confirmed، مدیران
۳۷٬۲۰۱
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۳: | خط ۲۳: | ||
فرهنگ اسلامیمانند یک موجود زنده فرهنگهای دیگر را در خود جذب و هضم میکند و موجودی تازه را به وجود میآورد و رشد این موجود زنده توسط پیامبر اسلام انجام شد. | فرهنگ اسلامیمانند یک موجود زنده فرهنگهای دیگر را در خود جذب و هضم میکند و موجودی تازه را به وجود میآورد و رشد این موجود زنده توسط پیامبر اسلام انجام شد. | ||
کلیات علوم اسلامی به دو بخش علوم عقلی و علوم نقلی تقسیم میشود | کلیات علوم اسلامی به دو بخش علوم عقلی و علوم نقلی تقسیم میشود<ref>مقصود از «علوم اسلامی» چیست؟ - آبگینه - BLOGFA | ||
http://einiat.blogfa.com › post</ref> | http://einiat.blogfa.com › post</ref>. | ||
== علوم در جهان اسلام == | == علوم در جهان اسلام == | ||
علوم در جهان اسلام قرون وسطی به دانشهایی گفته میشود که موضوع و مسائل آنها، دانشهایی است که مسلمانها در آن زمان بدان پرداخته و آثاری را منتشر ساختهاند، مانند علم تجوید، علم تفسیر قرآن، علم حدیث، علم کلام نقلی، علم فقه، علم اخلاق نقلی، علم عرفان عملی و نظری، | علوم در جهان اسلام قرون وسطی به دانشهایی گفته میشود که موضوع و مسائل آنها، دانشهایی است که مسلمانها در آن زمان بدان پرداخته و آثاری را منتشر ساختهاند، مانند علم تجوید، علم تفسیر قرآن، علم حدیث، علم کلام نقلی، علم فقه، علم اخلاق نقلی، علم عرفان عملی و نظری،<ref>کتاب «آشنایی با علوم اسلامی ۱» نوشتهٔ استاد شهید مرتضی مطهری - انتشارات صدرا</ref>. | ||
== معیار علوم اسلامی == | == معیار علوم اسلامی == | ||
خط ۳۵: | خط ۳۵: | ||
=== دسته اول از علوم اسلامی === | === دسته اول از علوم اسلامی === | ||
با نظری به دانشهای مختلف اسلامی بودن برخی از علوم به آسانی قابل تحلیل است. چرا که علومی همانند تفسیر [[قرآن]]، فقه، [[حدیث]]، قرائت، کلام نقلی و... علومی هستند که همه برای فهم آموزههای دین اسلام تدوین شدهاند و همه بر اساس همان آموزهها و تحت تأثیر هدایت و فرمایشات پیامبر ـ (صلی الله علیه) و ائمه اهل بیت (علیه السلام) شکل یافتهاند. به تعبیری موضوع مسائل، غرض و منبع مطالعاتی این علوم همه در دوران خود دین اسلام میباشد و در این دسته همین است. | با نظری به دانشهای مختلف اسلامی بودن برخی از علوم به آسانی قابل تحلیل است. چرا که علومی همانند تفسیر [[قرآن]]، فقه، [[حدیث]]، قرائت، کلام نقلی و... علومی هستند که همه برای فهم آموزههای دین اسلام تدوین شدهاند و همه بر اساس همان آموزهها و تحت تأثیر هدایت و فرمایشات پیامبر ـ (صلی الله علیه) و ائمه [[اهل بیت (علیهم السلام)|اهل بیت (علیه السلام)]] شکل یافتهاند. به تعبیری موضوع مسائل، غرض و منبع مطالعاتی این علوم همه در دوران خود دین اسلام میباشد و در این دسته همین است. | ||
با نگرشی اجمالی به سیر تدوین این علوم در سرزمینهای اسلامی و مطالعه اولین جوانههای هر یک از این دانشها، این نکته به خوبی آشکار میشود. گسترش اسلام به ممالک غیرعرب، عدم آشنایی مردم آن کشورها و حتی خود مسلمانان عرب زبان [[مدینه]] و [[مکه]] با [[قرآن]] و حدیث و حتی زبان عربی، اختلاف قراءات و نسخههای دستنویس قرآن، در دهههای اول هجری، نیاز مسلمین به دانستن احکام و عدم دسترسی آنها به پیامبر و ائمه و اصحاب ایشان و اختلافات گوناگون بر سر مسائل عقیدتی، همه و همه جزو علل تشکیل این علوم میباشند. | با نگرشی اجمالی به سیر تدوین این علوم در سرزمینهای اسلامی و مطالعه اولین جوانههای هر یک از این دانشها، این نکته به خوبی آشکار میشود. گسترش اسلام به ممالک غیرعرب، عدم آشنایی مردم آن کشورها و حتی خود مسلمانان عرب زبان [[مدینه]] و [[مکه]] با [[قرآن]] و حدیث و حتی زبان عربی، اختلاف قراءات و نسخههای دستنویس قرآن، در دهههای اول هجری، نیاز مسلمین به دانستن احکام و عدم دسترسی آنها به پیامبر و ائمه و اصحاب ایشان و اختلافات گوناگون بر سر مسائل عقیدتی، همه و همه جزو علل تشکیل این علوم میباشند. | ||
و روشن است که نخستین و اصلیترین منبع مطالعاتی و تحقیقاتی دانش فقه، یا علوم قرآن و یا تفسیر و... خود قرآن کریم و سنت پیامبر (صلی الله علیه) و اهل بیت (علیه السلام) میباشد. | و روشن است که نخستین و اصلیترین منبع مطالعاتی و تحقیقاتی دانش فقه، یا علوم قرآن و یا تفسیر و... خود قرآن کریم و سنت پیامبر (صلی الله علیه) و اهل بیت (علیه السلام) میباشد. | ||
علاوه بر نیاز مردم به ضرورت به کارگیری احکام اسلام (قرآن و سنت) برای بهتر زیستن در ابعاد مختلف زندگی (فردی، خانوادگی، اجتماعی) و مراحل آن، انگیزه و عامل اصلی تشویق مردم به فراگیری این علوم، آیات متعدد قرآن کریم و روایات فراوان از پیامبر اکرم (صلی الله علیه) و اهلبیت (علیه السلام) است. چنان که بارها در قرآن، دستور به تدبّر در قرآن و فهم آن آمده است | علاوه بر نیاز مردم به ضرورت به کارگیری احکام اسلام (قرآن و سنت) برای بهتر زیستن در ابعاد مختلف زندگی (فردی، خانوادگی، اجتماعی) و مراحل آن، انگیزه و عامل اصلی تشویق مردم به فراگیری این علوم، آیات متعدد قرآن کریم و روایات فراوان از پیامبر اکرم (صلی الله علیه) و اهلبیت (علیه السلام) است. چنان که بارها در قرآن، دستور به تدبّر در قرآن و فهم آن آمده است<ref> نساء/سوره۴،آیه۸۲.محمد/سوره۴۷،آیه۲۴. ص/سوره۳۸،آیه۲۹</ref>. | ||
و یا مردم به فراگیری دقیق و عمیق فقه یعنی همه آنچه در دین آمده است، دعوت شدهاند | و یا مردم به فراگیری دقیق و عمیق فقه یعنی همه آنچه در دین آمده است، دعوت شدهاند<ref> توبه/سوره۹،آیه۱۲۲.</ref>. | ||
در روایات اهل بیت (علیه السلام) نیز دستور به آموزش قرآن، <ref> ری شهری، محمد، میزان الحکمه، دارالحدیث، ۱۴۱۹، بیروت، لبنان، چاپ دوم، ج۶، ص۲۵۲۱.</ref> | در روایات اهل بیت (علیه السلام) نیز دستور به آموزش قرآن،<ref> ری شهری، محمد، میزان الحکمه، دارالحدیث، ۱۴۱۹، بیروت، لبنان، چاپ دوم، ج۶، ص۲۵۲۱.</ref> | ||
آموزش فقه، <ref>ری شهری، محمد، میزان الحکمه، دارالحدیث، ۱۴۱۹، بیروت، لبنان، چاپ دوم، ج۶، ص۲۴۵۴.</ref> | آموزش فقه،<ref>ری شهری، محمد، میزان الحکمه، دارالحدیث، ۱۴۱۹، بیروت، لبنان، چاپ دوم، ج۶، ص۲۴۵۴.</ref>. | ||
ترویج و تعلیم حدیث <ref>ری شهری، محمد، میزان الحکمه، دارالحدیث، ۱۴۱۹، بیروت، لبنان، چاپ دوم، ج۲، ص۵۴۶ ـ۵۴۷</ref> | ترویج و تعلیم حدیث<ref>ری شهری، محمد، میزان الحکمه، دارالحدیث، ۱۴۱۹، بیروت، لبنان، چاپ دوم، ج۲، ص۵۴۶ ـ۵۴۷</ref> | ||
فراوان یافت میشود. | فراوان یافت میشود. | ||
خط ۵۴: | خط ۵۴: | ||
این علوم نیز در مواردی دارای منابع دینی هستند، بسیاری از مسائل علمِ اصول فقه، برگرفته از آیات قرآن و روایات است؛ و البته منبع اصلی این علوم برون دینی و عقلی است. با این حال به دلیل دینی بودن انگیزه فراگیری این علوم و نیز این که مقدمه علوم دسته اول هستند، و هم چنین تطبیق بسیاری از تعالیم دینی بر آموزههای این علوم، این علوم نیز اسلامی محسوب میشوند. | این علوم نیز در مواردی دارای منابع دینی هستند، بسیاری از مسائل علمِ اصول فقه، برگرفته از آیات قرآن و روایات است؛ و البته منبع اصلی این علوم برون دینی و عقلی است. با این حال به دلیل دینی بودن انگیزه فراگیری این علوم و نیز این که مقدمه علوم دسته اول هستند، و هم چنین تطبیق بسیاری از تعالیم دینی بر آموزههای این علوم، این علوم نیز اسلامی محسوب میشوند. | ||
مثلاً دانش [[منطق]]، [[فلسفه]]، جزو علوم وارداتی هستند که در قرن سوم هجری و در پی نهضت ترجمه، به عالم اسلام منتقل شدهاند ولی در متون دینی مباحثی درباره توحید، و صفت خداوند و یا استدلال بر وجود خداوند آمده است که قابل تطبیق بر مسائل فلسفی هستند و بلکه در برخی موارد بدون مقدمات فلسفی قابل فهم نیستند. به عنوان مثال آیات اول سوره حدید و سوره اخلاص که طبق روایت فهم آن از عهده عالمان آخر الزمان برمیآید. و یا خطبه اول نهجالبلاغه، که معارف بلند توحیدی را بیان میکند. و نیز برخی از آیاتی که حالت استدلالی دارند مثل آیه ۳۵ و ۳۶ سوره طه | مثلاً دانش [[منطق]]، [[فلسفه]]، جزو علوم وارداتی هستند که در قرن سوم هجری و در پی نهضت ترجمه، به عالم اسلام منتقل شدهاند ولی در متون دینی مباحثی درباره توحید، و صفت خداوند و یا استدلال بر وجود خداوند آمده است که قابل تطبیق بر مسائل فلسفی هستند و بلکه در برخی موارد بدون مقدمات فلسفی قابل فهم نیستند. به عنوان مثال آیات اول سوره حدید و سوره اخلاص که طبق روایت فهم آن از عهده عالمان آخر الزمان برمیآید. و یا خطبه اول نهجالبلاغه، که معارف بلند توحیدی را بیان میکند. و نیز برخی از آیاتی که حالت استدلالی دارند مثل آیه ۳۵ و ۳۶ سوره طه<ref>جوادی آملی، عبدالله، تبیین براهین اثبات خدا، نشر اسراء، قم، ۱۳۶۸، چ سوم، ص۱۲۳ ـ۱۳۰</ref>. | ||
به علاوه که بسط و گسترش این علوم و پالایش آنها از موهومات و افزودن مسائل جدید و ترویج این علوم، همه مدیون مجاهدتهای بیدریغ عالمان مسلمان است. | به علاوه که بسط و گسترش این علوم و پالایش آنها از موهومات و افزودن مسائل جدید و ترویج این علوم، همه مدیون مجاهدتهای بیدریغ عالمان مسلمان است. | ||
خط ۶۱: | خط ۶۱: | ||
در میان علومی که در تمدن اسلامی شکوفا شد، علومی میتوان یافت که مهمترین نکته اسلامی بودن آنها، یکی اسلامی بودن انگیزه یادگیری آن علوم و دیگری تشویق دین اسلام میباشد. و الا به لحاظ منبع و روش مطالعاتی این علوم، علوم غیر دینی محسوب میشوند. | در میان علومی که در تمدن اسلامی شکوفا شد، علومی میتوان یافت که مهمترین نکته اسلامی بودن آنها، یکی اسلامی بودن انگیزه یادگیری آن علوم و دیگری تشویق دین اسلام میباشد. و الا به لحاظ منبع و روش مطالعاتی این علوم، علوم غیر دینی محسوب میشوند. | ||
ادبیات عرب، تاریخ، نجوم، جزو مثالهای بارز این دسته میباشند، البته ادبیات عرب که مانند منطق و اصول فقه از علوم آلی محسوب میشود مقدمه تمامی علوم و به خصوص علوم دینی نیز محسوب میشود و به این لحاظ میتواند در گروه دوم نیز قرار گیرد. به هر حال غرض از دانستن این علم، فهم دین بوده است، و نخستین قواعد ادبیات عرب را نیز امیرالمؤمنین آموزش دادهاند | ادبیات عرب، تاریخ، نجوم، جزو مثالهای بارز این دسته میباشند، البته ادبیات عرب که مانند منطق و اصول فقه از علوم آلی محسوب میشود مقدمه تمامی علوم و به خصوص علوم دینی نیز محسوب میشود و به این لحاظ میتواند در گروه دوم نیز قرار گیرد. به هر حال غرض از دانستن این علم، فهم دین بوده است، و نخستین قواعد ادبیات عرب را نیز امیرالمؤمنین آموزش دادهاند<ref>زیدان، جرجی، تاریخ تمدن اسلام، ترجمه علی جواهر کلام، امیر کبیر، تهران، ۱۳۷۹، چ۹، ص۴۷۸ ـ۴۸۰.</ref>. | ||
و در مراحل بعدی نیز امام باقر و امام صادق ـ علیهمالسّلام ـ از پایهگذاران این علوم محسوب میشوند | و در مراحل بعدی نیز امام باقر و امام صادق ـ علیهمالسّلام ـ از پایهگذاران این علوم محسوب میشوند<ref> قربانی، زینالعابدین، تاریخ فرهنگ و تمدن اسلامی، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، تهران، ۱۳۷۰، چ۲، ص۱۰۳</ref>. | ||
درباره تاریخ این دو نکته قابل توجه است. زیرا نکات فراوانی از تاریخ زندگانی انبیاء و دشمنان آنان، در قرآن کریم آمده است. در روایات نیز به بسیاری از صالحان و طالحان گذشته اشاره شده است. و این خود عامل مهمی درگرایش مردم مسلمان به مطالعه تاریخ دارد. عامل دیگر دستور صریح قرآن به مطالعه احوال امتهای گذشته و عبرت گیری از سرنوشت ایشان میباشد | درباره تاریخ این دو نکته قابل توجه است. زیرا نکات فراوانی از تاریخ زندگانی انبیاء و دشمنان آنان، در قرآن کریم آمده است. در روایات نیز به بسیاری از صالحان و طالحان گذشته اشاره شده است. و این خود عامل مهمی درگرایش مردم مسلمان به مطالعه تاریخ دارد. عامل دیگر دستور صریح قرآن به مطالعه احوال امتهای گذشته و عبرت گیری از سرنوشت ایشان میباشد<ref> یوسف/سوره۱۲،آیه۱۰۹. حج/سوره۲۲،آیه۴۶. روم/سوره۳۰،آیه۹. آل عمران/سوره۳،آیه۱۳۷. نحل/سوره۱۶،آیه۳۶.</ref>. | ||
علم نحو نیز در اثر این دو عامل، پیشرفت کرد. زیرا شناخت اوضاع اجرام آسمانی، جهت شناخت ایام [[روزه]] و [[حج]] و ساعات نماز و سایر عبادات و ... تأثیر اساسی دارد و در واقع علم نجوم را جزو علوم واجب اسلامی قرار داده است، در قرآن نیز میتوان اشارهای به این علم یافت | علم نحو نیز در اثر این دو عامل، پیشرفت کرد. زیرا شناخت اوضاع اجرام آسمانی، جهت شناخت ایام [[روزه]] و [[حج]] و ساعات نماز و سایر عبادات و ... تأثیر اساسی دارد و در واقع علم نجوم را جزو علوم واجب اسلامی قرار داده است، در قرآن نیز میتوان اشارهای به این علم یافت<ref> نحل/سوره۱۶،آیه۱۶. انعام/سوره۶،آیه۹۷. بقره/سوره۲،آیه۱۸۹.</ref>. | ||
علم طب نیز از جهتی جزو همین گروه از علوم است. در روایتی علم طب در کنار علم دین آمده است | علم طب نیز از جهتی جزو همین گروه از علوم است. در روایتی علم طب در کنار علم دین آمده است<ref> میزان الحکمه، ج۵، ص۲۱۰۵</ref>. | ||
در همان آدرس در کتاب میزان الحکمه روایت دیگری آمده که چهار علم را در کنار هم آورده است: امام علی (علیه السلام)فرمودند علوم چهار قسمند: | در همان آدرس در کتاب میزان الحکمه روایت دیگری آمده که چهار علم را در کنار هم آورده است: [[علی بن ابی طالب|امام علی (علیه السلام)]] فرمودند علوم چهار قسمند: | ||
* [[علم فقه]] برای دینشناسی | * [[علم فقه]] برای دینشناسی | ||
خط ۸۰: | خط ۸۰: | ||
* علم نجوم برای شناخت زمانها | * علم نجوم برای شناخت زمانها | ||
به علاوه که توصیههای فراوان بهداشتی و بهزیستی فراوانی در روایات وجود دارد | به علاوه که توصیههای فراوان بهداشتی و بهزیستی فراوانی در روایات وجود دارد<ref>طبرسی، حسن بن الفضل، مکارم الاخلاق، مؤسسه نشر اسلامی، قم، ۱۱۴ ق، ج۱</ref>. | ||
=== دسته چهارم علوم اسلامی === | === دسته چهارم علوم اسلامی === | ||
دسته چهارم از علوم اسلامی، علومی هستند که عموما ریشه در بیرون از مرزهای عالم اسلام دارند ولی دانشمندان مسلمان، با مطالعات و پژوهشهای خود آنها را به کمال رسانده و نکات و مسائل جدید بسیاری به مسائل محدود آنها افزودهاند. توصیه اسلام به یادگیری و تعلیم و تعلّم و ترویج علم حتی از نزد غیرمسلمین <ref> میزان الحکمه، ج۵، ص۲۰۸۳، دارالحدیث</ref> | دسته چهارم از علوم اسلامی، علومی هستند که عموما ریشه در بیرون از مرزهای عالم اسلام دارند ولی دانشمندان مسلمان، با مطالعات و پژوهشهای خود آنها را به کمال رسانده و نکات و مسائل جدید بسیاری به مسائل محدود آنها افزودهاند. توصیه اسلام به یادگیری و تعلیم و تعلّم و ترویج علم حتی از نزد غیرمسلمین<ref> میزان الحکمه، ج۵، ص۲۰۸۳، دارالحدیث</ref>. | ||
و از دورترین سرزمینها، <ref> میزان الحکمه، ج ۵،دارالحدیث، ص ۲۰۷۰</ref> | و از دورترین سرزمینها،<ref> میزان الحکمه، ج ۵،دارالحدیث، ص ۲۰۷۰</ref>. | ||
مسلمانان را به جستجوگرانی خستگی ناپذیر تبدیل کرد و آنان در پی فهم پیچیدگیهای جهان اطراف به تحقیق پرداختند. | مسلمانان را به جستجوگرانی خستگی ناپذیر تبدیل کرد و آنان در پی فهم پیچیدگیهای جهان اطراف به تحقیق پرداختند. | ||
چنان که پیامبر اسلام اسیران کفّار را در ازای آموزش به مسلمانان آزاد کردند | چنان که پیامبر اسلام اسیران کفّار را در ازای آموزش به مسلمانان آزاد کردند<ref>میزان الحکمه، ج۵، ص۲۰۸۳، دارالحدیث</ref>. | ||
بسیاری علوم تجربی مثل شیمی، فیزیک، زیست شناسی، علوم ریاضی و... بدین صورت پاگرفته و نضج یافتهاند. هر چند به شهادت تاریخ جوانههای ابتدایی همین علوم را نیز نزد اهل بیت (علیه السلام) باید ردیابی کرد. | بسیاری علوم تجربی مثل شیمی، فیزیک، زیست شناسی، علوم ریاضی و... بدین صورت پاگرفته و نضج یافتهاند. هر چند به شهادت تاریخ جوانههای ابتدایی همین علوم را نیز نزد اهل بیت (علیه السلام) باید ردیابی کرد. | ||
چنان که درباره طب و نجوم به آنها اشاره شده و نیز شاگردی جابر بن حیان شیمی دان نامی نزد [[امام صادق | چنان که درباره طب و نجوم به آنها اشاره شده و نیز شاگردی جابر بن حیان شیمی دان نامی نزد [[امام جعفر صادق|امام صادق (علیه السلام)]] معروف است. پس اسلامی نامیدن این علوم به انگیزه دینی و نیز مسلمان بودن عالمان آنهاست. | ||
== علوم اسلامی از دیدگاه فارابی و خوارزمی == | == علوم اسلامی از دیدگاه فارابی و خوارزمی == | ||
خط ۹۸: | خط ۹۸: | ||
'''محمد بن یوسف خوارزمى''' (م ۳۸۷ ق). | '''محمد بن یوسف خوارزمى''' (م ۳۸۷ ق). | ||
فارابى نخستین دانشمند اسلامى است که به طبقهبندى علوم توجهى ویژه کرده است. او با نگاه خاص فلسفى خود در کتاب مهمش، احصاءالعلوم، علوم را طبقهبندى کرده و به طور کلى، آگاهى و به تعبیر خودش معرفت، را به پنج فصل تقسیم کرده است: علم زبان، منطق، ریاضیات، علوم طبیعى و الهی، حکمت عملى یا اخلاق. فارابى علوم طبیعى و الهی را در فصل چهارم، از آن رو یک جا مطرح کرده که هر دو علم به موجودات طبیعى مىپردازند، با این تفاوت که در یکى موجودات بهوجود مطلق یا واجبالوجود متصل مىشوند و در دیگرى خودِ واجبالوجود مورد توجه قرار مىگیرد. | فارابى نخستین دانشمند اسلامى است که به طبقهبندى علوم توجهى ویژه کرده است. او با نگاه خاص فلسفى خود در کتاب مهمش، احصاءالعلوم، علوم را طبقهبندى کرده و به طور کلى، آگاهى و به تعبیر خودش معرفت، را به پنج فصل تقسیم کرده است: علم زبان، منطق، ریاضیات، علوم طبیعى و الهی، حکمت عملى یا اخلاق. [[فارابی|فارابى]] علوم طبیعى و الهی را در فصل چهارم، از آن رو یک جا مطرح کرده که هر دو علم به موجودات طبیعى مىپردازند، با این تفاوت که در یکى موجودات بهوجود مطلق یا واجبالوجود متصل مىشوند و در دیگرى خودِ واجبالوجود مورد توجه قرار مىگیرد. | ||
اگرچه خوارزمى مانند فارابى علوم را با نظمى منطقى و فلسفى مرتب نکرده، اما به امتیاز هر علم در مقایسه با علم دیگر بر اساس موضوع و غایت نهایىِ آن علم توجه داشته است. از نظر خوارزمى برخى علوم خود هدفاند و برخى دیگر وسیله براى رسیدن به هدف. و طبیعى است که علوم اول از دومى برتر است. او در کتاب خود، مفاتیحالعلوم که کوششى جدید براى ارائه طبقهبندى علوم بود، علوم را به دو مقاله یا بخش تقسیم کرده است: نخست «علوم شرعى» و دوم دانشهاى بیگانه یا <big>علوم عجمى</big>. او بخش نخست از کتابش را به علوم اسلامى که در قلمرو فرهنگ و تمدن اسلامى به وجود آمده یا پرورش یافتهاند اختصاص داده و بخش دوم را به علوم مختلفى که مهد آنها در ایران یا یونان یا هند بوده و مسلمانان در رشد و بالندگى آن نقش مؤثرى داشتهاند، اختصاص داده است | اگرچه خوارزمى مانند فارابى علوم را با نظمى منطقى و فلسفى مرتب نکرده، اما به امتیاز هر علم در مقایسه با علم دیگر بر اساس موضوع و غایت نهایىِ آن علم توجه داشته است. از نظر خوارزمى برخى علوم خود هدفاند و برخى دیگر وسیله براى رسیدن به هدف. و طبیعى است که علوم اول از دومى برتر است. او در کتاب خود، مفاتیحالعلوم که کوششى جدید براى ارائه طبقهبندى علوم بود، علوم را به دو مقاله یا بخش تقسیم کرده است: نخست «علوم شرعى» و دوم دانشهاى بیگانه یا <big>علوم عجمى</big>. او بخش نخست از کتابش را به علوم اسلامى که در قلمرو فرهنگ و تمدن اسلامى به وجود آمده یا پرورش یافتهاند اختصاص داده و بخش دوم را به علوم مختلفى که مهد آنها در ایران یا یونان یا هند بوده و مسلمانان در رشد و بالندگى آن نقش مؤثرى داشتهاند، اختصاص داده است<ref>ژیوا وسل، دایرةالمعارف هاى فارسى، تهران، توس، ۱۳۷۹، ص ۴۰-۲۰</ref>. | ||
== پانویس == | == پانویس == |