۲۲٬۶۹۰
ویرایش
خط ۲: | خط ۲: | ||
== معنای لغوی توسم == | == معنای لغوی توسم == | ||
توسم در لغت به معنای دیدن چیزی از روی هوش و فراست و به علامت پی بردن است. عرب چنین مثال میزند: | توسم در لغت به معنای دیدن چیزی از روی هوش و فراست و به علامت پی بردن است. عرب چنین مثال میزند: «تَوَسَّمْتُ في فلان خيراً أي رأَيت فيه أَثراً منه و تَوَسَّمْتُ فيه الخير أي تَفَرَّسْت»<ref>لسان العرب، ج12، ص: 637</ref>؛ خیر را در او از روی هوش و فراستم دیدم. | ||
== پندهای متوسمیه == | == پندهای متوسمیه == |