۸۸٬۰۰۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'گرایش ها' به 'گرایشها') |
جز (جایگزینی متن - ' اگر چه' به ' اگرچه') |
||
خط ۵۳: | خط ۵۳: | ||
آنچه به عنوان ویژگی مشترک میان نقادان شیخ طوسی میتوان یافت، ارزیابی آنان از اصول و روش فقهی سید مرتضی است که آنان گاه مواضع او را از شیخ مستحکمتر مییافته، و به صراحت یا بیتصریح، به دفاع از آن مواضع برمیخاستهاند و تکیه بر موضع اصولی متکلمان در نفی حجیت خبر واحد، شاخص این گرایشهاست. <ref>حمزه ابنزهره، «غنیة النزوع»، ج۱، ص۵۳۷، الجوامع الفقهیة، تهران، ۱۳۷۶ق.</ref><ref>محمد ابن ادریس، السرائر، ج۱، ص۳، تهران، ۱۲۷۰ق. </ref> | آنچه به عنوان ویژگی مشترک میان نقادان شیخ طوسی میتوان یافت، ارزیابی آنان از اصول و روش فقهی سید مرتضی است که آنان گاه مواضع او را از شیخ مستحکمتر مییافته، و به صراحت یا بیتصریح، به دفاع از آن مواضع برمیخاستهاند و تکیه بر موضع اصولی متکلمان در نفی حجیت خبر واحد، شاخص این گرایشهاست. <ref>حمزه ابنزهره، «غنیة النزوع»، ج۱، ص۵۳۷، الجوامع الفقهیة، تهران، ۱۳۷۶ق.</ref><ref>محمد ابن ادریس، السرائر، ج۱، ص۳، تهران، ۱۲۷۰ق. </ref> | ||
تا آنجا که دانسته است، نخستین منبع امامی که از ادله اربعه سخن گفته، و عقل را چهارمین آنها شمرده، کتاب فقهی [[السرائر]] [[ابن ادریس حلی]] (د ۵۹۸ق/ ۱۲۰۲م) است که مؤلف در مقدمه آن به اجمال چنین آورده: تنها در صورت فقدان دلیلی از کتاب، سنت و اجماع به دلیل عقل تمسک میگردد. <ref>محمد ابن ادریس، السرائر، ج۱، ص۳، تهران، ۱۲۷۰ق. </ref> | تا آنجا که دانسته است، نخستین منبع امامی که از ادله اربعه سخن گفته، و عقل را چهارمین آنها شمرده، کتاب فقهی [[السرائر]] [[ابن ادریس حلی]] (د ۵۹۸ق/ ۱۲۰۲م) است که مؤلف در مقدمه آن به اجمال چنین آورده: تنها در صورت فقدان دلیلی از کتاب، سنت و اجماع به دلیل عقل تمسک میگردد. <ref>محمد ابن ادریس، السرائر، ج۱، ص۳، تهران، ۱۲۷۰ق. </ref> اگرچه ابن ادریس توضیحی بر این گفته خویش نمیافزاید، ولی با شناخت موجود از شیوه فقهی او و نیز با توجه به تمایزی که بین ادله سه گانه و دلیل عقل از حیث رتبه در استناد قائل شده است، میتوان برداشت کرد که مقصود او از دلیل عقل، چیزی جز «اصول عقلی» نبوده است. این برخورد ابن ادریس با برخورد غزالی قابل مقایسه است که «دلیل العقل» را چهارمین از ادله فقه شمرده، و در توضیح، آن را به اصل برائت باز گردانیده است. | ||
=تحول اصولی در مکتب حله= | =تحول اصولی در مکتب حله= |