۸۷٬۵۶۷
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'جنبشها' به 'جنبشها') |
جز (جایگزینی متن - 'سلفیها' به 'سلفیها') |
||
خط ۶۲: | خط ۶۲: | ||
در ده ه ۱۹۸۰ تریپولی خیزش نفوذ سلفیگری را تجربه کرد. این خیزش با اشغال شهر تریپولی در سال ۱۹۸۴ توسط «حرکت التوحید» و به رهبری «شیخ سعید شعبان» پایان یافت. تلاش آنها برای اسلامیکردن تریپولی بعد از حمله سنگین نیروهای سوری با شکست روبه رو و به سلطه شعبان در سال ۱۹۸۵ پایان داده شد. در این حین دیگر گروههای سلفی توجه خود را به جنگ با اسرائیل معطوف کرده بودند. جنبش الشهال همزمان با جنگ داخلی لبنان شاخهای نظامی به نام «هستههای ارتش اسلام» تأسیس کرد که عمر کوتاهی داشت و جنبش از بلندپروازیهای نظامیخود دست کشید. در سال ۱۹۹۰ جنبش به واسطه جمعیه الهدایه و الاحسان به کار خود ادامه داد و اصلاح جامعه، ساخت مساجد و مدرسهها برای آموزش قرآن و کمک به مردم نیازمند و محتاج را اهداف خود اعلام نمود. | در ده ه ۱۹۸۰ تریپولی خیزش نفوذ سلفیگری را تجربه کرد. این خیزش با اشغال شهر تریپولی در سال ۱۹۸۴ توسط «حرکت التوحید» و به رهبری «شیخ سعید شعبان» پایان یافت. تلاش آنها برای اسلامیکردن تریپولی بعد از حمله سنگین نیروهای سوری با شکست روبه رو و به سلطه شعبان در سال ۱۹۸۵ پایان داده شد. در این حین دیگر گروههای سلفی توجه خود را به جنگ با اسرائیل معطوف کرده بودند. جنبش الشهال همزمان با جنگ داخلی لبنان شاخهای نظامی به نام «هستههای ارتش اسلام» تأسیس کرد که عمر کوتاهی داشت و جنبش از بلندپروازیهای نظامیخود دست کشید. در سال ۱۹۹۰ جنبش به واسطه جمعیه الهدایه و الاحسان به کار خود ادامه داد و اصلاح جامعه، ساخت مساجد و مدرسهها برای آموزش قرآن و کمک به مردم نیازمند و محتاج را اهداف خود اعلام نمود. | ||
در سال ۱۹۹۶ دولت لبنان انجمن مذکور را متهم به ترویج تنفر مذهبی ازطریق مطالب درسی و آموزشی کرد و آن را منحل ساخت. پسر بزرگ الشهال به نام «داعی الاسلام الشهال» که رهبری جنبش را در دست داشت تصمیم گرفت که سازمان خیریه دیگری به نام «موقوفه احیای اسلام» یا «الاحیأ الاسلامی» و با تمرکز بر کار اجتماعی تأسیس نماید. او در سال ۲۰۰۶ انجمن دیگری را به نام «مؤسسه زادالاخره» تأسیس کرد. این سازمانها در کنار دیگر انجمنها و موسسات آموزشی و مذهبی سلفی، بستر اصلی پیشبرد برنامهها، توسعه پایگاه اجتماعی و بسیج سرمایه سیاسی | در سال ۱۹۹۶ دولت لبنان انجمن مذکور را متهم به ترویج تنفر مذهبی ازطریق مطالب درسی و آموزشی کرد و آن را منحل ساخت. پسر بزرگ الشهال به نام «داعی الاسلام الشهال» که رهبری جنبش را در دست داشت تصمیم گرفت که سازمان خیریه دیگری به نام «موقوفه احیای اسلام» یا «الاحیأ الاسلامی» و با تمرکز بر کار اجتماعی تأسیس نماید. او در سال ۲۰۰۶ انجمن دیگری را به نام «مؤسسه زادالاخره» تأسیس کرد. این سازمانها در کنار دیگر انجمنها و موسسات آموزشی و مذهبی سلفی، بستر اصلی پیشبرد برنامهها، توسعه پایگاه اجتماعی و بسیج سرمایه سیاسی سلفیهای لبنان هستند هرچند که ماهیت و عملکرد سیاسی ندارند. سلفیها همواره از عرصه سیاسی لبنان دور نگه داشته شدهاند. هرچند بعد از ترور حریری تغییری چشمگیر در این زمینه به وجود آمده و سازمانهای سلفیمختلف نیروهای خود را که اکثر آنها ساکن مناطق محروم شمال هستند برای شرکت در انتخابات بسیج نمودهاند. | ||
رشد جریان سلفیگری در لبنان تا حد زیادی به خاطر تغییر پایگاه مذهبی اهل سنت این کشور از الازهر مصر به عربستان سعودی میباشد. بااینحال واعظان لبنانی که تحصیلات خود را در مصر گذراندهاند همچنان در دستگاه مذهبی اهل سنت لبنان حضور دارند. تحصیل این واعظان در مصر اغلب به دوره ناصر بازمیگردد که بورسهای تحصیلی زیادی در اختیار لبنانیها گذاشته میشد. حال آنکه بعد از روی کار آمدن سادات این کمکها قطع شد و عربستان به محل جدید آموزش واعظان لبنانی تبدیل گردید. بدینشکل وهابیت به درون لبنان راه یافت و رفته رفته دارالفتوایی در لبنان شکل گرفت که بسیاری آن را مسئول خیزش اسلامگرایان افراطی در این کشور میدانند. | رشد جریان سلفیگری در لبنان تا حد زیادی به خاطر تغییر پایگاه مذهبی اهل سنت این کشور از الازهر مصر به عربستان سعودی میباشد. بااینحال واعظان لبنانی که تحصیلات خود را در مصر گذراندهاند همچنان در دستگاه مذهبی اهل سنت لبنان حضور دارند. تحصیل این واعظان در مصر اغلب به دوره ناصر بازمیگردد که بورسهای تحصیلی زیادی در اختیار لبنانیها گذاشته میشد. حال آنکه بعد از روی کار آمدن سادات این کمکها قطع شد و عربستان به محل جدید آموزش واعظان لبنانی تبدیل گردید. بدینشکل وهابیت به درون لبنان راه یافت و رفته رفته دارالفتوایی در لبنان شکل گرفت که بسیاری آن را مسئول خیزش اسلامگرایان افراطی در این کشور میدانند. | ||
ترور حریری و عقبنشینی نیروهای سوری از لبنان در آوریل ۲۰۰۵ دو عامل اصلی افزایش قدرت چشمگیر | ترور حریری و عقبنشینی نیروهای سوری از لبنان در آوریل ۲۰۰۵ دو عامل اصلی افزایش قدرت چشمگیر سلفیها هستند که سالها توسط نیروهای مذکور سرکوب میشدند. آنها نهتنها به رسم خود مبنیبر عدم مشارکت در انتخابات پایان دادند و «حسن الشهال» یک شخصیت سلفی معروف در شمال لبنان برای عضویت در پارلمان نامزد گردید، بلکه نیروهای خود را برای تقویت المستقبل بسیج نمودند. سلفیها متأثر از مرگ حریری و به خاطر نفرت عمیق از سوریه، طرفداران خود را تشویق به رأی دادن به فهرست سعد حریری نمودند که در آن حتی نفراتی از «حزب نیروهای لبنانی» (القوات اللبنانیه) حزب مسیحی افراطی به رهبری [[سمیر جعجع]] حضور داشتند. مهمترین نتیجه انتخابات این بود که حسن الشهال به پارلمان راه نیافت (سلفیها حریری را به او ترجیح دادند) و فهرست حریری ۲۸ کرسی شمال را از آن خود نمود. سلفیها از این راه توانستهاند در زمان بروز تنشهای سیاسی و فرقهای دایره نفوذ خود را گسترش دهند. | ||
در حال حاضر یکی از شخصیتهای مهم سلفیگری در شمال لبنان یعنی داعی الاسلام الشهال، جنبش سلفی را چهره ناب اسلام مینامد. او به گفته خودش برنامه یا دیدگاهی سیاسی برای لبنان ندارد و تنها به دنبال گسترش دعوت در جامعه است. داعی الاسلام هدف خود را ازطریق مدارس مذهبی، سازمانهای خیریه، موسسات مذهبی و یک رادیو دنبال میکند که تحت هیچگونه نظارت دولتی قرار ندارند. حتی مدارس مذهبی آنها توسط «دارالفتوا» کنترل نمیگردد. | در حال حاضر یکی از شخصیتهای مهم سلفیگری در شمال لبنان یعنی داعی الاسلام الشهال، جنبش سلفی را چهره ناب اسلام مینامد. او به گفته خودش برنامه یا دیدگاهی سیاسی برای لبنان ندارد و تنها به دنبال گسترش دعوت در جامعه است. داعی الاسلام هدف خود را ازطریق مدارس مذهبی، سازمانهای خیریه، موسسات مذهبی و یک رادیو دنبال میکند که تحت هیچگونه نظارت دولتی قرار ندارند. حتی مدارس مذهبی آنها توسط «دارالفتوا» کنترل نمیگردد. | ||
اگرچه | اگرچه سلفیهای سنتی نظیر داعی الاسلام دوست دارند که نشان دهند علاقه ای به سیاست ندارند اما سخنان آنان با واقعیت همخوانی ندارد. آنها همانند دیگران بسیار درگیر سیاست هستند و به همینخاطر از قطبی شدن فضایسیاسی لبنان در چند سال گذشته در امان نماندهاند. این سلفیها آشکارا به حمایت از جریان ۱۴ مارس پرداخته و در قلب تنشهای فزاینده ای طایفه ای و مذهبی بین شیعه و سنی در لبنان جای گرفتهاند. | ||
=== سلفیهای اصلاحطلب === | === سلفیهای اصلاحطلب === | ||
خط ۷۸: | خط ۷۸: | ||
«[[شیخ محمد الخدر]]» یکی از این شخصیتهای اصلاحطلب سلفی است. او مدیر سازمانی به نام «مجمع اسلامیلبنان برای گفت وگو و دعوت» است. شیخ محمد منتقد جدی وضعیت کنونی جنبش اسلامگرای لبنان میباشد و تلاش میکند تا زمینه مشترکی را برای رسیدن به یک دیدگاه و برنامه اسلامی مشترک پیدا کند. او جنبشهای اسلامگرای اهل سنت لبنان را بازیچه دست نیروهای سکولار یا آنهایی که اهدافشان با واقعیت بسیار متفاوت است میداند و معتقد است که سلفیگری سنتی اگرچه پیروانی در بین جوانان دارد اما نتوانسته به عنوان یک جنبش اسلامی دیدگاهی شفاف برای تغییر اجتماعی و سیاسی ارائه دهد و آن را هدایت نماید. | «[[شیخ محمد الخدر]]» یکی از این شخصیتهای اصلاحطلب سلفی است. او مدیر سازمانی به نام «مجمع اسلامیلبنان برای گفت وگو و دعوت» است. شیخ محمد منتقد جدی وضعیت کنونی جنبش اسلامگرای لبنان میباشد و تلاش میکند تا زمینه مشترکی را برای رسیدن به یک دیدگاه و برنامه اسلامی مشترک پیدا کند. او جنبشهای اسلامگرای اهل سنت لبنان را بازیچه دست نیروهای سکولار یا آنهایی که اهدافشان با واقعیت بسیار متفاوت است میداند و معتقد است که سلفیگری سنتی اگرچه پیروانی در بین جوانان دارد اما نتوانسته به عنوان یک جنبش اسلامی دیدگاهی شفاف برای تغییر اجتماعی و سیاسی ارائه دهد و آن را هدایت نماید. | ||
[[شیخ محمد مروج]] نوعی سلفیگری است که جامعه چند مذهبی ای چون جامعه لبنان آن را میپذیرد. چالش جدی فراروی شیخ محمد و دیگر | [[شیخ محمد مروج]] نوعی سلفیگری است که جامعه چند مذهبی ای چون جامعه لبنان آن را میپذیرد. چالش جدی فراروی شیخ محمد و دیگر سلفیهای اصلاحطلب تغییر درک و دیدگاههای پیروانشان است که دچار جمود مذهبی میباشند. به گفته او اگرچه سلفیگری تفاوتهای اعتقادی با شیعه دارد اما علمای سلفی شیعیان را مرتد نخواندهاند. شیخ محمد بزرگترین تهدید فراروی لبنان را هژمونی آمریکا و اسرائیل میداند که در تلاش برای تغییر هویت و فرهنگ منطقه هستند. او خود را در جبهه مشترک با حزبالله برمیشمارد اما از ترس سلفیهای سنتی حاضر به اعلام آشکار این مطلب نیست. | ||
=== جریان المستقبل و | === جریان المستقبل و سلفیها: ازدواج منافع === | ||
اتحاد سیاسی بخشهای بزرگی از جنبش سلفیگری با نیروهای تحت حمایت غرب ۱۴ مارس اگرچه تعجب آور است اما در چارچوب وابستگیهای فرقهای و به خصوص روابط با جریان المستقبل سعد حریری قابل درک میباشد. اول اینکه اکثریت اهل سنت لبنان سعد حریری را جانشین پدرش میدانند. | اتحاد سیاسی بخشهای بزرگی از جنبش سلفیگری با نیروهای تحت حمایت غرب ۱۴ مارس اگرچه تعجب آور است اما در چارچوب وابستگیهای فرقهای و به خصوص روابط با جریان المستقبل سعد حریری قابل درک میباشد. اول اینکه اکثریت اهل سنت لبنان سعد حریری را جانشین پدرش میدانند. سلفیها علیرغم عدم توافق با سعد بر سر مسائل کلیدی که به شکل خصوصی اعلام داشتهاند خواهان برهم خوردن سلسله مراتب سنی به خاطر مقابله با او نیستند. دوم اینکه هم سلفیها و هم حریری ادعا دارند که بنا به دلایل خود در برابر دشمن مشترکی به نام حزبالله قرار دارند. درحالیکه حریری آشکارا رابطه خود با سلفیها را اعلام نکردهاما هرگز متحدان خود را از استفاده ابزاری از گفتمان فرقهای برای بسیج اهل سنت به بهانه دفاع از سنت برحذر نداشته و حتی خود زمانی که دیگر راهها به نتیجه نینجامیده به استفاده از چنین ابزاری دست زدهاست. | ||
البته برخی از حامیان المستقبل با چنین دیدگاهی موافق نیستند و اتحاد با | البته برخی از حامیان المستقبل با چنین دیدگاهی موافق نیستند و اتحاد با سلفیها را برخلاف برنامه سیاسی خود میدانند. این افراد مخالفت خود را با حزبالله را نه به خاطر دلایل مذهبی و طایفه ای بلکه به خاطر متحدان منطقهای آن عنوان میکنند. درحالیکه جریان المستقبل در ظاهر تلاش میکند تا فاصله خود را با سلفیها حفظ نماید اما نمایندگان پارلمانی وابسته به آن در شمال همواره در صدد هستند تا با جنبش سلفی ارتباط نزدیکی داشته باشند چراکه معتقدند جریان سلفی به خاطر پایگاه اجتماعی گسترده میتواند در خدمت منافع المستقبل در زمان انتخابات یا افزایش تنشهای سیاسی باشد. نمونههای زیادی از استفاده ابزاری المستقبل از دیدگاه ضدشیعی مفتیهای سلفی برای بسیج اهل سنت در طول مناقشه سیاسی با حزبالله وجود دارد که موید نظر فوق میباشد. | ||
با این وجود اتحاد المستقبل با جنبش سلفی چندان بدون مشکل نبودهاست. درگیری ارتش لبنان با فتح الاسلام و این واقعیت که سه شخصیت برجسته اهل سنت یعنی فؤاد سینیوره، سعد حریری و مفتی رشید قبانی از این درگیری و پایان دادن به عمر گروهی که دیگر | با این وجود اتحاد المستقبل با جنبش سلفی چندان بدون مشکل نبودهاست. درگیری ارتش لبنان با فتح الاسلام و این واقعیت که سه شخصیت برجسته اهل سنت یعنی فؤاد سینیوره، سعد حریری و مفتی رشید قبانی از این درگیری و پایان دادن به عمر گروهی که دیگر سلفیها آن را همکار خود میدانستند حمایت کردند، نارضایتی و تنشهایی بین آنها ایجاد کرد. برخی از سلفیها بر این باورند که آنها آلت دست المستقبل شدهاند. آنها از دو واقعه به عنوان دلیل گفتههای خود نام میبرند. واقعه اول به زمانی برمیگردد که سلفیها به دعوت دارالفتوا در اعتراض به کاریکاتورهای موهن یک روزنامه دانمارکی به خیابانها ریختند و ضمن آتش زدن سفارت این کشور به چندین کلیسا در اشرفیه، محله مسیحی نشین حومه بیروت، حمله نمودند. نیروهای امنیتی برای سرکوب این شورشها وارد عمل شدند و بسیاری از تظاهرکنندگان را که اغلب سلفی بودند دستگیر نمودند. سلفیها در این واقعه به خوبی احساس کردند که توسط حریری و دارالفتوا تنها گذاشته شدند و اقدامی برای آزادسازی آنها صورت نگرفت. واقعه دوم نیز به زمانی بازمیگردد که سلفیهای جوان در حمایت از المستقبل و علیه حزبالله و جنبش امل به خیابانها ریختند و ارتش برای سرکوب آنها وارد کار شد. در این واقعه نیز بسیاری از سلفیها بازداشت شدند اما باز حریری برای آزاد کردن آنها علیرغم اینکه افراد دستگیر شده به تحریک اعضای المستقبل و به بهانه تنش بین شیعه و سنی به خیابانها کشانده شده بودند اقدامی نکرد. چنین وقایعی به این باور فزاینده در بین سلفیها انجامیده که حریری به خوبی از حقوق اهل سنت لبنان دفاع نمیکند. | ||
حمایت مالی از | حمایت مالی از سلفیها یکی از بحث انگیزترین مسائل کنونی لبنانی است. طبق چندین گزارش منتشر شده، حریری بارها از سلفیها برای جلب وفاداری آنها حمایت مالی نموده و مینماید. برخی حتی بر این باورند که حمایتهای مالی مذکور با انگیزههای فرقهای و با هدف ایجاد یک ارتش سنی برای مقابله با حزبالله در صورت بروز یک درگیری احتمالی صورت میگیرد. رهبران سلفی همواره دریافت کمک ازسوی حریری را رد میکنند و تأکید میورزند که منابع مالی آنها ازسوی طرفدارانشان و انجمنهای خیریه خلیجفارس تأمین میشود تا سازمانهای دولتی. به عنوان مثال الشهال با چندین انجمن خیریه در عربستان سعودی مرتبط میباشد. | ||
=== سلفیهای الهام گرفته از القاعده === | === سلفیهای الهام گرفته از القاعده === | ||
خط ۱۲۰: | خط ۱۲۰: | ||
وقتی از یکی از شیوخ برجسته سلفی که ارتباط مستقیمی با «شاکر العبسی»، رهبر فتح الاسلام، داشت دربارهٔ ماهیت فتح الاسلام پرسیده شد او جواب داد: «گروهی متشکل از مردان جوان که در طول جنگ ژوئیه با اسرائیل وارد لبنان شدند با این فکر که جبهه جدیدی گشوده شده تا جنگ خود را علیه آمریکا و اسرائیل ادامه دهند». شاکر العبسی معروف به «ابوحسین» فردی فلسطینی اردنی است که به جرم ترور لورنس وی، دیپلمات آمریکایی در سال ۲۰۰۲ محکوم به اعدام شده و ازسوی دستگاههای امنیتی اردن تحت پیگرد میباشد. العبسی به جرم قاچاق اسلحه به بلندیهای جولان سه سال را در سوریه در زندان گذراند و پس از آزادی به لبنان رفت و به آموزش نظامی اعضای گروهی به نام «فتح الانتفاضه» پرداخت. او سپس از گروه النتفاضه برید و با اشغال دفاتر آن در نهرالبارد در نوامبر ۲۰۰۶ گروه سلفی فتح الاسلام را تأسیس کرد. | وقتی از یکی از شیوخ برجسته سلفی که ارتباط مستقیمی با «شاکر العبسی»، رهبر فتح الاسلام، داشت دربارهٔ ماهیت فتح الاسلام پرسیده شد او جواب داد: «گروهی متشکل از مردان جوان که در طول جنگ ژوئیه با اسرائیل وارد لبنان شدند با این فکر که جبهه جدیدی گشوده شده تا جنگ خود را علیه آمریکا و اسرائیل ادامه دهند». شاکر العبسی معروف به «ابوحسین» فردی فلسطینی اردنی است که به جرم ترور لورنس وی، دیپلمات آمریکایی در سال ۲۰۰۲ محکوم به اعدام شده و ازسوی دستگاههای امنیتی اردن تحت پیگرد میباشد. العبسی به جرم قاچاق اسلحه به بلندیهای جولان سه سال را در سوریه در زندان گذراند و پس از آزادی به لبنان رفت و به آموزش نظامی اعضای گروهی به نام «فتح الانتفاضه» پرداخت. او سپس از گروه النتفاضه برید و با اشغال دفاتر آن در نهرالبارد در نوامبر ۲۰۰۶ گروه سلفی فتح الاسلام را تأسیس کرد. | ||
درگیری ارتش لبنان با فتح الاسلام که به نابودی آن و بروز فاجعه انسانی برای بیش از چهل هزار آواره فلسطینی انجامید برای بسیاری به خصوص | درگیری ارتش لبنان با فتح الاسلام که به نابودی آن و بروز فاجعه انسانی برای بیش از چهل هزار آواره فلسطینی انجامید برای بسیاری به خصوص سلفیها غیرمنتظره بود. در مه همان سال سرقتی از بانکی انجام شده بود که آن را به فتح الاسلام نسبت دادند. در این سرقت نیروهای امنیتی با سارقان در خیابانهای تریپولی به زدو خورد پرداختند و دو نفر از سارقان کشته شدند. فتح الاسلام برای انتقام خون آنها حداقل پانزده سرباز لبنانی را در نزدیکی اردوگاه نهرالبارد به قتل رساند. ارتش در واکنش به این حادثه تصمیم گرفت تا برای دستگیری عاملان به اردوگاه حمله کند. حمله ای که انتظار میرفت مدت زیادی طول نکشد سه ماه به درازا کشید و به بحثهای بسیاری در بین نیروهای سلفی دامن زد. | ||
فتح الاسلام متهم به ترور سربازان لبنانی، غیرنظامیان و انفجار دو اتوبوس در منطقه عینعلق است. دربارهٔ شمار اعضای این گروه اطلاعات متناقضی ارائه شده و گفته میشود پیش از درگیری نهرالبارد ۴۰۰ عضو آموزش دیده داشتهاست. العبسی که درحالحاضر متواری است اگرچه ادعا کرده که سازمانش با القاعده ارتباطی ندارد اما گزارشاتی وجود دارد که نشان میدهد بین فتح الاسلام و القاعده در عراق تماسهای ابتدایی ای برقرار شدهاست. گفته میشود که این گروه در عضوگیری دقیقاً از الگوهای القاعده استفاده گروه و افراد متعددی با ملیتهای عربی مختلف در کادر آن حضور داشتهاند. بنا به گزارشات منتشر شده ازجمله گزارش ارائه شده ازسوی «جورج خوری» به کابینه لبنان در ۲۴ سپتامبر ۲۰۰۷ بخش عمده منابع مالی فتح الاسلام ازسوی سازمانهای خیریه سعودی یا اتباع سعودی تأمین شدهاست. | فتح الاسلام متهم به ترور سربازان لبنانی، غیرنظامیان و انفجار دو اتوبوس در منطقه عینعلق است. دربارهٔ شمار اعضای این گروه اطلاعات متناقضی ارائه شده و گفته میشود پیش از درگیری نهرالبارد ۴۰۰ عضو آموزش دیده داشتهاست. العبسی که درحالحاضر متواری است اگرچه ادعا کرده که سازمانش با القاعده ارتباطی ندارد اما گزارشاتی وجود دارد که نشان میدهد بین فتح الاسلام و القاعده در عراق تماسهای ابتدایی ای برقرار شدهاست. گفته میشود که این گروه در عضوگیری دقیقاً از الگوهای القاعده استفاده گروه و افراد متعددی با ملیتهای عربی مختلف در کادر آن حضور داشتهاند. بنا به گزارشات منتشر شده ازجمله گزارش ارائه شده ازسوی «جورج خوری» به کابینه لبنان در ۲۴ سپتامبر ۲۰۰۷ بخش عمده منابع مالی فتح الاسلام ازسوی سازمانهای خیریه سعودی یا اتباع سعودی تأمین شدهاست. | ||
خط ۱۲۸: | خط ۱۲۸: | ||
القاعده از مدتها پیش لبنان را به عنوان محل مناسبی برای عضوگیری و دریافت کمکهای لجستیک درنظر گرفتهاست. بااین وجود سال ۲۰۰۵ را باید نقطه عطفی در نقش القاعده در لبنان دانست. در این سال چندین تحول فعالیت گروههای الهام گرفته از القاعده را مد توجه قرار داد. نخست اینکه ترور حریری وجود یک خلأ امنیتی گسترده در لبنان را به نمایش گذاشت. دوم اینکه فشار نیروهای آمریکایی علیه نیروهای القاعده در لبنان به خصوص عناصر عرب این گروه را وادار کرد تا به فکر جای دیگری باشند و لبنان برای این کار مناسب بود. سوم اینکه خیزش موج فرقهگرایی در منطقه برخی از گروههای سنی را به این فکر انداخت تا خواستار کمک القاعده شوند. در این سال بیانیههایی با امضای القاعده در لبنان منتشر گردید که تهدید به کشتن شخصیتهای شیعه میکردند. هرچند صحت وابستگی این بیانیهها به القاعده محل تردید است و به گفته یک کارشناس لبنانی در زمینه نیروهای سلفی، نام القاعده حربه ای است که بسیاری از گروههای ناشناخته محلی و حتی سازمانهای جاسوسی خود را در ورای آن مخفی میسازند تا به اهداف مشخص سیاسی و حتی افزایش تنش بین شیعه و سنی در لبنان دست یابند. | القاعده از مدتها پیش لبنان را به عنوان محل مناسبی برای عضوگیری و دریافت کمکهای لجستیک درنظر گرفتهاست. بااین وجود سال ۲۰۰۵ را باید نقطه عطفی در نقش القاعده در لبنان دانست. در این سال چندین تحول فعالیت گروههای الهام گرفته از القاعده را مد توجه قرار داد. نخست اینکه ترور حریری وجود یک خلأ امنیتی گسترده در لبنان را به نمایش گذاشت. دوم اینکه فشار نیروهای آمریکایی علیه نیروهای القاعده در لبنان به خصوص عناصر عرب این گروه را وادار کرد تا به فکر جای دیگری باشند و لبنان برای این کار مناسب بود. سوم اینکه خیزش موج فرقهگرایی در منطقه برخی از گروههای سنی را به این فکر انداخت تا خواستار کمک القاعده شوند. در این سال بیانیههایی با امضای القاعده در لبنان منتشر گردید که تهدید به کشتن شخصیتهای شیعه میکردند. هرچند صحت وابستگی این بیانیهها به القاعده محل تردید است و به گفته یک کارشناس لبنانی در زمینه نیروهای سلفی، نام القاعده حربه ای است که بسیاری از گروههای ناشناخته محلی و حتی سازمانهای جاسوسی خود را در ورای آن مخفی میسازند تا به اهداف مشخص سیاسی و حتی افزایش تنش بین شیعه و سنی در لبنان دست یابند. | ||
در سال ۲۰۰۶ افراد متعددی به جرم ارتباط با القاعده دستگیر شدند. درحالحاضر ۲۵۰ نفر در زندانهای لبنان به خصوص زندان «رومیه» حضور دارند که به گروههای سلفی شبیه القاعده یا همان | در سال ۲۰۰۶ افراد متعددی به جرم ارتباط با القاعده دستگیر شدند. درحالحاضر ۲۵۰ نفر در زندانهای لبنان به خصوص زندان «رومیه» حضور دارند که به گروههای سلفی شبیه القاعده یا همان سلفیهای جهادی تعلق دارند. با این وجود باز نمیتوان این دستگیریها را نشان حضور القاعده در لبنان عنوان کرد. به گفته اشرف ریفی، مدیرکل نیروهای امنیتی داخلی لبنان، آنچه در لبنان وجود دارد القاعده جعلی است. ریفی، از نزدیکان سعد حریری، روابط خوبی با سلفیهای لبنان دارد. او حتی در درگیری بین نیروهای امنیتی و فتح الاسلام تلاش کرد تا شخصیتهای سلفی را به میانجیگری وادارد. به گفته یکی از این افراد نه فتح الاسلام و نه نیروهای امنیتی دوست نداشتند که وارد درگیری علیه یکدیگر شوند، اما برخی از اعضای فتح الاسلام این درگیری را به دو طرف تحمیل نمودند. به اعتقاد بسیاری روابط نزدیک نیروهای امنیتی داخلی با بسیاری از رهبران سلفی باید از بروز حوادثی چون درگیری نهرالبارد جلوگیری میکردهاما چنین اتفاقی روی ندادهاست. | ||
== خطر افراطی شدن و بروز تنش مذهبی طایفه ای == | == خطر افراطی شدن و بروز تنش مذهبی طایفه ای == | ||
خط ۱۳۷: | خط ۱۳۷: | ||
عامل مهم دیگر نقشی است که دستگاه مذهبی اهل سنت لبنان ایفا میکند. مشروعیت این دستگاه به رهبری قبانی ازسوی بسیاری از اهل سنت مورد تردید است و به عنوان آلت دست المستقبل نگریسته میشود. ضعف دستگاه مذکور باعث بروز ضعف رهبری مذهبی و سرگردانی جوانان سنی لبنان شدهاست. دستگاه مذهبی اهل سنت لبنان همچنان به برخی از واعظان خود اجازه میدهد که سخنان ضدشیعی بر زبان آورند و مبلغ شیعه ستیزی باشند. از همه مهمتر اینکه دارالفتوا هیچگونه نظارتی بر کار مدارس مذهبی و مواد درسی آنها ندارد و در کل به شکل مستقیم و غیرمستقیم به افراطی شدن جوانان سنی کمک میکند. | عامل مهم دیگر نقشی است که دستگاه مذهبی اهل سنت لبنان ایفا میکند. مشروعیت این دستگاه به رهبری قبانی ازسوی بسیاری از اهل سنت مورد تردید است و به عنوان آلت دست المستقبل نگریسته میشود. ضعف دستگاه مذکور باعث بروز ضعف رهبری مذهبی و سرگردانی جوانان سنی لبنان شدهاست. دستگاه مذهبی اهل سنت لبنان همچنان به برخی از واعظان خود اجازه میدهد که سخنان ضدشیعی بر زبان آورند و مبلغ شیعه ستیزی باشند. از همه مهمتر اینکه دارالفتوا هیچگونه نظارتی بر کار مدارس مذهبی و مواد درسی آنها ندارد و در کل به شکل مستقیم و غیرمستقیم به افراطی شدن جوانان سنی کمک میکند. | ||
همین مطلب دربارهٔ رهبری سیاسی المستقبل نیز صادق است. المستقبل | همین مطلب دربارهٔ رهبری سیاسی المستقبل نیز صادق است. المستقبل سلفیها و حتی افراطیون آنها را به عنوان ابزاری برای مقابله با رقبای خود در زمان بروز تنشهای سیاسی میبیند. این امر با افزایش تردید سلفیها دربارهٔ اتحادشان با المستقبل و وفاداری به سعد حریری درحالیکه او نتوانسته در مواقع نیاز پوشش سیاسی لازم را برای آنها فراهم سازد، نتیجه عکس به بار آورده و ادامه حملات نیروهای امنیتی علیه سلفیها این تردیدها را دوچندان ساختهاست. گروههای مذکور از تضعیف دیگر رهبران سیاسی سنی در شمال توسط المستقبل استفاده کرده و درحال گسترش گستره و حوزه نفوذ خود میباشند؛ بنابراین تا وقتی دولت لبنان استراتژی خود را در قبال سلفیها عوض نکند، در مناطق فقیر شمال حضور بیشتری نیاید و به قولهای انتخاباتی خود عمل نکند، خطر تبدیل شدن جوانان سلفی به اعضای القاعده یا شبیه آن خطری بسیار جدی است. بدون شک چنین اتفاقی باعث افزایش تنشهای مذهبی طایفه ای شده و به راحتی میتواند شعلههای یک جنگ داخلی دیگر را مشتعل سازد. | ||
=پانویس= | =پانویس= |