confirmed
۵٬۹۱۷
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۹: | خط ۱۹: | ||
این مبانی باعث شده که اشاعره در مباحث توحیدی، اینها را در نظر بگیرند وبرطبق این منهج مشی نمایند وهرجا که ادلهی نقلی برخلاف اینها باشد آن را توجیه میکنند. | این مبانی باعث شده که اشاعره در مباحث توحیدی، اینها را در نظر بگیرند وبرطبق این منهج مشی نمایند وهرجا که ادلهی نقلی برخلاف اینها باشد آن را توجیه میکنند. | ||
2- جواز رؤیت خدا: یکی دیگر از عقائد اشاعره در مسأله توحید، جواز رؤیت خدا است. شیخ اشعری اگرچه بعد از 40 سال شاگردی در مکتب اعتزال، برای اصلاح عقائد اهل حدیث از اعتزال رو بر گرداند ولی مسأله رؤیت در آن زمان چنان جا افتاده بود که منکر این مطلب خارج از اسلام شناخته میشد، لذا با اینکه اشعری تمام صفات مشعر جسمانیت را نفی کرده است و جهت ومکان را از حقتعالی نفی میکند ولی با این حال معتقد است خدا قابل دیدن است ودر قیامت با چشم دیده میشود.<ref>الابانه عن اصول الدیانه، ص35</ref> | 2- جواز رؤیت خدا: یکی دیگر از عقائد اشاعره در مسأله توحید، جواز رؤیت خدا است. شیخ اشعری اگرچه بعد از 40 سال شاگردی در مکتب اعتزال، برای اصلاح عقائد اهل حدیث از اعتزال رو بر گرداند ولی مسأله رؤیت در آن زمان چنان جا افتاده بود که منکر این مطلب خارج از اسلام شناخته میشد، لذا با اینکه اشعری تمام صفات مشعر جسمانیت را نفی کرده است و جهت ومکان را از حقتعالی نفی میکند ولی با این حال معتقد است خدا قابل دیدن است ودر قیامت با چشم دیده میشود.<ref>الابانه عن اصول الدیانه، ص35</ref> | ||
و برای این مطلب ادلهای از آیات قرآن و روایات میآورد. تابعان اشعری نیز با اینکه از بزرگان علوم معقول بودند ولی به تبعیت از او به این وادی رفته و قائل به جواز رؤیت خدا شدهاند. مثلا فخر رازی در تفسیر آیه «وَ إِذْ قُلْتُمْ يا مُوسى لَنْ نُؤْمِنَ لَكَ حَتّى نَرَى اللّهَ جَهْرَةً فَأَخَذَتْكُمُ الصّاعِقَةُ وَ أَنْتُمْ تَنْظُرُونَ» که رؤیت را نفی میکند، سعی دارد آن را توجیه کند و جواز رؤیت را اثبات کند.<ref>مفاتیح الغیب، ج1 ص520</ref> | |||
وغزالی با اینکه در تنزیه خدای متعال بیش از دیگران کوشش کرده است ولی نتوانسته از مسأله رؤیت عبور کند، وجواز آن را اثبات میکند.<ref>قواعد العقائد، ص169</ref>و باقلانی به دلیل وجود خدا، رؤیت او را جائز میداند.<ref>تمهید الاوائل وتلخیص الدلائل، ص301</ref> | وغزالی با اینکه در تنزیه خدای متعال بیش از دیگران کوشش کرده است ولی نتوانسته از مسأله رؤیت عبور کند، وجواز آن را اثبات میکند.<ref>قواعد العقائد، ص169</ref>و باقلانی به دلیل وجود خدا، رؤیت او را جائز میداند.<ref>تمهید الاوائل وتلخیص الدلائل، ص301</ref> | ||
3- نظریه خلق اعمال و کسب،: اهل حدیث و اشاعره معتقدند خدا آفریننده همه کارهای بندگان است وهر کار خیر و شری که از بندگان سر بزند خلق خدا واین نظریه را برای حفظ «توحید در خالقیت» بیان کردهاند ولی این اعتقاد پیآمدی به نام «جبر» دارد که هیچ عاقلی نمیتواند به آن ملتزم شود واینکه چطور افعال مخلوق خدا هستند و بندگان مسئول پاداش و کیفر آن میباشند. ، و شیخ اشعری متوجه این مطلب بوده و برای فرار از جبر«نظریه کسب» را مطرح کرد، به این معنا که خدا خالق افعال ماست وبندگان خدا کاسب آن هستند، و پاداش وکیفر زائیده «کاسب» بودن انسان است.<ref>اللمع ، ص74</ref> ولی این نظریه چنان مبهم است که شارحان آن، از جمله باقلانی <ref>تمهيد الأوائل في تلخيص الدلائل، ص323- 342</ref> وغزالی <ref>قواعد العقائد، ص197-200</ref> ودیگر علمای اشاعره، هرکدام تفسیری را ازآن ارائه کردهاند. | 3- نظریه خلق اعمال و کسب،: اهل حدیث و اشاعره معتقدند خدا آفریننده همه کارهای بندگان است وهر کار خیر و شری که از بندگان سر بزند خلق خدا واین نظریه را برای حفظ «توحید در خالقیت» بیان کردهاند ولی این اعتقاد پیآمدی به نام «جبر» دارد که هیچ عاقلی نمیتواند به آن ملتزم شود واینکه چطور افعال مخلوق خدا هستند و بندگان مسئول پاداش و کیفر آن میباشند. ، و شیخ اشعری متوجه این مطلب بوده و برای فرار از جبر«نظریه کسب» را مطرح کرد، به این معنا که خدا خالق افعال ماست وبندگان خدا کاسب آن هستند، و پاداش وکیفر زائیده «کاسب» بودن انسان است.<ref>اللمع ، ص74</ref> ولی این نظریه چنان مبهم است که شارحان آن، از جمله باقلانی <ref>تمهيد الأوائل في تلخيص الدلائل، ص323- 342</ref> وغزالی <ref>قواعد العقائد، ص197-200</ref> ودیگر علمای اشاعره، هرکدام تفسیری را ازآن ارائه کردهاند. |