پرش به محتوا

هذیلیه: تفاوت میان نسخه‌ها

۲ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۱ فوریهٔ ۲۰۲۳
جز
جایگزینی متن - 'حد اقل' به 'حد‌اقل'
جز (جایگزینی متن - ' آن‌ها ' به ' آنها ')
جز (جایگزینی متن - 'حد اقل' به 'حد‌اقل')
 
خط ۱۸: خط ۱۸:
همچنین می‌گفت که بر روی زمین گمراه و زندیقی یافت نمی‌شود، مگر با کفری که دارد در بسیاری از چیزها فرمانبردار خداست.  
همچنین می‌گفت که بر روی زمین گمراه و زندیقی یافت نمی‌شود، مگر با کفری که دارد در بسیاری از چیزها فرمانبردار خداست.  
معتقد بود که علم و قدرت خدا عین اوست. او کلام خدا را بر دو قسم می‌دانست.1. کلامی که محتاج به محل است.2. کلامی که محتاج به محل نیست، او بر این گمان بود که کلمه تکوین یعنی کن (باش) که خداوند فرموده، سخنی حادث است و در محلی نیست.
معتقد بود که علم و قدرت خدا عین اوست. او کلام خدا را بر دو قسم می‌دانست.1. کلامی که محتاج به محل است.2. کلامی که محتاج به محل نیست، او بر این گمان بود که کلمه تکوین یعنی کن (باش) که خداوند فرموده، سخنی حادث است و در محلی نیست.
می‌گفت معجزاتی را که [[پیامبران|پیامبران]] نشان می‌‏دادند قابل اثبات نیست مگر این که حد اقل بیست نفر آن را گواهی کنند و یک یا چند تن از آنان اهل بهشت باشند. ابوالهذیل بین افعال قلوب و جوارح فرق می‌گذاشت و می‌گفت وجود افعال قلوب با قدرت وی بر آن، پیش از مردنش روا نیست و وجود افعال جوارح پس از مرگ و پس از عدم قدرت او جایز است. وی بر این گمان بود که مرده و ناتوان می‌‏توانند به نیرویی که پیش از مرگ و ناتوانی داشته ‏اند، فاعل افعال جوارح‏ شوند. او معرفت‌ها را بر دو دسته می‌دانست. 1. معرفتی که باید آن را بدانیم که مربوط به شناختن خداوند و پیامبری است که فرستاده است. 2. معرفتی است که دانستن آن اختیاری است. ابوالهذیل حرکت جسم کثیر الاضلاع را با حرکتی که در برخی از اجزایش وارد می‌‏شود، جایز می‌دانست و می‌گفت: جزء لا یتجزی هرگاه منفرد و تنها باشد، رنگ نمی ‏پذیرد و اگر رنگین نباشد، نمی‌توان آن را دید.<ref>مشکور محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 شمسی، چاپ اول، ص 464 با ویرایش و اصلاح عبارات.</ref>
می‌گفت معجزاتی را که [[پیامبران|پیامبران]] نشان می‌‏دادند قابل اثبات نیست مگر این که حد‌اقل بیست نفر آن را گواهی کنند و یک یا چند تن از آنان اهل بهشت باشند. ابوالهذیل بین افعال قلوب و جوارح فرق می‌گذاشت و می‌گفت وجود افعال قلوب با قدرت وی بر آن، پیش از مردنش روا نیست و وجود افعال جوارح پس از مرگ و پس از عدم قدرت او جایز است. وی بر این گمان بود که مرده و ناتوان می‌‏توانند به نیرویی که پیش از مرگ و ناتوانی داشته ‏اند، فاعل افعال جوارح‏ شوند. او معرفت‌ها را بر دو دسته می‌دانست. 1. معرفتی که باید آن را بدانیم که مربوط به شناختن خداوند و پیامبری است که فرستاده است. 2. معرفتی است که دانستن آن اختیاری است. ابوالهذیل حرکت جسم کثیر الاضلاع را با حرکتی که در برخی از اجزایش وارد می‌‏شود، جایز می‌دانست و می‌گفت: جزء لا یتجزی هرگاه منفرد و تنها باشد، رنگ نمی ‏پذیرد و اگر رنگین نباشد، نمی‌توان آن را دید.<ref>مشکور محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 شمسی، چاپ اول، ص 464 با ویرایش و اصلاح عبارات.</ref>


== آثار ==
== آثار ==
Writers، confirmed، مدیران
۸۸٬۰۰۹

ویرایش