۸۷٬۸۶۱
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'رده:مقالات' به 'رده:مقالهها') |
جز (جایگزینی متن - 'چپ گرا' به 'چپگرا') |
||
خط ۱۱۲: | خط ۱۱۲: | ||
هدف نهایی اخوانالمسلمین برقراری یک [[حکومت اسلامی]] میباشد و در دیدگاه آنها مهمترین اساس، یک حکومت الهی با محوریت شریعت میباشد؛ البته ایجاد یک کشور مسلمان تنها خواسته اخوانالمسلمین نبود، بلکه هدف اصلی آنان، سرنوشت جامعه مسلمین بود. آنان بازگشت به قرآن را یک وظیفه شرعی و برای حفظ جامعه اسلامی در برابر انحرافات میدانستند. [28] علاوه بر قرآن، از سنّت، اجماع، قیاس و آرای مجتهدین هم میتوان استفاده کرد، لذا باید مطابق با نیاز زمان احکام را بررسی و تفسیر کرد. آنان درباره جامعیت و قابل اجرا بودن و قوانین الهی در تمام زمانها و مکانها، نظرات خاصی داشتند. به طور مثال در مورد بریدن دست دزد معتقد بودند عمل دزد بعد از اینکه جامعه تمام نیازهای او را فراهم کرد، مستوجب بریدن دست میگردد، نه این که بدون در نظر گرفتن وضعیت جامعه، بتوان حدّ سرقت را جاری کرد، و تا وقتی جامعه اسلامی واقعی وجود ندارد، این قوانین نباید اجرا گردد. | هدف نهایی اخوانالمسلمین برقراری یک [[حکومت اسلامی]] میباشد و در دیدگاه آنها مهمترین اساس، یک حکومت الهی با محوریت شریعت میباشد؛ البته ایجاد یک کشور مسلمان تنها خواسته اخوانالمسلمین نبود، بلکه هدف اصلی آنان، سرنوشت جامعه مسلمین بود. آنان بازگشت به قرآن را یک وظیفه شرعی و برای حفظ جامعه اسلامی در برابر انحرافات میدانستند. [28] علاوه بر قرآن، از سنّت، اجماع، قیاس و آرای مجتهدین هم میتوان استفاده کرد، لذا باید مطابق با نیاز زمان احکام را بررسی و تفسیر کرد. آنان درباره جامعیت و قابل اجرا بودن و قوانین الهی در تمام زمانها و مکانها، نظرات خاصی داشتند. به طور مثال در مورد بریدن دست دزد معتقد بودند عمل دزد بعد از اینکه جامعه تمام نیازهای او را فراهم کرد، مستوجب بریدن دست میگردد، نه این که بدون در نظر گرفتن وضعیت جامعه، بتوان حدّ سرقت را جاری کرد، و تا وقتی جامعه اسلامی واقعی وجود ندارد، این قوانین نباید اجرا گردد. | ||
حسن حنفی اندیشمند مصری تحت تأثیر فضاهای فکری دنیای عرب از جمله اخوانالمسلمین، واکنشهای بارزی در مورد هویت خواهی، عدالت جویی، | حسن حنفی اندیشمند مصری تحت تأثیر فضاهای فکری دنیای عرب از جمله اخوانالمسلمین، واکنشهای بارزی در مورد هویت خواهی، عدالت جویی، چپگرایی اسلامی و چالش با غرب را بیان داشت و بنیادگرایی مبارز جهان اسلام را «گریه مظلومان» دانسته است و اعلام نمود درست نیست غرب به عنوان مرکزیت فرهنگی جهان به حساب اید، مسلمانان باید غرب را مورد بررسی دقیق قرار دهند و معتقد است برای پیشرفت باید برخود آگاهی و زایش درونی و توسعه بومی توجّه کرد «خدا در خویشتن انسان تجلی میکند و آزادی خواهی آدمی، جلوهای از اراده الهی در اوست» و هیچ اندیشه دینی امری مطلق و مقدّس نیست و قابل بررسی و انتقاد مجدد میباشد و انسانها باید آگاهانه متون دینی را مورد بررسی قرار دهند «اگر خدا را در این نزدیکی و در خویشتن خویش آدمی و در متن هستی، تاریخ، فرهنگ، جامعه و مردمان جلوه کند معرفت دینی هم، معرفت بشری خواهد بود و در عین محدودیتها و قابل انتقاد بودنش همراه به شرط آزمون، خواهد توانست در جهت اعتلا بخشیدن به زندگی دینداران کارآمد باشد و در نتیجه لزومی ندارد دنبال معرفت دینی مقدّس و نابی باشیم که به طور کلّی از حوزه تاریخ، فرهنگ بشری و دخالت فهم ذهن آدمی بیرون باشد». وی خشونت و تکفیر را رد میکند و بر این اعتقاد است که همه باید با تمام اندیشههای خود در جامعه حضور داشته باشند. به دلیل همین اندیشهها، حسن حنفی به تفکر التقاطی متهم گردید. | ||
=اخوان در دوره حسنی مبارک= | =اخوان در دوره حسنی مبارک= |