پرش به محتوا

محمد بن ابی بکر: تفاوت میان نسخه‌ها

۹۶ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۲ فوریهٔ ۲۰۲۳
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۶: خط ۲۶:
پدر محمد بن ابى‌بکر، شخصیّت معروف [[صدر اسلام]]، یعنى عبدالله بن ابى قحافة بن عمرو تیمى معروف به ابوبکر است که در سال سوم [[عام الفیل]] (50 سال پیش از هجرت پیامبر «ص») از بانویى به نام امّ الخیر سلمى بنت عمر بن عامر تیمى در [[مکه]] به دنیا آمد. <ref>العدد القویة (على بن یوسف حلّى)، ص 343</ref>
پدر محمد بن ابى‌بکر، شخصیّت معروف [[صدر اسلام]]، یعنى عبدالله بن ابى قحافة بن عمرو تیمى معروف به ابوبکر است که در سال سوم [[عام الفیل]] (50 سال پیش از هجرت پیامبر «ص») از بانویى به نام امّ الخیر سلمى بنت عمر بن عامر تیمى در [[مکه]] به دنیا آمد. <ref>العدد القویة (على بن یوسف حلّى)، ص 343</ref>


ابوبکر از نخستین گروندگان به [[دین]] [[پیامبر (صلی الله علیه)]] پس از حضرت على(علیه السلام) و [[حضرت خدیجه کبرا(س)]] بود که هم زمان با زید بن حارثه و [[بلال حبشى]] در زمره یاران [[رسول خدا (صلی الله علیه)]] قرار گرفت. به گفته [[ابن خلدون،]] مردى مهربان و نرم خوى بود و مردان [[قریش]] با او الفت داشته و گروهى از اهالى مکه توسط او [[مسلمان]] شدند. <ref> تاریخ ابن خلدون، ج 1، ص 386</ref>
ابوبکر از نخستین گروندگان به [[دین]] [[پیامبر (صلی الله علیه)]] پس از حضرت على(علیه السلام) و [[حضرت خدیجه کبرا(سلام الله علیها)]] بود که هم زمان با زید بن حارثه و [[بلال حبشى]] در زمره یاران [[رسول خدا (صلی الله علیه)]] قرار گرفت. به گفته [[ابن خلدون،]] مردى مهربان و نرم خوى بود و مردان [[قریش]] با او الفت داشته و گروهى از اهالى مکه توسط او [[مسلمان]] شدند. <ref> تاریخ ابن خلدون، ج 1، ص 386</ref>


وى در هنگام [[هجرت]] پیامبر (صلی الله علیه) از مکّه به مدینه همراه آن حضرت بود و در پنهان گاه [[غار ثور]]، بر اثر تعقیب [[کفار]] قریش، وحشت زده گشت. پیامبر (صلی الله علیه) نیز او را تسلّى داد، تا از کید و کین دشمن در امان ماندند. امّا هنگامى که به روستاى قبا در حوالى مدینه رسیدند و رسول خدا (صلی الله علیه) براى پیوستن حضرت على (علیه السلام) و سایر خانواده‌‏اش به وى در آن جا توقف کرده بود، ابوبکر تأمّل چندانى نکرد و از پیامبر (صلی الله علیه) جدا شد و به روستاى «سنح» در نزدیکى مدینه رفت. <ref> الکافى (کلینى)، ج 8، ص 338، حدیث 536</ref>
وى در هنگام [[هجرت]] پیامبر (صلی الله علیه) از مکّه به مدینه همراه آن حضرت بود و در پنهان گاه [[غار ثور]]، بر اثر تعقیب [[کفار]] قریش، وحشت زده گشت. پیامبر (صلی الله علیه) نیز او را تسلّى داد، تا از کید و کین دشمن در امان ماندند. امّا هنگامى که به روستاى قبا در حوالى مدینه رسیدند و رسول خدا (صلی الله علیه) براى پیوستن حضرت على (علیه السلام) و سایر خانواده‌‏اش به وى در آن جا توقف کرده بود، ابوبکر تأمّل چندانى نکرد و از پیامبر (صلی الله علیه) جدا شد و به روستاى «سنح» در نزدیکى مدینه رفت. <ref> الکافى (کلینى)، ج 8، ص 338، حدیث 536</ref>


وى پس از رحلت رسول خدا (صلی الله علیه) بدون در نظر گرفتن وصیت رسمى پیامبر (صلی الله علیه) در جانشینى حضرت على (علیه السلام) از سوى عده معدودى از [[مهاجر]] و [[انصار]] در مکانى به نام «[[سقیفه بنى ساعده]]» به [[خلافت]] اسلامى برگزیده شد و على رغم مخالفت حضرت على (علیه السلام)، [[حضرت فاطمه (س)]] و برخى از اصحاب رسول خدا (صلی الله علیه)، از مردم [[بیعت]] گرفت. لذا دو سال و سه ماه و پنج روز خلافت [[مسلمین]] را بر عهده داشت و سرانجام در هفتم جمادى الآخر بیمار شد و پس از پانزده روز درد و رنج، در 22 جمادى الآخر، سال سیزدهم قمرى از دنیا رفت.
وى پس از رحلت رسول خدا (صلی الله علیه) بدون در نظر گرفتن وصیت رسمى پیامبر (صلی الله علیه) در جانشینى حضرت على (علیه السلام) از سوى عده معدودى از [[مهاجر]] و [[انصار]] در مکانى به نام «[[سقیفه بنى ساعده]]» به [[خلافت]] اسلامى برگزیده شد و على رغم مخالفت حضرت على (علیه السلام)، [[حضرت فاطمه (سلام الله علیها)]] و برخى از اصحاب رسول خدا (صلی الله علیه)، از مردم [[بیعت]] گرفت. لذا دو سال و سه ماه و پنج روز خلافت [[مسلمین]] را بر عهده داشت و سرانجام در هفتم جمادى الآخر بیمار شد و پس از پانزده روز درد و رنج، در 22 جمادى الآخر، سال سیزدهم قمرى از دنیا رفت.


بدنش را به درخواست دخترش [[عایشه]] (همسر پیامبر«ص») در جوار قبر مطهّر رسول خدا (صلی الله علیه) به خاک سپردند. <ref> التّنبیه و الاشراف(مسعودى)، ص 248؛ تاریخ الیعقوبى، ج 2، ص 136</ref>
بدنش را به درخواست دخترش [[عایشه]] (همسر پیامبر«ص») در جوار قبر مطهّر رسول خدا (صلی الله علیه) به خاک سپردند. <ref> التّنبیه و الاشراف(مسعودى)، ص 248؛ تاریخ الیعقوبى، ج 2، ص 136</ref>
خط ۳۸: خط ۳۸:


مادر محمد بن ابى‌بکر، بانویى شریف و عفیف به نام [[اسماء بنت عمیس]] بود. وى از زنان معروف، شجاع و ولایت مدار صدر اسلام بود که در شهر مکّه با جعفربن أبى طالب (علیه السلام) ازدواج کرد و با ظهور [[بعثت]] نبوى (صلی الله علیه) به همراه همسرش از پیش کسوتان مسلمانان و ایمان آورندگان به پیامبر (صلی الله علیه) قرار گرفت.
مادر محمد بن ابى‌بکر، بانویى شریف و عفیف به نام [[اسماء بنت عمیس]] بود. وى از زنان معروف، شجاع و ولایت مدار صدر اسلام بود که در شهر مکّه با جعفربن أبى طالب (علیه السلام) ازدواج کرد و با ظهور [[بعثت]] نبوى (صلی الله علیه) به همراه همسرش از پیش کسوتان مسلمانان و ایمان آورندگان به پیامبر (صلی الله علیه) قرار گرفت.
آن گاه که مسلمانان تحت فشار فزاینده قریش قرار گرفتند، تعدادى از آنان به [[حبشه]] هجرت کردند تا در پناه نجاشى - پادشاه بى آزار حبشه - در امنیت و آسایش زندگى کرده و از حیثیت دینى خویش محافظت کنند. اسماء بنت عمیس نیز با همسر و فرزندانش در این هجرت بزرگ شرکت کرد. همسرش ([[جعفر بن ابى طالب«ع»]]) در آن دیار غریب، سخن گوى مسلمانان مهاجر بود و در کنار [[نجاشى]] و دولت مردان حبشه، از پیامبر اکرم (صلی الله علیه) و دین اسلام به نیکى دفاع نمود و زمینه اقامت هم کیشان خویش در آن سرزمین را فراهم کرد.
آن گاه که مسلمانان تحت فشار فزاینده قریش قرار گرفتند، تعدادى از آنان به [[حبشه]] هجرت کردند تا در پناه نجاشى - پادشاه بى آزار حبشه - در امنیت و آسایش زندگى کرده و از حیثیت دینى خویش محافظت کنند. اسماء بنت عمیس نیز با همسر و فرزندانش در این هجرت بزرگ شرکت کرد. همسرش ([[جعفر بن ابى طالب (علیه السلام)]]) در آن دیار غریب، سخن گوى مسلمانان مهاجر بود و در کنار [[نجاشى]] و دولت مردان حبشه، از پیامبر اکرم (صلی الله علیه) و دین اسلام به نیکى دفاع نمود و زمینه اقامت هم کیشان خویش در آن سرزمین را فراهم کرد.


پس از هجرت پیامبر (صلی الله علیه) به مدینه و تشکیل حکومت اسلامى، بار دیگر مهاجران حبشه بار سفر بستند و مهاجرت دیگرى را آغاز کردند. این بار به سوى [[مدینه]] هجرت کرده و در کنار رسول خدا (صلی الله علیه) و سایر مسلمانان، زندگى عزّت بخش اسلامى را آغاز نمودند.
پس از هجرت پیامبر (صلی الله علیه) به مدینه و تشکیل حکومت اسلامى، بار دیگر مهاجران حبشه بار سفر بستند و مهاجرت دیگرى را آغاز کردند. این بار به سوى [[مدینه]] هجرت کرده و در کنار رسول خدا (صلی الله علیه) و سایر مسلمانان، زندگى عزّت بخش اسلامى را آغاز نمودند.
امّا دیرى نگذشت که جعفر بن ابى طالب (علیه السلام) به همراه زید بن حارثه و عبدالله بن رواحه، از سوى رسول خدا(صلی الله علیه) در رأس سپاهى عازم نبرد با رومیان شدند و پس از رویارویى با آنان در سرزمین [[شام]]، هر سه نفر به همراه تعداد زیادى از مسلمانان در آن جنگ که به [[جنگ موته]] معروف شد، به شهادت رسیدند.
امّا دیرى نگذشت که جعفر بن ابى طالب (علیه السلام) به همراه زید بن حارثه و عبدالله بن رواحه، از سوى رسول خدا(صلی الله علیه) در رأس سپاهى عازم نبرد با رومیان شدند و پس از رویارویى با آنان در سرزمین [[شام]]، هر سه نفر به همراه تعداد زیادى از مسلمانان در آن جنگ که به [[جنگ موته]] معروف شد، به شهادت رسیدند.
پس از شهادت جعفر بن ابى طالب(علیه السلام) معروف به جعفر طیار، اسماء به عقد ابوبکر بن ابى قحافه درآمد و پس از مدتى، محمد بن ابى‌بکر را به دنیا آورد. <ref>الطبقات الکبرى(محمدبن سعد)، ج 8، ص 282</ref>
پس از شهادت جعفر بن ابى طالب(علیه السلام) معروف به جعفر طیار، اسماء به عقد ابوبکر بن ابى قحافه درآمد و پس از مدتى، محمد بن ابى‌بکر را به دنیا آورد. <ref>الطبقات الکبرى(محمدبن سعد)، ج 8، ص 282</ref>
وى با این که همسر خلیفه اوّل بود، همیشه جانب [[اهل بیت (علیه السلام)]] را مى‏‌گرفت و از آنان حمایت مى‏کرد، محرم اسرار حضرت فاطمه (س) بود و در [[غسل]] و [[کفن]] کردن آن حضرت حضور داشت.
وى با این که همسر خلیفه اوّل بود، همیشه جانب [[اهل بیت (علیه السلام)]] را مى‏‌گرفت و از آنان حمایت مى‏کرد، محرم اسرار حضرت فاطمه (سلام الله علیها) بود و در [[غسل]] و [[کفن]] کردن آن حضرت حضور داشت.
پس از [[مرگ]] ابى‌بکر (سال سیزدهم قمرى) به عقد امیرمؤمنان على بن ابى طالب (علیه السلام) درآمد و فرزند خردسالش (محمد) را نیز به خانه [[امیرمؤمنان (علیه السلام)]] آورد و در مکتب تربیتى آن حضرت پرورشش داد.
پس از [[مرگ]] ابى‌بکر (سال سیزدهم قمرى) به عقد امیرمؤمنان على بن ابى طالب (علیه السلام) درآمد و فرزند خردسالش (محمد) را نیز به خانه [[امیرمؤمنان (علیه السلام)]] آورد و در مکتب تربیتى آن حضرت پرورشش داد.


confirmed، مدیران
۳۷٬۰۳۴

ویرایش