امر بین الامرین: تفاوت میان نسخه‌ها

۱٬۳۱۴ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۷ فوریهٔ ۲۰۲۱
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۶: خط ۶:
از دیگر امامان معصوم خصوصا امام صادق و امام رضا علیهما السلام نیز روایاتی از تفسیر امر بین الامرین به دست ما رسیده و هم چنین از امام هادی سلام الله علیه رساله مفصلی در تبیین این موضوع تدوین شده است.<ref>ر ک، طبرسی امین الاسلام،الاحتجاج، ص 450 - 453</ref>   
از دیگر امامان معصوم خصوصا امام صادق و امام رضا علیهما السلام نیز روایاتی از تفسیر امر بین الامرین به دست ما رسیده و هم چنین از امام هادی سلام الله علیه رساله مفصلی در تبیین این موضوع تدوین شده است.<ref>ر ک، طبرسی امین الاسلام،الاحتجاج، ص 450 - 453</ref>   
و اما امر بین الامرین از نگاه دیگر، مثل نظریات کسب و خلق افعال عباد، به عنوان اصطلاح کلامی مطرح است و از عقاید خاص مذهب امامیه به شمار می رود. این نظریه  به ما می فهماند که در افعال اختیاری انسان، هم اراده الهی و هم اراده انسانی با هم دخالت دارد.
و اما امر بین الامرین از نگاه دیگر، مثل نظریات کسب و خلق افعال عباد، به عنوان اصطلاح کلامی مطرح است و از عقاید خاص مذهب امامیه به شمار می رود. این نظریه  به ما می فهماند که در افعال اختیاری انسان، هم اراده الهی و هم اراده انسانی با هم دخالت دارد.


==تعریف امر بین الامرین==
==تعریف امر بین الامرین==
خط ۱۴: خط ۱۵:
<ref>شیخ مفید، تصحيح اعتقادات الإمامية، ص 48</ref>یعنی خدای متعال بندگان را قادر کرد که تا بتوانند افعال و اعمال خود را انجام دهند، پس  مجبور شان نکرد و از طرفی به بندگان اختیار کامل نداد چون مانع انجام بسیاری از اعمال شان شد و برای اعمال حدودی وضع کرد و نسبت به اعمال نیک تشویق شان نمود و از اعمال زشت منع شان کرد و این همان تمایز میان جبر و اختیار است.  
<ref>شیخ مفید، تصحيح اعتقادات الإمامية، ص 48</ref>یعنی خدای متعال بندگان را قادر کرد که تا بتوانند افعال و اعمال خود را انجام دهند، پس  مجبور شان نکرد و از طرفی به بندگان اختیار کامل نداد چون مانع انجام بسیاری از اعمال شان شد و برای اعمال حدودی وضع کرد و نسبت به اعمال نیک تشویق شان نمود و از اعمال زشت منع شان کرد و این همان تمایز میان جبر و اختیار است.  


و در جایی دیگر امر بین الامرین را این گونه تعریف کرده اند: «فالأعمال ليست مستندة إليه تعالى فقط بحيث لا مباشرة للإنسان ولا تأثير له كما يقوله الجبري، كما ليست مستندة إلى الإنسان فقط بحيث‏ يخرج‏ عن‏ سلطانه‏ و قدرته‏ كما يقوله التفويضي، بل الأفعال في عين كونها مستندة إلى الإنسان بالحقيقة لصدورها عنه بالاختيار، مستندة إليه تعالى، لأنه معطي الوجود و القدرة، فالاستناد إليه تعالى طولي و ملكيته ملكية طولية...و هذا هو معنى الأمر بين الأمرين. <ref>خرازی سید محسن، بداية المعارف الإلهية في شرح عقائد الإمامية، جلد اول، ص 175</ref> یعنی اعمال ما فقط به خدای متعال مستند نیست به این معنا که انسان هیچ دخالت و مباشرت و نیز تاثیری در انجام آن نداشته باشد آن گونه که اهل جبر به آن معتقدند، همچنین نیز  اعمال ما کاملا وابسته به ما نیست به گونه ای که از سلطنت و حکومت خدا خارج باشد آن گونه که مفوضه به آن معتقدند، بلکه اععال(ما) در عین آن که واقعا مستند به خود ما است و از اختیار ما ناشی می شود، در همان حال به خدای متعال نیز وابسته است، زیرا او اعطا کننده وجود و قدرت است و این نحوه صدور، دلیل بر استناد طولی علت ها(فاعل ها) است.(اشاره به فاعلیت طولی) و مالکیت خدا هم مالکیت طولی است و امر بین الامرین این گونه ثابت می شود.  
و در جایی دیگر امر بین الامرین را این گونه تعریف کرده اند: «فالأعمال ليست مستندة إليه تعالى فقط بحيث لا مباشرة للإنسان ولا تأثير له كما يقوله الجبري، كما ليست مستندة إلى الإنسان فقط بحيث‏ يخرج‏ عن‏ سلطانه‏ و قدرته‏ كما يقوله التفويضي، بل الأفعال في عين كونها مستندة إلى الإنسان بالحقيقة لصدورها عنه بالاختيار، مستندة إليه تعالى، لأنه معطي الوجود و القدرة، فالاستناد إليه تعالى طولي و ملكيته ملكية طولية...و هذا هو معنى الأمر بين الأمرين. <ref>خرازی سید محسن، بداية المعارف الإلهية في شرح عقائد الإمامية، جلد اول، ص 175</ref> یعنی اعمال ما فقط به خدای متعال مستند نیست به این معنا که انسان هیچ دخالت و مباشرت و نیز تاثیری در انجام آن نداشته باشد آن گونه که اهل جبر به آن معتقدند، همچنین نیز  اعمال ما کاملا وابسته به ما نیست به گونه ای که از سلطنت و حکومت خدا خارج باشد آن گونه که مفوضه به آن معتقدند، بلکه اععال(ما) در عین آن که واقعا مستند به خود ما است و از اختیار ما ناشی می شود، در همان حال به خدای متعال نیز وابسته است، زیرا او اعطا کننده وجود و قدرت است و این نحوه صدور، دلیل بر استناد طولی علت ها(فاعل ها) است.(اشاره به فاعلیت طولی) و مالکیت خدا هم مالکیت طولی است و امر بین الامرین این گونه ثابت می شود.
==اثبات امر بین الامرین در روایات==


در ادامه این بحث  مناسب است به روایت معروفی از معصوم علیه السلام اشاره کنم که در تایید فهم امر بین الامرین فرمود *********
در ادامه این بحث  مناسب است به مناظره معروفی که میان امام صادق علیه السلام و شخص قدری( منکر امر بین الامرین) در گرفت، اشاره کنم با این مضمون که امام از او خواست تا سوره حمد را بخواند، مرد قدری  شروع کرد به خواندن سوره حمد و وقتی به جمله ایاک نعبد و ایاک نستعین رسید امام به او گفت دیگر ادامه نده!  مگر نمی گویی ما فقط تو را می پرستیم و از تو کمک می خواهیم! پس آن کیست که تو از او کمک می خواهی؟اگر در کارهایت به خود واگذار شده ای و بی نیازی پس چه احتیاجی به طلب کمک و یاری داری؟ اینجا بود که مرد قدری مبهوت و ساکت ماند و مغلوب امام شد.<ref>علامه مجلسی محمد باقر، بحار الانوار، ص 56  حدیث 98</ref>
نتیجه این که باید بپذیریم که  در امور زندگی به طور حتم شخص دیگری هم هست که در همان حال که تو داری با او سخن می گویی در همان حال نیز از او کمک می خواهی مثل این جمله نماز که می گویی: «ایاک نعبد» و «ایاک نستعین» و این است معنای امر بین الامرین.!


در ضمن مناسب است به جمله ای معروف و کاملا معمولی و حتی شاید عامیانه که بسیار تکرار می شود توجه کنیم و آن جمله کوتاه «الهی به امید تو» است که  معمولا هر شخص مومن و موحدی هنگام شروع به کار آن بیان می کند.  یعنی ای خدای بزرگ! من به امید لطف و محبت تو کارم را شروع می کنم پس مرا در کاری که انجام می دهم یاری کن! فعل به ظاهر از انسان صادر می شود اما وقتی او خود را به خدا می سپرد خدا نیز به کمک او می آید و گویا کار با همکاری دو فاعل یعنی فاعل الهی و فاعل انسانی به سامان می رسد. خدا در فعل او فاعل بعید است و انسان نسبت به فعلش فاعل مباشر یا فاعل قریب.  
در ضمن مناسب است به جمله ای معروف و کاملا معمولی و حتی شاید عامیانه که بسیار تکرار می شود توجه کنیم و آن جمله کوتاه «الهی به امید تو» است که  معمولا هر شخص مومن و موحدی هنگام شروع به کار آن بیان می کند.  یعنی ای خدای بزرگ! من به امید لطف و محبت تو کارم را شروع می کنم پس مرا در کاری که انجام می دهم یاری کن! فعل به ظاهر از انسان صادر می شود اما وقتی او خود را به خدا می سپرد خدا نیز به کمک او می آید و گویا کار با همکاری دو فاعل یعنی فاعل الهی و فاعل انسانی به سامان می رسد. خدا در فعل او فاعل بعید است و انسان نسبت به فعلش فاعل مباشر یا فاعل قریب.  


==پانویس==
==پانویس==
confirmed
۵٬۷۴۷

ویرایش