۱٬۵۶۹
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۴۰: | خط ۴۰: | ||
<br> | <br> | ||
اندیشه اسلام در اندک زمانی توانست از دوگانه «ویژه و شخصی» و «عمومی و جهانی» عبور کند. این اندیشه عناصر معرفتی بسیاری را که از تمدن های یونانی، فارسی و هندی بر جای مانده بود در خود گنجاند و آن را در محیط ویژه خود بومی ساخت و در هم آمیخت. اندیشه اسلامی همچنین ادیان، فرهنگ ها و سنت های گوناگون را در جغرافیای بشری و فرهنگ گسترده آن روز جهان اسلام، از اندلس تا چین در خود گنجاند. | اندیشه اسلام در اندک زمانی توانست از دوگانه «ویژه و شخصی» و «عمومی و جهانی» عبور کند. این اندیشه عناصر معرفتی بسیاری را که از تمدن های یونانی، فارسی و هندی بر جای مانده بود در خود گنجاند و آن را در محیط ویژه خود بومی ساخت و در هم آمیخت. اندیشه اسلامی همچنین ادیان، فرهنگ ها و سنت های گوناگون را در جغرافیای بشری و فرهنگ گسترده آن روز جهان اسلام، از اندلس تا چین در خود گنجاند. | ||
<br> | |||
از این رو تاریخ هیچ گاه به یاد ندارد که مسلمانان دست به نابودی و ریشه کنی فرهنگ ملت هایی زده باشند که به اسلام پیوسته اند. آن ملت ها نیز در سیاق میراث فرهنگی خود اسلام را می نمایاندند به طوری که گویی اسلام به سرعت به یکی از مولفه های مهم شخصیت فرهنگی آنان بدل شده بود. | |||
<br> | |||
انسان شناسی فرهنگی تاریخی این ملت ها خود گواه مدعاست. در این کتاب می توانیم از پایه های روشی و مفاهیم کلیدی مربوط به مساله خصوصی گرایی و جهانی گرایی آگاهی یابیم. |
ویرایش