پرش به محتوا

جریانات و ایدئولوژی‌های مهم فکری افغانستان (مقاله): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'دهه ها' به 'دهه‌ها'
جز (جایگزینی متن - 'اقلیت ها' به 'اقلیت‌ها')
جز (جایگزینی متن - 'دهه ها' به 'دهه‌ها')
خط ۵۳: خط ۵۳:
این که گفته شود افغانستان در طول تاریخ خود کدام ایدئولوژی برای رهبری جامعه و دولت را نداشته است، شاید اندکی اشتباه باشد، باید این طور گفت که یک ایدئولوژی همه شمول و تمامیت خواه نداشته برای رهبری کشور افغانستان وجود نداشته است، بلکه حتی به عکس، این ایدئولوژی ها بودند که در طول این سال‌ها جامعه افغانستان را رهبری می‌کردند که عموماً بر بنیاد منافع شخصی-قبیله ای و خاندانی استوار بودند.  
این که گفته شود افغانستان در طول تاریخ خود کدام ایدئولوژی برای رهبری جامعه و دولت را نداشته است، شاید اندکی اشتباه باشد، باید این طور گفت که یک ایدئولوژی همه شمول و تمامیت خواه نداشته برای رهبری کشور افغانستان وجود نداشته است، بلکه حتی به عکس، این ایدئولوژی ها بودند که در طول این سال‌ها جامعه افغانستان را رهبری می‌کردند که عموماً بر بنیاد منافع شخصی-قبیله ای و خاندانی استوار بودند.  


برای اولین بار شاه امان الله خان غازی اقدام به ایدئولوژی سازی سیاسی برای ایجاد یک دولت مدرن زد. شاه امان الله خان بنیاد دولت مدرن را گذاشت که ایدئولوژی خود شاه هم در تاریخ بی سابقه بوده است، هم از پادشاه هان قبل از خود و بعد از خود، زیرا شاه امان الله خان قومی، قبیله ای و سنتی مانند سایر شاهان برای افغانستان نمی اندیشید، بلکه آرزوی یک افغانستان بزرگ، متمدن، توسعه یافته و مدرن را داشت. بعد از آن که ایده‌های شاه امان الله خان نتوانست در افغانستان ایجاد شود، دوباره این کشور به سیاست‌ها و گرایش های فکری قبلی برگشت. بعد از دهه ها گذشت زمان، یعنی دوره‌های [[ظاهر شاه]] و پسر برادرش سردار داود خان، افغانستان وارد میدان جنگ های ایدئولوژیکی شرق و غرب گردید.  
برای اولین بار شاه امان الله خان غازی اقدام به ایدئولوژی سازی سیاسی برای ایجاد یک دولت مدرن زد. شاه امان الله خان بنیاد دولت مدرن را گذاشت که ایدئولوژی خود شاه هم در تاریخ بی سابقه بوده است، هم از پادشاه هان قبل از خود و بعد از خود، زیرا شاه امان الله خان قومی، قبیله ای و سنتی مانند سایر شاهان برای افغانستان نمی اندیشید، بلکه آرزوی یک افغانستان بزرگ، متمدن، توسعه یافته و مدرن را داشت. بعد از آن که ایده‌های شاه امان الله خان نتوانست در افغانستان ایجاد شود، دوباره این کشور به سیاست‌ها و گرایش های فکری قبلی برگشت. بعد از دهه‌ها گذشت زمان، یعنی دوره‌های [[ظاهر شاه]] و پسر برادرش سردار داود خان، افغانستان وارد میدان جنگ های ایدئولوژیکی شرق و غرب گردید.  


بعد از سقوط رژیم چپی ها در افغانستان، ایدئولوژی اسلام سیاسی، رهبری دولت افغانستان را به عهده گرفت که چندان دوره خوبی نبود، زیرا منجر به جنگ های داخلی و تنظیمی شد. از بطن این جنگ های داخلی ایدئولوژی دیگری، از بدنه اسلام سیاسی، یعنی طالبانیسم بر مسند قدرت سیاسی دولت تکیه زد و رهبری را بر مدت پنج سال به عهده گرفت که بعد از حادثه یازدهم سپتامبر سال ۲۰۰۱م، از هم پاشید و افغانستان تحت اشغال آمریکا در آمد.
بعد از سقوط رژیم چپی ها در افغانستان، ایدئولوژی اسلام سیاسی، رهبری دولت افغانستان را به عهده گرفت که چندان دوره خوبی نبود، زیرا منجر به جنگ های داخلی و تنظیمی شد. از بطن این جنگ های داخلی ایدئولوژی دیگری، از بدنه اسلام سیاسی، یعنی طالبانیسم بر مسند قدرت سیاسی دولت تکیه زد و رهبری را بر مدت پنج سال به عهده گرفت که بعد از حادثه یازدهم سپتامبر سال ۲۰۰۱م، از هم پاشید و افغانستان تحت اشغال آمریکا در آمد.
Writers، confirmed، مدیران
۸۷٬۸۳۶

ویرایش