پرش به محتوا

حضرت آدم: تفاوت میان نسخه‌ها

۹۴ بایت حذف‌شده ،  ‏۲۳ ژانویهٔ ۲۰۲۳
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۵: خط ۲۵:
<big>آدم</big> یعنی خاک قرمز؛ وی از مواد أرضی آفریده شد و جاندار گردید. <big>أداما</big> لفظی است عبری و به معنی گرد و خاک و یا زمین قابل زراعت می‌ باشد و مبداء اشتقاق اسم آدم از آن است. <ref>(تورات، سفر تکوین 2:7) (قاموس مقدس در لغات: «آدم» و «زمین»). حجة التفاسیر و بلاغ الإکسیر (سید عبدالحجت بلاغی)، جلد دوم تعلیقه، ص 541</ref>
<big>آدم</big> یعنی خاک قرمز؛ وی از مواد أرضی آفریده شد و جاندار گردید. <big>أداما</big> لفظی است عبری و به معنی گرد و خاک و یا زمین قابل زراعت می‌ باشد و مبداء اشتقاق اسم آدم از آن است. <ref>(تورات، سفر تکوین 2:7) (قاموس مقدس در لغات: «آدم» و «زمین»). حجة التفاسیر و بلاغ الإکسیر (سید عبدالحجت بلاغی)، جلد دوم تعلیقه، ص 541</ref>


در حدیثی از [[امام علی(علیه السلام)]]<ref>ر. ک:مقاله امام علی (علیه السلام)</ref> در پاسخ به پرسش از علت نام‌گذاری آدم و [[حوا]] آمده است:
در حدیثی از [[علی بن ابی طالب|امام علی (علیه السلام)]] در پاسخ به پرسش از علت نام‌گذاری آدم و [[حوا]] آمده است:
«إنّما سُمّیَ آدَمُ آدَمَ لأنّهُ خُلِقَ مِن أدیمِ الأرضِ». <ref> بحارالانوار (علامه مجلسی)، ج 11، ص 102</ref> آدم را آدم نامیده‌‌اند، چون از اَدیم(پوسته) زمین آفریده شد.  
«إنّما سُمّیَ آدَمُ آدَمَ لأنّهُ خُلِقَ مِن أدیمِ الأرضِ». <ref> بحارالانوار (علامه مجلسی)، ج 11، ص 102</ref> آدم را آدم نامیده‌‌اند، چون از اَدیم(پوسته) زمین آفریده شد.  


== حضرت آدم خلیفه خدا ==
== حضرت آدم خلیفه خدا ==
کلمه جانشین (خلیفه) در این آیه که خداوند می‌گوید: "من در زمین جانشینی می‌گذارم."<ref>سوره بقره آیه(۲): ۳۰</ref> چه معنایی دارد؟ [[مفسران]] در این زمینه گفتارهای گوناگونی دارند هر چند گرایش بیش‌تر آنان این است که آدم جانشین خدا در روی زمین است. روایت‌های متفاوت و مختلف در این زمینه آورده می‌شود، ولی سرانجام سخن مفسران به همان جانشین بودن برای خدا منتهی می‌گردد. <ref>شیخ طوسی، ج۲، ص ۱۶۵</ref>
کلمه جانشین ([[خلیفه]]) در این آیه که خداوند می‌گوید: "من در زمین جانشینی می‌گذارم."<ref>سوره بقره آیه(۲): ۳۰</ref> چه معنایی دارد؟ [[مفسران]] در این زمینه گفتارهای گوناگونی دارند هر چند گرایش بیش‌تر آنان این است که آدم جانشین خدا در روی زمین است. روایت‌های متفاوت و مختلف در این زمینه آورده می‌شود، ولی سرانجام سخن مفسران به همان جانشین بودن برای خدا منتهی می‌گردد. <ref>شیخ طوسی، ج۲، ص ۱۶۵</ref>


== گفتگوی خدا و فرشتگان در مورد خلقت حضرت آدم ==
== گفتگوی خدا و فرشتگان در مورد خلقت حضرت آدم ==
خط ۳۶: خط ۳۶:
[[طبری]] روایات بسیاری نقل می‌کند و در یک دسته‌بندی، اقوال را چنین نقل می‌کند:
[[طبری]] روایات بسیاری نقل می‌کند و در یک دسته‌بندی، اقوال را چنین نقل می‌کند:


برخی گفته‌اند پیش از آدمیان، [[جنّیان]] در زمین بودند که در آن تباهی و خونریزی می‌کردند و فرشتگان سرنوشت آدم و ذریت او را بر آنان قیاس کرده‌اند.
برخی گفته‌اند پیش از آدمیان، [[جن|جنّیان]] در زمین بودند که در آن تباهی و خونریزی می‌کردند و فرشتگان سرنوشت آدم و ذریت او را بر آنان قیاس کرده‌اند.


برخی گفته‌اند خدا خود به فرشتگان گفت خلیفه‌ای در زمین قرار می‌دهم، گفتند او چگونه خواهد بود؟ گفت تباهی و خونریزی خواهد کرد. گفتند چرا او را می‌آفرینی؟ گفت من در سرشت آدمیان بسیاری خوبی‌ها و نیکی‌ها نهاده‌ام که شما از آن آگاهی ندارید.
برخی گفته‌اند خدا خود به فرشتگان گفت خلیفه‌ای در زمین قرار می‌دهم، گفتند او چگونه خواهد بود؟ گفت تباهی و خونریزی خواهد کرد. گفتند چرا او را می‌آفرینی؟ گفت من در سرشت آدمیان بسیاری خوبی‌ها و نیکی‌ها نهاده‌ام که شما از آن آگاهی ندارید.
خط ۵۰: خط ۵۰:


== دمیدن روح خدا در کالبد حضرت آدم ==
== دمیدن روح خدا در کالبد حضرت آدم ==
در سوره‌های حجر و ص [[خداوند]] می‌فرماید: از روح خود در آدم دمیدم. در جاهای دیگری نیز (در مورد آدم و [[عیسی]]<ref>ر. ک:مقاله عیسی (علیه السلام)</ref>) کلمه روح به خدا نسبت داده شده است. اسناد روح به خدا به چه معناست؟ مفسران اشاره‌هایی برای این مطلب دارند.
در سوره‌های حجر و ص [[خداوند]] می‌فرماید: از روح خود در آدم دمیدم. در جاهای دیگری نیز (در مورد آدم و [[عیسی]] کلمه روح به خدا نسبت داده شده است. اسناد روح به خدا به چه معناست؟ مفسران اشاره‌هایی برای این مطلب دارند.


به عقیده این افراد دمیدن عبارت است از روان ساختن باد در چیزی و در اینجا مقصود زندگی دادن به آدم است از راه بخشیدن جان. نسبت دادن روح به خدا برای گرامی‌داشتن آدم است. <ref>طوسی، ج۶، ص۳۲۳</ref> خدای سبحان روح آدم را از باب تشریف و تکریم وی، به خود نسبت داد <ref>فخررازی، ج۱۹، ص۱۸۲</ref> و مقصود این آیه این است که خدا جان انسانی را که به پیکر تعلق دارد پدید آورد نه اینکه گمان شود چیزی مانند هوا وارد بدن انسان گشته است. <ref>طباطبایی، ج۱۲، ص ۱۵۴</ref>  
به عقیده این افراد دمیدن عبارت است از روان ساختن باد در چیزی و در اینجا مقصود زندگی دادن به آدم است از راه بخشیدن جان. نسبت دادن روح به خدا برای گرامی‌داشتن آدم است. <ref>طوسی، ج۶، ص۳۲۳</ref> خدای سبحان روح آدم را از باب تشریف و تکریم وی، به خود نسبت داد <ref>فخررازی، ج۱۹، ص۱۸۲</ref> و مقصود این آیه این است که خدا جان انسانی را که به پیکر تعلق دارد پدید آورد نه اینکه گمان شود چیزی مانند هوا وارد بدن انسان گشته است. <ref>طباطبایی، ج۱۲، ص ۱۵۴</ref>  


==هبوط حضرت آدم ==
==هبوط حضرت آدم ==
آدم(علیه السلام) و همسرش [[حوّا]] پس از خوردن میوه ممنوع، همراه [[شیطان]] <ref>ر. ک:مقاله شیطان</ref> از [[بهشت]] <ref>ر. ک:مقاله بهشت</ref> به زمین [[هبوط]] (فرودآمدن از بالا) کردند. درباره نوع [[بهشت]] آدم و شیوه هبوط و فلسفه خوردن از میوه ممنوع، آرای گوناگون مطرح شده است. در قرآن و [[تورات]]، مکان هبوط مشخص نیست. در روایات اسلامی چندین دیدگاه در‌این‌باره ارائه شده‌ است. بر پایه روایتی منسوب به [[امام علی(علیه السلام)]] <ref>ر. ک:مقاله امام علی (علیه السلام)</ref> آدم در کوه سراندیب [[هندوستان]] و حوّا در [[جده]] هبوط کردند. <ref>علل الشرائع، ج۲، ص۵۹۵؛ کشف‌الاسرار، ج‌۱، ص‌۱۵۱؛ التفسیر الکبیر، ج‌۳، ص‌۲۷؛ بحار الانوار، ج۱۱، ص۱۱۱؛ ج۶۱، ص۲۷۴</ref> در گزارشی دیگر آمده که آدم بر [[کوه صفا]] و حوّا بر [[کوه مروه]] فرود آمد و نام‌گذاری صفا به مناسبت لقب آدم <big>صفی الله</big> و نام‌گذاری مروه به مناسبت هبوط همین زن (مرأه) بر آن است. <ref>الکافی، ج۴، ص۱۹۰؛ المیزان، ج‌۱، ص‌۱۳۹</ref> مشهورترین گزارش در روایات آن است که آدم و حوا در سرزمین [[مکه]] هبوط کردند. <ref>تفسیر عیاشی، ج‌۱، ص‌۳۶-‌۳۹؛ تفسیر ابن ابی حاتم، ج۱، ص۸۸؛ الکافی، ج۴، ص۱۹۰</ref> گروهی نیز برای جمع میان روایات، هبوط را دارای دو مرحله دانسته‌اند: نخست در سراندیب و سپس در مکه. <ref> المیزان، ج‌۱، ص‌۱۵۰</ref>
آدم (علیه السلام) و همسرش [[حوّا]] پس از خوردن میوه ممنوع، همراه [[شیطان]] <ref>ر. ک:مقاله شیطان</ref> از [[بهشت]] به زمین [[هبوط]] (فرودآمدن از بالا) کردند. درباره نوع [[بهشت]] آدم و شیوه هبوط و فلسفه خوردن از میوه ممنوع، آرای گوناگون مطرح شده است. در قرآن و [[تورات]]، مکان هبوط مشخص نیست. در روایات اسلامی چندین دیدگاه در‌این‌باره ارائه شده‌ است. بر پایه روایتی منسوب به [[امام علی بن أبی‌طالب (ع)|امام علی (علیه السلام)]] آدم در کوه سراندیب [[هندوستان]] و حوّا در [[جده]] هبوط کردند. <ref>علل الشرائع، ج۲، ص۵۹۵؛ کشف‌الاسرار، ج‌۱، ص‌۱۵۱؛ التفسیر الکبیر، ج‌۳، ص‌۲۷؛ بحار الانوار، ج۱۱، ص۱۱۱؛ ج۶۱، ص۲۷۴</ref> در گزارشی دیگر آمده که آدم بر [[کوه صفا]] و حوّا بر [[مروه|کوه مروه]] فرود آمد و نام‌گذاری صفا به مناسبت لقب آدم <big>صفی الله</big> و نام‌گذاری مروه به مناسبت هبوط همین زن (مرأه) بر آن است. <ref>الکافی، ج۴، ص۱۹۰؛ المیزان، ج‌۱، ص‌۱۳۹</ref> مشهورترین گزارش در روایات آن است که آدم و حوا در سرزمین [[مکه]] هبوط کردند. <ref>تفسیر عیاشی، ج‌۱، ص‌۳۶-‌۳۹؛ تفسیر ابن ابی حاتم، ج۱، ص۸۸؛ الکافی، ج۴، ص۱۹۰</ref> گروهی نیز برای جمع میان روایات، هبوط را دارای دو مرحله دانسته‌اند: نخست در سراندیب و سپس در مکه. <ref> المیزان، ج‌۱، ص‌۱۵۰</ref>


در برخی روایات، از هبوط [[حجرالاسود]] از بهشت همراه هبوط آدم(علیه السلام) یاد شده است. <ref>کمال الدین، ص۲۹۴، ۲۹۸؛ تفسیر العز بن عبدالسلام، ج۳، ص۲۸۹</ref> دیگر روایات به صورت مطلق از هبوط حجرالاسود برای آدم(علیه السلام) یاد می‌کنند. <ref>الکافی، ج۴، ص۱۸۵.علل الشرایع، ج۲، ص۳۱۸</ref> درباره پذیرش توبه آدم نیز از نزول [[جبرئیل]] در خانه خدا سخن رفته که نورش سراسر حرم را فراگرفت و سپس از آدم خواسته شد که [[روز ترویه]] [[غسل]] کند و [[احرام]] بندد و در [[منا]] بیتوته کند. سرانجام در [[عرفات]]، کلماتی را از جبرئیل دریافت که با گفتن آنها توبه‌اش پذیرفته شد و آن‌گاه دیگر [[اعمال حج]] را به جا آورد. <ref> تفسیر قمی، ج۱، ص۴۴-۴۵</ref>
در برخی روایات، از هبوط [[حجرالاسود]] از بهشت همراه هبوط آدم (علیه السلام) یاد شده است. <ref>کمال الدین، ص۲۹۴، ۲۹۸؛ تفسیر العز بن عبدالسلام، ج۳، ص۲۸۹</ref> دیگر روایات به صورت مطلق از هبوط حجرالاسود برای آدم (علیه السلام) یاد می‌کنند. <ref>الکافی، ج۴، ص۱۸۵.علل الشرایع، ج۲، ص۳۱۸</ref> درباره پذیرش توبه آدم نیز از نزول [[جبرئیل]] در خانه خدا سخن رفته که نورش سراسر حرم را فراگرفت و سپس از آدم خواسته شد که [[روز ترویه]] [[غسل]] کند و [[احرام]] بندد و در [[منا]] بیتوته کند. سرانجام در [[عرفات]]، کلماتی را از جبرئیل دریافت که با گفتن آن‌ها توبه‌اش پذیرفته شد و آن‌گاه دیگر [[اعمال حج]] را به جا آورد. <ref> تفسیر قمی، ج۱، ص۴۴-۴۵</ref>


== مرگ حضرت آدم و حوا ==
== مرگ حضرت آدم و حوا ==
خط ۶۴: خط ۶۴:
هنگامی که شیث بزرگ شد طبق دستور خداوند، آدم او را وصی خود کرد و اسرار نبوت را به وی سپرد و مختصات [[انبیا]] را نزد او گذارد، درباره دفن و کفن خود به او سفارش کرد و گفت: چون من از دنیا رفتم مرا [[غسل]] <ref>ر. ک:مقاله غسل</ref>بده و کفن کن و بر من [[نماز]] بگذار و بدنم را در تابوتی قرار ده. تو نیز هنگامی که مرگت فرا رسید آنچه را که به تو آموختم و نزدت گذاشتم به بهترین فرزندانت بسپار.
هنگامی که شیث بزرگ شد طبق دستور خداوند، آدم او را وصی خود کرد و اسرار نبوت را به وی سپرد و مختصات [[انبیا]] را نزد او گذارد، درباره دفن و کفن خود به او سفارش کرد و گفت: چون من از دنیا رفتم مرا [[غسل]] <ref>ر. ک:مقاله غسل</ref>بده و کفن کن و بر من [[نماز]] بگذار و بدنم را در تابوتی قرار ده. تو نیز هنگامی که مرگت فرا رسید آنچه را که به تو آموختم و نزدت گذاشتم به بهترین فرزندانت بسپار.


در مدت عمر حضرت آدم (علیه السلام) اختلاف است، اقوام از نهصد و سی سال، نهصد و سی و شش سال، هزار سال، هزار و بیست سال و هزار و چهل سال گفته‏‌اند. جنازه آدم (علیه السلام) را در سرزمین مکه و در غار کوه ابوقبیس (کنار [[کعبه]]) دفن کردند و پس از هزار و پانصد سال، [[حضرت نوح(علیه السلام)]] هنگام طوفان جنازه آدم را از غار کوه ابوقبیس بیرون آورد و همراه خود به [[کوفه]]<ref>ر. ک:مقاله کوفه</ref> برد و در غری (شهر [[نجف]]<ref>ر. ک:مقاله نجف</ref> کنونی) به خاک سپرد چنانکه در [[زیارت نامه]] [[امیرالمؤ منین (علیه السلام)]] چنین می‌خوانیم:
در مدت عمر حضرت آدم (علیه السلام) اختلاف است، اقوام از نهصد و سی سال، نهصد و سی و شش سال، هزار سال، هزار و بیست سال و هزار و چهل سال گفته‏‌اند. جنازه آدم (علیه السلام) را در سرزمین مکه و در غار کوه ابوقبیس (کنار [[کعبه]]) دفن کردند و پس از هزار و پانصد سال، [[حضرت نوح |حضرت نوح (علیه السلام)]] هنگام طوفان جنازه آدم را از غار کوه ابوقبیس بیرون آورد و همراه خود به [[کوفه]]<ref>ر. ک:مقاله کوفه</ref> برد و در غری (شهر [[نجف]]<ref>ر. ک:مقاله نجف</ref> کنونی) به خاک سپرد چنانکه در [[زیارت نامه]] [[علی بن ابی طالب|امیرالمؤمنین (علیه السلام)]] چنین می‌خوانیم:


<big>ألسلام علیک و علی ضجیعیک آدم و نوح</big>؛ سلام بر تو و بر آدم و نوح که در کنار تو به خاک سپرده شده‌اند».
<big>ألسلام علیک و علی ضجیعیک آدم و نوح</big>؛ سلام بر تو و بر آدم و نوح که در کنار تو به خاک سپرده شده‌اند».
confirmed، مدیران
۳۷٬۲۲۸

ویرایش