۸۷٬۷۷۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'غرب زدگی' به 'غربزدگی') |
جز (جایگزینی متن - 'غرب ستیزی' به 'غربستیزی') |
||
خط ۸۹: | خط ۸۹: | ||
=اندیشههای سیاسی و فرهنگی= | =اندیشههای سیاسی و فرهنگی= | ||
انقلاب صنعتی غرب و پیشرفتهای زودهنگام اقتصادی، باعث بروز تفکر جدایی دین از سیاست گردید و دین، به امری شخصی و درونی محدود شد، در نتیجه لاابالی گری و آزادی جنسی از اصول مسلّم دولتهای غربی گردید. همزمان با این اوضاع، در میان روشنفکران کشورهای اسلامی دو دیدگاه «غربزدگی» و | انقلاب صنعتی غرب و پیشرفتهای زودهنگام اقتصادی، باعث بروز تفکر جدایی دین از سیاست گردید و دین، به امری شخصی و درونی محدود شد، در نتیجه لاابالی گری و آزادی جنسی از اصول مسلّم دولتهای غربی گردید. همزمان با این اوضاع، در میان روشنفکران کشورهای اسلامی دو دیدگاه «غربزدگی» و «غربستیزی» پدید آمد. غزالی به طرفداری از نظریه دوم معتقد بود تقلید از غرب در امور علمی و صنعتی جایز و بلکه لازم است، اما در مسائل فرهنگی و اعتقادی، به هیچوجه جایز نیست. وی ضمن انتقاد از غربزدگان دراینباره مینویسد: «غرب از جهت فکر و روح جزء ناپاکترین ملتهای روی زمین است. مردانی که با غرب مرتبط شدند ولی حقیقت غرب را درک نکردند، نتوانستند آن را درست معرفی کنند. آنان مسئول عقبماندگی مسلمان اند. تمدن جدید غرب، متشکل از ظاهر و باطن است و این عده با روآوردن به ظاهر تمدن غربی، از علم و کار آن غافل شدند».<ref>غزالی، 1369: 28 و 234.</ref><br> | ||
دل مشغولی غزالی از آن نبود که چرا غرب، خیر و صلاح ملتهای مسلمان را نمی خواهد، زیرا او میدانست که غرب همیشه در پی نابودی مسلمانان بوده و با بازیهای استعماری خود در پی ریشهکن نمودن میراث اصیل اسلامی است. آنچه اندیشه غزالی را میآزرد روشنفکران مسلمانی بودند که از سیاستهای عوامفریبانه غرب حمایت میکردند و هیچگاه نمیتوانستند هجمههای فرهنگی آنها را درک کنند. غزالی معتقد بود کشورهای غربی با پیشرفتهای صنعتی و نظامی خود، به ملل مسلمان رحم نخواهند کرد و به غارت اموال آنان خواهند پرداخت و فرهنگ آنها را به نابودی خواهند کشاند. هجوم فرانسه به الجزایر و سودان، و هجوم انگلستان به مصر و هند، نمونههایی از این غارتگریهاست.<br> | دل مشغولی غزالی از آن نبود که چرا غرب، خیر و صلاح ملتهای مسلمان را نمی خواهد، زیرا او میدانست که غرب همیشه در پی نابودی مسلمانان بوده و با بازیهای استعماری خود در پی ریشهکن نمودن میراث اصیل اسلامی است. آنچه اندیشه غزالی را میآزرد روشنفکران مسلمانی بودند که از سیاستهای عوامفریبانه غرب حمایت میکردند و هیچگاه نمیتوانستند هجمههای فرهنگی آنها را درک کنند. غزالی معتقد بود کشورهای غربی با پیشرفتهای صنعتی و نظامی خود، به ملل مسلمان رحم نخواهند کرد و به غارت اموال آنان خواهند پرداخت و فرهنگ آنها را به نابودی خواهند کشاند. هجوم فرانسه به الجزایر و سودان، و هجوم انگلستان به مصر و هند، نمونههایی از این غارتگریهاست.<br> | ||
غزالی این نکته را نیز دریافته بود که آنان هرگز به حرکتهای سنگین و پرخرج نظامی بسنده نخواهند کرد و با حرکتی آرام و تدریجی در مسخ فرهنگ جوامع اسلامی قدم برخواهند داشت. غزالی که کشورش به اشغال نظامی انگلیس درآمده و پس از استقلال کشور، متوجه تهاجم آرام فرهنگی دشمن شده بود مینویسد: «همانطور که میدانید اکنون بیش از یک قرن از آغاز مبارزات ضداستعماری ملت ما میگذرد؛ استعماری که سرزمین ما را اشغال و ثروتهای ملت ما را غارت نمود. اما زمانی که آبا و اجداد ما و سپس خود ما توانستیم استعمار نظامی را شکست دهیم، ناگهان متوجه شدیم که استعمار نظامی شیوههای دیگری را از استعمار برجای گذاشته است از جمله استعمار فرهنگی و استعمار حقوقی به طوری که هویت ما را دگرگون ساخت و ما را از میراث خود بیگانه کرد. از اینرو استقلال و هویت کامل خویش را زمانی باز خواهیم یافت که به میراث اصیل خویش بازگردیم». <ref>اطلاعات، 11/1/1371 به نقل از: المسار، 2/2/1992.</ref><br> | غزالی این نکته را نیز دریافته بود که آنان هرگز به حرکتهای سنگین و پرخرج نظامی بسنده نخواهند کرد و با حرکتی آرام و تدریجی در مسخ فرهنگ جوامع اسلامی قدم برخواهند داشت. غزالی که کشورش به اشغال نظامی انگلیس درآمده و پس از استقلال کشور، متوجه تهاجم آرام فرهنگی دشمن شده بود مینویسد: «همانطور که میدانید اکنون بیش از یک قرن از آغاز مبارزات ضداستعماری ملت ما میگذرد؛ استعماری که سرزمین ما را اشغال و ثروتهای ملت ما را غارت نمود. اما زمانی که آبا و اجداد ما و سپس خود ما توانستیم استعمار نظامی را شکست دهیم، ناگهان متوجه شدیم که استعمار نظامی شیوههای دیگری را از استعمار برجای گذاشته است از جمله استعمار فرهنگی و استعمار حقوقی به طوری که هویت ما را دگرگون ساخت و ما را از میراث خود بیگانه کرد. از اینرو استقلال و هویت کامل خویش را زمانی باز خواهیم یافت که به میراث اصیل خویش بازگردیم». <ref>اطلاعات، 11/1/1371 به نقل از: المسار، 2/2/1992.</ref><br> |