۸۷٬۷۸۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'هم پیمان' به 'همپیمان') |
جز (جایگزینی متن - ' نمی چ' به ' نمیچ') |
||
خط ۷۳: | خط ۷۳: | ||
بعد از آن شاهد خلا حاکمیتی در کشور هستیم که به واسطه این خلا امنیتی و نبود دولت مقتدر مرکزی، جریانهای جهادی مانند [[داعش]]، قدرت میگیرند و تا نزدیکی [[طرابلس]] هم میرسند و این موضوع برای لیبیاییها و غربیها زنگ خطر بوده است. داعشیها به ساحل اروپا نزدیک میشوند و در آن جا شهر سرت را در یک قدمی اروپا در دست خود میگیرند. بعد از این ماجرا شاهد گفتگوهای ملی طی یک سال اخیر با میانجیگری سازمان ملل بودیم و اخوانیها هم در این گفتگوها شرکت میکنند. در این میان به نظر میرسد که طرفهای غربی، ترکها و قطریها توانستهاند برای تشکیل دولت وحدت ملی به تفاهماتی برسند و به تشتت و حکومت دوگانه پایان دهند. به نظر میرسد که غربیها دراینباره ارادهای جدی دارند و گفتگوها را به قصد ایجاد دولت وحدت ملی انجام میدهند و اخوانیها واقعا از این جدال عقب کشیده و به تشکیل یک دولت وحدت ملی رضایت دادهاند. | بعد از آن شاهد خلا حاکمیتی در کشور هستیم که به واسطه این خلا امنیتی و نبود دولت مقتدر مرکزی، جریانهای جهادی مانند [[داعش]]، قدرت میگیرند و تا نزدیکی [[طرابلس]] هم میرسند و این موضوع برای لیبیاییها و غربیها زنگ خطر بوده است. داعشیها به ساحل اروپا نزدیک میشوند و در آن جا شهر سرت را در یک قدمی اروپا در دست خود میگیرند. بعد از این ماجرا شاهد گفتگوهای ملی طی یک سال اخیر با میانجیگری سازمان ملل بودیم و اخوانیها هم در این گفتگوها شرکت میکنند. در این میان به نظر میرسد که طرفهای غربی، ترکها و قطریها توانستهاند برای تشکیل دولت وحدت ملی به تفاهماتی برسند و به تشتت و حکومت دوگانه پایان دهند. به نظر میرسد که غربیها دراینباره ارادهای جدی دارند و گفتگوها را به قصد ایجاد دولت وحدت ملی انجام میدهند و اخوانیها واقعا از این جدال عقب کشیده و به تشکیل یک دولت وحدت ملی رضایت دادهاند. | ||
در حال حاضر شرایط به گونهای است که لیبی بیشتر از هر چیز نیاز به یک وحدت ملی و پارلمانی که در طبرق به عنوان یک پارلمان قانونی شناخته میشود، ظاهرا دولت وحدت ملی را قبول دارد. به هر حال این وضعیت به نوعی عقبگرد برای اخوانیهای لیبی است و البته به نظر میرسد که راه دیگری هم نداشتند، یعنی هم شرایط لیبی این طور اقتضا میکرده است و هم در به روی پاشنه اخوانیها | در حال حاضر شرایط به گونهای است که لیبی بیشتر از هر چیز نیاز به یک وحدت ملی و پارلمانی که در طبرق به عنوان یک پارلمان قانونی شناخته میشود، ظاهرا دولت وحدت ملی را قبول دارد. به هر حال این وضعیت به نوعی عقبگرد برای اخوانیهای لیبی است و البته به نظر میرسد که راه دیگری هم نداشتند، یعنی هم شرایط لیبی این طور اقتضا میکرده است و هم در به روی پاشنه اخوانیها نمیچرخد و فشارهای بینالمللی هم واقعا بر روی آنها زیاد بوده است و شاید بتوان گفت که دوره قدرت نمایی اخوانیها در لیبی به پایان رسیده است. در حال حاضر پس از چهار سال از سرنگونی قذافی باید گفت که در بروز این شرایط وخیم سیاسی لیبی (که از نبود یک دولت مقتدر رنج میبرده است) همه گروهها از جمله اخوانیها نقش داشته و شاید در حال حاضر به نوعی در حال توبیخ شدن هستند. در ابتدا شاید همگرایی خوبی میان اخوانیها و دیگر گروههای سیاسی لیبی شکل گرفت، اما به مرور زمان با نقش آفرینی قدرتهای منطقهای بعد از خلع مرسی در مصر و ایجاد دو قطبی اسلامگرا، سکولار در لیبی، شکافها بیشتر میشود و شاهد شکلگیری این دو قطبی در تونس و مصر هم بودیم. کشور به یک خلا دولت مرکزی سوق داده میشود که مامن گروههای مسلح بسیار زیادی مانند داعش میشود. | ||
اما نکته مهم این است که واقعا در لیبی آینده نمیتوان از تاثیرگذاری اخوانالمسلمین بر ساختار سیاسی و توزیع قدرت در لیبی صرف نظر کرد و این امر حقیقتی است که اخوانالمسلمین، علیرغم همه شکستهایی (که با آن مواجه شده) در آینده لیبی نقش آفرینی جدی خواهند داشت. | اما نکته مهم این است که واقعا در لیبی آینده نمیتوان از تاثیرگذاری اخوانالمسلمین بر ساختار سیاسی و توزیع قدرت در لیبی صرف نظر کرد و این امر حقیقتی است که اخوانالمسلمین، علیرغم همه شکستهایی (که با آن مواجه شده) در آینده لیبی نقش آفرینی جدی خواهند داشت. |