجر، اسراء، طه و ص ذکر شده است. | ||
خط ۲۵: | خط ۲۵: | ||
<big>آدم</big> یعنی خاک قرمز؛ وی از مواد أرضی آفریده شد و جاندار گردید. <big>أداما</big> لفظی است عبری و به معنی گرد و خاک و یا زمین قابل زراعت می باشد و مبداء اشتقاق اسم آدم از آن است. <ref>(تورات، سفر تکوین 2:7) (قاموس مقدس در لغات: «آدم» و «زمین»). حجة التفاسیر و بلاغ الإکسیر (سید عبدالحجت بلاغی)، جلد دوم تعلیقه، ص 541</ref> | <big>آدم</big> یعنی خاک قرمز؛ وی از مواد أرضی آفریده شد و جاندار گردید. <big>أداما</big> لفظی است عبری و به معنی گرد و خاک و یا زمین قابل زراعت می باشد و مبداء اشتقاق اسم آدم از آن است. <ref>(تورات، سفر تکوین 2:7) (قاموس مقدس در لغات: «آدم» و «زمین»). حجة التفاسیر و بلاغ الإکسیر (سید عبدالحجت بلاغی)، جلد دوم تعلیقه، ص 541</ref> | ||
در حدیثی از [[امام علی( | در حدیثی از [[امام علی(علیه السلام)]]<ref>ر. ک:مقاله امام علی (علیه السلام)</ref> در پاسخ به پرسش از علت نامگذاری آدم و [[حوا]] آمده است: | ||
«إنّما سُمّیَ آدَمُ آدَمَ لأنّهُ خُلِقَ مِن أدیمِ الأرضِ». <ref> بحارالانوار (علامه مجلسی)، ج 11، ص 102</ref> آدم را آدم نامیدهاند، چون از اَدیم(پوسته) زمین آفریده شد. | «إنّما سُمّیَ آدَمُ آدَمَ لأنّهُ خُلِقَ مِن أدیمِ الأرضِ». <ref> بحارالانوار (علامه مجلسی)، ج 11، ص 102</ref> آدم را آدم نامیدهاند، چون از اَدیم(پوسته) زمین آفریده شد. | ||
خط ۵۰: | خط ۵۰: | ||
== دمیدن روح خدا در کالبد حضرت آدم == | == دمیدن روح خدا در کالبد حضرت آدم == | ||
در سورههای حجر و ص [[خداوند]] میفرماید: از روح خود در آدم دمیدم. در جاهای دیگری نیز (در مورد آدم و [[عیسی]]<ref>ر. ک:مقاله عیسی ( | در سورههای حجر و ص [[خداوند]] میفرماید: از روح خود در آدم دمیدم. در جاهای دیگری نیز (در مورد آدم و [[عیسی]]<ref>ر. ک:مقاله عیسی (علیه السلام)</ref>) کلمه روح به خدا نسبت داده شده است. اسناد روح به خدا به چه معناست؟ مفسران اشارههایی برای این مطلب دارند. | ||
به عقیده این افراد دمیدن عبارت است از روان ساختن باد در چیزی و در اینجا مقصود زندگی دادن به آدم است از راه بخشیدن جان. نسبت دادن روح به خدا برای گرامیداشتن آدم است. <ref>طوسی، ج۶، ص۳۲۳</ref> خدای سبحان روح آدم را از باب تشریف و تکریم وی، به خود نسبت داد <ref>فخررازی، ج۱۹، ص۱۸۲</ref> و مقصود این آیه این است که خدا جان انسانی را که به پیکر تعلق دارد پدید آورد نه اینکه گمان شود چیزی مانند هوا وارد بدن انسان گشته است. <ref>طباطبایی، ج۱۲، ص ۱۵۴</ref> | به عقیده این افراد دمیدن عبارت است از روان ساختن باد در چیزی و در اینجا مقصود زندگی دادن به آدم است از راه بخشیدن جان. نسبت دادن روح به خدا برای گرامیداشتن آدم است. <ref>طوسی، ج۶، ص۳۲۳</ref> خدای سبحان روح آدم را از باب تشریف و تکریم وی، به خود نسبت داد <ref>فخررازی، ج۱۹، ص۱۸۲</ref> و مقصود این آیه این است که خدا جان انسانی را که به پیکر تعلق دارد پدید آورد نه اینکه گمان شود چیزی مانند هوا وارد بدن انسان گشته است. <ref>طباطبایی، ج۱۲، ص ۱۵۴</ref> | ||
==هبوط حضرت آدم == | ==هبوط حضرت آدم == | ||
آدم( | آدم(علیه السلام) و همسرش [[حوّا]] پس از خوردن میوه ممنوع، همراه [[شیطان]] <ref>ر. ک:مقاله شیطان</ref> از [[بهشت]] <ref>ر. ک:مقاله بهشت</ref> به زمین [[هبوط]] (فرودآمدن از بالا) کردند. درباره نوع [[بهشت]] آدم و شیوه هبوط و فلسفه خوردن از میوه ممنوع، آرای گوناگون مطرح شده است. در قرآن و [[تورات]]، مکان هبوط مشخص نیست. در روایات اسلامی چندین دیدگاه دراینباره ارائه شده است. بر پایه روایتی منسوب به [[امام علی(علیه السلام)]] <ref>ر. ک:مقاله امام علی (علیه السلام)</ref> آدم در کوه سراندیب [[هندوستان]] و حوّا در [[جده]] هبوط کردند. <ref>علل الشرائع، ج۲، ص۵۹۵؛ کشفالاسرار، ج۱، ص۱۵۱؛ التفسیر الکبیر، ج۳، ص۲۷؛ بحار الانوار، ج۱۱، ص۱۱۱؛ ج۶۱، ص۲۷۴</ref> در گزارشی دیگر آمده که آدم بر [[کوه صفا]] و حوّا بر [[کوه مروه]] فرود آمد و نامگذاری صفا به مناسبت لقب آدم <big>صفی الله</big> و نامگذاری مروه به مناسبت هبوط همین زن (مرأه) بر آن است. <ref>الکافی، ج۴، ص۱۹۰؛ المیزان، ج۱، ص۱۳۹</ref> مشهورترین گزارش در روایات آن است که آدم و حوا در سرزمین [[مکه]] هبوط کردند. <ref>تفسیر عیاشی، ج۱، ص۳۶-۳۹؛ تفسیر ابن ابی حاتم، ج۱، ص۸۸؛ الکافی، ج۴، ص۱۹۰</ref> گروهی نیز برای جمع میان روایات، هبوط را دارای دو مرحله دانستهاند: نخست در سراندیب و سپس در مکه. <ref> المیزان، ج۱، ص۱۵۰</ref> | ||
در برخی روایات، از هبوط [[حجرالاسود]] از بهشت همراه هبوط آدم( | در برخی روایات، از هبوط [[حجرالاسود]] از بهشت همراه هبوط آدم(علیه السلام) یاد شده است. <ref>کمال الدین، ص۲۹۴، ۲۹۸؛ تفسیر العز بن عبدالسلام، ج۳، ص۲۸۹</ref> دیگر روایات به صورت مطلق از هبوط حجرالاسود برای آدم(علیه السلام) یاد میکنند. <ref>الکافی، ج۴، ص۱۸۵.علل الشرایع، ج۲، ص۳۱۸</ref> درباره پذیرش توبه آدم نیز از نزول [[جبرئیل]] در خانه خدا سخن رفته که نورش سراسر حرم را فراگرفت و سپس از آدم خواسته شد که [[روز ترویه]] [[غسل]] کند و [[احرام]] بندد و در [[منا]] بیتوته کند. سرانجام در [[عرفات]]، کلماتی را از جبرئیل دریافت که با گفتن آنها توبهاش پذیرفته شد و آنگاه دیگر [[اعمال حج]] را به جا آورد. <ref> تفسیر قمی، ج۱، ص۴۴-۴۵</ref> | ||
== مرگ حضرت آدم و حوا == | == مرگ حضرت آدم و حوا == | ||
خط ۶۴: | خط ۶۴: | ||
هنگامی که شیث بزرگ شد طبق دستور خداوند، آدم او را وصی خود کرد و اسرار نبوت را به وی سپرد و مختصات [[انبیا]] را نزد او گذارد، درباره دفن و کفن خود به او سفارش کرد و گفت: چون من از دنیا رفتم مرا [[غسل]] <ref>ر. ک:مقاله غسل</ref>بده و کفن کن و بر من [[نماز]] بگذار و بدنم را در تابوتی قرار ده. تو نیز هنگامی که مرگت فرا رسید آنچه را که به تو آموختم و نزدت گذاشتم به بهترین فرزندانت بسپار. | هنگامی که شیث بزرگ شد طبق دستور خداوند، آدم او را وصی خود کرد و اسرار نبوت را به وی سپرد و مختصات [[انبیا]] را نزد او گذارد، درباره دفن و کفن خود به او سفارش کرد و گفت: چون من از دنیا رفتم مرا [[غسل]] <ref>ر. ک:مقاله غسل</ref>بده و کفن کن و بر من [[نماز]] بگذار و بدنم را در تابوتی قرار ده. تو نیز هنگامی که مرگت فرا رسید آنچه را که به تو آموختم و نزدت گذاشتم به بهترین فرزندانت بسپار. | ||
در مدت عمر حضرت آدم ( | در مدت عمر حضرت آدم (علیه السلام) اختلاف است، اقوام از نهصد و سی سال، نهصد و سی و شش سال، هزار سال، هزار و بیست سال و هزار و چهل سال گفتهاند. جنازه آدم (علیه السلام) را در سرزمین مکه و در غار کوه ابوقبیس (کنار [[کعبه]]) دفن کردند و پس از هزار و پانصد سال، [[حضرت نوح(علیه السلام)]] هنگام طوفان جنازه آدم را از غار کوه ابوقبیس بیرون آورد و همراه خود به [[کوفه]]<ref>ر. ک:مقاله کوفه</ref> برد و در غری (شهر [[نجف]]<ref>ر. ک:مقاله نجف</ref> کنونی) به خاک سپرد چنانکه در [[زیارت نامه]] [[امیرالمؤ منین (علیه السلام)]] چنین میخوانیم: | ||
<big>ألسلام علیک و علی ضجیعیک آدم و نوح</big>؛ سلام بر تو و بر آدم و نوح که در کنار تو به خاک سپرده شدهاند». | <big>ألسلام علیک و علی ضجیعیک آدم و نوح</big>؛ سلام بر تو و بر آدم و نوح که در کنار تو به خاک سپرده شدهاند». |