۸۷٬۸۱۰
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'سرمایه دار' به 'سرمایهدار') |
جز (جایگزینی متن - 'سیاستها' به 'سیاستها') |
||
خط ۹۶: | خط ۹۶: | ||
20- و سرانجام اینکه]از نظر اسلام[دولت حق دارد بر تولید نظارت داشته و به منظور پیشگیری از هرج و مرج در این عرصه، برنامهریزی متمرکز آن را در اختیار داشته باشد. | 20- و سرانجام اینکه]از نظر اسلام[دولت حق دارد بر تولید نظارت داشته و به منظور پیشگیری از هرج و مرج در این عرصه، برنامهریزی متمرکز آن را در اختیار داشته باشد. | ||
== | == سیاستهای توسعه ای == | ||
اسلام پس از آنکه به عنوان آیین دینی، چنین امکاناتی را برای توسعه فراهم آورده است، دست دولت را در بررسی شرایط و تدوین | اسلام پس از آنکه به عنوان آیین دینی، چنین امکاناتی را برای توسعه فراهم آورده است، دست دولت را در بررسی شرایط و تدوین سیاستهای اقتصادی با هدف تحقق آن توسعه باز گذارده است؛ این سیاستها، بخشی از مکتب اقتصادی اسلام نیست زیرا با تغییر در شرایط، دچار دگرگونی میشوند. مکتب اقتصادی اسلام تنها هدفهای اصلی و خطوط عمده و کلی آن را ترسیم میکند و جزییات را به دولت وا میگذارد. | ||
== اهداف توسعه == | == اهداف توسعه == | ||
مکتبهای اقتصادی جهانی، در اصل لزوم توسعه اتفاق نظر دارند ولی در جزئیات این توسعه و هدفهای آن، دچار اختلاف دیدگاه و نظرند. لذا پیش از هر چیز، باید مفاهیم و برداشت مکتب [اقتصادی] اسلام از توسعه را، مشخص سازیم تا تفاوتها را درک کنیم. همچنانکه مکتب توسعه ای اسلام را نیز نباید از چارچوب کلی و تمدنی آن، جدا سازیم. | مکتبهای اقتصادی جهانی، در اصل لزوم توسعه اتفاق نظر دارند ولی در جزئیات این توسعه و هدفهای آن، دچار اختلاف دیدگاه و نظرند. لذا پیش از هر چیز، باید مفاهیم و برداشت مکتب [اقتصادی] اسلام از توسعه را، مشخص سازیم تا تفاوتها را درک کنیم. همچنانکه مکتب توسعه ای اسلام را نیز نباید از چارچوب کلی و تمدنی آن، جدا سازیم. | ||
خط ۱۲۴: | خط ۱۲۴: | ||
== رابطه تولید و گردش [کالاها]== | == رابطه تولید و گردش [کالاها]== | ||
تولید]و به عبارت دقیق تر کالای تولیدی[به مفهوم تکامل طبیعت به گونهای برتر برای تامین نیازهای انسان است. گردش [کالاهای تولیدی] نیز انتقال آنها از جایی به جای دیگر است که تعبیر حقوقی آن، مجموعه عملیات بازرگانی به شیوه پایاپای و قراردادهایی چون خرید و فروش است. | تولید]و به عبارت دقیق تر کالای تولیدی[به مفهوم تکامل طبیعت به گونهای برتر برای تامین نیازهای انسان است. گردش [کالاهای تولیدی] نیز انتقال آنها از جایی به جای دیگر است که تعبیر حقوقی آن، مجموعه عملیات بازرگانی به شیوه پایاپای و قراردادهایی چون خرید و فروش است. | ||
جابجایی کالاها – به معنای مادی - چه به شکل عمودی مانند استخراج معادن و چه به شکل افقی همچون انتقال کالاها به محل مصرف - روندی تولیدی است زیرا مستلزم مرحله تکاملی و به وجود آورنده منفعتی است. حال آنکه به معنای حقوقی، مستلزم مشخص ساختن ارتباط آن با تولید در برداشت مکتبی است؛ شناخت تعریف اسلام از جابجایی کالاها نه تنها به ایجاد تصور همهجانبه مکتبی از آن یاری میرساند، بلکه در تدوین | جابجایی کالاها – به معنای مادی - چه به شکل عمودی مانند استخراج معادن و چه به شکل افقی همچون انتقال کالاها به محل مصرف - روندی تولیدی است زیرا مستلزم مرحله تکاملی و به وجود آورنده منفعتی است. حال آنکه به معنای حقوقی، مستلزم مشخص ساختن ارتباط آن با تولید در برداشت مکتبی است؛ شناخت تعریف اسلام از جابجایی کالاها نه تنها به ایجاد تصور همهجانبه مکتبی از آن یاری میرساند، بلکه در تدوین سیاستهای کلی جابجایی کالاها و پر کردن قلمرو اختیاراتی که اسلام به دولت سپرده موثر است. | ||
==== تعریف اسلام از جابجایی کالاها ==== | ==== تعریف اسلام از جابجایی کالاها ==== | ||
به نظر میرسد اسلام، جابجایی را بخشی از تولید میشناسد. این برداشت، با جریان تاریخی جابجایی کالاها نیز همخوانی دارد. زیرا قویا بر این گمانیم که در گذشته افراد به تولیدات خود بسنده میکردند و دلیلی برای دستیابی به تولید دیگران نداشتند. جابجایی کالاها به دنبال تقسیم کار مطرح شد؛ در این روند، فرد از یک کالا، بیش از نیاز خود تولید میکرد، دیگری نیز چنین بود و در اینجا بود که "مبادله" مطرح میشد؛ تولید کننده گندم، گندم خود را نزد تولید کننده پشم میبرد تا همانجا مستقیما به مبادله کالاهای خود بپردازند؛ پس از آن، این جابجایی، تکامل پیدا کرد و نیازمند واسطه ای میان تولید کننده و مصرف کننده گردید و تجارت شکل گرفت. | به نظر میرسد اسلام، جابجایی را بخشی از تولید میشناسد. این برداشت، با جریان تاریخی جابجایی کالاها نیز همخوانی دارد. زیرا قویا بر این گمانیم که در گذشته افراد به تولیدات خود بسنده میکردند و دلیلی برای دستیابی به تولید دیگران نداشتند. جابجایی کالاها به دنبال تقسیم کار مطرح شد؛ در این روند، فرد از یک کالا، بیش از نیاز خود تولید میکرد، دیگری نیز چنین بود و در اینجا بود که "مبادله" مطرح میشد؛ تولید کننده گندم، گندم خود را نزد تولید کننده پشم میبرد تا همانجا مستقیما به مبادله کالاهای خود بپردازند؛ پس از آن، این جابجایی، تکامل پیدا کرد و نیازمند واسطه ای میان تولید کننده و مصرف کننده گردید و تجارت شکل گرفت. |