پرش به محتوا

اقبال لاهوری: تفاوت میان نسخه‌ها

۳۴ بایت اضافه‌شده ،  ‏۶ سپتامبر ۲۰۲۰
خط ۳۹: خط ۳۹:
ملت بیضا تن و جان لا اله/ لا اله سرمایه اسرار ما   
ملت بیضا تن و جان لا اله/ لا اله سرمایه اسرار ما   
ساز ما را پرده گردان لا اله/ رشته­ اش شیرازه افکار ما <ref>اقبال لاهوری، 1366ش، ص 63</ref>   
ساز ما را پرده گردان لا اله/ رشته­ اش شیرازه افکار ما <ref>اقبال لاهوری، 1366ش، ص 63</ref>   
=== پیامبر اسلام (ص) در شعر اقبال ===
===پیامبر اسلام (ص) در شعر اقبال===
اقبال پیامبر اسلام(ص) را نماد عینی وحدت اسلامی می‌داند:   
اقبال پیامبر اسلام(ص) را نماد عینی وحدت اسلامی می‌داند:   
عشق او سرمایه جمعیت است/ عشق در جان و نسب در پیکر است   
عشق او سرمایه جمعیت است/ عشق در جان و نسب در پیکر است   
خط ۴۷: خط ۴۷:
نیست پابند نسب پیوند ما/ زین جهت با یکدیگر پیوسته­ ایم   
نیست پابند نسب پیوند ما/ زین جهت با یکدیگر پیوسته­ ایم   
چشم ما را کیف صهبایش بس است/ هم ز ایران و عرب باید گذشت (همان).
چشم ما را کیف صهبایش بس است/ هم ز ایران و عرب باید گذشت (همان).
=== تفرقه در شعر اقبال ===
===تفرقه در شعر اقبال===
از نظر اقبال آن‌چه قلب پیامبر اسلام را به درد می‌آورد، تفرقه امت اسلامی است:   
از نظر اقبال آن‌چه قلب پیامبر اسلام را به درد می‌آورد، تفرقه امت اسلامی است:   
امتی بودی امم گردیده­ ای/ هر که از بند خودی وارست مرد   
امتی بودی امم گردیده­ ای/ هر که از بند خودی وارست مرد   
آن‌چه تو با خویش کردی، کس نکرد/ بزم خود را خود ز هم پاشیده‌ای   
آن‌چه تو با خویش کردی، کس نکرد/ بزم خود را خود ز هم پاشیده‌ای   
هر که با بیگانگان پیوست مرد/ روح پاک مصطفی آمد به درد <ref>همان، ص480</ref>   
هر که با بیگانگان پیوست مرد/ روح پاک مصطفی آمد به درد <ref>همان، ص480</ref>   
=== اسلام عامل وحدت امت ===  
===اسلام عامل وحدت امت===  
از نظر اقبال اسلام وابستگی به سرزمین و کشور خاص ندارد و مؤمنان را که از نژادهای متعارض با یکدیگر هستند، گرد هم جمع می­کند. <ref>اقبال لاهوری، 1346ش، ص191</ref> که این تفکر وحدت­گرا، فارغ از مرز جغرافیایی، در جای جای دیوان اقبال مورد تأکید قرار گرفته است:   
از نظر اقبال اسلام وابستگی به سرزمین و کشور خاص ندارد و مؤمنان را که از نژادهای متعارض با یکدیگر هستند، گرد هم جمع می­کند. <ref>اقبال لاهوری، 1346ش، ص191</ref> که این تفکر وحدت­گرا، فارغ از مرز جغرافیایی، در جای جای دیوان اقبال مورد تأکید قرار گرفته است:   
تو ای کودک منش خود را ادب کن/ مسلمان ­زاده‌ای ترک نسب کن   
تو ای کودک منش خود را ادب کن/ مسلمان ­زاده‌ای ترک نسب کن   
خط ۶۱: خط ۶۱:
او در تشبیه مسلمانان به گل صد برگ، آنها را عضو یک جامعه می­داند، اگرچه ظاهراً متفاوت هستند:   
او در تشبیه مسلمانان به گل صد برگ، آنها را عضو یک جامعه می­داند، اگرچه ظاهراً متفاوت هستند:   
چون گل صد برگ ما را بو یکی است/ وحدت او مستقیم از کثرت است <ref>همان، ص16</ref>   
چون گل صد برگ ما را بو یکی است/ وحدت او مستقیم از کثرت است <ref>همان، ص16</ref>   
از طرفی دیدگاه سید جمال در تفسیر جدید از احادیث و سنت پیامبر(ص)، تأثیر فراوانی بر اندیشه اقبال لاهوری گذاشته است. او نقش سید جمال را در گسترش اندیشه اجتماعی مبتنی بر اسلام، بسیار بزرگ می‌شمرد و معتقد بود که اگر سید جمال نیروی خستگی‌ناپذیر خود را متمرکز می‌ساخت و دچار پراکندگی نمی‌شد و از طرفی زمینه همبستگی و وحدت واقعی میان ممالک اسلامی وجود می‌داشت، یقیناً وضعیت جوامع اسلامی به مراتب بهتر از امروز بود <ref>اقبال لاهوری، ۱۳۴۶ش، ص97</ref>   
از طرفی دیدگاه سید جمال در تفسیر جدید از احادیث و سنت پیامبر(ص)، تأثیر فراوانی بر اندیشه اقبال لاهوری گذاشته است. او نقش [[سید جمال الدین اسد آبادی|سید جمال]] را در گسترش اندیشه اجتماعی مبتنی بر اسلام، بسیار بزرگ می‌شمرد و معتقد بود که اگر سید جمال نیروی خستگی‌ناپذیر خود را متمرکز می‌ساخت و دچار پراکندگی نمی‌شد و از طرفی زمینه همبستگی و وحدت واقعی میان ممالک اسلامی وجود می‌داشت، یقیناً وضعیت جوامع اسلامی به مراتب بهتر از امروز بود <ref>اقبال لاهوری، ۱۳۴۶ش، ص97</ref>   
=== اقبال و عامل ملی گرایی به عنوان سبب تفرقه===
===اقبال و عامل ملی گرایی به عنوان سبب تفرقه===
در اندیشه اقبال لاهوری، ملی‌گرایی از جمله مفاهیمی ا‌ست که غربیان و استعمارگران در میان ملل شرقی به خصوص مسلمانان رواج دادند  <ref>اقبال، 1372ش، ج2، ص181</ref>  پس عامل مهم و پررنگ تفرقه میان مسلمانان، وطن‌‌گرایی و ملی­گرایی آنها است:   
در اندیشه اقبال لاهوری، ملی‌گرایی از جمله مفاهیمی ا‌ست که غربیان و استعمارگران در میان ملل شرقی به خصوص مسلمانان رواج دادند  <ref>اقبال، 1372ش، ج2، ص181</ref>  پس عامل مهم و پررنگ تفرقه میان مسلمانان، وطن‌‌گرایی و ملی­گرایی آنها است:   
تو اگر داری تمیز خوب و زشت/ دل نبندی با کلوخ و سنگ و خشت   
تو اگر داری تمیز خوب و زشت/ دل نبندی با کلوخ و سنگ و خشت   
خط ۷۱: خط ۷۱:
رشته وحدت چو قوم از دست داد/ ما پریشان در جهان چون اختریم   
رشته وحدت چو قوم از دست داد/ ما پریشان در جهان چون اختریم   
آن‌چه تو با خویش کردی، کس نکرد/ صد گره بر روی کار ما فتاد <ref>همان، ص408</ref>   
آن‌چه تو با خویش کردی، کس نکرد/ صد گره بر روی کار ما فتاد <ref>همان، ص408</ref>   
== بیداری اسلامی در اندیشه اقبال لاهوری ==
==بیداری اسلامی در اندیشه اقبال لاهوری==
اشعار اقبال لاهوری بیانگر تمایلات قلبی وی برای دست­یابی به هدف بزرگ؛ یعنی رسیدن به بیداری اسلامی و آگاهی عظیم مسلمانان است. او از اینکه جوامع اسلامی دچار رخوت و سستی گشته و جوانانشان غرب‌زده‌اند با اشعار سوزناکش نالید و با فریاد آزادی ­خواهی­ اش تلاش کرد که امت اسلامی را با تمام اختلافات نژادی و زبانی نسبت به اوضاع زمانه حساس و آگاه سازد:   
اشعار اقبال لاهوری بیانگر تمایلات قلبی وی برای دست­یابی به هدف بزرگ؛ یعنی رسیدن به بیداری اسلامی و آگاهی عظیم مسلمانان است. او از اینکه جوامع اسلامی دچار رخوت و سستی گشته و جوانانشان غرب‌زده‌اند با اشعار سوزناکش نالید و با فریاد آزادی ­خواهی­ اش تلاش کرد که امت اسلامی را با تمام اختلافات نژادی و زبانی نسبت به اوضاع زمانه حساس و آگاه سازد:   
ای غنچه خوابیده چو نرگس نگران خیز/ کاشانه ما رفت به تاراج غمان خیز   
ای غنچه خوابیده چو نرگس نگران خیز/ کاشانه ما رفت به تاراج غمان خیز   
خط ۸۳: خط ۸۳:
چون شود اندیشه قومی خراب/ میرد اندر سینه‌اش قلب سلیم   
چون شود اندیشه قومی خراب/ میرد اندر سینه‌اش قلب سلیم   
موج از دریاش کم گردد بلند/ پس نخستین بایدش تطهیر فکر <ref>همان، ص390</ref>
موج از دریاش کم گردد بلند/ پس نخستین بایدش تطهیر فکر <ref>همان، ص390</ref>
=== استعمار عامل بدبختی مسلمانان ===
===استعمار عامل بدبختی مسلمانان===
او کشورهای غربی و استعمار را عامل بدبختی مسلمانان می­داند و با تمام توان می­کوشد جوامع مسلمان را بیدار و آگاه سازد:   
او کشورهای غربی و استعمار را عامل بدبختی مسلمانان می­داند و با تمام توان می­کوشد جوامع مسلمان را بیدار و آگاه سازد:   
آدمیت خوار نالید از فرنگ/ گرگی اندر پوستین بره‌ای   
آدمیت خوار نالید از فرنگ/ گرگی اندر پوستین بره‌ای   
خط ۸۹: خط ۸۹:
زندگی هنگامه برچید از فرنگ/ هر زمان اندر کمین بره‌ای <ref>اقبال لاهوری، 1366ش، ص409</ref>
زندگی هنگامه برچید از فرنگ/ هر زمان اندر کمین بره‌ای <ref>اقبال لاهوری، 1366ش، ص409</ref>


=== اهمیت دشمن شناسی ===
===اهمیت دشمن شناسی===
آرزوی اقبال آن است که مسلمانان، دشمنان خود را نیک بشناسند:   
آرزوی اقبال آن است که مسلمانان، دشمنان خود را نیک بشناسند:   
من فدای آنکه خود را دیده است/ غربیان را شیوه‌های ساحری است   
من فدای آنکه خود را دیده است/ غربیان را شیوه‌های ساحری است   
عصر حاضر را نکو سنجیده است/ تکیه جز بر خویش کردن کافری است <ref>همان، ص370</ref>   
عصر حاضر را نکو سنجیده است/ تکیه جز بر خویش کردن کافری است <ref>همان، ص370</ref>   
اقبال در دیباچه پیام مشرق می‌نویسد: «خاور زمین و به ویژه شرق مسلمان، پس از یک خواب­‌آلودگی دیرپای چشمانش را باز کرده است» <ref>اقبال، 1372ش، ج2، ص260</ref>  او با اشاره به بیداری مسلمانان، راه دگرگونی و انقلاب را در جوامع اسلامی ترجیح می‌دهد.  
اقبال در دیباچه پیام مشرق می‌نویسد: «خاور زمین و به ویژه شرق مسلمان، پس از یک خواب­‌آلودگی دیرپای چشمانش را باز کرده است» <ref>اقبال، 1372ش، ج2، ص260</ref>  او با اشاره به بیداری مسلمانان، راه دگرگونی و انقلاب را در جوامع اسلامی ترجیح می‌دهد.  
== بازگشت به قرآن راه نجات ==
==بازگشت به قرآن راه نجات==
او این دگرگونی را، راه و روش اسلام می‌دانست که لازمه آن قرار گرفتن قرآن کریم در متن حیات فردی و اجتماعی مسلمانان است:   
او این دگرگونی را، راه و روش اسلام می‌دانست که لازمه آن قرار گرفتن قرآن کریم در متن حیات فردی و اجتماعی مسلمانان است:   
نقش قرآن تا در این عالم نشست/ فاش گویم آنچه در دل مضمر است   
نقش قرآن تا در این عالم نشست/ فاش گویم آنچه در دل مضمر است   
۱٬۲۳۲

ویرایش