پرش به محتوا

آخرت: تفاوت میان نسخه‌ها

۲۵۴ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۸ ژانویهٔ ۲۰۲۳
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
'''آخِرَت''' جهانی است که پس از [[مرگ]] و عالَمی است که پس از [[دنیا]] می‌آید. آخرت در برابر زندگی دنیا قرار دارد. باور به آخرت را از [[اصول دین]][[اسلام]] می‌دانند و کسی را که به آن اعتقاد ندارد، [[مسلمان]] نمی‌شمارند. در [[قرآن]] بر اهمیت آخرت تأکید شده و [[ایمان]] به آن از اصول دعوت همه [[پیامبران]] بوده است. گفته‌اند بیش از یک‌سوم [[آیات قرآن]] به آخرت مربوط می‌شود. در اصطلاح قرآن، سنت و فرهنگ اسلامی آخرت به معنای «جهان دیگر» (جهان پس از مرگ) است که در برابر دنیا قرار دارد. آخرت جهانی است که در آن همه انسان‌ها پاداش و کیفر کارهای خود را دریافت خواهند کرد. در همه [[ادیان]] مبتنی بر [[وحی]]، از آخرت به گونه‌ای سخن رفته است.  
'''آخِرَت''' جهانی است که پس از [[مرگ]] و عالَمی است که پس از [[دنیا]] می‌آید. آخرت در برابر زندگی دنیا قرار دارد. باور به آخرت را از [[اصول دین]] [[اسلام]] می‌دانند و کسی را که به آن اعتقاد ندارد، [[مسلمان]] نمی‌شمارند. در [[قرآن]] بر اهمیت آخرت تأکید شده و [[ایمان]] به آن از اصول دعوت همه [[پیامبران]] بوده است. گفته‌اند بیش از یک‌سوم [[آیات قرآن]] به آخرت مربوط می‌شود. در اصطلاح قرآن، سنت و فرهنگ اسلامی آخرت به معنای «جهان دیگر» (جهان پس از مرگ) است که در برابر دنیا قرار دارد. آخرت جهانی است که در آن همه انسان‌ها پاداش و کیفر کارهای خود را دریافت خواهند کرد. در همه [[ادیان]] مبتنی بر [[وحی]]، از آخرت به گونه‌ای سخن رفته است.  


== آخرت در لغت ==
== آخرت در لغت ==
واژه «آخِر» صیغه فاعل از ریشه «أخر» است که فعل آن فقط در باب‌های تفعیل، تفعّل و استفعال استعمال شده و در صیغه‌های مجرد و مزید دیگر کاربرد ندارد. شاید «پسین» یا با اندکی مسامحه، «پایان» معادل مناسبی برای این واژه در فارسی باشد. این کلمه معمولاً در مقابل «اول» استعمال می‌شود؛ مثل هُوَ الْأَوَّلُ وَالْآخِرُ. <ref>حدید(۵۷) / ۳</ref>  
واژه «آخِر» صیغه فاعل از ریشه «أخر» است که فعل آن فقط در باب‌های تفعیل، تفعّل و استفعال استعمال شده و در صیغه‌های مجرد و مزید دیگر کاربرد ندارد. شاید «پسین» یا با اندکی مسامحه، «پایان» معادل مناسبی برای این واژه در فارسی باشد. این کلمه معمولاً در مقابل «اول» استعمال می‌شود؛ مثل {{متن قرآن|هُوَ الْأَوَّلُ وَالْآخِرُ<ref>حدید(۵۷) / ۳</ref>}}.


این دو کلمه متضایف هستند؛ یعنی بین دو امر که تقدم و تأخری نسبت به هم دارند، یکی اول، و دیگری آخر است؛ یکی پیشین است، و دیگری پسین. استعمال واژه «آخرة» با تاء تأنیث هم بر اساس این قاعده در ادبیات عربی است که گاهی بر اثر کثرت استعمال، موصوف مؤنث بعضی صفات حذف می‌شود؛ مثل «حسنة»، «سیئة» و «خطیئة». «حسنة» در اصل «الخصلة الحسنة» بوده که کلمه «الخصلة» تدریجا حذف شده و صفت «حسنة» باقی مانده است.
این دو کلمه متضایف هستند؛ یعنی بین دو امر که تقدم و تأخری نسبت به هم دارند، یکی اول، و دیگری آخر است؛ یکی پیشین است، و دیگری پسین. استعمال واژه «آخرة» با تاء تأنیث هم بر اساس این قاعده در ادبیات عربی است که گاهی بر اثر کثرت استعمال، موصوف مؤنث بعضی صفات حذف می‌شود؛ مثل «حسنة»، «سیئة» و «خطیئة». «حسنة» در اصل «الخصلة الحسنة» بوده که کلمه «الخصلة» تدریجا حذف شده و صفت «حسنة» باقی مانده است.


در [[قرآن]] نیز این کلمه به کار رفته است مثل: مَن جَاء بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ خَیْرٌ مِّنْهَا. <ref>نمل(۲۷) / ۸۹</ref> «آخرة» هم مکرراً در [[قرآن کریم]] به عنوان صفت کلمات مؤنث ذکر شده که از آنها می‌توان فهمید در سایر موارد نیز این واژه صفت موصوف مونثی بوده و تدریجاً موصوفش فراموش شده و صفت به جای آن نشسته است؛ مثل «الدَّارَ الْآخِرَةَ<ref>قصص(۲۸) / ۷۷</ref>». و {{متن قرآن|«النَّشْأَةَ الْآخِرَةَ»<ref>عنکبوت(۲۹) / ۲۰</ref>}}». از معنای لغوی «آخرة» و استعمالات قرآنی آن که گاهی در مقابل «دنیا»، و گاهی نیز در مقابل «اولی» به کار رفته، می‌توان فهمید ما دو زندگی داریم: {{متن قرآن|إِنَ‏ لَنا لَلْآخِرَةَ وَ الْأُولی‏<ref>لیل(۹۲) / ۱۳</ref>}}؛ زندگی پیشین که در این دنیا و نزدیک است؛ و زندگی پسین که در عالم دیگر و دور است.
در [[قرآن]] نیز این کلمه به کار رفته است مثل: {{متن قرآن|مَن جَاء بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ خَیْرٌ مِّنْهَا<ref>نمل(۲۷) / ۸۹</ref>}}. «آخرة» هم مکرراً در [[قرآن کریم]] به عنوان صفت کلمات مؤنث ذکر شده که از آنها می‌توان فهمید در سایر موارد نیز این واژه صفت موصوف مونثی بوده و تدریجاً موصوفش فراموش شده و صفت به جای آن نشسته است؛ مثل {{متن قرآن|«الدَّارَ الْآخِرَةَ<ref>قصص(۲۸) / ۷۷</ref>}}». و {{متن قرآن|«النَّشْأَةَ الْآخِرَةَ»<ref>عنکبوت(۲۹) / ۲۰</ref>}}». از معنای لغوی «آخرة» و استعمالات قرآنی آن که گاهی در مقابل «دنیا»، و گاهی نیز در مقابل «اولی» به کار رفته، می‌توان فهمید ما دو زندگی داریم: {{متن قرآن|إِنَ‏ لَنا لَلْآخِرَةَ وَ الْأُولی‏<ref>لیل(۹۲) / ۱۳</ref>}}؛ زندگی پیشین که در این دنیا و نزدیک است؛ و زندگی پسین که در عالم دیگر و دور است.


== واژه آخرت ==
== واژه آخرت ==
خط ۱۳: خط ۱۳:
قرآن کریم زندگی انسان را به دو بخش پایان‌پذیر و جاودان تقسیم و از اولی به الدنیا و الاولی و از دومی به الاخرة و الیوم الاخر تعبیر کرده است.
قرآن کریم زندگی انسان را به دو بخش پایان‌پذیر و جاودان تقسیم و از اولی به الدنیا و الاولی و از دومی به الاخرة و الیوم الاخر تعبیر کرده است.


واژه آخرت به معنای عالم بعد از دنیا، 113 بار در قرآن ذکر شده است: <ref>المعجم المفهوس، أ خ ر</ref> نه بار صفت یا مضاف الیه دار، مانند: «وَإِنَّ الدَّارَ الْآخِرَةَ لَهِیَ الْحَیَوَانُ». <ref> سوره عنکبوت، آیه 64</ref>
واژه آخرت به معنای عالم بعد از دنیا، 113 بار در قرآن ذکر شده است: <ref>المعجم المفهوس، أ خ ر</ref> نه بار صفت یا مضاف الیه دار، مانند: {{متن قرآن|«وَإِنَّ الدَّارَ الْآخِرَةَ لَهِیَ الْحَیَوَانُ<ref> سوره عنکبوت، آیه 64</ref>».


«وَلَدَارُ الآخِرَةِ خَیْرٌ»، <ref>سوره یوسف، آیه 109</ref> یک مورد صفت النشأة: {{متن قرآن|یُنشِئُ النَّشْأَةَ الْآخِرَةَ <ref>سوره عنکبوت، آیه 20</ref>}}؛ پنج بار در برابر الاولی، مانند: «فَلِلَّهِ الْآخِرَةُ وَالْأُولَی» <ref> سوره نجم، آیه 25.</ref>؛ 48 مورد در برابر الدنیا، مانند: «رَبَّنَا آتِنَا فِی الدُّنْیَا حَسَنَةً وَفِی الآخِرَةِ حَسَنَةً»[۶]؛ و 26 بار صفت یوم، مانند: {{متن قرآن|«آمَنَّا بِاللّهِ وَبِالْیَوْمِ الآخِرِ<ref>سوره بقره، آیه 8</ref>}}». در مواردی نیز واژه آخرت به تنهایی بکار رفته است، مانند: {{متن قرآن|«أُولَـئِکَ الَّذِینَ اشْتَرَوُاْ الْحَیَاةَ الدُّنْیَا بِالآَخِرَةِ<ref> سوره بقره، آیه 86</ref>». لفظ آخرت در این گونه موارد، از آن جهت مؤنث آمده که یکی از واژه‌های الدار، الکرة <ref>مجمع البیان، ج 1، ص 123</ref>، النشأة <ref>تفسیر صدرالمتألهین، ج 1، ص 303</ref> یا الحیاة <ref> التفسیر الکبیر، ج 28، ص 303</ref> موصوف مقدر آن است و چون موصوف مؤنث بوده، صفت به تبع آن مؤنث استعمال می‌گردد.  
{{متن قرآن|«وَلَدَارُ الآخِرَةِ خَیْرٌ<ref>سوره یوسف، آیه 109</ref>}}»، یک مورد صفت النشأة: {{متن قرآن|یُنشِئُ النَّشْأَةَ الْآخِرَةَ <ref>سوره عنکبوت، آیه 20</ref>}}؛ پنج بار در برابر الاولی، مانند: {{متن قرآن|«فَلِلَّهِ الْآخِرَةُ وَالْأُولَی<ref> سوره نجم، آیه 25.</ref>}}»؛ 48 مورد در برابر الدنیا، مانند: {{متن قرآن|«رَبَّنَا آتِنَا فِی الدُّنْیَا حَسَنَةً وَفِی الآخِرَةِ حَسَنَةً}}»؛ و 26 بار صفت یوم، مانند: {{متن قرآن|«آمَنَّا بِاللّهِ وَبِالْیَوْمِ الآخِرِ<ref>سوره بقره، آیه 8</ref>}}». در مواردی نیز واژه آخرت به تنهایی بکار رفته است، مانند: {{متن قرآن|«أُولَـئِکَ الَّذِینَ اشْتَرَوُاْ الْحَیَاةَ الدُّنْیَا بِالآَخِرَةِ<ref> سوره بقره، آیه 86</ref>}}». لفظ آخرت در این گونه موارد، از آن جهت مؤنث آمده که یکی از واژه‌های الدار، الکرة <ref>مجمع البیان، ج 1، ص 123</ref>، النشأة <ref>تفسیر صدرالمتألهین، ج 1، ص 303</ref> یا الحیاة<ref> التفسیر الکبیر، ج 28، ص 303</ref> موصوف مقدر آن است و چون موصوف مؤنث بوده، صفت به تبع آن مؤنث استعمال می‌گردد.  


== آخرت، در قرآن و حدیث ==
== آخرت، در قرآن و حدیث ==
خط ۴۸: خط ۴۸:


== آخرت در دیگر ادیان ==
== آخرت در دیگر ادیان ==
[[یهود]] می‌گفتند: عالم آخرت خاص ماست یعنی به عالم آخرت معتقد بودند: {{متن قرآن|«قُلْ إِن کَانَتْ لَکُمُ الدَّارُ الآَخِرَةُ<ref>سوره بقره، 94</ref>}}». اینسان فرقه‌ای بودند بنام فریسیان؛ فرقه‌ای نیز به آخرت معتقد نبودند بنام صادوقیان و [[حضرت موسی]](ع) [[قارون]] را پند می‌داد که {{متن قرآن|«وَابْتَغِ فِیمَا آتَاکَ اللَّهُ الدَّارَ الْآخِرَةَ<ref>سوره قصص، 77</ref>}}» از این نعمت که خداوند به تو داد طلب آخرت کن. این آیه دلیل صحت قول فریسیان است. [[تورات]] گوید: الحال ببینید من هستم و با من خدای دیگر نیست من میراننده و زنده کننده و زخم زننده و التیام دهنده هستم که از دستم رهاننده نیست. <ref>مثنی فصل 32، آیه 31</ref>
[[یهود]] می‌گفتند: عالم آخرت خاص ماست یعنی به عالم آخرت معتقد بودند: {{متن قرآن|«قُلْ إِن کَانَتْ لَکُمُ الدَّارُ الآَخِرَةُ<ref>سوره بقره، 94</ref>}}». اینسان فرقه‌ای بودند بنام فریسیان؛ فرقه‌ای نیز به آخرت معتقد نبودند بنام صادوقیان و [[حضرت موسی |حضرت موسی (علیه السلام)]] [[قارون]] را پند می‌داد که {{متن قرآن|«وَابْتَغِ فِیمَا آتَاکَ اللَّهُ الدَّارَ الْآخِرَةَ<ref>سوره قصص، 77</ref>}}» از این نعمت که خداوند به تو داد طلب آخرت کن. این آیه دلیل صحت قول فریسیان است. [[تورات]] گوید: الحال ببینید من هستم و با من خدای دیگر نیست من میراننده و زنده کننده و زخم زننده و التیام دهنده هستم که از دستم رهاننده نیست. <ref>مثنی فصل 32، آیه 31</ref>


[[مسیحیان]] نیز به عالم آخرت معتقدند اما این نعمت‌های جسمانی که خداوند وعده داده است و همچنین آتش و عذاب را به معنی روحانی مناسب آن عالم تفسیر می‌کنند. گویند: کسی از [[حضرت عیسی]](ع) پرسید: زنی که در دنیا دو شوهر کرده باشد در آخرت به کدام می‌پیوندد؟ او جواب داد در آن عالم نکاح نیست اما به هر حال یهود و [[نصاری]] از معتقدین به آخرت هستند مگر جماعتی که در قرآن به آنها اشارت فرموده است: {{متن قرآن|«قَاتِلُواْ الَّذِینَ لاَ یُؤْمِنُونَ بِاللّهِ وَلاَ بِالْیَوْمِ الآخِرِ وَلاَ یُحَرِّمُونَ مَا حَرَّمَ اللّهُ وَرَسُولُهُ وَلاَ یَدِینُونَ دِینَ الْحَقِّ مِنَ الَّذِینَ أُوتُواْ الْکِتَابَ<ref>سوره توبه، آیه 29</ref>}}».
[[مسیحیان]] نیز به عالم آخرت معتقدند اما این نعمت‌های جسمانی که خداوند وعده داده است و همچنین آتش و عذاب را به معنی روحانی مناسب آن عالم تفسیر می‌کنند. گویند: کسی از [[حضرت عیسی |حضرت عیسی (علیه السلام)]] پرسید: زنی که در دنیا دو شوهر کرده باشد در آخرت به کدام می‌پیوندد؟ او جواب داد در آن عالم نکاح نیست اما به هر حال یهود و [[نصاری]] از معتقدین به آخرت هستند مگر جماعتی که در قرآن به آنها اشارت فرموده است: {{متن قرآن|«قَاتِلُواْ الَّذِینَ لاَ یُؤْمِنُونَ بِاللّهِ وَلاَ بِالْیَوْمِ الآخِرِ وَلاَ یُحَرِّمُونَ مَا حَرَّمَ اللّهُ وَرَسُولُهُ وَلاَ یَدِینُونَ دِینَ الْحَقِّ مِنَ الَّذِینَ أُوتُواْ الْکِتَابَ<ref>سوره توبه، آیه 29</ref>}}».


جماعتی از مردم عهد [[پیغمبر (ص)]] دهری و طبیعی بودند: {{متن قرآن|«وَقَالُوا مَا هِیَ إِلَّا حَیَاتُنَا الدُّنْیَا نَمُوتُ وَنَحْیَا<ref> سوره جاثیه، 24</ref>}}» زندگی غیر از این زندگی دنیا نیست میمیریم و زنده می‌شویم. خداوند در جواب آنها گوید: {{متن قرآن|«مَا لَهُم بِذَلِکَ مِنْ عِلْمٍ}}» به آنچه می‌گویند علم ندارند و گمان است آنچه می‌گویند، چون شهادت بر عدم می‌دهند به علت آن که ندیده‌اند و ندیده شهادت بر عدم نمی‌توان داد.
جماعتی از مردم عهد [[حضرت محمد (ص)|پیغمبر (صلی الله علیه)]] دهری و طبیعی بودند: {{متن قرآن|«وَقَالُوا مَا هِیَ إِلَّا حَیَاتُنَا الدُّنْیَا نَمُوتُ وَنَحْیَا<ref> سوره جاثیه، 24</ref>}}» زندگی غیر از این زندگی دنیا نیست میمیریم و زنده می‌شویم. خداوند در جواب آنها گوید: {{متن قرآن|«مَا لَهُم بِذَلِکَ مِنْ عِلْمٍ}}» به آنچه می‌گویند علم ندارند و گمان است آنچه می‌گویند، چون شهادت بر عدم می‌دهند به علت آن که ندیده‌اند و ندیده شهادت بر عدم نمی‌توان داد.


{{متن قرآن|«قَدْ یَئِسُوا مِنَ الْآخِرَةِ کَمَا یَئِسَ الْکُفَّارُ مِنْ أَصْحَابِ الْقُبُورِ<ref> سوره ممتحنه، 13</ref>}}» درباره یهود فرماید: از آخرت مأیوس گشتند چنان‌که کفار از صاحبان قبرها. یک فرقه از یهود بنام صادوقیان عالم آخرت را باور نداشتند و مجازات عاصیان را در همین جهان می‌دانستند، می‌گفتند: در تورات وعید آخرت نیست، اگر به شریعت عمل کنند در این جهان عزت و دولت و نعمت یابند و اگر خلاف کنند بلا و ذلت؛ و گروه دیگر بنام فریسیان به عالم آخرت معتقد بودند. مراد از کفار در آیه ملاحده و مادیانند که به وجود غیرمحسوس ایمان ندارند. انسان را همان می‌دانند که زیر خاک پنهان شود پس از مردن<ref> نثر طوبی، ذیل واژه «آخرة»</ref>.
{{متن قرآن|«قَدْ یَئِسُوا مِنَ الْآخِرَةِ کَمَا یَئِسَ الْکُفَّارُ مِنْ أَصْحَابِ الْقُبُورِ<ref> سوره ممتحنه، 13</ref>}}» درباره یهود فرماید: از آخرت مأیوس گشتند چنان‌که کفار از صاحبان قبرها. یک فرقه از یهود بنام صادوقیان عالم آخرت را باور نداشتند و مجازات عاصیان را در همین جهان می‌دانستند، می‌گفتند: در تورات وعید آخرت نیست، اگر به شریعت عمل کنند در این جهان عزت و دولت و نعمت یابند و اگر خلاف کنند بلا و ذلت؛ و گروه دیگر بنام فریسیان به عالم آخرت معتقد بودند. مراد از کفار در آیه ملاحده و مادیانند که به وجود غیرمحسوس ایمان ندارند. انسان را همان می‌دانند که زیر خاک پنهان شود پس از مردن<ref> نثر طوبی، ذیل واژه «آخرة»</ref>.
confirmed، مدیران
۳۷٬۳۵۲

ویرایش