۸۷٬۱۷۲
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'زیر مجموعه' به 'زیرمجموعه') |
جز (جایگزینی متن - 'اهلسنت' به 'اهل سنت') |
||
(۱۰ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
<div class="wikiInfo">[[پرونده:اجماع.jpg |جایگزین=اجماع|بندانگشتی|اجماع]]</div> | |||
'''اجماع''' اصطلاحی فقهی به معنای اتّفاقنظر فقیهان و عالمان دینی بر حکمی شرعی است. اجماع نزد [[اهل سنت|اهل سنت]]، اهمیت بسیاری دارد و یکی از منابع استنباط احکام است. در مسائل سیاسی نیز اجماع اهل حل و عقد از سوی آنان به عنوان دلیلی بر صحت و مشروعیت انتخاب [[خلیفه]] اول شمرده شده است. | |||
| | برخلاف دیدگاه اهل سنت، بر اساس نظر [[امامیه]] اجماع به تنهایی اعتباری ندارد؛ بلکه اهمیت آن از این روست که میتواند دلیلی بر سنت [[معصومین (ع)|معصومان]] و در [[اصطلاح فقهی]] کاشفِ سنت معصومان باشد. | ||
| | |||
'''اجماع''' اصطلاحی فقهی به معنای اتّفاقنظر فقیهان و عالمان دینی بر حکمی شرعی است. اجماع نزد [[اهل سنت| | |||
برخلاف دیدگاه | |||
برخی اعتبار آن را به واسطه قاعده لطف میدانند و برخی به واسطه حدس. اجماع، انواع و اقسامی دارد که مهمترین آن، اجماع منقول، محصّل و اجماع مرکب است. | برخی اعتبار آن را به واسطه قاعده لطف میدانند و برخی به واسطه حدس. اجماع، انواع و اقسامی دارد که مهمترین آن، اجماع منقول، محصّل و اجماع مرکب است. | ||
خط ۱۳: | خط ۷: | ||
اجماع از ماده «ج ـ م ـ ع» است و این ماده در اصل به معنای انضمام و همراه کردن یک چیز با چیز دیگر است<ref>التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج2، ص: 126</ref>. کلمه «اجماع» مصدر ثلاثی مزید از این ماده در لغت به معنای عزم، اتفاق نظر و گرد آمدن بر چیزی است<ref>پرتال جامع علوم انسانی؛ همچنین نک: التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج2، ص: 126؛ دهخدا، ذیل مدخل «اجماع</ref>». واژه اجماع با تصریفات مختلف در آیات قرآنی و [[احادیث نبوی]] و نیز در نمونههای کهن از شعر و نثر عربی به مفهوم عزم کردن و تصمیم داشتن به کار رفته است. | اجماع از ماده «ج ـ م ـ ع» است و این ماده در اصل به معنای انضمام و همراه کردن یک چیز با چیز دیگر است<ref>التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج2، ص: 126</ref>. کلمه «اجماع» مصدر ثلاثی مزید از این ماده در لغت به معنای عزم، اتفاق نظر و گرد آمدن بر چیزی است<ref>پرتال جامع علوم انسانی؛ همچنین نک: التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج2، ص: 126؛ دهخدا، ذیل مدخل «اجماع</ref>». واژه اجماع با تصریفات مختلف در آیات قرآنی و [[احادیث نبوی]] و نیز در نمونههای کهن از شعر و نثر عربی به مفهوم عزم کردن و تصمیم داشتن به کار رفته است. | ||
بنابر کاربرد کهن لغویان قدیم چون کسایی و فرّاء مفهوم غالب و تبادر به ذهن از اجماع در زبان عربی سده نخست همانا مفهوم عزم و تصمیم بوده است<ref>برای گفتار لغویان نک: ازهری، ج1، ص396؛ نووی، ج2، ص55؛ ابن منظور، ذیل جمع</ref>. در آثار لغوی قرون میانه اسلامی معنای دیگری برای اجماع مطرح شده و این واژه به معنای اتفاق نیز دانسته شده <ref>فیومی، ذیل جمع؛ جرجانی، ص5؛ قاموس، ذیل جمع</ref> که برگرفته از کاربردهای متشرعه(دینداران) است. | بنابر کاربرد کهن لغویان قدیم چون [[کسایی]] و [[فرّاء]] مفهوم غالب و تبادر به ذهن از اجماع در زبان عربی سده نخست همانا مفهوم عزم و تصمیم بوده است<ref>برای گفتار لغویان نک: ازهری، ج1، ص396؛ نووی، ج2، ص55؛ ابن منظور، ذیل جمع</ref>. در آثار لغوی قرون میانه اسلامی معنای دیگری برای اجماع مطرح شده و این واژه به معنای اتفاق نیز دانسته شده<ref>فیومی، ذیل جمع؛ جرجانی، ص5؛ قاموس، ذیل جمع</ref>. که برگرفته از کاربردهای متشرعه(دینداران) است. | ||
بنابر بررسیهای تاریخی واژه اجماع به تدریج در سده 2 قمری جایگزین واژه «اجتماع» در کاربردهای دینی شد در حالی که در نمونههای موجود از اواخر سده یک قمری، اجماع در اتفاق نظرهای دینی و دو واژه اجماع و اجتماع نه به عنوان معادل یکدیگر بلکه در عرض هم مطرح گردیدهاند و از جمع شدن یا اجتماع به قصد اتخاذ یک تصمیم فقهی با واژه اجماع یاد شده است<ref>پاکتچی، دایرةالمعارف بزرگ اسلامی، ذیل «اجماع»</ref>. | بنابر بررسیهای تاریخی واژه اجماع به تدریج در سده 2 قمری جایگزین واژه «اجتماع» در کاربردهای دینی شد در حالی که در نمونههای موجود از اواخر سده یک قمری، اجماع در اتفاق نظرهای دینی و دو واژه اجماع و اجتماع نه به عنوان معادل یکدیگر بلکه در عرض هم مطرح گردیدهاند و از جمع شدن یا اجتماع به قصد اتخاذ یک تصمیم فقهی با واژه اجماع یاد شده است<ref>پاکتچی، دایرةالمعارف بزرگ اسلامی، ذیل «اجماع»</ref>. | ||
== معنای اصطلاحی اجماع == | == معنای اصطلاحی اجماع == | ||
از نظر اصطلاحی، میان عالمان | از نظر اصطلاحی، میان عالمان [[مسلمان]]، چند تعریف برای اجماع بیان شده است: | ||
* اتفاق نظر فقهای مسلمان بر یک حکم شرعی | * اتفاق نظر فقهای مسلمان بر یک حکم شرعی | ||
خط ۲۴: | خط ۱۸: | ||
* اتفاق امت پیامبر بر یک حکم<ref>اصول فقه، مظفر، ص۸۱</ref> | * اتفاق امت پیامبر بر یک حکم<ref>اصول فقه، مظفر، ص۸۱</ref> | ||
* | * | ||
مهمترین اختلاف در تعریف اجماع، اختلاف در هویت اجماع کنندگان است. عالمان دینی مذاهب مختلف | مهمترین اختلاف در تعریف اجماع، اختلاف در هویت اجماع کنندگان است. عالمان دینی [[فرق و مذاهب اسلامی|مذاهب مختلف اسلامی]]، دراینباره مصادیق مختلفی را ذکر کردهاند. حتی برخی، اقوالی دراینباره دارند که به صورت پراکنده در حد حکایاتی غریب در منابع [[اصولی]] و [[فقهی]] دیده میشود همانند این که مراد از اجماع کنندگان، اهل حرمین ([[مکه]] و [[مدینه]]) یا اهل مصرین([[کوفه]] و [[بصره]])، یا شیخین یا [[خلفای اربعه|خلفای چهارگانه]]... است. | ||
== حجیت اجماع == | == حجیت اجماع == | ||
[[اهل سنت و جماعت|اهل سنت]] علیرغم اختلاف تعابیری که در توضیح و تفسیر اصطلاحی اجماع دارند، ولی در حجیّت اجماع اتفاق دارند و اجماع را در ردیف سایر ادله و منابع استنباط احکام قرار میدهند و آنرا یکی از منابع مستقل برای رسیدن به حکم شرعی میدانند و حتی برخی از اهل سنت پا را فراتر گذاشته و در مقام تعارض اجماع و [[قرآن کریم|کتاب]] و [[سنت]]، اجماع را مقدّم دانسته و حتی مخالف آنرا گمراه و [[کافر]] دانستهاند<ref>شوکانی، علی بن محمد، ارشاد الفحول الی تحقیق الحق من علم الاصول، ص282، دمشق، بیروت، دار ابن کثیر 1424ق</ref>. | |||
اما علمای [[شیعه]] اجماع را دلیل مستقلی در مقابل کتاب و | اما علمای [[شیعه]] اجماع را دلیل مستقلی در مقابل کتاب و سنت نمیدانند. ایشان اجماع را تنها از این جهت که کشف از قول معصوم میکند، حجّت میدانند. در حقیقت حجیّت مربوط به سنّت است که اجماع کاشف آن است. به همین دلیل شیعه اجماع را بر اتفاق جماعت اندک نیز اطلاق میکند، در صورتی که این اتفاق کم، کشف از قول [[معصومین(ع)|معصوم]] کند، هرچند در اصطلاح چنین اتفاقی را اجماع نگویند و اجماعی را که کشف از قول معصوم نکند اجماع نمیگویند، هرچند تعداد مجمعین هم زیاد باشد و در اصطلاح نیز به آن اجماع گویند. این مطلب اساس اختلاف [[مذهب شیعه|شیعه]] و [[اهل سنت و جماعت|سنی]] در مورد اجماع است<ref>فرهنگ اصطلاحات اصول، ص 28</ref>. | ||
== اقسام اجماع == | == اقسام اجماع == | ||
خط ۳۵: | خط ۲۹: | ||
=== اجماع بسیط === | === اجماع بسیط === | ||
اتفاقنظر همه فقها در یک مسئله؛ اجماع بسیط است، که در مقابل اجماع مرکب میباشد؛ مانند: اجماع بر حرمت قیاس و اجماع بر واجب نبودن دعا هنگام دیدن هلال ماه. | اتفاقنظر همه فقها در یک مسئله؛ اجماع بسیط است، که در مقابل اجماع مرکب میباشد؛ مانند: اجماع بر حرمت قیاس و اجماع بر واجب نبودن [[دعا]] هنگام دیدن هلال ماه. | ||
'''نکته:''' | '''نکته:''' | ||
خط ۴۲: | خط ۳۶: | ||
=== اجماع مرکب === | === اجماع مرکب === | ||
اگر گروهی از فقها به [[حرام|حرمت]] چیزی نظر داده و برخی نیز به [[مکروه|کراهت]] آن معتقد باشند، از ترکیب این دو نظر چنین استنتاج میگردد که آن چیز، واجب یا [[مستحب]] نیست و به چنین اجماعی، اجماع مرکب گویند. چنین اجماعی در کتب فقهی امامیه بسیار مورد استفاده قرار میگیرد<ref>ولایی، عیسی، فرهنگ تشریحی اصطلاحات اصول، ص 49، تهران، نشر نی، 1387ش</ref>. | اگر گروهی از فقها به [[حرام|حرمت]] چیزی نظر داده و برخی نیز به [[مکروه|کراهت]] آن معتقد باشند، از ترکیب این دو نظر چنین استنتاج میگردد که آن چیز، [[واجب]] یا [[مستحب]] نیست و به چنین اجماعی، اجماع مرکب گویند. چنین اجماعی در کتب فقهی [[مذهب شیعه|امامیه]] بسیار مورد استفاده قرار میگیرد<ref>ولایی، عیسی، فرهنگ تشریحی اصطلاحات اصول، ص 49، تهران، نشر نی، 1387ش</ref>. | ||
=== اجماع سکوتی === | === اجماع سکوتی === | ||
خط ۴۸: | خط ۴۲: | ||
=== اجماع عملی === | === اجماع عملی === | ||
این اجماع در مقابل اجماع قولی قرار دارد و عبارت است از: اتفاق مجتهدان در عمل به مسئله ای از مسائل اصولی و استناد به آن؛ به این معنا که در مقام استنباط، به آن استناد و در مقام فتوا برآن اعتماد میکنند، مانند: اتفاق عملی مجتهدان بر تمسک به [[اصل استصحاب]] در ابواب | این اجماع در مقابل اجماع قولی قرار دارد و عبارت است از: اتفاق مجتهدان در عمل به مسئله ای از مسائل اصولی و استناد به آن؛ به این معنا که در مقام استنباط، به آن استناد و در مقام فتوا برآن اعتماد میکنند، مانند: اتفاق عملی مجتهدان بر تمسک به [[اصل استصحاب]] در ابواب [[فقه]]، چه اتفاق قولی بر فتوای به حجیت استصحاب داشته باشند و چه نداشته باشند. | ||
در صورتی که اجماع بر حجیت استصحاب نباشد، بلکه فقط اتفاق بر عمل به آن و استناد به آن در مقام استنباط باشد، اجماع عملی است؛ اما اگر علاوه بر اجماع بر عمل و استناد به آن، اجماع بر حجیت استصحاب نیز باشد، اجماع عملی و قولی، هر دو، است. | در صورتی که اجماع بر حجیت استصحاب نباشد، بلکه فقط اتفاق بر عمل به آن و استناد به آن در مقام استنباط باشد، اجماع عملی است؛ اما اگر علاوه بر اجماع بر عمل و استناد به آن، اجماع بر حجیت استصحاب نیز باشد، اجماع عملی و قولی، هر دو، است. | ||
بنابراین، اجماع عملی فقط در آن دسته از مسائل اصولی جریان دارد که در طریق استنباط حکم شرعی قرار میگیرند و معنایی برای اجماع عملی در مسائل فرعی (فقهی) وجود ندارد؛ زیرا عمل به مسائل فرعی فقهی، بین مجتهد و مقلد مشترک است<ref> قلی زاده، احمد، واژهشناسی اصطلاحات اصول فقه، ص 15، تهران، بنیاد | بنابراین، اجماع عملی فقط در آن دسته از مسائل اصولی جریان دارد که در طریق استنباط حکم شرعی قرار میگیرند و معنایی برای اجماع عملی در مسائل فرعی (فقهی) وجود ندارد؛ زیرا عمل به مسائل فرعی فقهی، بین [[مجتهد]] و [[تقلید|مقلد]] مشترک است<ref> قلی زاده، احمد، واژهشناسی اصطلاحات اصول فقه، ص 15، تهران، بنیاد پژوهشهای علمی فرهنگی نور الاصفیاء، 1379ش</ref>. | ||
=== اجماع قولی === | === اجماع قولی === | ||
خط ۹۲: | خط ۸۶: | ||
=== اجماع تشرفی === | === اجماع تشرفی === | ||
این اجماع در جایی است که فقیهی در زمان غیبت امام معصوم (علیه السلام) به خدمت آنحضرت مشرف شود و رأی معصوم را در مسئلهای بشنود، ولی به هنگام بازگویی رأی معصوم، نگوید که من خود از امام شنیدهام؛ زیرا در زمان غیبت | این اجماع در جایی است که فقیهی در زمان غیبت امام معصوم (علیه السلام) به خدمت آنحضرت مشرف شود و رأی معصوم را در مسئلهای بشنود، ولی به هنگام بازگویی رأی معصوم، نگوید که من خود از امام شنیدهام؛ زیرا در زمان [[غیبت کبری]]، قول مدعی رؤیت، محکوم به کذب است، بلکه در قالب ادعای اجماع، به این نکته اشاره کند که رأی معصوم را احراز کرده است<ref> فرهنگ نامه اصول فقه، ص 88</ref>. | ||
=== اجماع تقیهای === | === اجماع تقیهای === | ||
خط ۱۰۴: | خط ۹۸: | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
[[رده:مفاهیم اسلامی]] | [[رده:مفاهیم و اصطلاحات اسلامی]] |