پرش به محتوا

حدیث معراج: تفاوت میان نسخه‌ها

۶۶ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۴ مهٔ ۲۰۲۳
خط ۷۲۷: خط ۷۲۷:


اسماعیل جعفی گوید: به امام باقر (علیه‌السلام) عرض کردم: «فدایت شوم! مراد از سُبحه چیست»؟ امام (علیه‌السلام) با صورتش به زمین و با دستش به آسمان اشاره نمود و سه مرتبه فرمود: «[مراد] عظمت و شکوه پروردگارم [است]». خداوند فرمود: «ای محمّد»! عرض کردم: «لبّیک ای پروردگارِ من»! فرمود: «فرشتگانِ عالَم بالا درباره‌ی چه چیز بحث و گفتگو می‌کردند»؟ عرض کردم: «پاک و منزّهی تو! من دانشی به‌غیر آنچه تو به من آموختی ندارم». پس خداوند دست [قدرتِ] خویش را میان سینه‌ام قرار داد و من سردی آن را میان دو کتفم احساس کردم و پس از آن، چیزی از گذشته و آینده از من سؤال نفرمود مگر اینکه به آن دانا گشتم».
اسماعیل جعفی گوید: به امام باقر (علیه‌السلام) عرض کردم: «فدایت شوم! مراد از سُبحه چیست»؟ امام (علیه‌السلام) با صورتش به زمین و با دستش به آسمان اشاره نمود و سه مرتبه فرمود: «[مراد] عظمت و شکوه پروردگارم [است]». خداوند فرمود: «ای محمّد»! عرض کردم: «لبّیک ای پروردگارِ من»! فرمود: «فرشتگانِ عالَم بالا درباره‌ی چه چیز بحث و گفتگو می‌کردند»؟ عرض کردم: «پاک و منزّهی تو! من دانشی به‌غیر آنچه تو به من آموختی ندارم». پس خداوند دست [قدرتِ] خویش را میان سینه‌ام قرار داد و من سردی آن را میان دو کتفم احساس کردم و پس از آن، چیزی از گذشته و آینده از من سؤال نفرمود مگر اینکه به آن دانا گشتم».
[خداوند برای بار دوّم] فرمود: «ای محمّد (صلی‌الله علیه و آله)! فرشتگان عالَم بالا در چه چیز بحث و گفتگو می‌کردند»؟ عرض کردم: «ای پروردگار من! در مورد درجات (کارهایی که بر رتبه‌ی انسان‌ها می‌افزاید) و کفّارات (کارهایی که گناهان را جبران می‌کند) و کارهای نیک و پسندیده». خداوند فرمود: «ای محمّد! پیامبری‌ات به پایان رسیده و عمرت تمام گشته است، جانشینت کیست»؟ عرض کردم: «ای پروردگارم! من آفریدگانت را امتحان کردم و در میانشان مطیع‌تر از علی (علیه‌السلام) برای خودم ندیدم». <br>
[خداوند برای بار دوّم] فرمود: «ای محمّد (صلی‌الله‌ علیه‌ و‌آله‌ وسلّم)! فرشتگان عالَم بالا در چه چیز بحث و گفتگو می‌کردند»؟ عرض کردم: «ای پروردگار من! در مورد درجات (کارهایی که بر رتبه‌ی انسان‌ها می‌افزاید) و کفّارات (کارهایی که گناهان را جبران می‌کند) و کارهای نیک و پسندیده». خداوند فرمود: «ای محمّد! پیامبری‌ات به پایان رسیده و عمرت تمام گشته است، جانشینت کیست»؟ عرض کردم: «ای پروردگارم! من آفریدگانت را امتحان کردم و در میانشان مطیع‌تر از علی (علیه‌السلام) برای خودم ندیدم». <br>


خداوند فرمود: «ای محمّد (صلی‌الله علیه و آله)! علی (علیه‌السلام) برای من نیز [چنین است]». عرض کردم: «ای پروردگارم! من آفریدگانت را امتحان کردم و در میانشان کسی که بیش از علیّ‌بن‌ابی‌طالب (علیه‌السلام) مرا دوست بدارد ندیدم».  
خداوند فرمود: «ای محمّد (صلی‌الله‌ علیه‌ و‌آله‌ وسلّم)! علی (علیه‌السلام) برای من نیز [چنین است]». عرض کردم: «ای پروردگارم! من آفریدگانت را امتحان کردم و در میانشان کسی که بیش از علیّ‌بن‌ابی‌طالب (علیه‌السلام) مرا دوست بدارد ندیدم».  
خداوند فرمود: «ای محمّد (صلی‌الله علیه و آله)! علی (علیه‌السلام) برای من نیز چنین است، علی (علیه‌السلام) را بشارت بده که او پرچم هدایت و پیشوای دوستداران من است، او نوری است برای کسانی که مرا فرمان برند و کلمه [و حقیقتِ] ماندگاری است که آن را همراه همیشگیِ پرهیزگاران ساختم، هرکس او را دوست بدارد مرا دوست داشته و هرکس با او دشمنی کند با من دشمنی کرده است. بااین‌حال او را به بلا و مصیبت‌هایی اختصاص می‌دهم که کسی را به آن‌ها اختصاص نداده‌ام». [از روی تعجّب] عرض کردم: «ای پروردگار من! برادرم، همراهم، وزیر و وارثم را»؟!  
خداوند فرمود: «ای محمّد (صلی‌الله‌ علیه‌ و‌آله‌ وسلّم)! علی (علیه‌السلام) برای من نیز چنین است، علی (علیه‌السلام) را بشارت بده که او پرچم هدایت و پیشوای دوستداران من است، او نوری است برای کسانی که مرا فرمان برند و کلمه [و حقیقتِ] ماندگاری است که آن را همراه همیشگیِ پرهیزگاران ساختم، هرکس او را دوست بدارد مرا دوست داشته و هرکس با او دشمنی کند با من دشمنی کرده است. بااین‌حال او را به بلا و مصیبت‌هایی اختصاص می‌دهم که کسی را به آن‌ها اختصاص نداده‌ام». [از روی تعجّب] عرض کردم: «ای پروردگار من! برادرم، همراهم، وزیر و وارثم را»؟!  
فرمود: «این حُکمی است حتمی که او دچار بلا و امتحان شود و دیگران نیز به‌وسیلهٔ او [و پذیرفتن یا نپذیرفتنِ ولایتش] مورد امتحان قرار گیرند، بااین‌حال من به او چهار چیز را بخشیده‌ام که گره‌ی آن‌ها به دست اوست و او هرگز آن‌ها را فاش نسازد»<ref>عَنْ إِسْمَاعِیلَ الْجُعْفِیِّ قَالَ کُنْتُ فِی الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ قَاعِداً وَ أَبُوجَعْفَرٍ (فِی نَاحِیَةً ... فَقَالَ ... فَلَمَّا انْتُهِیَ بِهِ إِلَی سدرةالمنتهی تَخَلَّفَ عَنْهُ جَبْرَئِیلُ فَقَالَ رسول‌الله (یَا جَبْرَئِیلُ أَفِی مِثْلِ هَذَا الْمَوْضِعِ تَخْذُلُنِی فَقَالَ تَقَدَّمْ أَمَامَکَ فَوَ اللَّهِ لَقَدْ بَلَغْتَ مَبْلَغاً لَمْ یَبْلُغْهُ خَلْقٌ مِنْ خَلْقِ اللَّهِ قَبْلَکَ فَرَأَیْتُ رَبِّی وَ حَالَ بَیْنِی وَ بَیْنَهُ السُّبْحةُ قَالَ قُلْتُ وَ مَا السُّبْحَةُ جُعِلْتُ فِدَاکَ فَأَوْمَأَ بِوَجْهِهِ إِلَی الْأَرْضِ وَ أَوْمَأَ بِیَدِهِ إِلَی السَّمَاءِ وَ هُوَ یَقُولُ جَلَالٌ رَبِّی جَلَالٌ رَبِّی ثَلَاثَ مَرَّاتٍ قَالَ قَالَ یَا مُحَمَّدُ (قُلْتُ لَبَّیْکَ یَا رَبِّ قَالَ فِیمَ اخْتَصَمَ الْمَلَأُ الْأَعْلَی قَالَ قُلْتُ سُبْحَانَکَ لَا عِلْمَ لِی إِلَّا مَا عَلَّمْتَنِی قَالَ فَوَضَعَ یَدَهُ بَیْنَ ثَدْیَیَّ فَوَجَدْتُ بَرْدَهَا بَیْنَ کَتِفَیَّ قَالَ فَلَمْ یَسْأَلْنِی عَمَّا مَضَی وَ لَا عَمَّا بَقِیَ إِلَّا عَلِمْتُهُ فَقَالَ یَا مُحَمَّدُ (فِیمَ اخْتَصَمَ الْمَلَأُ الْأَعْلَی قَالَ قُلْتُ یَا رَبِّ فِی الدَّرَجَاتِ وَ الْکَفَّارَاتِ وَ الْحَسَنَاتِ فَقَالَ یَا مُحَمَّدُ (إِنَّهُ قَدِ انْقَضَتْ نُبُوَّتُکَ وَ انْقَطَعَ أَکْلُکَ فَمَنْ وَصِیُّکَ فَقُلْتُ یَا رَبِّ إِنِّی قَدْ بَلَوْتُ خَلْقَکَ فَلَمْ أَرَ فِیهِمْ مِنْ خَلْقِکَ أَحَداً أَطْوَعَ لِی مِنْ عَلِیٍّ (فَقَالَ وَ لِی یَا مُحَمَّدُ (فَقُلْتُ یَا رَبِّ إِنِّی قَدْ بَلَوْتُ خَلْقَکَ فَلَمْ أَرَ مِنْ خَلْقِکَ أَحَداً أَشَدَّ حُبّاً لِی مِنْ عَلِیِّ‌بْنِ‌أَبِی‌طَالِبٍ (قَالَ وَ لِی یَا مُحَمَّدُ (فَبَشِّرْهُ بِأَنَّهُ رَایَةُ الْهُدَی وَ إِمَامُ أَوْلِیَائِی وَ نُورٌ لِمَنْ أَطَاعَنِی وَ الْکَلِمَةُ الْبَاقِیَةُ الَّتِی أَلْزَمْتُهَا الْمُتَّقِینَ مَنْ أَحَبَّهُ أَحَبَّنِی وَ مَنْ أَبْغَضَهُ أَبْغَضَنِی مَعَ مَا أَنِّی أَخُصُّهُ بِمَا لَمْ أَخُصَّ بِهِ أَحَداً فَقُلْتُ یَا رَبِّ أَخِی وَ صَاحِبِی وَ وَزِیرِی وَ وَارِثِی فَقَالَ إِنَّهُ أَمْرٌ قَدْ سَبَقَ أَنَّهُ مُبْتَلًی وَ مُبْتَلًی بِهِ مَعَ مَا أَنِّی قَدْ نَحَلْتُهُ وَ نَحَلْتُهُ وَ نَحَلْتُهُ وَ نَحَلْتُهُ أَرْبَعَةُ أَشْیَاءَ عَقَدَهَا بِیَدِهِ وَ لَا یُفْصِحْ بِهَا عَقْدُهَا:تفسیر اهل‌بیت علیهم‌السلام ج۸، ص۳۲؛ بحارالانوار، ج۱۸، ص۳۷۲/ القمی، ج۲، ص۲۴۳</ref>.
فرمود: «این حُکمی است حتمی که او دچار بلا و امتحان شود و دیگران نیز به‌وسیلهٔ او [و پذیرفتن یا نپذیرفتنِ ولایتش] مورد امتحان قرار گیرند، بااین‌حال من به او چهار چیز را بخشیده‌ام که گره‌ی آن‌ها به دست اوست و او هرگز آن‌ها را فاش نسازد»<ref>عَنْ إِسْمَاعِیلَ الْجُعْفِیِّ قَالَ کُنْتُ فِی الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ قَاعِداً وَ أَبُوجَعْفَرٍ (فِی نَاحِیَةً ... فَقَالَ ... فَلَمَّا انْتُهِیَ بِهِ إِلَی سدرةالمنتهی تَخَلَّفَ عَنْهُ جَبْرَئِیلُ فَقَالَ رسول‌الله (یَا جَبْرَئِیلُ أَفِی مِثْلِ هَذَا الْمَوْضِعِ تَخْذُلُنِی فَقَالَ تَقَدَّمْ أَمَامَکَ فَوَ اللَّهِ لَقَدْ بَلَغْتَ مَبْلَغاً لَمْ یَبْلُغْهُ خَلْقٌ مِنْ خَلْقِ اللَّهِ قَبْلَکَ فَرَأَیْتُ رَبِّی وَ حَالَ بَیْنِی وَ بَیْنَهُ السُّبْحةُ قَالَ قُلْتُ وَ مَا السُّبْحَةُ جُعِلْتُ فِدَاکَ فَأَوْمَأَ بِوَجْهِهِ إِلَی الْأَرْضِ وَ أَوْمَأَ بِیَدِهِ إِلَی السَّمَاءِ وَ هُوَ یَقُولُ جَلَالٌ رَبِّی جَلَالٌ رَبِّی ثَلَاثَ مَرَّاتٍ قَالَ قَالَ یَا مُحَمَّدُ (قُلْتُ لَبَّیْکَ یَا رَبِّ قَالَ فِیمَ اخْتَصَمَ الْمَلَأُ الْأَعْلَی قَالَ قُلْتُ سُبْحَانَکَ لَا عِلْمَ لِی إِلَّا مَا عَلَّمْتَنِی قَالَ فَوَضَعَ یَدَهُ بَیْنَ ثَدْیَیَّ فَوَجَدْتُ بَرْدَهَا بَیْنَ کَتِفَیَّ قَالَ فَلَمْ یَسْأَلْنِی عَمَّا مَضَی وَ لَا عَمَّا بَقِیَ إِلَّا عَلِمْتُهُ فَقَالَ یَا مُحَمَّدُ (فِیمَ اخْتَصَمَ الْمَلَأُ الْأَعْلَی قَالَ قُلْتُ یَا رَبِّ فِی الدَّرَجَاتِ وَ الْکَفَّارَاتِ وَ الْحَسَنَاتِ فَقَالَ یَا مُحَمَّدُ (إِنَّهُ قَدِ انْقَضَتْ نُبُوَّتُکَ وَ انْقَطَعَ أَکْلُکَ فَمَنْ وَصِیُّکَ فَقُلْتُ یَا رَبِّ إِنِّی قَدْ بَلَوْتُ خَلْقَکَ فَلَمْ أَرَ فِیهِمْ مِنْ خَلْقِکَ أَحَداً أَطْوَعَ لِی مِنْ عَلِیٍّ (فَقَالَ وَ لِی یَا مُحَمَّدُ (فَقُلْتُ یَا رَبِّ إِنِّی قَدْ بَلَوْتُ خَلْقَکَ فَلَمْ أَرَ مِنْ خَلْقِکَ أَحَداً أَشَدَّ حُبّاً لِی مِنْ عَلِیِّ‌بْنِ‌أَبِی‌طَالِبٍ (قَالَ وَ لِی یَا مُحَمَّدُ (فَبَشِّرْهُ بِأَنَّهُ رَایَةُ الْهُدَی وَ إِمَامُ أَوْلِیَائِی وَ نُورٌ لِمَنْ أَطَاعَنِی وَ الْکَلِمَةُ الْبَاقِیَةُ الَّتِی أَلْزَمْتُهَا الْمُتَّقِینَ مَنْ أَحَبَّهُ أَحَبَّنِی وَ مَنْ أَبْغَضَهُ أَبْغَضَنِی مَعَ مَا أَنِّی أَخُصُّهُ بِمَا لَمْ أَخُصَّ بِهِ أَحَداً فَقُلْتُ یَا رَبِّ أَخِی وَ صَاحِبِی وَ وَزِیرِی وَ وَارِثِی فَقَالَ إِنَّهُ أَمْرٌ قَدْ سَبَقَ أَنَّهُ مُبْتَلًی وَ مُبْتَلًی بِهِ مَعَ مَا أَنِّی قَدْ نَحَلْتُهُ وَ نَحَلْتُهُ وَ نَحَلْتُهُ وَ نَحَلْتُهُ أَرْبَعَةُ أَشْیَاءَ عَقَدَهَا بِیَدِهِ وَ لَا یُفْصِحْ بِهَا عَقْدُهَا:تفسیر اهل‌بیت علیهم‌السلام ج۸، ص۳۲؛ بحارالانوار، ج۱۸، ص۳۷۲/ القمی، ج۲، ص۲۴۳</ref>.


confirmed
۲٬۱۹۰

ویرایش