۲۱٬۸۸۹
ویرایش
جز (←پندهای متوسمیه) |
|||
خط ۵: | خط ۵: | ||
== پندهای متوسمیه == | == پندهای متوسمیه == | ||
متوسمیه میگویند که هوش با خود دار و گوش با دل دار و هر چه دل گوید به جای آور. پند نگاهدار که دل آئینه عیب نما است و اگر دل پاک و نورانی باشد، آماده دریافت الهامات ربانی خواهد | متوسمیه میگویند که هوش با خود دار و گوش با دل دار و هر چه دل گوید به جای آور. پند نگاهدار که دل آئینه عیب نما است و اگر دل پاک و نورانی باشد، آماده دریافت الهامات ربانی خواهد شد؛ زیرا دل تاریک گرفتار زنگار طبیعت انسانی میشود و جز گناه و معصیت چیز دیگری جذب این دل نخواهد شد چنان که [[رسول خدا(ص)|رسول خدا (صلیالله علیه وآله وسلم)]] فرمود: «اِنَّ لِلشَّيْطانِ لَمَّةً بِابْنِ آدَمَ وَ لِلمَلَكِ لَمَّةً ، فَاَمّا لَمَّةُ الشَّيطانِ فَاِيعادٌ بِالشَّرِّوَ تَكذيبٌ بِالحَقِّ ، وَ اَمّا لَمَّةُ المَلَكِ فَاِيعادٌ بِالخَيْرِ وَ تَصديقٌ بِالحَقِّ ، فَمَن وَجَدَ ذلِكَ فَليَعْلَماَ نَّهُ مِنَ اللّه ِ فَلْيَحمَدِ اللّه َ، وَ مَن وَجَدَ الاُخرى فَليَتَعَوَّذ بِاللّه ِ مِنَ الشَّيطانِ الرَّجيمِ»<ref>ترمذی ابوعیسی محمدبن عیسی، سنن الترمذى ، ج 5، ص 219، ح</ref>؛ شيطان القائاتى به فرزند آدم دارد و فرشته نيز الهاماتى دارد، القاى شيطان به بدى وعده دادن و حق را تكذيب کردن و الهام فرشته به خوبى وعده دادن و حق را تصديق كردن است. پس هركسی الهام به خوبى را در دل خود يافت، بداند كه از جانب خداوند است و بدين خاطر خدا را ستايش کند و هركسی چيزى غير از اين يافت، از شيطانِ رانده شده، به خدا پناه ببرد. | ||
همچنین این روایت در جامع الصغیر سیوطی آمده است<ref>مشکور محمد جواد؛ فرهنگ فرق اسلامی؛ مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 شمسی؛ چاپ دوم، ص 389؛ با ویرایش و اصلاح عبارات.</ref>،<ref>هفتاد و سه ملت يا اعتقادات مذاهب؛ كتابى بینام مربوط به قرن ششم با تصحيح محمد جواد مشكور؛ تهران، سال 1341 هجری شمسی؛ ص 55.</ref>،<ref>سیوطی جلالالدین؛ الجامع الصغير؛ ج 1، ص 322.</ref>. | همچنین این روایت در جامع الصغیر سیوطی آمده است<ref>مشکور محمد جواد؛ فرهنگ فرق اسلامی؛ مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 شمسی؛ چاپ دوم، ص 389؛ با ویرایش و اصلاح عبارات.</ref>،<ref>هفتاد و سه ملت يا اعتقادات مذاهب؛ كتابى بینام مربوط به قرن ششم با تصحيح محمد جواد مشكور؛ تهران، سال 1341 هجری شمسی؛ ص 55.</ref>،<ref>سیوطی جلالالدین؛ الجامع الصغير؛ ج 1، ص 322.</ref>. | ||