پرش به محتوا

عبدالمجید سلیم (مرزبان شریعت) (مقاله): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'غرب زدگی' به 'غرب‌زدگی'
جز (جایگزینی متن - ' نشان دهنده' به ' نشان‌دهنده')
جز (جایگزینی متن - 'غرب زدگی' به 'غرب‌زدگی')
خط ۷۹: خط ۷۹:
«الأزهر در نهضت‌های بیگانه ستیزی و استقلال طلبی همواره شرکت می‌کرد و به قوای انقلابی وطنی می‌پیوست، هر چند از مواجهه داخلی با حاکمان کناره‌گیری می‌کرد». (الدین و الدولة و الثورة، ص236).<br>
«الأزهر در نهضت‌های بیگانه ستیزی و استقلال طلبی همواره شرکت می‌کرد و به قوای انقلابی وطنی می‌پیوست، هر چند از مواجهه داخلی با حاکمان کناره‌گیری می‌کرد». (الدین و الدولة و الثورة، ص236).<br>
جالب این که عبدالمجید سلیم بعد از دست یابی به مراحل بالاتر علم و حضور در جماعت کبار علما، با همین شخصیت‌های مبارز هم ردیف و هم مسلک می‌شود، هم در «کبارالعلما» و مبارزات برای اصلاح امور اجتماعی و هم در «جماعت تقریب».
جالب این که عبدالمجید سلیم بعد از دست یابی به مراحل بالاتر علم و حضور در جماعت کبار علما، با همین شخصیت‌های مبارز هم ردیف و هم مسلک می‌شود، هم در «کبارالعلما» و مبارزات برای اصلاح امور اجتماعی و هم در «جماعت تقریب».
وضعیت آن دوره مصر بسیار نگران کننده بود. استعمار سیاه انگلیس سایه شوم خود را بر مصر و تمام خاورمیانه گسترانده بود. در نتیجه سیاست‌های استعماری، ترکیه تحت رهبری کمال آتاترک در ورطه غرب زدگی فرو رفته بود و کشمکش‌ها بین اعراب و ترک‌ها، که به وسیله دولت‌های استعماری غرب تشویق می‌شد، «ناسیونالیسم عرب» را توسعه می‌داد و بهانه‌ای برای حمله به اسلام با عنوان «میهن پرستی» فراهم می‌نمود و سپری برای مخالفان اسلام ایجاد شده بود تا در سایه آن با تهییج احساسات میهن دوستی، بر مسلمانان یورش ببرند و موانع را درهم بشکنند. حوادث مذکور به این عده جرئت داد در مصر برای ریشه کنی اسلام بکوشند؛ از این رو مصر در این دوره شاهد انتشار کتاب‌هایی چون «اسلام و اصول الحکم» نوشته علی عبدالرزاق (ر. ک: نقوی، 1361، ص 23ـ20) بود که در آن بر کنار گذاشتن اسلام از امور حکومت تأکید شده بود.<br>
وضعیت آن دوره مصر بسیار نگران کننده بود. استعمار سیاه انگلیس سایه شوم خود را بر مصر و تمام خاورمیانه گسترانده بود. در نتیجه سیاست‌های استعماری، ترکیه تحت رهبری کمال آتاترک در ورطه غرب‌زدگی فرو رفته بود و کشمکش‌ها بین اعراب و ترک‌ها، که به وسیله دولت‌های استعماری غرب تشویق می‌شد، «ناسیونالیسم عرب» را توسعه می‌داد و بهانه‌ای برای حمله به اسلام با عنوان «میهن پرستی» فراهم می‌نمود و سپری برای مخالفان اسلام ایجاد شده بود تا در سایه آن با تهییج احساسات میهن دوستی، بر مسلمانان یورش ببرند و موانع را درهم بشکنند. حوادث مذکور به این عده جرئت داد در مصر برای ریشه کنی اسلام بکوشند؛ از این رو مصر در این دوره شاهد انتشار کتاب‌هایی چون «اسلام و اصول الحکم» نوشته علی عبدالرزاق (ر. ک: نقوی، 1361، ص 23ـ20) بود که در آن بر کنار گذاشتن اسلام از امور حکومت تأکید شده بود.<br>
در کنار پیوند قشریان با روشن فکران مریض، عده‌ای روشن فکر مثل «طه حسین» با چاپ کتاب‌هایی حقایق اسلامی را مورد تردید قرار می‌دادند. از جمله این که وی در کتاب «الشعرالجاهلی» کوشید اصالت قرآن را زیر سؤال ببرد، که بعدها معلوم شد کتاب او رونویسی از اثر کم ارزش یکی از خاورشناسان طراز سوم غرب بوده‌است. مجلاتی مانند «مجلة السیاسة الاسبوعیة» هم مصری‌ها را به بازگشت به دوران فرعونی فرا می‌خواند و ندا می‌داد که مصر از لحاظ تاریخی به کشورهای عربی مربوط نیست، بلکه با یونان و اروپا پیوند دارد. وضعیت چنان بحرانی و فضا چنان تنگ و تاریک شد که عده‌ای از علمای الأزهر هم به خاموشی و سکوت اجباری فرو رفتند. (ر. ک: موثقی، 1371، ج 2، ص 108ـ102). البته هر یک به گونه‌ای در فکر دفاع از دین و نجات آن از خواری و ذلت بودند که در بُعد اقدامات تند اجتماعی و سیاسی می‌توان به تلاش‌های حسن البنا، و در ابعاد مذهبی و فرهنگی و زیربنایی به فعالیت‌های شخصیت‌هایی چون عبدالمجید سلیم و شلتوت و... اشاره کرد که با کشف علت ضعف مسلمین در این دوره (تفرقه و جدایی مسلمین) تمام عمر خود را وقف اصلاح آن کردند. در صفحات بعد با این نوع اقدامات وی آشنا خواهیم شد، اما این اشاره، از آن جهت ضروری است که خاستگاه اقدامات سیاسی عبدالمجید در دهه‌های پایانی عمر جهت ایجاد تقریب بین مسلمین را نشان می‌دهد.<br>
در کنار پیوند قشریان با روشن فکران مریض، عده‌ای روشن فکر مثل «طه حسین» با چاپ کتاب‌هایی حقایق اسلامی را مورد تردید قرار می‌دادند. از جمله این که وی در کتاب «الشعرالجاهلی» کوشید اصالت قرآن را زیر سؤال ببرد، که بعدها معلوم شد کتاب او رونویسی از اثر کم ارزش یکی از خاورشناسان طراز سوم غرب بوده‌است. مجلاتی مانند «مجلة السیاسة الاسبوعیة» هم مصری‌ها را به بازگشت به دوران فرعونی فرا می‌خواند و ندا می‌داد که مصر از لحاظ تاریخی به کشورهای عربی مربوط نیست، بلکه با یونان و اروپا پیوند دارد. وضعیت چنان بحرانی و فضا چنان تنگ و تاریک شد که عده‌ای از علمای الأزهر هم به خاموشی و سکوت اجباری فرو رفتند. (ر. ک: موثقی، 1371، ج 2، ص 108ـ102). البته هر یک به گونه‌ای در فکر دفاع از دین و نجات آن از خواری و ذلت بودند که در بُعد اقدامات تند اجتماعی و سیاسی می‌توان به تلاش‌های حسن البنا، و در ابعاد مذهبی و فرهنگی و زیربنایی به فعالیت‌های شخصیت‌هایی چون عبدالمجید سلیم و شلتوت و... اشاره کرد که با کشف علت ضعف مسلمین در این دوره (تفرقه و جدایی مسلمین) تمام عمر خود را وقف اصلاح آن کردند. در صفحات بعد با این نوع اقدامات وی آشنا خواهیم شد، اما این اشاره، از آن جهت ضروری است که خاستگاه اقدامات سیاسی عبدالمجید در دهه‌های پایانی عمر جهت ایجاد تقریب بین مسلمین را نشان می‌دهد.<br>
البته در همان دوره‌ها نیز عبدالمجید به حد توان، در فعالیت‌ها شرکت فعال داشت، هر چند اطلاعات سربسته‌ای از آن دوره وجود دارد. «خفاجی» می‌نویسد: <br>
البته در همان دوره‌ها نیز عبدالمجید به حد توان، در فعالیت‌ها شرکت فعال داشت، هر چند اطلاعات سربسته‌ای از آن دوره وجود دارد. «خفاجی» می‌نویسد: <br>
Writers، confirmed، مدیران
۸۷٬۷۷۵

ویرایش