۸۸٬۰۰۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' اگر چه' به ' اگرچه') |
جز (جایگزینی متن - ' نسلها' به 'نسلها') |
||
خط ۱۵: | خط ۱۵: | ||
مهمترین اثر اصولی ابوسهل که بر پایه قراین، باید نخستین اثر جامع، اما جدلی در اصول امامیه بوده باشد، ردیه او با عنوان نقض رسالة الشافعی است که ابنندیم و پس از او طوسی در فهرستهای خود از آن یاد کردهاند. <ref>ابن ندیم، الفهرست، ج۱، ص۲۲۵.</ref><ref>محمد طوسی، الفهرست، ج۱، ص۱۳، به کوشش محمدصادق بحرالعلوم، نجف، کتابخانه مرتضویه.</ref> افزون بر آن، ابوسهل در زمینه اصول فقه، آثاری تألیف کرده که موضوع آنها نفی اجتهاد الرأی و قیاس بوده است، خصوصیتی که هم در محافل امامی اندیشه غالب بوده، و هم مکتب متقدم معتزله از آن دفاع میکرده است. گفتنی است که از ردیه ابوسهل بر ابن راوندی در باب رأی، ردیه او بر عیسی بن ابان در باب قیاس و تألیف جدلی دیگرش با عنوان ابطال القیاس <ref>ابن ندیم، الفهرست، ج۱، ص۲۲۵.</ref><ref>محمد طوسی، الفهرست، ج۱، ص۱۳، به کوشش محمدصادق بحرالعلوم، نجف، کتابخانه مرتضویه.</ref> هیچیک برجای نمانده است. | مهمترین اثر اصولی ابوسهل که بر پایه قراین، باید نخستین اثر جامع، اما جدلی در اصول امامیه بوده باشد، ردیه او با عنوان نقض رسالة الشافعی است که ابنندیم و پس از او طوسی در فهرستهای خود از آن یاد کردهاند. <ref>ابن ندیم، الفهرست، ج۱، ص۲۲۵.</ref><ref>محمد طوسی، الفهرست، ج۱، ص۱۳، به کوشش محمدصادق بحرالعلوم، نجف، کتابخانه مرتضویه.</ref> افزون بر آن، ابوسهل در زمینه اصول فقه، آثاری تألیف کرده که موضوع آنها نفی اجتهاد الرأی و قیاس بوده است، خصوصیتی که هم در محافل امامی اندیشه غالب بوده، و هم مکتب متقدم معتزله از آن دفاع میکرده است. گفتنی است که از ردیه ابوسهل بر ابن راوندی در باب رأی، ردیه او بر عیسی بن ابان در باب قیاس و تألیف جدلی دیگرش با عنوان ابطال القیاس <ref>ابن ندیم، الفهرست، ج۱، ص۲۲۵.</ref><ref>محمد طوسی، الفهرست، ج۱، ص۱۳، به کوشش محمدصادق بحرالعلوم، نجف، کتابخانه مرتضویه.</ref> هیچیک برجای نمانده است. | ||
در طول سده ۴ق، در کنار [[ابوسهل نوبختی]] و | در طول سده ۴ق، در کنار [[ابوسهل نوبختی]] و درنسلهای پس از او، روش اصولی متکلمان در محافل امامیه، توسط شخصیتهای کلامی دیگر دوام یافته است. در رأس اینان باید از حسن بن موسی نوبختی یاد کرد که [[نجاشی]] به اثر او با عنوان کتاب فی خبر الواحد و العمل به اشاره کرده است <ref>نجاشی، احمد، الرجال، ج۱، ص۶۳. </ref> اما آثار دیگر از این گروه، عموماً در زمینه نفی کاربرد رأی و قیاس نوشته شدهاند؛ از این دست باید تألیفاتی چون الرد علی اصحاب الاجتهاد و القیاس اثر عبدالله بن عبدالرحمان زبیری، کتاب فی ابطال القیاس اثر ابومنصور صرّام نیشابوری و اثری با همین عنوان از ابومحمد یحیی علوی را یاد کرد که اکنون آثاری دست نایافتنیند. <ref>محمد طوسی، الفهرست، ج۱، ص۱۷۹، به کوشش محمدصادق بحرالعلوم، نجف، کتابخانه مرتضویه.</ref><ref>محمد طوسی، الفهرست، ج۱، ص۱۹۰، به کوشش محمدصادق بحرالعلوم، نجف، کتابخانه مرتضویه.</ref><ref>نجاشی، احمد، الرجال، ج۱، ص۲۲۰. </ref><ref>نجاشی، احمد، الرجال، ج۱، ص۴۴۲،. </ref> سرانجام، باید از دو اثر اصولی با عناوین ابطال مذهب داود الاصبهانی و الرد علی اصحاب الاجتهاد فی الاحکام از ابوالقاسم کوفی (د ۳۵۲ق/ ۹۶۳م) یاد کرد که مؤلف آنها، متکلمی امامی، اما با ویژگیهایی متفاوت با مکتب ابوسهل نوبختی بوده است. <ref>نجاشی، احمد، الرجال، ج۱، ص۲۶۶. </ref> | ||
نمونه برخورد جدلی متکلمان آن روزگار با مسأله رأی و قیاس را میتوان در آثار برجای مانده عالمانی چون [[ابنشاذان نیشابوری]] و [[ابن قبه رازی]] <ref>رازی، محمد بن قبه، نقض الاشهاد، ج۱، ص۹۹.</ref><ref>رازی، محمد بن قبه، نقض الاشهاد، ج۱، ص۱۰۹.</ref><ref>رازی، محمد بن قبه، نقض الاشهاد، ج۱، ص۱۱۳.</ref> باز یافت. اما از تعالیم متکلمان در مبحث اصولی حجیت خبر واحد، جبران ضعف استنادی اخبار آحاد به اجماع طایفه بر خبر است که ریشه در روایات و شیوههای پیشین امامیه دارد. و در آثار متکلمان، شکلی مدونتر به خود گرفته است؛ چنانکه مثلاً ابن قبه رازی (د اوایل سده ۴ق) در کتاب «نقض الاشهاد»، ضمن تضعیف اخبار آحاد و تکیه بر رواج اخبار دروغین به نقل از [[امام|ائمه]] (علیهالسلام)، بر اخذ به «ما یجمع علیه» از اخبار تأکید کرده است. <ref>رازی، محمد بن قبه، نقض الاشهاد، ج۱، ص۱۱۰.</ref> | نمونه برخورد جدلی متکلمان آن روزگار با مسأله رأی و قیاس را میتوان در آثار برجای مانده عالمانی چون [[ابنشاذان نیشابوری]] و [[ابن قبه رازی]] <ref>رازی، محمد بن قبه، نقض الاشهاد، ج۱، ص۹۹.</ref><ref>رازی، محمد بن قبه، نقض الاشهاد، ج۱، ص۱۰۹.</ref><ref>رازی، محمد بن قبه، نقض الاشهاد، ج۱، ص۱۱۳.</ref> باز یافت. اما از تعالیم متکلمان در مبحث اصولی حجیت خبر واحد، جبران ضعف استنادی اخبار آحاد به اجماع طایفه بر خبر است که ریشه در روایات و شیوههای پیشین امامیه دارد. و در آثار متکلمان، شکلی مدونتر به خود گرفته است؛ چنانکه مثلاً ابن قبه رازی (د اوایل سده ۴ق) در کتاب «نقض الاشهاد»، ضمن تضعیف اخبار آحاد و تکیه بر رواج اخبار دروغین به نقل از [[امام|ائمه]] (علیهالسلام)، بر اخذ به «ما یجمع علیه» از اخبار تأکید کرده است. <ref>رازی، محمد بن قبه، نقض الاشهاد، ج۱، ص۱۱۰.</ref> |